عبدالرحیم درزاده قهرمان جوان دو و میدانی سیستان و بلوچستان است. او سالها با دویدن در مسیر آرزوهایش، پرچم ایران را بالا نگه داشت اما چندی پیش و در پیامی از دوندگی خداحافظی کرد. عبدالرحیم تنگدستی را علت تغییر مسیر زندگیاش می داند.
ایلنا؛ نام سیستان و بلوچستان با تصورات عجیب و غریبی در ذهنها همراه است. تصوراتی که بسیاری از آن پایه و اساس درستی ندارند. هر چند مشکلات آنقدری زیاد است که بتواند به این تصورات دامن بزند اما در کنار این مشکلات هنوز هستند جوانانیکه از دل دورافتادهترین شهرها و روستاهای استان افتخار آفرینی میکنند و پرچم این سرزمین را با همه ناملایمتی هایی که در حقشان روا می دارند همواره برافراشته نگاه دارند.
در هرج و مرجهای این روزها و اخبار خوب و بدی که به گوشمان میرسد مدال آوری قهرمانی جوانی از دل بلوچستان چراغ امید را در دل مردم روشن میکند. عبدالرحیم درزاده جوان ۱۹ ساله سیستان و بلوچستانی است که در جنوب این استان و در شهرستان بمپور زندگی می کند.او راه رسیدن به آرزوهای خود را در سن ۱۱ سالگی و از دویدن در کوچه و خیابانهای خاکی بمپور آغاز کرده اما مشکلات مالی و فشارهای زندگی او را به جایی رساند که تصمیم گرفت عطای آرزوهایش را به لقایش ببخشد و با انتشار پیامی از دوندگی خداحافظی کند .
نایب قهرمانی جوانان آسیا و کسب مقام سوم دوندگی دانش آموزی جهان، کسب 35 مقام کشوری و 4 مقام آسیایی همه و همه افتخاراتی است که عبدالرحیم در سختترین تمرین و با کمترین امکانات به دست آورده و توانسته پرچم ایران را برفراز سکوهای قهرمانی بالا ببرد و نماد توانمندی سیستان و بلوچستان باشد.
نایب قهرمانی جوانان آسیا و کسب مقام سوم دوندگی دانش آموزی جهان، کسب 35 مقام کشوری و 4 مقام آسیایی همه و همه افتخاراتی است که عبدالرحیم در سختترین تمرین و با کمترین امکانات به دست آورده و توانسته پرچم ایران را برفراز سکوهای قهرمانی بالا ببرد و نماد توانمندی سیستان و بلوچستان باشد.
پای صحبت های عبدالرحیم می نشینم، تمام توجهش را به صحبت هایم متمرکز می کند و به تکتک سوالاتم پاسخ میدهد: «من فرزند آخر از یک خانواده ۸ نفرهام، محل زندگیام بمپور است، هشت سال است که دو و میدانی کار میکنم و از سال 93 هم عضو تیم ملی جوانان شدهام .»
دوندگی میراث خانوادگی ماست
به گفته عبدالرحیم ورزش و دوندگی میراث خانوادگی آنهاست اما تنها او توانسته در برابر مشکلات زندگی مقاومت کند ، هدفش را پیش بگیرد و سکوی قهرمانی را بدست آورد: « ما خانوادگی ورزشکاریم، برادرهایم پیش از من دو و میدانی کار میکردند اما به دلیل مشکلاتی که سر راهشان بود مجبور به کناره گیری از این ورزش شدند.
پدرم با کارگری هزینه هایم را تامین میکند
عبدالرحیم می گوید: «پدرم کارگر است و سالهاست تمام هزینه های ورزشی من و امرار معاش خانواده ام را یک تنه بر دوش می کشد، وقتی عرق خستگی را بر پیشانیاش میبینم از اینکه باری بر دوشش شدهام خجالت میکشم اما سعی میکنم با مقامهایم خوشحالش کنم اما باز هم بیکاری آزارم میدهد. اما حیف که دیگر نمی توانم ادامه دهم.»
از سختیهایش در این مسیر و دلیلاش برای خداحافظی از دوندگی میگوید: « سالهاست ورزش میکنم، در سختترین شرایط زندگی پدرم خم به ابرو نیاورد و نگذاشت که از آرزویم دور بمانم اما دیگر نمیتوانستم پیر شدن و شکستگیاش را ببینم ، هزینههایم سنگین شده و او نمیتواند پاسخگوی خواستههایم باشد و من هم به ناچار تصمیم گرفتم دوندگی را کنار بگذارم اما باز هم خانواده مرا منصرف کردند و تشویقام کردند که دوباره راهم را پیش بگیرم.»
