به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا، هیرمند از کوه های هندوکش به نام کوه بابا سرچشمه می‌گیرد در ابتدای مسیر، رودخانه کوچکی است، سپس در طول مسیر رودخانه‌های دیگری از جمله ارغاب و اورزگان به درون آن می‌ریزند و رودخانه بزرگ هیرمند تشکیل می‌شود. از این رود، نهرهای متعددی به داخل خاک ایران جاری می‌شود که پس از سیراب ساختن اراضی سیستان به دریاچه هامون می‌ریزند. در واقع مرزهای بین‌المللی ایران و افغانستان را رود هیرمند تشکیل می‌دهد. این مرز از سال های گذشته مورد پذیرش دو همسایه قرار گرفته است اما اختلافات زیادی هنوز بر سر چگونگی تقسیم آب هیرمند وجود دارد و همچنان دیگر حقوق مربوط به این رودخانه که از کوه های بابا در هندوکش سرچشمه می گیرد و پس از یک هزار و ۱۰۰ کیلومتر به دریاچه هامون در سیستان می‌ریزد، محل بحث و مناقشه است.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا سعی دارد در این نوشتار درباره قراردادهای موجود میان ایران و افغانستان، وضعیت، نحوه و میزان استفاده از آب رود هیرمند را بررسی کند.

مشکل آب کشاورزی به عنوان مهم ترین معضل، سال هاست که کشاورزان این دو کشور همسایه را تحت تاثیر قرار داده است. این مشکل نیازمند مقاوله نامه و قراردادهای رسمی بود که هر ۲ کشور باید همزمان آن را تصویب می کردند. در اواسط نیمه دوم سده نوزدهم‌ در یکی از سال های خشک و کم‌آبی که مناقشات طرفین و اختلافات ایران و افغانستان شدت یافت، ایران به موجب ماده ۶ عهدنامه صلح پاریس که مقرر می‌داشت هرگونه اختلافی میان ایران و افغانستان به حکمیت انگلیس فیصله پذیرد، حل اختلاف را به وساطت و اهتمام انگلیس واگذار کرد. دولت انگلیس نیز راه حل اختلاف را الحاق قسمتی از خاک ایران به افغانستان دانست و درباره آب هیرمند چنین اظهار عقیده کرد: این جمله را باید صریحاً دانست و فهمید که هیچکدام از طرفین نباید اقدام به عملی نماید به منظور اینکه در آبی که برای زراعت طرفین رود هیرمند لازم است، مداخله کرده باشد.

ایران و افغانستان در ۱۸۷۳ میلادی راه حل نماینده انگلیس را پذیرفتند و در همان زمان بنابر تقاضای دولت افغانستان وزارت خارجه انگلیس این رای را چنین تفسیر کرد: فقره مندرج فوق شامل الهار موجود و الهار قدیم و متروک که افغانستان بخواهد تحت تعمیر قرار دهد نمی‌شود و همچنین حفر الهار جدید مشمول آن نیست مشروط بر اینکه آب لازم برای آبیاری طرف ایران کسر نگردد.

موافقت نامه پاریس گرچه اختلافات مرزی را در ناحیه مزبور پایان بخشید اما اختلافات مربوط به چگونگی استفاده از رودخانه هیرمند از اینجا شکل گرفت. تغییر مسیر رودخانه در دلتا در ۱۸۹۶ میلادی سبب بروز اختلافاتی تازه شد. نحوه تقسیم بندی در صلح پاریس هم نتوانست مشکل را حل کند و همواره اختلافات وجود داشت و رعایت سهم بندی از جانب افغانستان نمی‌شد. ایرانیان این تقسیم بندی را غیرقابل قبول دانستند و از تصویب آن سرباز زدند.

با گسترش روابط دوستانه میان رژیم پهلوی اول در ایران و دولت محمدنادرشاه و پس از آن محمد ظاهر شاه در افغانستان در دهه ۱۳۱۰ خورشیدی، تلاش های تازه‌ای برای حل و فصل مساله آب هیرمند، آغاز شد و در ۱۳۱۸ خورشیدی گفت وگوهای ۲ طرف به امضای پیمانی میان ۲ همسایه منجر شد. این قرارداد در ۲ نسخه به زبان فارسی تحریر شد و نمایندگان مختار طرفین این قرارداد را امضا و مهر کردند.

این پیمان گرچه از دید ایران، پیشرفت چشمگیری نسبت به صلح پاریس داشت و بدون تصویب تا مدتی به خصوص در سال‌های بارندگی زیاد، عملی شد و علت آن روابط دوستانه بود اما در نهایت نتوانست مهر پایانی بر اختلافات دو کشور باشد زیرا به علت دگرگون شدن محیط ایران در خلال جنگ جهانی دوم و قضایای پس از شهریور ۱۳۲۰، این بار طرف افغانی از تصویب پیمان سرباز زد. بدین ترتیب این موافقت نامه نیز به سرنوشت حکمیت قبلی دچار شد.

