نویسنده کتاب «مشارکت سیاسی زنان در ایران» با تأکید بر نقش «علیاوسط هاشمی» به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان در ارتقاء وضعیت مدیریت زنان میگوید: اگر آقای علی اوسط هاشمی نبود یقین بدانید که شما امروز 70 پست ارشد مدیریتی استان سیستان و بلوچستان هم در اختیار زنان نبود.
نژادبهرام که ریاست اداره اطلاعات و مدیریت سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران را در کارنامه دارد معتقد است زنان سیستان و بلوچستانی در این چندسال الگوهای ملموس و موفقی داشتهاند و این میتواند در انتخابات شوراهای شهر و روستا در دوره پنجم به موفقیت بیشتر آنها کمک کند.
چندی قبل و در کنگره زنان موفق از علیاوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان قدردانی شد. واقعیت این است که او در بدو ورودش در سیستان و بلوچستان به عنوان عالیترین مدیر اجرایی دو زن را به عنوان فرماندار برگزید و سپس تنها استانداری شد که در میان معاونانش یک زن فعال شد. بعد نیز زنان دیگری را به عنوان مدیر منصوب کرد. این وضعیت را در توسعه آن منطقه و همینطور رشد زنان سیستان و بلوچستانی چقدر مؤثر میدانید؟
در طول قبل و بعد از پیروزی انقلاباسلامی سیستان و بلوچستان به عنوان یک گسل محروم شناخته میشده ولی امروزه توانسته عرصههای فرهنگی و اجتماعی را خیلی با سرعتتر طی کند. محرومیت فقط محرومیت اقتصادی نبوده محرومیت های فرهنگی هم بوده است ولی امروزه میبینیم بیش از 70 پست مدیریتی در سیستان و بلوچستان در اختیار زنان اس؛ یکی از شهرداران زن است، اولین فرمانداران و بخشدارانی که در دولت جدید منصوب شدهاند زن بوده، اولین استانی است که معاون استاندارش زن است. توانسته نسبت به میزان مشارکتی که در در حوزه شهر و روستا داشته از میان بیش از 500 زنی که نامزد انتخابات شوراهای شهر و روستا در سیستان و بلوچستان بودهاند، 290 نفر را به شوراهای شهر و روستا بفرستد. این موارد نشان دهنده چند مسئله مهم است. از همه مهم تر اینکه زنها توانستهاند در یک برابری از نظر شرایط ثبت نام با مردان قرار بگیرند به رغم اینکه این استان سنتیتر بوده، مردسالاری و پدرسالاری در آن بیشتر بوده، زنان کمتر امکان مشارکت در حوزه اجتماعی را داشتند اما به دلیل اینکه تونستند از یک مرتبه تحصیلاتی بالایی برخودار شوند توانستند در شرایط ثبتنام قرار بگیرند و خودشان را ثبتنام کنند. توانستهاند به جایی برسند که معاون استاندار و فرماندارشان زن باشد و دهها پست مدیرکلی و اداره کل را به زنان اختصاص دادهاند.
یعنی همین که توانستهاند از منظر تحصیلی موفقیت کسب کنند وشرایط ثبتنام به عنوان نامزد را احراز کنند موجب این تحول شدهاست؟
این عامل خیلی مهمی در توسعه موقعیت زنان آن منطقه است؛ عاملی که توانسته تاثیرگذار باشد ناشی از ارتقای سطح تحصیلات زنان آنجا است. یک عامل دیگر که توانسته به این مسئله کمک کند مسئله رویکردهای حاکمیتی نسبت به این استان بوده است بروز رویکردهای توسعهگرای حاکمیتی در این استان منجر به این شدهاست که زنان بتوانند از فرصتهای که توسط حاکمیت برایشان ایجاد میشود، دولت و استاندار به عنوان نماینده آن برایشان ایجاد میکند به خوبی بهره ببرند و جزو نمونههای موثر و برتر شوند. سیستان و بلوچستان، یک استان مرزی است و از نظر امنیتی در شرایط خاصی به سر میبرد با این وجود زنان در این خطه توانستهاند بیش از 70 فرصت مدیریتی آن را در اختیار خودشان قرار بگیرند و نشان دادند که توانایی، ظرفیت و قابلیتهایی در مدیریت داشته باشند. حمایتهای حاکمیتی از یک طرف، ظرفیتهای درونزایی که در درون زنان ایجاد شده از سوی دیگر به همراه رشد سریع ارتباطات به این موضوع کمک کردهاست.
