گوینده این سخن، 'حسین واحدیپور' صاحب امتیاز، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه خبر جنوب است. او معتقد است اگر روزی روزنامهاش از مدار استقلال خارج شود، باید آن را تعطیل کند.
'خبر روزنامه نیست، موسسه است' صاحب امتیاز روزنامه خبر جنوب بر این نکته تاکید میکند. از درخت این روزنامه 40 ساله که در سال های انقلاب برخاسته است، هشت ثمره دیگر پدید آمده است: خبر ورزشی، خبر بانوان، روزنامه توریسم، کتاب هفته خبر، ماهنامه ورزش و تصویر، فصلنامه نوشتا، خبرآنلاین و توریسم آنلاین.
واحدی پور خود را از قدیمیهای روزنامهنگاری معرفی میکند. او از سوم دبستان با کیهان بچهها وارد عرصه مطبوعات شد. میگوید: از کلاس ششم دبستان تا هشتم دبیرستان خیلی فعال بودم و در بسیاری از نشریات تهران فعالیت خبری میکردم.
در روزهای منتهی به انقلاب 1357 بود که خبر با سه پیششماره به استقبال روزنامه شدن رفت. واحدیپور رزومه مطبوعاتی خود را با همان سه شماره ارائه کرد و مجوز روزنامه اش را در سال 1358 گرفت.
مدیرمسئول خبر جنوب درباره سه پیششماره این روزنامه در حال و هوای تحولات انقلاب میگوید: انقلاب 57 به مرحله نهایی نزدیک شده بود، زمزمههای آمدن امام (ره) به گوش میرسید، یکی دو تاریخ برای آمدن امام (ره) مطرح شده بود، یک مرتبه که مسجل شده بود امام به کشور وارد میشوند، در تاریخ 5 بهمن، اولین پیششماره را منتشر کردم؛ اما شرایط برای ورود امام در آن روز فراهم نشد. پیش شماره دوم را در 12 بهمنماه منتشر کردم، روزی که امام آمدند و سومی را هم در روز پیروزی انقلاب 22 بهمن ماه 1357.
واحدیپور با اشاره به اینکه منابع خبری پیششمارههای 'خبر جنوب'، رادیو، تلویزیون و خبرنگاران تهران و شیراز بودند، میافزاید: عکسها را هم از عکاسان خبری تهران میگرفتم؛ ضمن اینکه در آن زمان عکسها را در خیابانها می فروختند؛ مثلاً عکس پایین آمدن امام از پلکان هواپیما در همان روز به میزان وسیعی توزیع شد و توانستیم آن را در همان تاریخ چاپ کنیم.
به گفته واحدی پور بیشتر روزنامههای کشور چاپ خود را در دوران انقلاب متوقف کرده بودند؛ البته کسی روزنامهها را تعطیل نکرد، بلکه نبود منابع اعتباری و از همه مهمتر عدم امنیت روزنامهنگاران باعث توقف انتشار روزنامهها میشد و روزنامههایی به صورت گاهنامه و چند شمارهای منتشر میشد که از جمله آنها 'میزان' بود. در آن زمان روزنامههای کیهان و اطلاعات بهصورت روزنامههای عصر منتشر میشدند و سه پیششماره انقلابی خبر هم در نوبت عصر به انتشار میرسید.
** ترور با لبخند
او درباره دشواریهای روزنامهنگاری در دوران انقلاب عنوان میکند: در ابتدای انقلاب منابع مالی روزنامهها قطع شد؛ جز این، گروههای تروری به وجود آمدند که در ظاهر، جوانان آراستهای بودند، روزنامهنگاران را هدف میگرفتند و با لبخند آنها را ترور میکردند. روزنامهنگارها هم برای حفظ امنیتشان، روزنامهها را تعطیل کرده بودند و علاوه بر این، کاغذ کاهی به دلیل وارداتی بودن، نایاب شده بود و عملا تهیه مواد اولیه انتشار روزنامه وجود نداشت.