در ۱۳۲۸ خورشیدی ایجاد کانال‌های انحرافی و ساختمان دو سد بزرگ کجکی و بغران در افغانستان،  تنش های بسیاری را در ایران دامن زد و موجبات اعتراض ایران را برانگیخت. دولت افغانستان در جواب اعتراض، اظهار داشت که ایجاد کانال‌ها به آبی که به مرز باید برسد، نقصان نمی‌رساند. دولت ایران این ادعا را نپذیرفت. در نتیجه با میانجی گری آمریکا در ۱۳۵۱ خورشیدی، دو کشور سرانجام نمایندگان خود را برای گفت وگو به واشنگتن فرستادند اما این گفت وگوها به نتیجه‌ای نرسید. در آن زمان شخص محمدرضا پهلوی و هم دولت آمریکا مایل بودند که اختلافات کوچک موجب دور شدن افغانستان از ایران نشود، بنابراین آمریکا میانجیگری کرد و در نتیجه قضاوت هیات بی طرف مذکور، از این قرار بود که ۲۲ متر مکعب در ثانیه از آب هیرمند در منطقه دلتا، از آنِ ایران باشد که در اثر اعتراض ایران ۴ متر مکعب به آن اضافه شد. بدین ترتیب سهم ایران به ۲۶ متر مکعب در ثانیه از آب رودخانه هیرمند رسید.

این ماجرا و اجرای معاهده ادامه داشت تا اینکه طالبان بر بخش وسیعی از افغانستان حاکم شد و فراخوان طالبان از شرکت‌های خارجی برای احداث سد در منطقه کمال خان بر روی رود هیرمند، اختلافات را وارد دور تازه‌ای کرد. به علت وجود بحران آب در مناطق شرق ایران از جمله ۱۴۰ هزار هکتار از زمین‌های زابل، دولت و مردم با مشکلات بسیاری روبه رو شدند. بدین منظور وزارت خارجه ایران در بیانیه‌ای با استناد به مدارک و شواهدی اعلام کرد که طالبان مسیر رودخانه هیرمند را بسته است. با وجود روابط خصمانه میان ایران و طالبان، این مشکل به راه حلی نیانجامید.

مهاجرت گسترده مردمان این مناطق

بعد از به وجود آمدن دولت انتقالی در افغانستان و نیز بر روی کار آمدن دولت حامد کرزای، گفت وگوهای جدی میان ۲ طرف برای حل قضیه، صورت نپذیرفت. روابط دوستانه ۲ کشور و کاهش بیش از حد آب رودخانه هیرمند بر اثر کاهش بارندگی در هندوکش و سرچشمه‌های آن تا حدودی موجب فروکش کردن اختلافات شد و موجب کمرنگی یا پاک شدن صورت مساله شده است؛ اما حل یک معضل حقوقی را نمی‌توان به تغییرات اقلیمی و عوامل طبیعی سپرد به ویژه وقتی مساله ای چون کشاورزی با موضوعات امنیتی و جغرافیای سیاسی جدید گره خورده باشد. با این وجود کاهش سطح آب هیرمند پیامدهای زیان بار زیست محیطی و کشاورزی در پایین دست رودخانه و دشت سیستان ایجاد کرد و ناامنی غذایی و مهاجرت گسترده مردم این منطقه را سبب شد. موقعیت افغانستان در هر چهار حوزه آبریز بالادست و سرچشمه است اما این کشور به دلیل دهه ها جنگ، اشغال نظامی، ناامنی و ضعف دولت ها نتوانست از منابع آبی و موقعیت هیدروژئوپلیتیک خود بهره ببرد.

