دراین مطلب آمده است: سیستان و بلوچستان از جمله استان های پهناور کشور با تنوع فرهنگی و قومیتی است که دارای جاذبه های فراوانی است اما با وجود این، برخی اتفاقات ناخوشایندی نیز در این استان رقم می خورد از جمله درگیری های طایفه ای که گاه سبب نا امن جلوه دادن این استان در بین مردم می‌شود. درگیری هایی که در مواردی در پی آن افرادی قربانی دعواهای طوایف خود می شوند. با این حال رسمی قدیمی در این خطه وجود دارد که اجرای آن پایان دهنده این اختلافات است و آن زمانی است که چادر زنانه پایان دهنده جنگ های طایفه ای در بلوچستان می شود. نزاع و درگیری آسیبی است که با ایجاد اخلال در روابط اجتماعی کینه و دشمنی را در میان افراد به وجود می آورد که در پی آن تنش های بعدی و آسیب های مادی و معنوی برای افراد به وجود می آید. تنش هایی که گاهی به دلیل یک خونخواهی خون فرد یا افرادی ریخته می شود تا این که با پا در میانی ریش سفیدان و سران طوایف افراد با یکدیگر صلح می کنند.
پایان دهنده جنگ های طایفه ای
یکی از روش های ایجاد صلح در بین طوایف و منتفی کردن نزاع ها بین دو یا چند طایفه سنت قدیمی«میار» است. «میارجلی» یا «میارداری» رسمی در زندگی مردمان بلوچ استان و به معنی پناه خواستن و پناه آوردن است به طوری که مردم خطه جنوب شرق کشور طبق این رسم و آیین به کسی که نزد فردی پناهنده شده است تعرض نمی کنند. این رسم بیشتر در رابطه با به پایان رساندن خونخواهی براثر نزاع هایی از جمله قتل و تعرض که بین دو طایفه پیش آمده به کار می رود.ناشر کتاب شرف بلوچ میار درباره قدمت میار در بلوچستان به خبرنگار ما می گوید: تاریخ دقیقی از رسم «میارداری» در بین بلوچ ها در دست نیست اما داستان هایی که در بین مردمان بلوچ روایت می شود حاکی از آن است که این سنت سابقه ای دیرینه دارد. رسم میارداری قبل از تشکیل «کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد» برای در امان ماندن پناهندگان از هر تعرض و آسیبی وجود داشته است که با یک حساب سرانگشتی می توان قدمت آن را با توجه به زمان تشکیل کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل که در سال 1950 بوده است نزدیک به یک قرن عنوان کرد.سید«محمد درتکیده» عنوان می کند: میارداری در بلوچستان به زبان ساده تر توصیفی از روش زندگی مردم بلوچ است که می توان از آن به عنوان یک ویژگی منحصربه فرد در بین اقوام بلوچ نام برد. افراد معمولاً به دو صورت میار می شوند یا این که نزد طایفه ای که از شاکی قوی تر است می روند یا به سراغ خود شاکی رفته و از اعمال خود اظهار پشیمانی می کنند. میارداری در بلوچستان در جایگاه ویژه ای قرار دارد یعنی اگر کسی که میار دیگری می شود حتی اگر فرد خطایی مثل قتل و تعرض مرتکب شده باشد به جهت تقاضای عفو میاردار صاحب حق، از خطای فرد خطاکار صرف نظر می کند و او را می بخشد. البته باید گفت افراد نمی توانند از این کار به عنوان ترفندی برای نجات جان خود استفاده کنند بلکه فرد باید صادق باشد و پس از آن در پی اصلاح کارش برآید.وی تصریح می‌کند: قدمت میار به قدمت تاریخ قوم بلوچ مربوط است و در فرهنگ بلوچ برای حمایت از مظلوم از سنت میار استفاده می شود. اگر به قوم بلوچ ظلمی شده باشد و فرد به نزد یکی از سرداران بلوچ پناهنده شود شخصی که این فرد را پیش خود نگه داشته و او را به عنوان میار قبول کرده است وظیفه دارد در برابر هجوم دشمنانش از او دفاع کند.وی خاطرنشان می‌کند: میاردار وظیفه دارد از فردی که به او پناهنده شده است حتی در برابر از دست دادن خانواده اش از جان میارش دفاع و حفاظت کند.