به گفته وی، پیش از انقلاب در استان فارس 11 روزنامه چاپ میشد؛ اما با وقایع پیشآمده، روزنامه خبر یکهتاز عرصه مطبوعات، نه تنها در فارس که درمیان همه استان ها شده بود و تا هشت سال هیچ روزنامه ای در خارج از پایتخت به چاپ نمیرسید. در این زمان، به گفته واحدی پور، خبرگزاری پارس سابق (که بعد از انقلاب به 'خبرگزاری جمهوری اسلامی' تغییر نام یافت) تولید بولتنهای هفتگی اخبار را آغاز کرده بود.
** صبحانه با خبر
واحدیپور با ارائه سه پیششماره به وزارت فرهنگ مجوز روزنامه خبر را در سال 1358 دریافت میکند و تاریخ انتشار رسمی آن را اول مهرماه قرار میدهد. این روزنامهنگار پیشکسوت درباره انتخاب عنوان 'خبر' برای روزنامهاش گفت: اسم روزنامه را خبر گذاشتم چون میخواستم مردم از طریق روزنامه به خبر دسترسی داشته باشند، در آن زمان منبع دریافت اخبار رادیو و تلویزیون و بعضا روزنامههای تهران بود که با یکی دو روز تاخیر به شهرستانها میرسید؛ اما من به کار سرعتی علاقه داشتم و با این هدف خبر را راهاندازی کردم که مردم هر روز صبح هنگام صرف صبحانه، یک روزنامه در مقابل خانهشان ببینند.
** همزمانی دو انقلاب: انقلاب در ایران و انقلاب در صنعت چاپ
در نخستین سال های پس از انقلاب، صنعت چاپ نیز دچار دگرگونیهایی شده بود، حروفچینی سربی جای خود را به چاپ افست داده بود. چاپخانههای قدیمی عموماً فوت و فن چاپ افست را نمیدانستند و همین موضوع کار را برای انتشار روزنامه خبر دشوار میکرد؛ چراکه چاپ افست به مراتب باکیفیتتر و کمدردسر تر از چاپ با حروفچینی سربی بود؛ از همین رو است که وقتی چاپخانههای قدیمی شیراز حاضر نشدند هر روز روزنامه خبر را با چاپ افست منتشر کنند، واحدیپور به فکر آموزش افرادی افتاد که این فن را بیاموزند و از آن اختصاصاً برای انتشار روزنامه خبر بهره گیرند.
صاحبامتیاز، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه خبرجنوب، در آن زمان چاپخانه مصطفوی را برای انتشار روزنامهاش برگزید، چاپخانهای که پیش از خبر، هیچ روزنامهای را منتشر نمیکرد.
او میگوید: در ابتدا روزنامه را در چهار صفحه، کمی بعد هشت صفحه و پس از آن تا 12 صفحه و بعد براساس استقبال و نیاز مخاطب تعداد صفحات را به تناوب افزایش دادیم.
واحدی پور میافزاید: چاپخانه مصطفوی یک کارگر را مسئول امور روزنامه کرد به نام آقا رضا صدیقی، خانه اش پشت کارخانه زیمنس در شیراز بود. کار ما در روزنامه تا ساعت 2 شب طول می کشید، بعد می رفتم در یک مغازه آشفروشی در محله گودعربان، یک ظرف بزرگ آش یا حلیم یا حلوای زرد میگرفتم، میرفتم در خانه آقا رضا. ساعت سه بامداد شده بود، آقا رضا میآمد در را باز میکرد، کاسه آش را میگرفت و من هم نیم ساعتی توی ماشین استراحت می کردم تا او آماده می شد و راهی چاپخانه میشدیم. وقتی به چاپخانه میرسیدیم دوباره میرفتم مغازه آشی، دیگر هوا روشن شده بود، برای کارگران چاپخانه صبحانه میخریدم و این برنامه هر روز ما بود.
