در این یادداشت به قلم حمید مقدس فرد آمده است: ساخت و ساز در ایران ازهمه جهت و به ویژه ازجهت مقررات و ضوابط ساخت بدون زیرساخت است.
کارشناسان معماری نسبت به نواقص ساخت وسازها و ناهماهنگی آنها با مقررات ملی ساختمان درمباحث گوناگون آن انتقادهای بسیاری مطرح کرده اند ازجمله درمبحث 15 و ناهماهنگی نقشه های سازه با موقعیت آسانسور.
این فقط یکی از ایراد های نقشه ها و طراحی های متداول است که بخصوص در ارتباط طبقه ها با هم درموقعیت پله ها بروزکرده است. پله ها در طراحی های ایرانی بدترین قسمت های ساختمان هستند و مقررات ملی ساختمان درمورد ایمنی، استاندارد بودن و تسهیل ارتباطی و استفاده ازآنها، به ندرت رعایت می شود.
حتی مدرن ترین ساختمان ها در این مورد اشکال دارند. تا آنجا که می شود گفت مساله هندسه پله ها در ایران حل نشده است. چون مساله کلی تر تطابق نقشه های سازه با نقشه های اصلی ساختمان حل نشده و آرشیتکت ها و مهندسان سازه دراین باره کم کاری کرده اند و نوآوری نداشته اند. سودجویی هم نقش مهمی دراین نارسایی داشته چون کارفرماها می خواهند بیشترین فضا را به کاربری های اختصاصی بدهند و این کاررا باگرفتن از فضاهای ارتباطی میان بخش های ساختمان صورت می دهند.
به همین دلیل است که راهروها و پله ها و کانال آسانسور با کمترین فضای ممکن و دربدترین قسمت ساختمان ساخته می شود. نقشه ها و اجرا با مقررات ملی ساختمان ناهماهنگ است چون طراحان ایده پیشرفته و سازگار شده ای بانیازهای روز ندارند و اهمیتی به رفع نیازهای ساکنان ساختمان ها و راحتی آنها نمی دهند.
خود مقررات ملی ساختمان هم بخصوص در مورد بازسازی ها و بلند مرتبه سازی ها که دربخش های قدیمی و به جای ساختمان های کلنگی اجرا می شوند کمبود های جدی دارد و بسیاری ازمباحث آن باید ازنو تدوین شود.
تدوین مقررات درایران گردش کار ندارد و هرسال ویرایش جدید نمی شود درحالی که نیازها آن هم در زمینه ساختمان به سرعت عوض می شوند. به همین علت است که ساختمان های عمومی مشکل کارکرد دارند و فرسایش آنها شدید است، آپارتمانها راحت نیستند، تاریکند و فضای مفید آنها نه با مقررات و نه با نقشه می خواند و فضاهای مرده هم درهمه انواع ساختمان چند برابر استاندارد است.
اینها را باید در ردیف آسیب های اجتماعی رتبه بندی کرد که زندگی درفضاهای بسته که نیم بیشتر عمر شهرنشینان را می گیرد کیفیت کمی دارد چون رابطه فضاها با هم و رابطه ساکنان با فضاها دچار نابسامانی و آشفتگی است و ریتم زندگی عمومی و ارتباطی را به هم می زند. مانند ریتم نقشه هایی که همه مانند هم هستند و بدون توجه به شخصیت و نیازهای شهرنشینان طراحی و اجرا می شوند.
انگار فقط آیتم ها و فضاهای کاربردی اتاق و هال و آشپزخانه در نقشه های مختلف جابه جا می شوند و همه نقشه ها درآنالیز نهایی بخصوص در مساله سازه و پله و آسانسور مثل همند. کلیشه ای و یکنواخت شدن فکر طراحی و روش زندگی فنی است که این مسائل حل نشده را باعث می شوند و اینکه مهندسان و آرشیتکت ها هم که باید بخش زنده تفکر هندسی باشند به عادت های کارمندی آلوده شده و کارهای تکراری و کلیشه ها را بر نو آوری و تفکر ترجیح داده اند و درنارسایی های ساختاری بخش ساخت وساز در بالاترین پله ها ایستاده اند.