«چادر من»؛میارداری زنان
درتکیده، می افزاید: سنت میارداری بیشتر در محدوده مکران انجام می شود هر چند جنگ های طایفه ای ادامه دارد اما می توان گفت این رسم نسبت به گذشته کم رنگ تر شده است و اغلب درگیری ها ریشه در غرور و احساس برتری طوایف نسبت به یکدیگر دارد.وی با اشاره به این که به اعتقاد بسیاری از افراد، زنان در تاریخ بلوچستان مظلوم هستند، می گوید: به اعتقاد من زنان بسیار استوارتر از مردان در تاریخ بلوچستان نقش ایفا کرده اند.میاری که نزد زن پناه می گیرد هیچ کس به خودش جرأت نمی دهد به آن مرد یا طایفه تعرض کند اما ممکن است اگر میار نزد میاردار مرد پناه بگیرد بازهم جنگ ادامه پیدا کند.این ناشر تصریح می کند: اگر هنگام یک درگیری زنی به وسط دعوا بیاید و گوشه ای از چادرش را به زمین بیندازد و بگوید «چادر من»، همه جنگ را تعطیل می کنند و به خودشان اجازه نمی دهند از آن محدوده ای که چادر قرار دارد پیش تر روند و جنگ و درگیری را ادامه دهند.وی با بیان این که زن به میدان آمده یا زن میاردار زنی از دو طایفه درگیر است عنوان می کند: زنی که چادرش را به عنوان میار استفاده می کند ممکن است از طایفه سومی باشد که قصد فیصله دادن به جنگ و نزاع دو طایفه دیگر را دارد.
29 پرونده قتل اختلاف طایفه ای
به گفته رئیس شوراهای حل اختلاف استان سال گذشته 29 فقره پرونده قتل اختلافات طایفه ای در استان به سازش منتهی شد. «محمد رضا طاهری» به خبرنگار ما می گوید: از این تعداد 7 مورد احکام آن ها قطعی و در مرحله اجرای حکم قصاص قرار داشت که خوشبختانه با رضایت گرفتن از خانواده های اولیای دم در نهایت پرونده ها به سازش ختم شد.
وی ادامه می دهد: از مجموع 29 فقره پرونده اختلافات طایفه ای به سازش رسیده 8 فقره پرونده قتل در شعبه 19 شوراهای حل اختلاف ،3 فقره پرونده قتل در کورین، 2 فقره پرونده در فنوج، 2 فقره پرونده در سراوان، 6 فقره پرونده در شهرستان سرباز، 4 فقره پرونده در مسجد مکی زاهدان، 3 فقره پرونده در دلگان و یک فقره پرونده قتل در ایرانشهر بود.وی با بیان این که کوچک‌ترین اختلافی ممکن است به اختلاف و درگیری بزرگ تبدیل شود اظهار می کند: نتیجه این درگیری ها تشکیل پرونده در دستگاه قضایی و افزایش آمار ورودی پرونده‌ها به دادگستری است که باید برای حل اختلاف ها تلاش خود را برای حل پرونده ها قبل از ورود به دستگاه قضایی به کار برد.وی خاطر نشان می کند: 29 قتلی که هر کدام دو طایفه را درگیر خود کرده بود و اگر سازش بین طوایف انجام نمی شد ممکن بود در استانی مانند سیستان و بلوچستان که چندین قوم و طایفه در آن زندگی می‌کنند مسئله ساز شود و این طوایف شاهد قتل های دیگر و از دست دادن جان بیشتر عزیزان خود باشند.
8006**6081 دریافت کننده: نرگس تیموری **انتشار دهنده: حیدر سرایانی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.