او میگوید: وقتی روزنامه چاپ میشد، 20 نسخه را در ماشین میگذاشتم و به مردان کهنسالی میدادم که صبحها پیاده روی میکردند و دور هم روی نیمکتی جمع میشدند، بعد از مدتی، جلو در روزنامه منتظر روزنامه شان مینشستند و من هم روزنامه را به آنها میدادم و راهی خانه میشدم.
** یاران دیرین خبر
این خبرنگار پیشکسوت روزنامهاش را با 15 نیرو راه اندازی کرد که از آن 15 تن هنوز چهار تن با او همکاری می کنند. این یاران دیرین، امیرهمایون یزدانپور، سعید جمشیدپور، منصور آرامش فرد و بهمن پگاهراد هستند که همگی از پیشکسوتان و داعیه داران خبرنگاری در شیراز به شمار میروند، پس از آنها محمدتقی زرین چنگ نیز از خبرگزاری ایرنا (پارس سابق) به این حلقه پیوست که هماکنون نیز مسئولیت معاون سردبیر روزنامه خبر جنوب را بر عهده دارد.
همچنین ایرج زارع کاریکاتوریست معروفی که برای توفیق و گلآقا نیز کار میکرد، برای صفحه اول 10 شماره از روزنامه خبر به صورت اختصاصی طرح زده بود.
واحدی پور منبع اخبار روزنامهاش را در ابتدای فعالیت، خبرگزاری پارس سابق (ایرنا)، رادیو، تلوزیون و نیز خبرگزاریهای بزرگ دنیا که در ایران شعبه داشتند همچون رویترز و آسوشیتدپرس عنوان میکند و میافزاید: چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب عضو گروه خاصی نبودم و همیشه برای همه سوال برانگیز بود که روزنامه خبر حامی کدام گروه یا دسته است و پاسخ من همیشه این بوده است که متعلق به 'حزب قانون' هستم و در چارچوب قانون کار میکنم.
** دهه 60، روزگار نقاب پوشان و پاره آجرها
واحدی پور بیان میکند: هیچگاه مسائل شخصی ام را وارد حوزه خبر و روزنامه نکردم و با اشخاص سیاسی استان درگیر نشدم؛ اما برخی از این مشی بی طرفانه ما خوششان نمیآمد. بارها و بارها نقابپوشانی به روزنامه ریختند، به عنوان نمونه، 23 بار تابلوی نئون روزنامه را با آجر شکستند. برخی شبها با سنگ و پاره آجر حمله میکردند، میخواستند مطالبی را علیه کسی چاپ کنیم؛ اما زیر بار نمیرفتیم. زمانی یکی دوتا از آقایانی که سمتهایی داشتند دنبال تعطیلی ما بودند و هرکاری در هیات نظارت بر مطبوعات کردند تا این خواسته را به ثمر برسانند؛ اما ما در هیچ خط و ربطی قرار نگرفتیم.
او درباره تعرضهای شبانه به خبر میگوید: دهه 60 سالهایی پر التهاب داشت، برخی شبها ساعت 12، افرادی مانند نینجا از دیوارها بالا میپریدند، جوراب به سر کشیده بودند، اول از همه تلفنها را از پریز میکشیدند، بعد دنبال حذف یا چاپ خبری خاص بودند. درگیریها خیلی زیاد بود. کارکنان را کتک می زدند و ماکت روزنامه را که از ساعتها قبل در حال تدارکش بودیم پاره میکردند. وقتی میرفتند، میخندیدیم دوباره ماکت را میبستیم و به جای آنکه روزنامه را در ساعت 6 صبح توزیع کنیم در ساعت 11توزیع میکردیم.
روزنامه خبر با وجود گذران روزهایی پرتشویش و پر هیاهو، به گفته صاحب امتیازش تاکنون حتی یک شماره هم تعطیل نشده است. اعتصاب هم در این روزنامه واژهای نامانوس است، حقوقها پرداخت شده و مسائل سیاسی دست و پا گیر روزنامه را به تعلیق نکشانده است.