منبع: روزنامه افسانه
2027
کارشناسان معماری نسبت به نواقص ساخت وسازها و ناهماهنگی آنها با مقررات ملی ساختمان درمباحث گوناگون آن انتقادهای بسیاری مطرح کرده اند ازجمله درمبحث 15 و ناهماهنگی نقشه های سازه با موقعیت آسانسور.
این فقط یکی از ایراد های نقشه ها و طراحی های متداول است که بخصوص در ارتباط طبقه ها با هم درموقعیت پله ها بروزکرده است. پله ها در طراحی های ایرانی بدترین قسمت های ساختمان هستند و مقررات ملی ساختمان درمورد ایمنی، استاندارد بودن و تسهیل ارتباطی و استفاده ازآنها، به ندرت رعایت می شود.
حتی مدرن ترین ساختمان ها در این مورد اشکال دارند. تا آنجا که می شود گفت مساله هندسه پله ها در ایران حل نشده است. چون مساله کلی تر تطابق نقشه های سازه با نقشه های اصلی ساختمان حل نشده و آرشیتکت ها و مهندسان سازه دراین باره کم کاری کرده اند و نوآوری نداشته اند. سودجویی هم نقش مهمی دراین نارسایی داشته چون کارفرماها می خواهند بیشترین فضا را به کاربری های اختصاصی بدهند و این کاررا باگرفتن از فضاهای ارتباطی میان بخش های ساختمان صورت می دهند.
به همین دلیل است که راهروها و پله ها و کانال آسانسور با کمترین فضای ممکن و دربدترین قسمت ساختمان ساخته می شود. نقشه ها و اجرا با مقررات ملی ساختمان ناهماهنگ است چون طراحان ایده پیشرفته و سازگار شده ای بانیازهای روز ندارند و اهمیتی به رفع نیازهای ساکنان ساختمان ها و راحتی آنها نمی دهند.
خود مقررات ملی ساختمان هم بخصوص در مورد بازسازی ها و بلند مرتبه سازی ها که دربخش های قدیمی و به جای ساختمان های کلنگی اجرا می شوند کمبود های جدی دارد و بسیاری ازمباحث آن باید ازنو تدوین شود.
تدوین مقررات درایران گردش کار ندارد و هرسال ویرایش جدید نمی شود درحالی که نیازها آن هم در زمینه ساختمان به سرعت عوض می شوند. به همین علت است که ساختمان های عمومی مشکل کارکرد دارند و فرسایش آنها شدید است، آپارتمانها راحت نیستند، تاریکند و فضای مفید آنها نه با مقررات و نه با نقشه می خواند و فضاهای مرده هم درهمه انواع ساختمان چند برابر استاندارد است.
اینها را باید در ردیف آسیب های اجتماعی رتبه بندی کرد که زندگی درفضاهای بسته که نیم بیشتر عمر شهرنشینان را می گیرد کیفیت کمی دارد چون رابطه فضاها با هم و رابطه ساکنان با فضاها دچار نابسامانی و آشفتگی است و ریتم زندگی عمومی و ارتباطی را به هم می زند. مانند ریتم نقشه هایی که همه مانند هم هستند و بدون توجه به شخصیت و نیازهای شهرنشینان طراحی و اجرا می شوند.
انگار فقط آیتم ها و فضاهای کاربردی اتاق و هال و آشپزخانه در نقشه های مختلف جابه جا می شوند و همه نقشه ها درآنالیز نهایی بخصوص در مساله سازه و پله و آسانسور مثل همند. کلیشه ای و یکنواخت شدن فکر طراحی و روش زندگی فنی است که این مسائل حل نشده را باعث می شوند و اینکه مهندسان و آرشیتکت ها هم که باید بخش زنده تفکر هندسی باشند به عادت های کارمندی آلوده شده و کارهای تکراری و کلیشه ها را بر نو آوری و تفکر ترجیح داده اند و درنارسایی های ساختاری بخش ساخت وساز در بالاترین پله ها ایستاده اند.
منبع: روزنامه افسانه
2027
کپی شد