هیچ مسئولی پشتم نیست
عبدالرحیم درباره حمایتهای مسئولان می گوید: « منکر حمایتهای مسئولان نیستم اما این حمایتها دردی از من دوا نمی کند، از مسئولان میخواهم که بیایند و از نزدیک ببینند کجا و در چه شرایط سختی تمرین میکنم. بمپور هیچ امکاناتی برای یک دونده ندارد در دمای بالای ۵۰ درجه میدوم ، اگر هدفم برایم مهم نبود اصلا نمی توانستم ادامه بدهم یک دو و میدانی کار اگر بخواهد حرفهای کار کند باید همه شرایط برایش مهیا باشد اما من در خیابان تمرین میکنم.»
عبدالرحیم از بلاتکلیفی زندگی و وضعیت تحصیلش نیز میگوید: « هنوز وضعیت دانشگاهم مشخص نیست زندگیام بلاتکلیف است، از این ناراحتم که هیچ مسئولی پشتم نیست و هیچ امکاناتی در بمپور ندارم تصمیم داشتم که رشته تربیت بدنی را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کنم اما ایرانشهر این رشته را ندارد و با وجود گرانیها و هزینه های سنگین تحصیل در شهر های دیگر، نمی دانم باید چه کنم. تا امروز نیز غیر خانوادهام بخشی از هزینههای اعزام به مسابقات را رئیس هیئت دوومیدانی و بخشی دیگر را ورزش و جوانان استان پرداخت کردهاند. »
سالهاست ورزش میکنم، در سختترین شرایط زندگی پدرم خم به ابرو نیاورد و نگذاشت که از آرزویم دور بمانم اما دیگر نمیتوانستم پیر شدن و شکستگیاش را ببینم ، هزینههایم سنگین شده و او نمیتواند پاسخگوی خواستههایم باشد و من هم به ناچار تصمیم گرفتم دوندگی را کنار بگذارم اما باز هم خانواده مرا منصرف کردند و تشویقام کردند که دوباره راهم را پیش بگیرم.
مصدومیت هم مانع راهم نشد
عبدالرحیم می گوید: « مدتی بود که به دلیل کفش نامناسب پایم آسیب دیدهبود و مصدوم شدم، اما با وجود همین مصدومیت در لیگ کشوری شرکت کردم و مقام سوم را کسب کردم، تمام مخارج درمانم را شخصا پرداخت کردم و بیمه ورزشی هم کاری برایم نکرد.»
این دونده بمپوری از بی توجهی مسئولان در زمان خداحافظی اش از دوو میدانی می گوید: « زمانی که پیام خداحافظیام از دو و میدانی را در شبکههای اجتماعی منتشر کردم هیچ کدام از مسئولان اداره کل ورزش و جوانان برای برگشتام اقدامی نکردند و تنها رئیس هیئت دو و میدانی استان از من خواست که تلاشهایم را نادید نگیرم و راهم را ادامه دهم.»
دریغ از یک جفت کفش
عبدالرحیم از برنامه ریزی هایش برای آینده می گوید: « من قهرمان آسیا هستم و تصمیم گرفتهام تمرینهایم را با قدرت بیشتری انجام دهم تا به المپیک برسم، روزانه چندین ساعت تمرین میکنم و باید وقت و انرژی بیشتری را برای دوندگی بگذارم.»
عبدالرحیم می گوید: « دوندگی کفش ورزشی مخصوصی می خواهد و من هر کفشی رو نمیتوانم استفاده کنم و کفشهای ارزان قیمت پس از چند بار دویدن پاره میشود، ارزانترین کفشی که با هزینه شخصیام خریدم 2 میلیون تومان بوده و این هزینهها امانم را بریده، متاسفانه مسئولان حتی یک جفت کفش هم برایم نخریدند. من از مسئولان میخواهم پشت همه جوانان و ورزشکاران از جمله من باشند تا با قدرت مسابقات پیش رو را به پایان برسانم و به هدفم که همان راهیابی به المپیک است برسم.»
گفت و گو: فائقه راغی