منظورتان از رشد سریع ارتباطات به توسعه وسایلی نظیر شبکههای اجتماعی مربوط است یا موضوعی کلیتر را تأکید میکنید؟
مولفههای ارتباطات و آموزش را در این حوزه نمیشود نادیده گرفت. آموزش و مهارتها، خودآموزیهایی که از طریق رسانههای هوشمند در اختیار زنان قرارگرفتهاست، میزان توانمندی زنان را افزایش داده است. فارغ از اینکه شما در سیستان و بلوچستان یا در تهران هستید فارغ از اینکه شما در زابل یا یکی از روستاهای اطراف زابل زندگی میکنید یا در اصفهان، به اطلاعات و دانشی که امروز در سطح کشور و جهان در گردش است برخوردار شدهاید و این یک فرصت استثنایی است که برای زنانی که مناطق نسبتاً محروم به سبب شرایط اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی خاصی که داشتند به خصوص مناطق حاشیه مرزی ایجاد شده است.
به نظر می رسد تلفیق این چند عامل با یکدیگر و یک خواست عمومی در میان زنان این منطقه و الگوهایی که میبینند، این الگوها میزان تعلق آنها را به حضور اجتماعی تشویق و ترغیب میکند، یک فرایند رو به جلویی را در میان زنان سیستان و بلوچستان موجب شدهاست و آنها در این شرایط به سمت جلو در حرکت هستند.
چقدر خود آقای علی اوسط هاشمی در قامت استاندار توانسته به توسعه این فضا کمک کند. یعنی زنان قابل و دارای پتانسیل داشتهایم ولی اگر آقای علیاوسط هاشمی نبود این زنان نیز نمیتوانستند وارد عرصه شوند.
خیلی زیاد. خیلی؛ این تأکید از آن جهت است که ظرفیت و قابلیتهای زنان در همه مناطق کشور وجود دارد ولی کدام مناطق به این تناسب از زنان توانمند خود استفادهکرده اند. شاهدیم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هر وقت زنان آمدند وسط میدان و گفتند سهم ما کجا است گفتند شما تجربه، مهارت، سواد و تحصیلات لازم را ندارید. زنان به شدت روی این قضیه تمرکز کردند و توانستند در یک دوره 5 ساله بالای 50 درصد و در برخی موارد 60 درصد کرسیهای دانشگاه را بهخودشان اختصاص دهند. یک خیز جدی در عرصه دانش و تحصیلات برای خودشان جستجو کردند، الان به این مقطع رسیدند. شما میبینید نرخ بیکاری زنان در بین زنان تحصیلکرده بالای 25 تا 30 درصد است و ببینید نرخ جستجوی مدیریتی در بین زنان کشور همچنان رقم نزدیک به صفر است با اینکه حالا یک ظرفیت هایی ایجاد شده است و زنان در سال 94 توانستند برای اولین بار ۵ درصد از کرسیهای مجلس را بهدست بیاورند. وقتی حاکمیت یعنی دولت شرایط را فراهم میکند نشان میدهد که زنان قابلیتش را دارند یعنی با رویکردی جنسیتی به موضوع مدیریتی نگاه می کند به دنبال ایجاد تعادل جنسیتی و عدالت جنسیتی است اگر آقای علی اوسط هاشمی نبود یقین بدانید که شما امروز 70 پست ارشد استان سیستان و بلوچستان هم در اختیار زنان نبود؛ به هیچ وجه نبود. همان طور که در استانهای مشابه چنین اتفاقی نیفتاده است. حتی در استان تهران یک فرماندار زن یا یک بخشدار زن ندارید یک شهردار زن ندارید، در شهرداری تهران بعد از مدتها تازه 3 ماه است شهردار یکی از مناطق شما زن شده است در شهر تهران شهری به این بزرگی، با اینکه این همه زن نخبه وجود داردولی زنان به پست های مدیریتی کلان و عالی نرسیدهاند.
