به گزارش ایرنا، برگزاری یلدا سنتی است که عمری به اندازه تاریخ باستان دارد. مردمان گذشته که پیشه کشاورزی داشتند، بیش از هر کس دیگر زندگی خود را با گردش فصلها و دگرگونی طبیعت هماهنگ میکردند. کوتاهی و بلندی روزها و شبها، حرکت ستارگان آسمان و چگونگی تابش خورشید برای آنها معنایی ویژه داشت.
در آیین مهرپرستی یا میترائیسم، یلدا جشن زایش خورشید بود. خورشیدی که فزونی زمان تابشش در روز به دید مردم باستان نماد نیکی بود و نبودن خورشید را نماد اهریمن و ظلمت میدانستند.
با پایان یافتن پاییز، پس از شب دراز یلدا، روزها اندکاندک بلندتر و شبها کوتاهتر میشود و از همین رو این شب، جشنی برای نوید دیدار بیشتر آفتاب در روزهای بعد است و بشارتی از پیروزی اهورامزدا بر اهریمن یا روشنی بر تاریکی.
برخی آخرین روز پاییز را شوم و نامبارک میدانستند و برخی دیگر نیز آن را 'خُرم روز' مینامیدند.
شیرازیها نیز همچون دیگر مردمان ایران، شب یلدا را از دیرباز جشن میگیرند. آنها زمستان را به چند چله تقسیم میکنند: از اول دی تا دهم بهمن، چله بزرگ، دهم بهمن تا اول اسفند، چله کوچک، از اول اسفند تا آخر اسفند در باور شیرازیها چله پیرزن نام دارد و با این حساب اطلاق عنوان شب چله یعنی شبی که به آغاز زمستان میانجامد، به همین مناسبت است.
** حافظخوانی، رسم جدایی ناپذیر یلدا
تفال به دیوان خواجه حافظ، در شب یلدا بیش از به جای آوردن هر رسم دیگری در شیراز ضروری است و به دست بزرگ مجلس صورت میگیرد. اهالی منزل همگی به دل نیتی میکنند و بعد بزرگ مجلس برای هر یک از حاضران غزلی میگشاید و اینچنین زمانی صرف حافظخوانی و اندیشیدن به آرزوها میشود.
قصهگویی و شاهنامهخوانی نیز گرچه در دیگر نقاط ایران رواج دارد، در شیراز هم فراموش نمیشود. نواختن ساز یا گوش سپردن به موسیقی و گفتوگو و خاطرهبازی هم از ویژگیهای شب چله است.
** فال کلوک در محافل زنانه شب چله
ابوالقاسم فقیری پژوهشگر فرهنگ فارس در مجموعه مقالاتش درباره آداب و رسوم مردم شیراز، از فالی با نام 'فال کلوک' نام میبرد که در شب چله در خانوادههای شیرازی مرسوم بوده و هنوز هم در برخی خانوادههای قدیمی اجرا میشود.
او میگوید: فال کلوک یا همان کوزه، به خانمها اختصاص دارد و به این صورت گرفته میشود که کلوکی به میان مجلس آورده میشود و هر یک از زنان، نشانهای در آن میاندازند؛ آنگاه دختر بچه ای دست در کوزه میکند و یکی از اشیا را بیرون می آورد و به دیگران نشان می دهد؛ سپس زنی ترانه های محلی را میخواند و هر کس از ترانه نتیجهای برای خود می گیرد، برخی نیز به جای ترانه های محلی بعضی اشعار حافظ را میخوانند.
فقیری افزون بر قصهگویی از متلکخوانی نیز یاد میکند. متلک به اشعاری کوتاه و شاد گفته میشود که در مراسم شادی و سرور میخوانند. این اشعار معمولا در قالب رباعی یا دوبیتی سروده میشود یا صبغه محلی دارد.
** سفره یلدا، نوروزی برای زمستان
از رسوم شب یلدا گستردن سفرهای است همچون سفره نوروز. در این سفره آینه و شمع گذاشته میشود. گوشهای از آن، گلهای نرگس شهلای شیراز با عطر دلنشینش در گوشه ای است و گوشهای دیگر اسپندی بر روی آتش که نماد دور کردن پلیدیهاست.
