پایگاه خبری جماران: امروز جناب مهندس باهنر در مطلبی نوشته اند:"نامه حمایتی سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس از مواضع آقای روحانی، از جمله اقداماتی است که می‌تواند نقطه عطفی برای جریان‌ها سیاسی در ایران باشد. "

همین مطلب بهانه ی بیان چند نکته ای شد که همین نوشته حاضر است.

اول اینکه حقیر به جناب باهنر ارادت دارم و به شدت معتقدم جناح اصولگرا باید پیرامون "عقلا" ى خویش جمع شوند. از روزگارى که آقای ناطق نورى محوریت این جریان اصیل را وانهاد و از روزگارى که مرحوم عسکراولادى رخ در نقاب خاک کشید، این جریان همانند یک کشتى بی ناخدا در دریاى سیاست رها شده و مناسب نیست که بگویم بعضاً دچار دزدان دریایی شده و هم خود این جریان را و هم جامعه را "تلخکام " کرده است. 

دوم انکه به سردار سلیمانی هم ارادت دارم و بیش از دیگر سرداران، ایشان را دوست مى دارم. این محبت، نه زاده ی "علاقه ى نوجوانان به هیجانات" است و نه معلول علاقه به "جنگجویی" ؛ چراکه نه در دوره نوجوانی به سر می برم و نه از نتایج "ستیزه جویی" ها بی خبرم. بلکه حاج قاسم را انسانی صادق و پاک نیت مى دانم که هم چون من دل در گرو ارزش هاى "خمینى" دارد و هنوز فریفته ی دنیا نشده است. 

اما نکته ى سوم و اصلى یک حاشیه بر کلام جناب باهنر است. 

اینکه نامه سردار سپاه براى جریانات سیاسی نقطه عطف باشد، اگر درست فهم نشود، مى تواند کژتابی فراوان داشته باشد. واقعیت آن است که بنا به فرموده ى امام و حکم عقل و قانون، نظامى ها حق مداخله در سیاست ندارند. 

جناب باهنر در این مطلب مى نویسد:"ممکن است حتی اختلاف نظرهایی بین سردار سلیمانی و سیاست‌های جاری دولت هم وجود داشته باشد....". 

به نظرم مشکل همین جاست که جریان نظامى تا آن هنگام که لباس نظامى به تن دارد و در نقش نظامى حاضر است ، " سیاستگزار" نیست و نباید باشد. 

سیاست کار کسانى است که با رأى مردم انتخاب مى شوند و در مسند سیاست ورزى قرار مى گیرند و بقیه ى ارکان حاکمیت باید سیاست هاى تنظیم شده را اجرا کنند. 

اینکه اقاى باهنر مى نویسد:"اینکه ایشان مواضع اشتراکی را با صدای رسا اعلام کرده است. بدون تردید این مشی می‌تواند یک الگو برای دیگر نهادها، جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی در ایران باشد"، اگر به " مواضع غیر اشتراکى " مشروعیت ببخشد، سخنى غلط است و همین است که آن را کژ تابی مى بخشد. اما مى توان گفت جمله نهایی جناب باهنر تا حدودی رافع این اشکال بوده است. آنجا که مى نویسد: "سردار سلیمانی به همه گروه‌های سیاسی این پیغام را داده که در حمایت از مواضع و عملکردهای خوب دولت پیشقدم شویم و به جای تمرکز بر اختلافات در حوزه اشتراکات سرمایه‌گذاری کنیم که راه سعادت از همین مسیر است."

اما اینکه نوشتم "تا حدودى" ، به این جهت است که باز هم در این کلمات ،گویی نوعى جایگاه ارشاد براى نظامى ها نسبت به سیاسیون فرض شده است. 

خلاصه کلام آنکه سیاست کلان و اصول حاکم بر سیاست خارجى و داخلى کشور توسط رأى مردم تعیین مى شود و دیگران حق دخالت در آن را ندارند و همه باید تنها مجرى این سیاست ها باشند. البته بیان نظرات براى همه آزاد است ولى آنچه باید صورت واقع بپذیرد، نظر اکثریت است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.