چنین موقعیتی را تا چه اندازه بر انتخابات پیش رو در حوزه شوراهای شهر و روستا مؤثر میدانید؟
امیدوارم در انتخابات دور پنجم شوراهای شهر و روستا شاهد تحولی دیگر در این استان باشیم. وقتی ما شاهدیم که در دوره چهارم شوراهای شهر و روستا بیش از 500 زن کاندیدا بودهاند و از میان آنها بیش از 290 نفر ورودی از این کاندیداها داشته باشیم در این دوره و با موفقیتهایی که زنان سیستان و بلوچستانی کسب کردهاند تعداد زنان بیشتری را ترغیب میکند که در انتخابات حضور پیدا کنند. نکته مهمتری میخواهم عرض کنم؛ میزان احتمال و اقبال جامعه نسبت به زنان، به رغم اینکه گفتم زنان این جامعه و محدودهای که داریم درباره آن صحبت میکنیم به شدت درگیر بافتهای سنتی، ارتباطی، خانوادگی، قومی، عشیرهای و قبیلهای هستند ولی با این وجود میزان اعتماد جامعه نسبت به آنها بسیار زیاد است و میبینیم همین جامعه تقریبا بیش از 50 درصد کاندیداهای زن را رأی داده و بیش از نیمی از کاندیداها توانستهاند رای بیاورند و این خود اتفاق مبارکی است.
آیا ممکن است یک مولفه دیگر هم در این موضوع نقش داشته باشد. اینکه مردان کمتر به سراغ ادامه تحصیل رفتهاند و به کارهای غیرسمی در آن منطقه روی آوردهاند و این فرصت برای زنان پیش آمده که تحصیل کنند و یا حتی بیشتر از مردان تحصیل کنند و شرایط ورود به انتخابات شوراها را داشتهباشند؟
به نظرم خیلی تاثیر ندارد به دلیل اینکه شما با این وجود میبینید همچنان رقم آقایان نامزد خیلی بیشتر از زنان است . بالای 15 هزار نفر کاندیدا می شوند و فقط 500 و اندی زن هستند. نه این گونه نیست، یعنی باز هم هر چقدر زنان به تناسب ادامه تحصیل در این موقعیت قرار گرفته باشند باز هم زنان کمتر از مردان تحصیل کرده هستند. شما نرخ سواد را هم نگاه کنید در بین زنان کمی بیش از ۸۴ درصد ولی در بین مردان بالای 93-94 درصد است.
نرخ ورودیها دانشگاه در همین مقطعی که میخواهید نگاه کنید نرخ به طور کامل مردان و زنان 49 درصد زن و مردان 51 درصد هستند. نه؛ من این را خیلی باور ندارم. اینکه زنان رشد کردند را قبول کردم . یکی از عوامل همین است که زنان توانستند لیسانس بگیرند و در شرایطی که تحصیلات دارند توانستهاند یک گام به پیش بردارند. در گذشته این تحصیلات را نداشتند به همین دلیل شرایط استاندارد ثبتنام را نداشتند اما حالا چون شرایط ثبت نام را دارند چرا چون دانشگاه زیاد رفتند چون تحصیل کرده شدند به خاطر همین است که می توانند یک معاون استاندار دکتر داشته باشند به خاطر همین یک شهردار یا فرماندار لیسانسیه داشته باشند ولی در گذشته اینها را نداشتند .به همین دلیل انتخاب و گزینش از میان اینها بسیار دشوار بود.