هندوانه مشهورترین میوه یلدایی است. آجیل شب یلدا و خرمالو هم مهمانان این سفره رنگیناند. برخی، برای رفع و گره گشایی از مشکلات، از آجیل مشکلگشا استفاده میکنند و دعایی بر آن میخوانند و برای حاجتگرفتن آن را در سفره مینهند.
رسم است خرما، رنگینک، ارده و شیره و انجیر نیز بر سر سفره بگذارند. ارده نوعی حلواست که مخلوطی از دانههای مقوی روغنی مانند کنجد و افزودنیهای گرم دیگر است و در شهر زرقان تولید میشود. شیره نیز شربتی از انگور است که آمیختن آن با ارده، دو طبع گرم و سرد را به هم میآمیزد و باعث اعتدال میشود.
خوراکیهای شب یلدا برای دو طبع سرد و گرم تدارک دیده میشود. بنا بر اعتقادی دیرینه، در شب چله مزاج آدمی تغییر میکند؛ بنابراین سردمزاجها باید خوراکیهای گرم بخورند و گرممزاجها خوراکیهای سرد.
شیرازیها کلمپلو، هویج پلو یا کوفته سبزی نیز برای سفره یلدا فراهم میکنند.
میوههای خشک، یکی دیگر از پایههای همیشگی شبهای چلهاند. کشمش و توت، مویز و قیصی، خرک و برگ هلو در کنار میوههای فصل ترکیبی زیبا به سفره یلدا میبخشند؛ اما میوههای قرمز و آتشین رنگ از آنجا که نماد خورشید و زندگی هستند، بر دیگر میوهها برتری دارند.
در دیگر شهرهای فارس نیز رسومی ویژه برگزار میشود. برای مثال در کازرون در این شی قربانی میکنند، در فسا ترکیبی از هفت تخم گیاهی درست میکنند، در مرودشت شیربرنج میپزند، در داراب کماچ درست میکنند و در فیروزآباد آش دوغ میخورند.
شب چله هشت هزارساله 30 آذر 1387 به عنوان میراث معنوی ایران به ثبت رسید.
7375/ 2027
در آیین مهرپرستی یا میترائیسم، یلدا جشن زایش خورشید بود. خورشیدی که فزونی زمان تابشش در روز به دید مردم باستان نماد نیکی بود و نبودن خورشید را نماد اهریمن و ظلمت میدانستند.
با پایان یافتن پاییز، پس از شب دراز یلدا، روزها اندکاندک بلندتر و شبها کوتاهتر میشود و از همین رو این شب، جشنی برای نوید دیدار بیشتر آفتاب در روزهای بعد است و بشارتی از پیروزی اهورامزدا بر اهریمن یا روشنی بر تاریکی.
برخی آخرین روز پاییز را شوم و نامبارک میدانستند و برخی دیگر نیز آن را 'خُرم روز' مینامیدند.
شیرازیها نیز همچون دیگر مردمان ایران، شب یلدا را از دیرباز جشن میگیرند. آنها زمستان را به چند چله تقسیم میکنند: از اول دی تا دهم بهمن، چله بزرگ، دهم بهمن تا اول اسفند، چله کوچک، از اول اسفند تا آخر اسفند در باور شیرازیها چله پیرزن نام دارد و با این حساب اطلاق عنوان شب چله یعنی شبی که به آغاز زمستان میانجامد، به همین مناسبت است.
** حافظخوانی، رسم جدایی ناپذیر یلدا
تفال به دیوان خواجه حافظ، در شب یلدا بیش از به جای آوردن هر رسم دیگری در شیراز ضروری است و به دست بزرگ مجلس صورت میگیرد. اهالی منزل همگی به دل نیتی میکنند و بعد بزرگ مجلس برای هر یک از حاضران غزلی میگشاید و اینچنین زمانی صرف حافظخوانی و اندیشیدن به آرزوها میشود.
