در این یادداشت آمده است: مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری گفته است: در چهلمین سالگرد انقلاب، بر ما کارشناسان، مدیران و علاقهمندان حوزه رفاه و بازنشستگی است که به سهم خود در تحقق کاملِ اصل 29 تلاش کنیم ولی این مهم جز با شناسایی دقیق 'جهتگیریهای قانون اساسی' ممکن نیست.
جمشید تقی زاده در نشست بازخوانی اندیشه قانون اساسی در نظام جامع تأمین اجتماعی افزود: متأسفانه در سالهای اخیر به سبب بروز برخی مسائل و دشواریها، صداهایی شنیده میشود که مضمون آنها نهتنها با روح حاکم بر قانون اساسی، بلکه با متن صریح آن نیز در تضاد است. در چنین شرایطی و درحالیکه نویسندگان و خبرگان قانون اساسی در میان ما نیستند، رجوع به مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی میتواند بیانگر «جهتگیریهای اصلی قانون اساسی» در این حوزه باشد.
اصل بیست و نهم قانون اساسی اظهار می دارد: 'برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.'
با مروری بر وضعیت پیشاز انقلاب و رویدادها و اتفاقاتی که شاهد و ناظر آنها بودهایم، بهروشنی میبینیم که یکی از علل اصلی شکلگیری اعتراضاتی که منجر به تجمعات میلیونی و در نهایت انقلاب شد، نارضایتی مردم از وضع معیشتی خود و وجود تضاد و اختلافات شدید طبقاتی بوده است.
حرکت طوفانی جامعه در چند سال قبل از انقلاب در راستای تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی بود، خواستهای که گروههای مختلف را با دیدگاهها و باورهای گوناگون با یکدیگر متحد و مجتمع کرد تا عظیمترین انقلاب قرن شکل گرفت و امید و آرزوهای بسیاری را در این زمینه در دلها پدید آورد.
به دنبال شکلگیری انقلاب، قانون اساسی برآمده از آن نیز با طی کردن فرآیند خود بهعنوان تضمینکننده صحت حرکت و رشد انقلاب با رأی مردم به تصویب رسید تا چراغ راه همگان باشد و درست و غلط، صحیح و ناصحیح و نور و تاریکی را بنمایاند و همگان از گمراهیها مصون و محفوظ بمانند؛ اما آیا تا چه اندازه همراستا با قانون اساسی حرکت کردهایم و تا چه اندازه توانستهایم اصول مترقی آن را رعایت و پیادهسازی کنیم، موضوعی است که جای بحث و اظهارنظر بسیار دارد و لازم است که مورد موشکافی و بررسی بسیار قرار گیرد.
امروزه وضعیت معیشتی اقشار بسیاری از مردم صورت خوبی ندارد و گروههایی ازجمله بازنشستگان و حقوق و دستمزدبگیران بهسختی روزگار میگذرانند که بیتردید این وضعیت در شأن انقلاب نیست و باید هرچه زودتر بهبود یابد تا دریای عظیم مردمی از تلاطم رهایی یابد و آرام و قرار گیرد و کشور بتواند راه ترقی و تعالی را طی کند.
اهمیت تأمین اجتماعی به حدی است که به باورها و اعتقادات جامعه گرهخورده، بهگونهای که بزرگان دین، خدامحوری و رشد معنوی را منوط و مشروط به تحقق آن دانستهاند.
2027
جمشید تقی زاده در نشست بازخوانی اندیشه قانون اساسی در نظام جامع تأمین اجتماعی افزود: متأسفانه در سالهای اخیر به سبب بروز برخی مسائل و دشواریها، صداهایی شنیده میشود که مضمون آنها نهتنها با روح حاکم بر قانون اساسی، بلکه با متن صریح آن نیز در تضاد است. در چنین شرایطی و درحالیکه نویسندگان و خبرگان قانون اساسی در میان ما نیستند، رجوع به مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی میتواند بیانگر «جهتگیریهای اصلی قانون اساسی» در این حوزه باشد.
اصل بیست و نهم قانون اساسی اظهار می دارد: 'برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.'
با مروری بر وضعیت پیشاز انقلاب و رویدادها و اتفاقاتی که شاهد و ناظر آنها بودهایم، بهروشنی میبینیم که یکی از علل اصلی شکلگیری اعتراضاتی که منجر به تجمعات میلیونی و در نهایت انقلاب شد، نارضایتی مردم از وضع معیشتی خود و وجود تضاد و اختلافات شدید طبقاتی بوده است.
حرکت طوفانی جامعه در چند سال قبل از انقلاب در راستای تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی بود، خواستهای که گروههای مختلف را با دیدگاهها و باورهای گوناگون با یکدیگر متحد و مجتمع کرد تا عظیمترین انقلاب قرن شکل گرفت و امید و آرزوهای بسیاری را در این زمینه در دلها پدید آورد.
به دنبال شکلگیری انقلاب، قانون اساسی برآمده از آن نیز با طی کردن فرآیند خود بهعنوان تضمینکننده صحت حرکت و رشد انقلاب با رأی مردم به تصویب رسید تا چراغ راه همگان باشد و درست و غلط، صحیح و ناصحیح و نور و تاریکی را بنمایاند و همگان از گمراهیها مصون و محفوظ بمانند؛ اما آیا تا چه اندازه همراستا با قانون اساسی حرکت کردهایم و تا چه اندازه توانستهایم اصول مترقی آن را رعایت و پیادهسازی کنیم، موضوعی است که جای بحث و اظهارنظر بسیار دارد و لازم است که مورد موشکافی و بررسی بسیار قرار گیرد.
امروزه وضعیت معیشتی اقشار بسیاری از مردم صورت خوبی ندارد و گروههایی ازجمله بازنشستگان و حقوق و دستمزدبگیران بهسختی روزگار میگذرانند که بیتردید این وضعیت در شأن انقلاب نیست و باید هرچه زودتر بهبود یابد تا دریای عظیم مردمی از تلاطم رهایی یابد و آرام و قرار گیرد و کشور بتواند راه ترقی و تعالی را طی کند.
اهمیت تأمین اجتماعی به حدی است که به باورها و اعتقادات جامعه گرهخورده، بهگونهای که بزرگان دین، خدامحوری و رشد معنوی را منوط و مشروط به تحقق آن دانستهاند.
2027
کپی شد