محققان نمونه جدیدی از مدل طبقهبندی ابداع کردهاند که اعتماد انسان را به ماشین هوشمندی که با آن کار میکند میسنجد و از این طریق میتوانند کیفیت تعامل و کارگروهی را بهبود ببخشند.
به گزارش سرویس علم و فناوری جیپلاس، هدف درازمدت محققان طراحی ماشینهای هوشمندی است که بتوانند رفتار خود را به گونهای تغییر دهند که از این طریق اعتماد انسان را بالا ببرند. آنها برای دستیابی به این هدف، مدلهای جدیدی را در تحقیقات خود توسعه دادهاند که سیستمهای گستردهتر و هوشمندی هستند که هر روز بیشتر و بیشتر در زندگی انسانها مورد استفاده قرار میگیرند و نفوذشان بیشتر میشود.
همانطور که تعامل انسانها با سیستمهای هوشمند بالاتر میشود، اعتماد آنها هم به عامل مهمی برای تعاملات متقابل تبدیل میشود. به عنوان مثال، خلبانهای هواپیما و کارگران صنعتی به طور مداوم با سیستمهای خودکار تعامل دارند. انسانها اگر تصور کنند ماشینهای هوشمند ضعیف شدهاند، گاهی این سیستمها را نادیده میگیرند.
اعتماد انسان بخش مرکزی تعاملات موفق بین انسانها و ماشینآلات هستند. محققان دو مدل حسگر اعتماد تجربی را مبتنی بر طبقهبندی ساختهاند که گامی رو به جلو در راستای بهبود اعتماد بین انسانها و ماشینهای هوشمند به شمار میرود.
در این مدل از دو فناوری اندازهگیری فعالیت الکتریکی مغز و وامنش پوستی گالوانیک استفاده میشود که اطلاعاتی را برای ارزیابی اعتماد انسان اندازهگیری میکند. ابتدا، الگوهایی از امواج مغزی به ثبت میرسد و بعد از آن، تغییرات ایجاد شده در ویژگیهای الکتریکی پوست را کنترل میکند و از این طریق، مجموعهای از ویژگیهای روانشناختی مرتبط با اعتماد را ایجاد میکند.
محققان در این آزمایش، هدستهای ثبت امواج مغزی بیسیم را روی 45 مورد انسانی بررسی کردند و دستگاهی را روی سر آنها قرار دادند تا واکنش پوستی گالوانیک را مطالعه کنند. در یکی از این مدلهای جدید که «مدل حسی اعتماد» کلی است، از مجموعه ویژگیهای جدید روانشناختی برای تمام افراد مورد آزمایش استفاده شد و روی مدلهای دیگر هم نسبت به هر مورد انسانی آزمایش صورت گرفته است.
محققان با کمک بازخوردهایی که از طراحی این دستگاهها میگیرند، قادرند دستگاههایی را طراحی کنند که میتوانند میزان اعتماد را در زمان واقعی در انسان مدیریت کنند. آنها برای این کار به حسگری نیاز دارند که بتواند میزان اعتماد انسان را بسنجد. به دست آمدن این اطلاعات و ارزیابی میزان اعتماد انسان در زمان واقعی برای عملکرد کارآمد و مؤثر نیروهای انسانی اهمیت دارد.