در این یادداشت به قلم حسین خبیری آمده است: در یک نگاه عامیانه روابط عمومی را میتوان یکی ازبخشهای زیر مجموعه سازمان یا در شکل فعلی آن، زیرمجموعه مدیریت سازمان، برای پیگیری یک سلسله امور ابتدایی و دیکته شده تعریف نمود.
در حالت فوق، دفاع از سازمان یا مدیرسازمان، همچنین پر کردن چاله چولههای خواسته و ناخواسته، پاسخهای دندانشکن به منتقدین، چیدمان صندلیهای یک مراسم و تنظیم سین برنامه، گرفتن عکسهای خبری از حلقه اولیهای هرسازمان، دعوت از قاری و مجری و خواننده، نصب اقلام تبلیغاتی مناسبتها و زدن ساز آنهم فقط از نوع موافقش، تنها وظایفی است که بردوش روابط عمومی سنگینی میکند.
و باز درهمین وضعیت، هیچکس مجال و میدان نقد از سازمان را نمییابد واگرهم احیاناً بیابد، از تیررس حجمهها و حملات روابط عمومی در امان نخواهد بود.
اما در مدل علمیوکاربردی روابط عمومی، داستان بهگونه دیگری است.
اطلاعرسانی هدفمند، زمینهسازی و مهیا نمودن شرایط آشنایی مخاطبین خاص و عام با حقوق خود درسازمان و آموزش نحوه دستیابی آسان به این حقوق را، بخش اصلی وظایف مهم ومغفول مانده روابط عمومی میتوان برشمرد. در این حالت روابط عمومی بهعنوان وکیل مدافع مخاطبان و مشخصاً ارباب رجوع در سازمان، ایفای نقش مینماید.
همچنین روابط عمومی با بسترسازی و ایجاد ارتباط مستمر، منظم و منضبط صاحبنظران و منتقدین باحلقه اولیهای سازمان، مقدمات و موجبات تصحیح نگرشها، روشها و مسیرهای سازمان رافراهم مینماید.
کشف میانبرهای جدید برای کیفیت بخشی به خدمات و سرعتدهی دستیابی مراجعین به مقاصدشان را، وظیفه مکمل و اساسی روابط عمومی میتوان بیان نمود.
در شکل صحیح آن، خروجی مجموعه اقدامات روابط عمومی، میبایست عمیقاً رضایت و خشنودی مراجعین به سازمان را فراهم آورد، که البته دردستیابی به این شرایط آرمانی، پیشنیاز و شرط لازم این خواهد بود که حلقه اولیهای سازمان این مهم را در دستور کار خود قرار دهند وگرنه دراین رابطه هرگونه تلاشی با شکست روبهرو خواهد بود.
روابط عمومی به نمایندگی از افکارعمومی در سازمان حضور مییابد و دراین مسیر، حقوق متقابل سازمان و مخاطبین را با در اولویت قراردادن نیازهای مراجعین و منافع بلندمدت سازمان در کسب مقبولیت، دریک سیر اعتمادسازانه، به صورت جدی پیجویی و پیگیری مینماید.
در وضعیت کنونی ادامه روند بیمارگونه اما مرسوم در روابط عمومیها، سببساز افزایش شکاف مابین مردم و نظام اجرایی کشور خواهد شد، حال آنکه شناخت و حذف قواعد دست و پاگیر و ترمیم فاصلهی بین دولت ملت را مأموریت اصلی روابط عمومی باید دانست.
باید بدانیم که اساسا بهکارگیری روابط عمومی با شیوه نوین آن، اختصاص به دولتهایی دارد که بنای گفتوگو با مردموپاسخگویی به مردم را دارند، حال این سیاستگزاران و دستاندرکاران سازمان هستند که باید انتخاب کنند، ادامه روند فعلی ارتباطات و سیر نزولی جایگاه و محبوبیت عمومی سازمان را و یا تمرکز براجرای بیکم و کاست جریان آزاد و روان اطلاعات و کسب رضایتمندی مخاطبان و مقبولیت پایدار در بلندمدت با پذیرفتن و تنظیم سهم مؤثر روابط عمومی براساس تعاریف نوین آن را.
