روش جدیدی برای اندازهگیری میزان نوعی داروی ضدسرطان
محققان دانشگاه ارومیه با استفاده از نانوجاذبها روشی را برای اندازهگیری میزان نوعی داروی ضدسرطان معرفی کردند که به گفته آنها این روش پیشنهادی منطبق با دستورالعمل سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا بوده و دقت و حساسیت بالایی در اندازهگیری این دارو دارد.
به گزارش جی پلاس، با گسترش چشمگیر بیماری سرطان در جهان و طیف وسیع داروهای مورد استفاده در شیمیدرمانی، به کارگیری روشهای بهروز، کارآمد و مقرون بهصرفه برای اندازهگیری داروهای ضد سرطان چه در فرمولاسیون دارویی و چه در شرایط فیزیولوژیکی و مایعات بیولوژیکی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
برای این منظور محققان دانشگاه ارومیه روشی را برای اندازهگیری این داروها در خون ارائه کردند. این محققان در این طرح با تلفیق دو روش مختلف کارآمد و با بهکارگیری نانوجاذبهای هیبریدی تلاش کردند تا با پیش تغلیظ، جداسازی و آماده کردن نمونهها، میزان ترکیب دارویی "ایماتینیب مسیلات" را در نمونههای پلاسمای بیماران مصرفکننده این دارو اندازهگیری کنند.
این دارو به عنوان یکی از داروهای مهم خوراکی شیمی درمانی در درمان سرطان بافت همبند دستگاه گوارشی کاربرد دارد.
دکتر خلیل فرهادی، عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه با اشاره به اینکه آنالیز داروهای ضدسرطان و همچنین سنجش سطح درمانی این دسته از داروها یکی از کاربردیترین راهکارهای اصلاح اثربخشی و ایمنی عوامل دارویی است، افزود: اندازهگیری و ارزیابی سطح غلظت داروهای ضدسرطان در مایعات بیولوژیکی بدن اطلاعات ارزشمندی در خصوص دوزهای مورد نیاز تجویزی، افزایش کارایی و کاهش عوارض جانبی داروها و به طور کلی کمک به امر درمان در اختیار قرار میدهد.
وی در عین حال خاطر نشان کرد: البته از آنجا که موارد بسیاری از انواع ناخالصیها به همراه ترکیبات دارویی در نمونههای بیولوژیکی موجود هستند، از این رو توسعه روشهای تجزیهای، نمونهبرداری و آماده سازی نمونهها برای اندازهگیری و تشخیص انتخابی و با حساسیت بالا جهت تعیین ترکیب مورد نظر امری ضروری است.
فرهادی ادامه داد: بر این اساس در این تحقیق از روش الکتروفورز مویین (CE) تلفیق شده با روش ریزاستخراج فاز مایع الکتروغشایی برای اندازهگیری ترکیب دارویی هدف در نمونههای پلاسمای انسان بهره گرفته شد. روش الکتروغشایی مورد استفاده بر پایه استفاده از فیبر توخالی تقویت شده با یک نانوجاذب هیبریدی (نانولولههای کربنی/نانوذرات روی اکسید) در حالت پوشش داده شده با یک مایع یونی بوده است.
وی با تاکید بر اینکه در این پژوهش اثرات مربوط به پارامترها و متغیرهای مختلف برای دستیابی به بیشینه کارایی استخراج، ارزیابی و بهینهسازی شدند، اظهارکرد: از طرفی روش پیشنهادی به طور کامل و بر اساس دستورالعمل سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا معتبرسازی شده است.
عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه با اشاره به نتایج به دست آمده، خاطرنشان کرد: نتایج حاصل نشان میدهد روش تجزیهای ارائه شده از مزایایی نظیر دقت و صحت قابل قبول، آمادهسازی نمونه کوچکسازی شده بدون نیاز به تجهیزات پیچیده، در کنار زمان مطلوب آنالیز بهرهمند است.
به گفته وی به عنوان یک نتیجه کلی، روش پیشنهادی از حساسیت تجزیهای کافی برخوردار بوده و میتواند به عنوانی جایگزین مناسبی برای روشهای پرهزینه و پیچیدهتر، مورد استفاده قرار گرفته شود.
این محقق با اشاره به مزیتهای روش ارائه شده در این تحقیق توضیح داد: زمان آنالیز با روش الکتروفورز موئین در مقایسه با روش کروماتوگرافی مایع، کوتاهتر و مصرف حلالهای آلی و الکترولیتهای زمینه در حدود منطقی و صرفاً برای دقایق کوتاهی است. همچنین، افزودن اصلاحگرهای آلی در مقادیر بسیار پایین برای افزایش کارایی و قدرت تفکیک جداسازی قابل انجام است.
وی اضافه کرد: از طرفی روش استخراج الکتروغشایی در نمونههای بیولوژیکی نیز نسبتاً سادهتر و کارآمدتر از سایر روشهای استخراجی عمل میکند. برتری اصلی این روش نسبت به روشهای استخراج سنتی در فراهم سازی تغلیظهای کارآمدتر، استخراجهای تمیز و با سرعت بالاتر و همچنین مصرف حداقلی از حلالهای شیمیایی مضر و عدم نیاز به روشهای پاکسازی جانبی مانند ترسیب پروتئین است که تمامی مزایای یادشده منطبق بر اصول شیمی سبز در نظر گرفته میشوند.
فرهادی یادآور شد: کارهای مشابهی در این زمینه در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی مختلف دنیا بهویژه بلژیک و دانمارک انجام گرفته است، اما در اغلب آنها از رویکردهای آمادهسازی نمونه سنتی و متداول مانند استخراج مایع-مایع و استخراج فاز جامد، استفاده شده است.
این تحقیقات از سوی دکتر خلیل فرهادی عضو هیأت علمی، مهرداد فروغ دانشآموخته مقطع دکترای شیمی تجزیه دانشگاه ارومیه و همکارانشان اجرایی و نتایج آن در مجله Chromatography A با ضریب تأثیر 4.008 منتشر شده است.
دیدگاه تان را بنویسید