در این یادداشت به قلم سعیدرضا امیرآبادی آمده است: کارنامه ورزشکاران ایرانی در آوردگاه های بین المللی همیشه تامل برانگیز بوده است ما به سان همیشه، بیشترین حجم سرمایه گذاری را در فوتبال انجام می دهیم و مستطیل سبز سال هاست که نتوانسته مدال های رنگین وافتخارات بزرگی برایمان به ارمغان آورد.
قلمرو افتخارات ومدال های خوش رنگ ولعاب ما در المپیک و بازی های آسیایی ، به ورزش های مظلومی خلاصه می شود که همواره از کمبود توجه، امکانات و سخت افزارها در مضیقه بوده اند.
مروری بر کارنامه ورزشی ایران در بازی های آسیایی جاکارتا، می تواند جرقه ای برای تغییرات بنیادین به حساب آید. تغییراتی که باید در نهاد مسئولان و افکار عمومی جامعه نهادینه شده و به دگردیسی مثبتی در کلیت ورزش ایران بینجامد. به طور حتم برای آغاز تغییرات شاهد جبهه گیری ها و کارشکنی های زیادی خواهیم بود. اما مردم با گذشت زمان، درمی یابند بسیاری از رویه های پیشین اصلاح پذیر است و با مدیریتی هوشمند و توانمند می توان با تمامی رشته ها ورزش ایران را در مسیر رشد و تعالی قرار داد.
چنان که تاریخ ورزشی ایران گواهی می دهد موفقیت ما در آوردگاه های جهانی عمدتاً در قالب رشته هایی نظیر کشتی، ووشو، تیراندازی، قایقرانی، پینگ پنگ، شطرنج، تکواندو، پرتاب دیسک، ژیمناستیک، وزنه برداری و بسیاری دیگر از ورزش های انفرادی رقم خورده واین موفقیت های بیشتر از آنکه بر حمایت های مادی ومعنوی فدراسیون ها استوار باشند بر مبنای مجاهدت های فردی، تلاش و پشتکار و استعدادهای پنهان است و با اندکی سرمایه گذاری ومهیا نمودن زیر ساخت ها برای آنها شاهد پرورش استعداد ودر نهایت کسب افتخار برای کشور خواهیم بود.
به همین دلیل، شایسته است نگاهی دوباره به مساله گسترش امکانات و سرمایه گذاری در عرصه ورزش های مختلف داشته باشیم وکانون توجه مردم ومسئولان به مستطیل سبز و حاشیه هایش متمرکز نشود. امروزه در وانفسای اقتصادی، حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران میلیون ها دلار هزینه بر بیت المال تحمیل کرده این درحالی است که ما با مربیان وطنی هم می توانستیم از گروه جام جهانی صعود نکنیم.
از یاد نبرده ایم که از واپسین قهرمانی آسیایی فوتبال ما سال های سال می گذرد و در دهه های اخیر موفقیتی در گرفتن مدال و عنوان برتر کسب نکرده ایم. پرسشی که اینک مطرح می شود این است که با دستمزدهای نجومی کی روش، کرانچار و برانکو که از صندوق مظلوم بیت المال تامین می شود می توانستیم چند ورزشگاه برای کشتی، تکواندو، ووشو و استخرهای استاندارد بسازیم و با این رقم های کلان آیا هنوز تیراندازان و دوچرخه سواران تیم ملی در عین مدال آوری، دغدغه امکانات اولیه داشتند؟
به طور حتم، سرمایه گذاری در زمینه مستطیل سبز عملی نکوهیده ارزیابی نمی شود، بلکه باید در عرصه سرمایه گذاری های ورزشی از افراط وتفریط اجتناب کرد و به همه ورزش ها با نگاهی عادلانه و با در نظر گرفتن مدال آوری، افتخار آفرینی ومخاطب مداری نگریست.
از سوی دیگر، به یاد داشته باشیم که عمر قهرمانی وبر سکو ایستادن ورزشکاران بسیار کوتاه است وجامعه قهرمانی ایران پس از بازنشستگی در سال های جوانی، به ناچار کنج عزلت وانزوا برگزیده و تعداد محدودی از آنها فرصت می یابند در کسوت مربیگری در عرصه ورزش باقی بمانند. این در حالی است که جامعه قهرمانان ورزشی، همه عمر وجوانی خودرا دراین زمینه صرف کرده وتخصص دیگری جز ورزش و زیر دوخم گرفتن ندارند.
به همین سبب شایسته است برای معیشت قهرمانان ونام آوران میهن مصوبه ای به تصویب برسد و آنها به پاس برافراشتن پرچم ایران، از دغدغه معاش رهایی یابند.