** روزنامه رقیب
واحدیپور رقیب روزنامهاش را در سالهای نخست انتشار، روزنامه کیهان عنوان میکند و توضیح میدهد: رقیب همیشگی ما در انتشار اخبار کیهان بود. مجوز خبر را برای چاپ صبح گرفتم، کیهان هم بعد از انقلاب روزنامه صبح شده بود. زمان خبرگیری را تا ساعت 2 بامداد گذاشته بودیم، امروز هم البته چنین است؛ برای اینکه از هیچ خبر جدیدی جا نمانیم و از افتخارات ماست که اولین روزنامه کشور بودیم که خبر آزادی خرمشهر را در ایران چاپ کرد.
** آزادی بیان، ثمره انقلاب
این روزنامهنگار پیشکسوت در مقایسهای درخصوص آزادیهای مطبوعات و نیز مطالبات مخاطبان طی چهل سال گذشته، میگوید: در مقطع فعلی مطالبات مردم به لحاظ آزادیهایی که وجود دارد، بیشتر شده و مخاطبان راحتتر میتوانند از خواستههایشان سخن بگویند. امروز بیشتر مطالبات اقتصادی است و مسائل سیاسی و اجتماعی نیز مردم را آگاهتر ساخته است. میتوان گفت مردم بعد از انقلاب پرسش گر شدند و هر مسئلهای را تجزیه و تحلیل میکنند. این روزها سر هر کوچه و بازار شاهد نقد و نظرات مردم هستیم و فضای مجازی نیز همه را در هر زمینهای صاحبنظر کرده است؛ در حالیکه پیش از این، کسی به اتفاقات اینچنینی کاری نداشت.
از واحدیپور درباره شیرینیها و تلخیهای 40 سال انتشار روزنامه پرسیدیم، میگفت: بهترین شیرینی آن است که هر روز صبح، وقتی با چاپخانه تماس میگیرم، میگویند مشکلی نبوده است و دیگر اینکه تشکر مردم را میشنوم، این دلخوشیها خستگی را از تن بیرون میکند.
اما تلخیها از دید این روزنامهنگار قدیمی، دشواریهایی است که به قول خودش آنها را حتی تا پای مرگ تجربه کرده، برای آنکه دست از اصولش برندارد.
** خبرجنوب، از 5000 تا 65000 هزار شماره
تیراژ روزنامه خبرجنوب بنا بر گفته صاحبامتیاز آن، در سالهای آغازین پنج هزار شماره بود و بیشترین آن بازمی گردد به پیش از گرانی کاغذ. او که معتقد است مردم همچنان از روزنامهها استقبال میکنند، میگوید: روزنامه خبرجنوب تنها روزنامهای است که در تاریخ مطبوعات ایران بیش از همه نشریات خارج از تهران تیراژ داشته است و در چهار دهه اخیر بیشترین تیراژمان 65 هزار نسخه بدون برگشتی بوده است.
واحدی پور می گوید: روزنامه خبر را امروز، همگان می شناسند. آن ها که ورزش را دوست دارند با دو رنگ آبی و قرمز بالای صفحه روزنامه 'خبرورزشی' انس گرفته اند، آن ها که سفر را می شناسند، روزنامه سه زبانه 'توریسم' را می خوانند، سهم زنان، روزنامه 'خبر بانوان' است، دانشجویان در بوفههای دانشگاه با 'کتاب هفته خبر' چای مینوشند و نشریه ادبی 'نوشتا' را میتوان در دکه روزنامه فروشیهای دیگر کشورهای جهان دید و چشم به آشنایی گشود.
بازدید از موسسه فرهنگی مطبوعاتی خبر در شیراز افزون بر چهار ساعت به طول انجامید. از نقطه آغازین آن که نمایشگاه این روزنامه در بازتاب 40 سال حضور تاریخی ملت در راهپیمایی های 22 بهمن بود تا نقطه پایانی آن که موزه خبر و اطلاع از طرح های تحولی که بنیانگذار این رسانه در ذهن دارد.
