دراین مطلب آمده است: سفال یکی از ابتدایی ترین صنایع و هنرهای دستی است که با اختراع آن، انسان توانست برای تأمین ظرف قدم هایی بردارد. سفال های بازمانده از گذشته، شکسته یا سالم می تواند حاوی پیام های گوناگونی باشد، از جمله در زمینه هایی مانند شیوه تفکر، هنر، معیشت، توان صنعتی سفال سازان، استفاده کنندگان سفال و سرانجام تاریخ ارتباطات ملت ها با یکدیگر. سفالگری هنر ظریف و حساسی است که از شرق سرچشمه میگیرد و آمیزه ای از دقت نظر، تیزبینی و زیبایی شناسی شرقی را منعکس میکند این هنر را می توان نخستین هنر صنعتی نام برد که از نیاکان و ادوار گذشته به ارث رسیده است. سفالگری همانند دیگر هنرهای سیستان و بلوچستان رواج دیرینه ای در این منطقه داشته است و در کلپورگان سراوان بر خلاف دیگر مناطق رایج تولید سفال کشور، فقط زنان با دستان هنرمند خود سفال می سازند و مردان این کار را انجام نمی دهند. یکی از استادان فرهنگ و زبان های باستانی در این باره می گوید: سفال سازی بعد از سبدبافی در میان انسان ها رایج شده و یکی از امتیازهای سفال نسبت به سبدها، مقاومت آن در برابر آتش سوزی و طول عمر آن، البته در صورت نشکستن است، هر چند که از نظر سبکی و مقاومت در برابر شکنندگی، سبد بر سفال برتری دارد. «موسی محمودزهی» با بیان این که انسان در عصر حجر یاد گرفته بود که سفال بسازد و احتمالاً اولین سازندگان سفال در جهان زنان بوده اند می افزاید: سفالگری از نخستین هنرهای دستی گذشتگان است که به نسل های کنونی بشر به ارث رسیده و با انتقال آن از نسلی به نسل دیگر، بر تنوع و کیفیت آن افزوده شده است.با این که آثار سفال در بسیاری از قسمت های بلوچستان در محوطه های باستانی یافت شده اما تحقیق علمی قابل ملاحظه ای روی این سفال ها انجام نشده است. برخی از این سفال ها از دیگر نقاط به خطه بلوچستان وارد و بعضی دیگر در محل تولید شده است، بسیاری از سفال هایی که در بلوچستان پیدا می شود، مربوط به قبل از آمدن بلوچ ها به این سرزمین است.
عقب ماندگی از تنوع و ارتقای کیفیت
وی ادامه می دهد: تأثیر هنر و صنعت پیشینیان که بلوچ ها جای آن ها را گرفته اند در فرهنگ و هنر آن ها پیداست. آنچه از صنعت و هنر امروزی سفال بلوچستان پیداست این صنعت در بلوچستان به همان حالت ساده و ابتدایی باقی مانده و از کاروان نوآوری، تنوع و ارتقای کیفیت عقب مانده است. به هر حال بلوچ ها این هنر را از اقوام دیگر ایرانی یا غیرایرانی آموخته اند. با توجه به نوع خاک مورد استفاده سفال و نحوه تولید آن، سفال بلوچستان با سفال دیگر نقاط از نظر طرح، رنگ، شکل و کیفیت متفاوت بوده است اما مطالعه تطبیقی قابل اتکایی درباره تفاوت سفال بلوچستان با سفال مناطق دیگر انجام نشده است که انجام این کار ضرورت دارد.با توجه به گستردگی تولید و کاربرد سفال در بلوچستان از نظر فرهنگی، سفالگری آن جایگاه را به دست نیاورده است که مانند زیورآلات جنگی و سوزن دوزی در ادبیات قومی متجلی شود. به همین دلیل در ادبیات مانده از بلوچستان قدیم از نقش سفال به طور مشخص چیزی دیده نمی شود شاید وجود سفال را جزو ضروریات و بدیهیات زندگی می دانسته اما برای آن ارزش هنری و فرهنگی خاصی قائل نمی شده اند، سفال بلوچستان به صورت بسیار ساده و ابتدایی ساخته می شده و هیچ ماشینی در ساخت آن دخالت نداشته است.این کارشناس با اشاره به ویژگی های سفال بلوچستان اظهار می کند: سفال های بلوچستان لعاب ندارد در حالی که در بسیاری از جاهای دیگر از حدود 900 سال قبل از میلاد حضرت مسیح(ع) سفال های لعاب دار مورد استفاده قرار گرفته، نقوش روی سفال بلوچستان با ماده ای به نام تیتک به رنگ سیاه ایجاد می شود. نمادهایی مانند سر حیوانات و شکل گیاهان و میوه ها دارد و تا حدی نشانگر افکار، عقاید، فرهنگ و اساطیر گذشته بلوچستان است. رابطه میان نام و شکل سفال ها بیشتر یک رابطه قراردادی است تا رابطه طبیعی، از نظر انتقال فرهنگی، آموزش ها به صورت عملی بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شده است، کارگاه یا آموزشگاهی برای آموزش سفال وجود نداشته است.به گفته وی، در نقاطی مانند کلپورگان بلوچستان صنایع سفالی ساخته می شود. هنوز هم صنعتگران کلپورگان با دست کار می کنند و از چرخ سفالگری بهره نمی برند این در حالی است که از حدود 3 هزار و 500 سال قبل از میلاد در بسیاری از کارگاه های سفال سازی جهان از چرخ سفالگری استفاده می شده است شاید یکی از دلایل استفاده نکردن از چرخ سفالگری تولید محدود این کالا و نیاز و تقاضای محدود به آن بوده است و همان مقدار که با دست تولید می شده، برای نیاز منطقه کافی بوده است.