تجربه های ناخوشایند گذشته نشان داده است قدردانی از ورزشکاران به اهدای جوایز خرد وعکس های یادگاری و تبلیغاتی مسئولان با قهرمانان ورزشی خلاصه شده ودر پاره ای موارد ،جوایزی که وعده داده شده بود هیچ گاه به آنها اهدا نشده است.
6114/ 2027
قلمرو افتخارات ومدال های خوش رنگ ولعاب ما در المپیک و بازی های آسیایی ، به ورزش های مظلومی خلاصه می شود که همواره از کمبود توجه، امکانات و سخت افزارها در مضیقه بوده اند.
مروری بر کارنامه ورزشی ایران در بازی های آسیایی جاکارتا، می تواند جرقه ای برای تغییرات بنیادین به حساب آید. تغییراتی که باید در نهاد مسئولان و افکار عمومی جامعه نهادینه شده و به دگردیسی مثبتی در کلیت ورزش ایران بینجامد. به طور حتم برای آغاز تغییرات شاهد جبهه گیری ها و کارشکنی های زیادی خواهیم بود. اما مردم با گذشت زمان، درمی یابند بسیاری از رویه های پیشین اصلاح پذیر است و با مدیریتی هوشمند و توانمند می توان با تمامی رشته ها ورزش ایران را در مسیر رشد و تعالی قرار داد.
چنان که تاریخ ورزشی ایران گواهی می دهد موفقیت ما در آوردگاه های جهانی عمدتاً در قالب رشته هایی نظیر کشتی، ووشو، تیراندازی، قایقرانی، پینگ پنگ، شطرنج، تکواندو، پرتاب دیسک، ژیمناستیک، وزنه برداری و بسیاری دیگر از ورزش های انفرادی رقم خورده واین موفقیت های بیشتر از آنکه بر حمایت های مادی ومعنوی فدراسیون ها استوار باشند بر مبنای مجاهدت های فردی، تلاش و پشتکار و استعدادهای پنهان است و با اندکی سرمایه گذاری ومهیا نمودن زیر ساخت ها برای آنها شاهد پرورش استعداد ودر نهایت کسب افتخار برای کشور خواهیم بود.
به همین دلیل، شایسته است نگاهی دوباره به مساله گسترش امکانات و سرمایه گذاری در عرصه ورزش های مختلف داشته باشیم وکانون توجه مردم ومسئولان به مستطیل سبز و حاشیه هایش متمرکز نشود. امروزه در وانفسای اقتصادی، حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران میلیون ها دلار هزینه بر بیت المال تحمیل کرده این درحالی است که ما با مربیان وطنی هم می توانستیم از گروه جام جهانی صعود نکنیم.
از یاد نبرده ایم که از واپسین قهرمانی آسیایی فوتبال ما سال های سال می گذرد و در دهه های اخیر موفقیتی در گرفتن مدال و عنوان برتر کسب نکرده ایم. پرسشی که اینک مطرح می شود این است که با دستمزدهای نجومی کی روش، کرانچار و برانکو که از صندوق مظلوم بیت المال تامین می شود می توانستیم چند ورزشگاه برای کشتی، تکواندو، ووشو و استخرهای استاندارد بسازیم و با این رقم های کلان آیا هنوز تیراندازان و دوچرخه سواران تیم ملی در عین مدال آوری، دغدغه امکانات اولیه داشتند؟
به طور حتم، سرمایه گذاری در زمینه مستطیل سبز عملی نکوهیده ارزیابی نمی شود، بلکه باید در عرصه سرمایه گذاری های ورزشی از افراط وتفریط اجتناب کرد و به همه ورزش ها با نگاهی عادلانه و با در نظر گرفتن مدال آوری، افتخار آفرینی ومخاطب مداری نگریست.
از سوی دیگر، به یاد داشته باشیم که عمر قهرمانی وبر سکو ایستادن ورزشکاران بسیار کوتاه است وجامعه قهرمانی ایران پس از بازنشستگی در سال های جوانی، به ناچار کنج عزلت وانزوا برگزیده و تعداد محدودی از آنها فرصت می یابند در کسوت مربیگری در عرصه ورزش باقی بمانند. این در حالی است که جامعه قهرمانان ورزشی، همه عمر وجوانی خودرا دراین زمینه صرف کرده وتخصص دیگری جز ورزش و زیر دوخم گرفتن ندارند.
به همین سبب شایسته است برای معیشت قهرمانان ونام آوران میهن مصوبه ای به تصویب برسد و آنها به پاس برافراشتن پرچم ایران، از دغدغه معاش رهایی یابند.
تجربه های ناخوشایند گذشته نشان داده است قدردانی از ورزشکاران به اهدای جوایز خرد وعکس های یادگاری و تبلیغاتی مسئولان با قهرمانان ورزشی خلاصه شده ودر پاره ای موارد ،جوایزی که وعده داده شده بود هیچ گاه به آنها اهدا نشده است.
6114/ 2027
کپی شد