مصاحبه از: سیده سمیرا متیننژاد
7375 / 2027
'خبر روزنامه نیست، موسسه است' صاحب امتیاز روزنامه خبر جنوب بر این نکته تاکید میکند. از درخت این روزنامه 40 ساله که در سال های انقلاب برخاسته است، هشت ثمره دیگر پدید آمده است: خبر ورزشی، خبر بانوان، روزنامه توریسم، کتاب هفته خبر، ماهنامه ورزش و تصویر، فصلنامه نوشتا، خبرآنلاین و توریسم آنلاین.
واحدی پور خود را از قدیمیهای روزنامهنگاری معرفی میکند. او از سوم دبستان با کیهان بچهها وارد عرصه مطبوعات شد. میگوید: از کلاس ششم دبستان تا هشتم دبیرستان خیلی فعال بودم و در بسیاری از نشریات تهران فعالیت خبری میکردم.
در روزهای منتهی به انقلاب 1357 بود که خبر با سه پیششماره به استقبال روزنامه شدن رفت. واحدیپور رزومه مطبوعاتی خود را با همان سه شماره ارائه کرد و مجوز روزنامه اش را در سال 1358 گرفت.
مدیرمسئول خبر جنوب درباره سه پیششماره این روزنامه در حال و هوای تحولات انقلاب میگوید: انقلاب 57 به مرحله نهایی نزدیک شده بود، زمزمههای آمدن امام (ره) به گوش میرسید، یکی دو تاریخ برای آمدن امام (ره) مطرح شده بود، یک مرتبه که مسجل شده بود امام به کشور وارد میشوند، در تاریخ 5 بهمن، اولین پیششماره را منتشر کردم؛ اما شرایط برای ورود امام در آن روز فراهم نشد. پیش شماره دوم را در 12 بهمنماه منتشر کردم، روزی که امام آمدند و سومی را هم در روز پیروزی انقلاب 22 بهمن ماه 1357.
واحدیپور با اشاره به اینکه منابع خبری پیششمارههای 'خبر جنوب'، رادیو، تلویزیون و خبرنگاران تهران و شیراز بودند، میافزاید: عکسها را هم از عکاسان خبری تهران میگرفتم؛ ضمن اینکه در آن زمان عکسها را در خیابانها می فروختند؛ مثلاً عکس پایین آمدن امام از پلکان هواپیما در همان روز به میزان وسیعی توزیع شد و توانستیم آن را در همان تاریخ چاپ کنیم.
به گفته واحدی پور بیشتر روزنامههای کشور چاپ خود را در دوران انقلاب متوقف کرده بودند؛ البته کسی روزنامهها را تعطیل نکرد، بلکه نبود منابع اعتباری و از همه مهمتر عدم امنیت روزنامهنگاران باعث توقف انتشار روزنامهها میشد و روزنامههایی به صورت گاهنامه و چند شمارهای منتشر میشد که از جمله آنها 'میزان' بود. در آن زمان روزنامههای کیهان و اطلاعات بهصورت روزنامههای عصر منتشر میشدند و سه پیششماره انقلابی خبر هم در نوبت عصر به انتشار میرسید.
** ترور با لبخند
او درباره دشواریهای روزنامهنگاری در دوران انقلاب عنوان میکند: در ابتدای انقلاب منابع مالی روزنامهها قطع شد؛ جز این، گروههای تروری به وجود آمدند که در ظاهر، جوانان آراستهای بودند، روزنامهنگاران را هدف میگرفتند و با لبخند آنها را ترور میکردند. روزنامهنگارها هم برای حفظ امنیتشان، روزنامهها را تعطیل کرده بودند و علاوه بر این، کاغذ کاهی به دلیل وارداتی بودن، نایاب شده بود و عملا تهیه مواد اولیه انتشار روزنامه وجود نداشت.