سفال بلوچستان؛ بدون تغییر و تکامل
وی می گوید: بعضی از صاحب نظران سابقه سفال سازی در بلوچستان و به خصوص کلپورگان را به 4 تا 6 هزار سال قبل می رسانند اما جای تعجب است که با چنین سابقه ای این صنعت و هنر تا این حد ابتدایی باقی مانده است و اثری از تغییر و تکامل در آن به حد کافی مشهود نیست. اگر این سابقه درست باشد با توجه به این که یک تا دو هزار سال از سابقه حضور قوم بلوچ در بلوچستان کنونی نمی گذرد بلوچ ها سفال سازی را باید از ساکنان پیشین این سرزمین آموخته باشند.امروزه با توجه به فراوانی ظروف از انواع غیرسفالی این صنعت و هنر به شدت افول کرده است و با توجه به دشواری کار با امکانات ابتدایی تولید آن از نظر اقتصادی به صرفه نیست فقط اگر از جنبه هنری و تاریخی با حمایت دولت به ارزش سفال سازی در بلوچستان توجه شود این هنر اصیل می تواند جان بگیرد و به رونق گذشته خود برگردد. با وجود این که نمود سفال و سفالگری در ادبیات بلوچی خیلی متجلی نیست اما وجود محصولات سفالگری که از گذشته باقی مانده است می تواند به بررسی تاریخی این هنر کمک کند. وی درباره مواد اولیه و ابزار تولید سفال بیان می کند: سفال از گل سفالگری، نوعی ماده رنگی به نام تیتک برای نقاشی روی محصولات سفالین و سوخت کوره ساخته می شود. گل سفالگری یک نوع خاک رس با درجه چسبندگی خاص بوده که در جاهای مختلف بلوچستان تا حدی انواع آن متفاوت است این تفاوت در گل سفالگری خود عاملی برای رنگ سفال و استحکام آن در برابر حرارت کوره و میزان پایداری آن در برابر شکنندگی پس از ساخت است. گل سفالگری که در کلپورگان استفاده می شود از یک ذخیره خاک رس به نام مشکوتان است این خاک پس از پختن به رنگ قرمز در می آید و همه مراحل فرآوری آن با دست انجام می شود و یکی ازدلایلی که زنان همان روش سنتی خود سفالگری با دست را نسبت به چرخ سفالگری ترجیح می دهند به دلیل نوع همین خاک است که به راحتی انعطاف می پذیرد و به دلیل قدرت چسبندگی زیاد قابل استفاده با چرخ سفالگری نیست.محمودزهی اظهار می کند: نقوش روی سفال ها ساده، ابتدایی و طبیعی است و اصالت نقوش دیرینه را حفظ کرده است، این نقش ها با نقوش مورد استفاده در سوزن دوزی های بلوچی شباهت دارد. تزیینات روی سفال ها که جنبه هنری دارد هم برگرفته از نقش نخل های اهلی و وحشی، خوشه های گندم، گره های زنجیره ای و امواج آب است، در زیر ساخت این تزیینات مرکب از دایره ها، مربع ها، خط ها و نقطه های کوچکی است که در کنار یکدیگر نقش معنی دار را رقم می زنند، نقوش روی سفال ها همانند دیگر نقش های بومی متأثر از رخدادهای اسطوره ای و تاریخی است که مردم این منطقه با آن ها روبرو شده اند.به گفته وی اکثر طرح های کنونی به صورت هندسی روی سفال نقش بسته اند و نقوش جانداران به مراتب کم تر است بعضی صاحب نظران دلیل اصلی خودداری از نقوش جانداران بر روی سفال ها را باورهای مذهبی و مکروه دانستن نقاشی جانوران می دانند این دیدگاه در طرح ها و نقش های قالی و سوزن دوزی هم هویداست.صنعت و هنر سفال سازی در گذشته جزیی از ضرورت های زندگی مردم بلوچستان بوده و محصولات آن تا حدود 30 سال پیش به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است در زمانی که ظروف پلاستیکی، شیشه ای و فلزی به قدر کافی در دست نبود بهترین نوع ظروف همین ظروف سفالی بود که در هر خانه ای استفاده می شد.وی خاطرنشان می کند: هنر سفال سازی محصول تجربه چندین هزار ساله انسان هاست و از ابتدا تاکنون بسیار تغییر و تکامل یافته است اما آنچه در هنر و صنعت سفال این منطقه مثلاً سفال کلپورگان به چشم می خورد حالتی بسیار ساده و ابتدایی دارد و چیز زیادی از این تغییر و تکامل تاریخی را نشان نمی دهد. این بیانگر آن نیست که صنعتگران و هنرمندان این منطقه حافظ هنرهای قدیمی هستند بلکه نشان دهنده آن است که تقاضای مشتریان در همان حد ابتدایی باقیمانده و صنعتگران و هنرمندان در راستای ارتقای سفال ابتکاری تلاشی نداشته اند.