منبع: روزنامه شیرازنوین
9877/ 2027
در حالت فوق، دفاع از سازمان یا مدیرسازمان، همچنین پر کردن چاله چولههای خواسته و ناخواسته، پاسخهای دندانشکن به منتقدین، چیدمان صندلیهای یک مراسم و تنظیم سین برنامه، گرفتن عکسهای خبری از حلقه اولیهای هرسازمان، دعوت از قاری و مجری و خواننده، نصب اقلام تبلیغاتی مناسبتها و زدن ساز آنهم فقط از نوع موافقش، تنها وظایفی است که بردوش روابط عمومی سنگینی میکند.
و باز درهمین وضعیت، هیچکس مجال و میدان نقد از سازمان را نمییابد واگرهم احیاناً بیابد، از تیررس حجمهها و حملات روابط عمومی در امان نخواهد بود.
اما در مدل علمیوکاربردی روابط عمومی، داستان بهگونه دیگری است.
اطلاعرسانی هدفمند، زمینهسازی و مهیا نمودن شرایط آشنایی مخاطبین خاص و عام با حقوق خود درسازمان و آموزش نحوه دستیابی آسان به این حقوق را، بخش اصلی وظایف مهم ومغفول مانده روابط عمومی میتوان برشمرد. در این حالت روابط عمومی بهعنوان وکیل مدافع مخاطبان و مشخصاً ارباب رجوع در سازمان، ایفای نقش مینماید.
همچنین روابط عمومی با بسترسازی و ایجاد ارتباط مستمر، منظم و منضبط صاحبنظران و منتقدین باحلقه اولیهای سازمان، مقدمات و موجبات تصحیح نگرشها، روشها و مسیرهای سازمان رافراهم مینماید.
کشف میانبرهای جدید برای کیفیت بخشی به خدمات و سرعتدهی دستیابی مراجعین به مقاصدشان را، وظیفه مکمل و اساسی روابط عمومی میتوان بیان نمود.
در شکل صحیح آن، خروجی مجموعه اقدامات روابط عمومی، میبایست عمیقاً رضایت و خشنودی مراجعین به سازمان را فراهم آورد، که البته دردستیابی به این شرایط آرمانی، پیشنیاز و شرط لازم این خواهد بود که حلقه اولیهای سازمان این مهم را در دستور کار خود قرار دهند وگرنه دراین رابطه هرگونه تلاشی با شکست روبهرو خواهد بود.
روابط عمومی به نمایندگی از افکارعمومی در سازمان حضور مییابد و دراین مسیر، حقوق متقابل سازمان و مخاطبین را با در اولویت قراردادن نیازهای مراجعین و منافع بلندمدت سازمان در کسب مقبولیت، دریک سیر اعتمادسازانه، به صورت جدی پیجویی و پیگیری مینماید.
در وضعیت کنونی ادامه روند بیمارگونه اما مرسوم در روابط عمومیها، سببساز افزایش شکاف مابین مردم و نظام اجرایی کشور خواهد شد، حال آنکه شناخت و حذف قواعد دست و پاگیر و ترمیم فاصلهی بین دولت ملت را مأموریت اصلی روابط عمومی باید دانست.
باید بدانیم که اساسا بهکارگیری روابط عمومی با شیوه نوین آن، اختصاص به دولتهایی دارد که بنای گفتوگو با مردموپاسخگویی به مردم را دارند، حال این سیاستگزاران و دستاندرکاران سازمان هستند که باید انتخاب کنند، ادامه روند فعلی ارتباطات و سیر نزولی جایگاه و محبوبیت عمومی سازمان را و یا تمرکز براجرای بیکم و کاست جریان آزاد و روان اطلاعات و کسب رضایتمندی مخاطبان و مقبولیت پایدار در بلندمدت با پذیرفتن و تنظیم سهم مؤثر روابط عمومی براساس تعاریف نوین آن را.
منبع: روزنامه شیرازنوین
9877/ 2027
کپی شد