به گفته وی، پیش از انقلاب در استان فارس 11 روزنامه چاپ میشد؛ اما با وقایع پیشآمده، روزنامه خبر یکهتاز عرصه مطبوعات، نه تنها در فارس که درمیان همه استان ها شده بود و تا هشت سال هیچ روزنامه ای در خارج از پایتخت به چاپ نمیرسید. در این زمان، به گفته واحدی پور، خبرگزاری پارس سابق (که بعد از انقلاب به 'خبرگزاری جمهوری اسلامی' تغییر نام یافت) تولید بولتنهای هفتگی اخبار را آغاز کرده بود.
** صبحانه با خبر
واحدیپور با ارائه سه پیششماره به وزارت فرهنگ مجوز روزنامه خبر را در سال 1358 دریافت میکند و تاریخ انتشار رسمی آن را اول مهرماه قرار میدهد. این روزنامهنگار پیشکسوت درباره انتخاب عنوان 'خبر' برای روزنامهاش گفت: اسم روزنامه را خبر گذاشتم چون میخواستم مردم از طریق روزنامه به خبر دسترسی داشته باشند، در آن زمان منبع دریافت اخبار رادیو و تلویزیون و بعضا روزنامههای تهران بود که با یکی دو روز تاخیر به شهرستانها میرسید؛ اما من به کار سرعتی علاقه داشتم و با این هدف خبر را راهاندازی کردم که مردم هر روز صبح هنگام صرف صبحانه، یک روزنامه در مقابل خانهشان ببینند.
** همزمانی دو انقلاب: انقلاب در ایران و انقلاب در صنعت چاپ
در نخستین سال های پس از انقلاب، صنعت چاپ نیز دچار دگرگونیهایی شده بود، حروفچینی سربی جای خود را به چاپ افست داده بود. چاپخانههای قدیمی عموماً فوت و فن چاپ افست را نمیدانستند و همین موضوع کار را برای انتشار روزنامه خبر دشوار میکرد؛ چراکه چاپ افست به مراتب باکیفیتتر و کمدردسر تر از چاپ با حروفچینی سربی بود؛ از همین رو است که وقتی چاپخانههای قدیمی شیراز حاضر نشدند هر روز روزنامه خبر را با چاپ افست منتشر کنند، واحدیپور به فکر آموزش افرادی افتاد که این فن را بیاموزند و از آن اختصاصاً برای انتشار روزنامه خبر بهره گیرند.
صاحبامتیاز، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه خبرجنوب، در آن زمان چاپخانه مصطفوی را برای انتشار روزنامهاش برگزید، چاپخانهای که پیش از خبر، هیچ روزنامهای را منتشر نمیکرد.
او میگوید: در ابتدا روزنامه را در چهار صفحه، کمی بعد هشت صفحه و پس از آن تا 12 صفحه و بعد براساس استقبال و نیاز مخاطب تعداد صفحات را به تناوب افزایش دادیم.
واحدی پور میافزاید: چاپخانه مصطفوی یک کارگر را مسئول امور روزنامه کرد به نام آقا رضا صدیقی، خانه اش پشت کارخانه زیمنس در شیراز بود. کار ما در روزنامه تا ساعت 2 شب طول می کشید، بعد می رفتم در یک مغازه آشفروشی در محله گودعربان، یک ظرف بزرگ آش یا حلیم یا حلوای زرد میگرفتم، میرفتم در خانه آقا رضا. ساعت سه بامداد شده بود، آقا رضا میآمد در را باز میکرد، کاسه آش را میگرفت و من هم نیم ساعتی توی ماشین استراحت می کردم تا او آماده می شد و راهی چاپخانه میشدیم. وقتی به چاپخانه میرسیدیم دوباره میرفتم مغازه آشی، دیگر هوا روشن شده بود، برای کارگران چاپخانه صبحانه میخریدم و این برنامه هر روز ما بود.
او میگوید: وقتی روزنامه چاپ میشد، 20 نسخه را در ماشین میگذاشتم و به مردان کهنسالی میدادم که صبحها پیاده روی میکردند و دور هم روی نیمکتی جمع میشدند، بعد از مدتی، جلو در روزنامه منتظر روزنامه شان مینشستند و من هم روزنامه را به آنها میدادم و راهی خانه میشدم.