8006**6081دریافت کننده: نرگس تیموری**انتشار دهنده: حیدر سرایانی
عقب ماندگی از تنوع و ارتقای کیفیت
وی ادامه می دهد: تأثیر هنر و صنعت پیشینیان که بلوچ ها جای آن ها را گرفته اند در فرهنگ و هنر آن ها پیداست. آنچه از صنعت و هنر امروزی سفال بلوچستان پیداست این صنعت در بلوچستان به همان حالت ساده و ابتدایی باقی مانده و از کاروان نوآوری، تنوع و ارتقای کیفیت عقب مانده است. به هر حال بلوچ ها این هنر را از اقوام دیگر ایرانی یا غیرایرانی آموخته اند. با توجه به نوع خاک مورد استفاده سفال و نحوه تولید آن، سفال بلوچستان با سفال دیگر نقاط از نظر طرح، رنگ، شکل و کیفیت متفاوت بوده است اما مطالعه تطبیقی قابل اتکایی درباره تفاوت سفال بلوچستان با سفال مناطق دیگر انجام نشده است که انجام این کار ضرورت دارد.با توجه به گستردگی تولید و کاربرد سفال در بلوچستان از نظر فرهنگی، سفالگری آن جایگاه را به دست نیاورده است که مانند زیورآلات جنگی و سوزن دوزی در ادبیات قومی متجلی شود. به همین دلیل در ادبیات مانده از بلوچستان قدیم از نقش سفال به طور مشخص چیزی دیده نمی شود شاید وجود سفال را جزو ضروریات و بدیهیات زندگی می دانسته اما برای آن ارزش هنری و فرهنگی خاصی قائل نمی شده اند، سفال بلوچستان به صورت بسیار ساده و ابتدایی ساخته می شده و هیچ ماشینی در ساخت آن دخالت نداشته است.این کارشناس با اشاره به ویژگی های سفال بلوچستان اظهار می کند: سفال های بلوچستان لعاب ندارد در حالی که در بسیاری از جاهای دیگر از حدود 900 سال قبل از میلاد حضرت مسیح(ع) سفال های لعاب دار مورد استفاده قرار گرفته، نقوش روی سفال بلوچستان با ماده ای به نام تیتک به رنگ سیاه ایجاد می شود. نمادهایی مانند سر حیوانات و شکل گیاهان و میوه ها دارد و تا حدی نشانگر افکار، عقاید، فرهنگ و اساطیر گذشته بلوچستان است. رابطه میان نام و شکل سفال ها بیشتر یک رابطه قراردادی است تا رابطه طبیعی، از نظر انتقال فرهنگی، آموزش ها به صورت عملی بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شده است، کارگاه یا آموزشگاهی برای آموزش سفال وجود نداشته است.به گفته وی، در نقاطی مانند کلپورگان بلوچستان صنایع سفالی ساخته می شود. هنوز هم صنعتگران کلپورگان با دست کار می کنند و از چرخ سفالگری بهره نمی برند این در حالی است که از حدود 3 هزار و 500 سال قبل از میلاد در بسیاری از کارگاه های سفال سازی جهان از چرخ سفالگری استفاده می شده است شاید یکی از دلایل استفاده نکردن از چرخ سفالگری تولید محدود این کالا و نیاز و تقاضای محدود به آن بوده است و همان مقدار که با دست تولید می شده، برای نیاز منطقه کافی بوده است.