وقتی آمار نامزدهای شوراهای شهر و روستا در سال ۱۳۹۲ را بررسی میکردیم وضعیت سیستان و بلوچستان مشابه هم بودند. یعنی حدود ۱۵هزار نامزد که در هر استان حدود ۵۰۰ تا ۵۵۰ زن در میان نامزدها دیده میشد. در حالی که میدانیم وضعیت توسعه و مولفههای آن در خوزستان بالاتر از سیستان و بلوچستان بودهاست ولی این استان هنوز نتوانسته یک نماینده زن به مجلس بفرستد. در حالی که سیستان و بلوچستان در دوره نهم دستکم یک زن را به مجلس فرستاد.
بله، درست است اما بگذارید از منظری دیگر به این موضوع بنگریم. یکی از اعتقاداتم این است که در شهرهای سنتیتر چون آنجا روابط قومی و قبیلهای بهشدت بالا است وقتی اقوام پشت سر اعضای قوم و قبیله شان قرار میگیرند، برایشان دیگر مهم نیست که تو زن یا مرد هستی مهم این است که از قوم ما هستی و آنها اطمینان میکنند. جالب اینجاست که یکی از محورهایی که در مسائل قومی و قبیلهای وجود دارد مفهوم «بزرگی» است. من معتقد هستم که ما در جاهایی که پیوندهای خانوادگی در آنها بسیار شدید و قوت پیوندهای خانوادگی زیاد است، روابط قبیلهای و قومیتی در آن حادتر است مثل قبایل عرب، بلوچ، سیستانیها، کردها یا سایر اقوام، مفهوم بزرگی آنجا بیشتر از مفهوم مردانگی و زنانگی معنا دارد. به عبارت دیگر بعد از گذشت زمان مفهوم بزرگی با مفهوم مردانگی پیوند خورده است؛ هویتی تحت عنوان پدرسالار را ایجاد کرده است در حالی که آنچه زیرساخت اولیه بوده مفهوم بزرگی است و برایشان فرقی نمی کند که شما زن یا مرد باشید. به این جمع برسند که شما می توانید یک کرسی را اشغال کنید و یک مسئولیتی را بهدست آورید تمام قبیله پشت سر شما میایستند. چون «بزرگ» قبیله نظرش این است. اینجا بحث مردانگی خیلی مطرح نیست اینجا بحث «بزرگی» است برای همین ورود زنان در این گونه مراکز مثل خوزستان که اقوام عرب و اقوام لر بیشتر هستند و یا سیستان و بلوچستان که اقوام بلوچ و سیستانی آنجا زیاد هستند امکان حضور بیشتر زنان به خصوص در عرصه های انتخابی خیلی بیشتر خواهد بود اگر زنان به میدان بیایند؛ یک مشکل ما اینجا است که زنان نمی آیند. خلاصه بحث اینکه باید از منظری دیگر هم به این موضوع توجه داشت و آن اینکه زنان کم لطفی میکنند، حالا به هر دلیلی که وجود دارد، بخشی از آنها دلایل تاریخی است، کمتر مشارکت دارند و من اطمینان دارم امسال با فعالیت چندسال اخیر آقای علیاوسط هاشمی در سیستان و بلوچستان مطمئناً در حوزه شهر و روستا کاندیداهای زیادی خواهیم داشت چون بسیار موثر است که نهاد حاکمیت و قدرت مشارکت بیشتر زنان را بیشتر تقویت و ترغیب کند خیلی موثر است. زنان سیستان و بلوچستان الگوهای ملموس و قابل مشاهده ای در حوزه مدیریتی دارند و این خودش برایشان رغبت و ترغیب را ایجاد میکند .
۴۷۴۷