** یاران دیرین خبر
این خبرنگار پیشکسوت روزنامهاش را با 15 نیرو راه اندازی کرد که از آن 15 تن هنوز چهار تن با او همکاری می کنند. این یاران دیرین، امیرهمایون یزدانپور، سعید جمشیدپور، منصور آرامش فرد و بهمن پگاهراد هستند که همگی از پیشکسوتان و داعیه داران خبرنگاری در شیراز به شمار میروند، پس از آنها محمدتقی زرین چنگ نیز از خبرگزاری ایرنا (پارس سابق) به این حلقه پیوست که هماکنون نیز مسئولیت معاون سردبیر روزنامه خبر جنوب را بر عهده دارد.
همچنین ایرج زارع کاریکاتوریست معروفی که برای توفیق و گلآقا نیز کار میکرد، برای صفحه اول 10 شماره از روزنامه خبر به صورت اختصاصی طرح زده بود.
واحدی پور منبع اخبار روزنامهاش را در ابتدای فعالیت، خبرگزاری پارس سابق (ایرنا)، رادیو، تلوزیون و نیز خبرگزاریهای بزرگ دنیا که در ایران شعبه داشتند همچون رویترز و آسوشیتدپرس عنوان میکند و میافزاید: چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب عضو گروه خاصی نبودم و همیشه برای همه سوال برانگیز بود که روزنامه خبر حامی کدام گروه یا دسته است و پاسخ من همیشه این بوده است که متعلق به 'حزب قانون' هستم و در چارچوب قانون کار میکنم.
** دهه 60، روزگار نقاب پوشان و پاره آجرها
واحدی پور بیان میکند: هیچگاه مسائل شخصی ام را وارد حوزه خبر و روزنامه نکردم و با اشخاص سیاسی استان درگیر نشدم؛ اما برخی از این مشی بی طرفانه ما خوششان نمیآمد. بارها و بارها نقابپوشانی به روزنامه ریختند، به عنوان نمونه، 23 بار تابلوی نئون روزنامه را با آجر شکستند. برخی شبها با سنگ و پاره آجر حمله میکردند، میخواستند مطالبی را علیه کسی چاپ کنیم؛ اما زیر بار نمیرفتیم. زمانی یکی دوتا از آقایانی که سمتهایی داشتند دنبال تعطیلی ما بودند و هرکاری در هیات نظارت بر مطبوعات کردند تا این خواسته را به ثمر برسانند؛ اما ما در هیچ خط و ربطی قرار نگرفتیم.
او درباره تعرضهای شبانه به خبر میگوید: دهه 60 سالهایی پر التهاب داشت، برخی شبها ساعت 12، افرادی مانند نینجا از دیوارها بالا میپریدند، جوراب به سر کشیده بودند، اول از همه تلفنها را از پریز میکشیدند، بعد دنبال حذف یا چاپ خبری خاص بودند. درگیریها خیلی زیاد بود. کارکنان را کتک می زدند و ماکت روزنامه را که از ساعتها قبل در حال تدارکش بودیم پاره میکردند. وقتی میرفتند، میخندیدیم دوباره ماکت را میبستیم و به جای آنکه روزنامه را در ساعت 6 صبح توزیع کنیم در ساعت 11توزیع میکردیم.
روزنامه خبر با وجود گذران روزهایی پرتشویش و پر هیاهو، به گفته صاحب امتیازش تاکنون حتی یک شماره هم تعطیل نشده است. اعتصاب هم در این روزنامه واژهای نامانوس است، حقوقها پرداخت شده و مسائل سیاسی دست و پا گیر روزنامه را به تعلیق نکشانده است.