سفال بلوچستان؛ بدون تغییر و تکامل
وی می گوید: بعضی از صاحب نظران سابقه سفال سازی در بلوچستان و به خصوص کلپورگان را به 4 تا 6 هزار سال قبل می رسانند اما جای تعجب است که با چنین سابقه ای این صنعت و هنر تا این حد ابتدایی باقی مانده است و اثری از تغییر و تکامل در آن به حد کافی مشهود نیست. اگر این سابقه درست باشد با توجه به این که یک تا دو هزار سال از سابقه حضور قوم بلوچ در بلوچستان کنونی نمی گذرد بلوچ ها سفال سازی را باید از ساکنان پیشین این سرزمین آموخته باشند.امروزه با توجه به فراوانی ظروف از انواع غیرسفالی این صنعت و هنر به شدت افول کرده است و با توجه به دشواری کار با امکانات ابتدایی تولید آن از نظر اقتصادی به صرفه نیست فقط اگر از جنبه هنری و تاریخی با حمایت دولت به ارزش سفال سازی در بلوچستان توجه شود این هنر اصیل می تواند جان بگیرد و به رونق گذشته خود برگردد. با وجود این که نمود سفال و سفالگری در ادبیات بلوچی خیلی متجلی نیست اما وجود محصولات سفالگری که از گذشته باقی مانده است می تواند به بررسی تاریخی این هنر کمک کند. وی درباره مواد اولیه و ابزار تولید سفال بیان می کند: سفال از گل سفالگری، نوعی ماده رنگی به نام تیتک برای نقاشی روی محصولات سفالین و سوخت کوره ساخته می شود. گل سفالگری یک نوع خاک رس با درجه چسبندگی خاص بوده که در جاهای مختلف بلوچستان تا حدی انواع آن متفاوت است این تفاوت در گل سفالگری خود عاملی برای رنگ سفال و استحکام آن در برابر حرارت کوره و میزان پایداری آن در برابر شکنندگی پس از ساخت است. گل سفالگری که در کلپورگان استفاده می شود از یک ذخیره خاک رس به نام مشکوتان است این خاک پس از پختن به رنگ قرمز در می آید و همه مراحل فرآوری آن با دست انجام می شود و یکی ازدلایلی که زنان همان روش سنتی خود سفالگری با دست را نسبت به چرخ سفالگری ترجیح می دهند به دلیل نوع همین خاک است که به راحتی انعطاف می پذیرد و به دلیل قدرت چسبندگی زیاد قابل استفاده با چرخ سفالگری نیست.محمودزهی اظهار می کند: نقوش روی سفال ها ساده، ابتدایی و طبیعی است و اصالت نقوش دیرینه را حفظ کرده است، این نقش ها با نقوش مورد استفاده در سوزن دوزی های بلوچی شباهت دارد. تزیینات روی سفال ها که جنبه هنری دارد هم برگرفته از نقش نخل های اهلی و وحشی، خوشه های گندم، گره های زنجیره ای و امواج آب است، در زیر ساخت این تزیینات مرکب از دایره ها، مربع ها، خط ها و نقطه های کوچکی است که در کنار یکدیگر نقش معنی دار را رقم می زنند، نقوش روی سفال ها همانند دیگر نقش های بومی متأثر از رخدادهای اسطوره ای و تاریخی است که مردم این منطقه با آن ها روبرو شده اند.به گفته وی اکثر طرح های کنونی به صورت هندسی روی سفال نقش بسته اند و نقوش جانداران به مراتب کم تر است بعضی صاحب نظران دلیل اصلی خودداری از نقوش جانداران بر روی سفال ها را باورهای مذهبی و مکروه دانستن نقاشی جانوران می دانند این دیدگاه در طرح ها و نقش های قالی و سوزن دوزی هم هویداست.صنعت و هنر سفال سازی در گذشته جزیی از ضرورت های زندگی مردم بلوچستان بوده و محصولات آن تا حدود 30 سال پیش به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است در زمانی که ظروف پلاستیکی، شیشه ای و فلزی به قدر کافی در دست نبود بهترین نوع ظروف همین ظروف سفالی بود که در هر خانه ای استفاده می شد.وی خاطرنشان می کند: هنر سفال سازی محصول تجربه چندین هزار ساله انسان هاست و از ابتدا تاکنون بسیار تغییر و تکامل یافته است اما آنچه در هنر و صنعت سفال این منطقه مثلاً سفال کلپورگان به چشم می خورد حالتی بسیار ساده و ابتدایی دارد و چیز زیادی از این تغییر و تکامل تاریخی را نشان نمی دهد. این بیانگر آن نیست که صنعتگران و هنرمندان این منطقه حافظ هنرهای قدیمی هستند بلکه نشان دهنده آن است که تقاضای مشتریان در همان حد ابتدایی باقیمانده و صنعتگران و هنرمندان در راستای ارتقای سفال ابتکاری تلاشی نداشته اند.
8006**6081دریافت کننده: نرگس تیموری**انتشار دهنده: حیدر سرایانی
کپی شد