قصهگویی و شاهنامهخوانی نیز گرچه در دیگر نقاط ایران رواج دارد، در شیراز هم فراموش نمیشود. نواختن ساز یا گوش سپردن به موسیقی و گفتوگو و خاطرهبازی هم از ویژگیهای شب چله است.
** فال کلوک در محافل زنانه شب چله
ابوالقاسم فقیری پژوهشگر فرهنگ فارس در مجموعه مقالاتش درباره آداب و رسوم مردم شیراز، از فالی با نام 'فال کلوک' نام میبرد که در شب چله در خانوادههای شیرازی مرسوم بوده و هنوز هم در برخی خانوادههای قدیمی اجرا میشود.
او میگوید: فال کلوک یا همان کوزه، به خانمها اختصاص دارد و به این صورت گرفته میشود که کلوکی به میان مجلس آورده میشود و هر یک از زنان، نشانهای در آن میاندازند؛ آنگاه دختر بچه ای دست در کوزه میکند و یکی از اشیا را بیرون می آورد و به دیگران نشان می دهد؛ سپس زنی ترانه های محلی را میخواند و هر کس از ترانه نتیجهای برای خود می گیرد، برخی نیز به جای ترانه های محلی بعضی اشعار حافظ را میخوانند.
فقیری افزون بر قصهگویی از متلکخوانی نیز یاد میکند. متلک به اشعاری کوتاه و شاد گفته میشود که در مراسم شادی و سرور میخوانند. این اشعار معمولا در قالب رباعی یا دوبیتی سروده میشود یا صبغه محلی دارد.
** سفره یلدا، نوروزی برای زمستان
از رسوم شب یلدا گستردن سفرهای است همچون سفره نوروز. در این سفره آینه و شمع گذاشته میشود. گوشهای از آن، گلهای نرگس شهلای شیراز با عطر دلنشینش در گوشه ای است و گوشهای دیگر اسپندی بر روی آتش که نماد دور کردن پلیدیهاست.
هندوانه مشهورترین میوه یلدایی است. آجیل شب یلدا و خرمالو هم مهمانان این سفره رنگیناند. برخی، برای رفع و گره گشایی از مشکلات، از آجیل مشکلگشا استفاده میکنند و دعایی بر آن میخوانند و برای حاجتگرفتن آن را در سفره مینهند.
رسم است خرما، رنگینک، ارده و شیره و انجیر نیز بر سر سفره بگذارند. ارده نوعی حلواست که مخلوطی از دانههای مقوی روغنی مانند کنجد و افزودنیهای گرم دیگر است و در شهر زرقان تولید میشود. شیره نیز شربتی از انگور است که آمیختن آن با ارده، دو طبع گرم و سرد را به هم میآمیزد و باعث اعتدال میشود.
خوراکیهای شب یلدا برای دو طبع سرد و گرم تدارک دیده میشود. بنا بر اعتقادی دیرینه، در شب چله مزاج آدمی تغییر میکند؛ بنابراین سردمزاجها باید خوراکیهای گرم بخورند و گرممزاجها خوراکیهای سرد.
شیرازیها کلمپلو، هویج پلو یا کوفته سبزی نیز برای سفره یلدا فراهم میکنند.
میوههای خشک، یکی دیگر از پایههای همیشگی شبهای چلهاند. کشمش و توت، مویز و قیصی، خرک و برگ هلو در کنار میوههای فصل ترکیبی زیبا به سفره یلدا میبخشند؛ اما میوههای قرمز و آتشین رنگ از آنجا که نماد خورشید و زندگی هستند، بر دیگر میوهها برتری دارند.
در دیگر شهرهای فارس نیز رسومی ویژه برگزار میشود. برای مثال در کازرون در این شی قربانی میکنند، در فسا ترکیبی از هفت تخم گیاهی درست میکنند، در مرودشت شیربرنج میپزند، در داراب کماچ درست میکنند و در فیروزآباد آش دوغ میخورند.
شب چله هشت هزارساله 30 آذر 1387 به عنوان میراث معنوی ایران به ثبت رسید.
7375/ 2027
کپی شد