** روزنامه رقیب
واحدیپور رقیب روزنامهاش را در سالهای نخست انتشار، روزنامه کیهان عنوان میکند و توضیح میدهد: رقیب همیشگی ما در انتشار اخبار کیهان بود. مجوز خبر را برای چاپ صبح گرفتم، کیهان هم بعد از انقلاب روزنامه صبح شده بود. زمان خبرگیری را تا ساعت 2 بامداد گذاشته بودیم، امروز هم البته چنین است؛ برای اینکه از هیچ خبر جدیدی جا نمانیم و از افتخارات ماست که اولین روزنامه کشور بودیم که خبر آزادی خرمشهر را در ایران چاپ کرد.
** آزادی بیان، ثمره انقلاب
این روزنامهنگار پیشکسوت در مقایسهای درخصوص آزادیهای مطبوعات و نیز مطالبات مخاطبان طی چهل سال گذشته، میگوید: در مقطع فعلی مطالبات مردم به لحاظ آزادیهایی که وجود دارد، بیشتر شده و مخاطبان راحتتر میتوانند از خواستههایشان سخن بگویند. امروز بیشتر مطالبات اقتصادی است و مسائل سیاسی و اجتماعی نیز مردم را آگاهتر ساخته است. میتوان گفت مردم بعد از انقلاب پرسش گر شدند و هر مسئلهای را تجزیه و تحلیل میکنند. این روزها سر هر کوچه و بازار شاهد نقد و نظرات مردم هستیم و فضای مجازی نیز همه را در هر زمینهای صاحبنظر کرده است؛ در حالیکه پیش از این، کسی به اتفاقات اینچنینی کاری نداشت.
از واحدیپور درباره شیرینیها و تلخیهای 40 سال انتشار روزنامه پرسیدیم، میگفت: بهترین شیرینی آن است که هر روز صبح، وقتی با چاپخانه تماس میگیرم، میگویند مشکلی نبوده است و دیگر اینکه تشکر مردم را میشنوم، این دلخوشیها خستگی را از تن بیرون میکند.
اما تلخیها از دید این روزنامهنگار قدیمی، دشواریهایی است که به قول خودش آنها را حتی تا پای مرگ تجربه کرده، برای آنکه دست از اصولش برندارد.
** خبرجنوب، از 5000 تا 65000 هزار شماره
تیراژ روزنامه خبرجنوب بنا بر گفته صاحبامتیاز آن، در سالهای آغازین پنج هزار شماره بود و بیشترین آن بازمی گردد به پیش از گرانی کاغذ. او که معتقد است مردم همچنان از روزنامهها استقبال میکنند، میگوید: روزنامه خبرجنوب تنها روزنامهای است که در تاریخ مطبوعات ایران بیش از همه نشریات خارج از تهران تیراژ داشته است و در چهار دهه اخیر بیشترین تیراژمان 65 هزار نسخه بدون برگشتی بوده است.
واحدی پور می گوید: روزنامه خبر را امروز، همگان می شناسند. آن ها که ورزش را دوست دارند با دو رنگ آبی و قرمز بالای صفحه روزنامه 'خبرورزشی' انس گرفته اند، آن ها که سفر را می شناسند، روزنامه سه زبانه 'توریسم' را می خوانند، سهم زنان، روزنامه 'خبر بانوان' است، دانشجویان در بوفههای دانشگاه با 'کتاب هفته خبر' چای مینوشند و نشریه ادبی 'نوشتا' را میتوان در دکه روزنامه فروشیهای دیگر کشورهای جهان دید و چشم به آشنایی گشود.
بازدید از موسسه فرهنگی مطبوعاتی خبر در شیراز افزون بر چهار ساعت به طول انجامید. از نقطه آغازین آن که نمایشگاه این روزنامه در بازتاب 40 سال حضور تاریخی ملت در راهپیمایی های 22 بهمن بود تا نقطه پایانی آن که موزه خبر و اطلاع از طرح های تحولی که بنیانگذار این رسانه در ذهن دارد.
مصاحبه از: سیده سمیرا متیننژاد
7375 / 2027
کپی شد