خواست ایران در موضوع هیرمند

خواست ایران در موضوع هیرمند، اجرای کامل قرارداد ۱۳۵۲، نظارت موثر دولت افغانستان و انتقال بدون مشکل حقابه هیرمند است. موضوعی که در سال های گذشته اجرایی نشده است.  احداث سد کمال خان و سد بخش آباد بر مقدار حقابه ایران تاثیر منفی گذاشت و موجب تنش در روابط ۲کشور شد. همچنین ایجاد کانال های غیرقانونی و انحراف آب رودخانه هیرمند به زمین های کشت خشخاش بر جریان اصلی آب تاثیر داشت و میزان آب دریافتی دشت سیستان را چنان کاهش داد که اکنون با خشکی تالاب هامون مواجه هستیم. نیازهای آبی سیستان و بلوچستان به گونه ای است که دولت ایران گاهی با زبان تهدید و گاه با اقناع، مطالبه جدی خود را بر تامین حقآبه هیرمند متمرکز کرده است. افزون بر کمیسیون مشترک با افغانستان، دفتر مدیریت مشترک رودخانه های مرزی نیز فعال شده که دستیابی به یک مدیریت مشترک را ممکن سازند. با وجود حساسیت های امنیتی در هر ۲ کشور نسبت به بازنگری در قرارداد هیرمند، وجود قدرت های نامتقارن در افغانستان و ضعف دیپلماسی، این کشور چندان علاقه ای به ورود به گفت وگوهای ۲جانبه یا چندجانبه با ایران ندارد. با این حال، گفته می‌شود از اواخر دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش نزولات جوی و بروز خشکسالی در سیستان، میزان ورودی آب هیرمند به هامون بطور مرتب کاهش یافته است. در سفر اشرف غنی احمدزی رییس جمهوری افغانستان به تهران در فروردین ۱۳۹۴ خورشیدی و دیدار با حسن روحانی رییس جمهوری ایران، برای نخستین بار در چند دهه گذشته، بر سر موضوع آب‌های مرزی مشترک و تعیین حقابه هیرمند،  هریرود و مسایل زیست محیطی برای احیای تالاب هامون، توافقاتی صورت گرفت. با این تفاسیر دولت جدید کابل تا کنون به تعهدات خود در این زمینه عمل نکرده است. با همه این تفاسیر در طول سال های گذشته مفاد معاهده تقسیم آب رودخانه هیرمند، به بهانه خشکسالی و … به صورت یک طرفه از طرف افغانستان اجرا نشده است و به گفته احمد عاقبت بخیر عضو کمیساریای آب رودخانه هیرمند، افغانستان ۱۶ سال است که سیلاب‌های غیرقابل کنترل خود را به عنوان حقابه ایران جا زده است و این سیلاب‌ها افزون بر این‌که برای کشاورزی مناسب نیست، بلکه همواره به تاسیسات ما خسارت وارد کرده است. در حالی که برپایه معاهده باید بدون وقفه، در طول سال آب را از سد کجکی رهاسازی کند.

بروز فاجعه زیست محیطی و انسانی در سیستان و هامون

در هر حال حقابه رود هیرمند لاینحل‌ترین مساله میان ایران و افغانستان است که عمل نکردن به این قرارداد آبی، خسارت جبران ناپذیری به محیط زیست سیستان، وارد خواهد کرد. بروز فاجعه زیست محیطی و انسانی در سیستان و هامون واقعیتی است که به آرامی در جریان است و عمل نکردن به تعهدات از طرف افغانستان، خشک شدن تالاب بین‌المللی هامون، بروز گردو غبار در شرق کشور و برخی از ولایات افغانستان و پاکستان، از میان رفتن کشاورزی، بروز پدیده مهاجرت و … چالشی هیدروپولیتیکی است که به سادگی نمی‌توان از آن چشم پوشید و بر مسوولان و متولیان امر لازم است تا این مساله را با جدیت دنبال کنند. حسن روحانی رییس جمهوری ایران در خرداد ۱۳۹۶ خورشیدی در کنفرانس بین المللی مقابله با ریزگردها در جمع نمایندگان سازمان ملل و مقاماتی از کشورهای همسایه بر رویکرد همکاری و مدیریت مشترک منابع آبی برای مواجهه با پیامدهای زیان بار محیط زیستی و خشکسالی تاکید داشت.

فارغ از این کشمکش ها، ناامنی آب در سطح ملی و منطقه ای بیش از آنکه به مقدار و دسترسی به آب متکی باشد، معلول ساختارهای سیاسی و اجتماعی است که می بایست این منابع آبی را مدیریت کنند. از این رو دیپلماسی آب، مدیریت مشترک و بهینه منابع آبی محسوب می شود که قرار است، فراسرزمینی بیاندیشد و در نگاهی بلندمدت صلح و توسعه پایدار منطقه ای را نوید دهد.

منابع:

(۱). در بعضی اسناد (مجموعه اسناد نخست‌وزیری در سازمان اسناد ملی ایران) بند کمال خان و در بعضی دیگر بندر کمال خان نوشته شده است.

(۲). سازمان اسناد ملی ایران، مجموعه اسناد نخست‌وزیری کد ۱۰۲۰۱۰، گزارش های مهندس محمد علی مخبر کفیل دایرهء فنی و نمایندهء وزارت امور خارجه در کمیسیون مرزی ایران و افغانستان

(۳). سازمان اسناد ملی ایران، مجموعه اسناد نخست‌وزیری کد ۱۰۲۰۱۰ و احمد توکلی، تاریخ روابط سیاسی ایران و افغانستان، انتشارات مهر، چاپ اول، ص ۷۹ و ۸۹ و مهندس محمد علی مخبر، مرزهای ایران، صفحه ۲۷

(۴). سیم تلگراف بین مکران و بلوچستان انگلیس تحت نظر او امتداد یافته بود. احمد توکلی،

(۵). سازمان اسناد ملی ایران، مجموعه اسناد نخست‌وزیری، کد ۱۰۲۰۱۰ و احمد توکلی،

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.