پایگاه خبری جماران: سؤالی که در بالا مطرح کردم، حتماً از زوایاى مختلف بررسی شده است. اگر در پاسخ بگویند:
«چون پیروزى باعث غرور ملى است» مى گویم: «درست است که طرفداری از تیم ملى ناشى از احساس غروری است که با پیروزى تیم کشور ما، براى تک تک ما پیش مى آید ولی چرا این میزان از اهمیت در بقیه رشته های ورزشی وجود ندارد؟»
اگر بگویند «چون فوتبال ورزشى غیر تکرارى است. به این معنى که مثلاً در والیبال همه صحنه ها در هر رفت و برگشت تکرار مى شود ولى در فوتبال به سبب وسعت میدان و تعداد زیادتر بازیکن هیچ صحنه تکرارى وجود ندارد».
در پاسخ مى گویم «این هم نکته درستی است ولى نمى تواند براى توده جامعه که اصلا درک کاملى از این بازى ندارند باعث زیبایی شود».
ممکن است پاسخ هاى دیگرى هم مطرح شود ولى به نظر من جمع این دو پاسخ به اضافه نکاتى دیگر، جام جهانى را مهم کرده است.
فوتبال، ورزش تا حدودى غیر قابل پیش بینی است، چه کسی فکر مى کرد مکزیک از آلمان ببرد و یا کرواسی اینگونه آرژانتین را خورد کند. این را اضافه کنید به غیر تکرارى بودن آن و ایجاد حس غرور ملى که ناشی از احساس «تعلّق به هم گروه» و «انتقال افتخار از عضوى از اعضاى گروه به بقیه» است.
اما همه اینها را باید به آن جزء آخر اضافه کنیم تا اهمیت جام جهانى را بهتر درک کنیم.
جام جهانى، جهانى شده است و همین به آن اهمیت مضاعف بخشیده است. از هاکى، کرکیت و یا هر ورزشى که در میان بخشى از مردم جهان رواج دارد، گرفته تا کشتى و وزنه بردارى و دیگر ورزش هاى فردى که باز ورزش" همه ى مردم جهان " نیست، هیچکدام نمى توانند نقش فوتبال را بازى کنند.
افتخار جایى زاییده می شود که پیروزى در رقابت شکل بگیرد. هرچه این رقابت جدى تر باشد، افتخارى که از آن زاییده مى شود مهمتر است.
تصور کنید شما با گروهى بازى کنید که اصلاً آن بازى برایشان مهم نیست، و برد و باخت برایشان یکسان است، شکست دادن آنها هیچ حس قهرمانى و افتخار براى شما ایجاد نمى کند. مى شود مثل بازى بزرگتر ها با خردسالان.
این جام مهم است و مى تواند هر شهروندى را با پیروزى تیمش، غرق در افتخار کند، چون این جام براى «همه» مهم است.
بگذارید از همین جا نقبی به سیاست بزنم و بگویم پیروزى براى حزب و جریانى مى تواند افتخار آفرین و شیرین باشد که از دل رقابتى همگانى بیرون آید. اگر انتخابات براى«همه» مهم بود و دخالت در «سرنوشت همگانى»، براى همه مردم با اهمیت بود، آنگاه این رقابت ها مهم مى شوند.
انتخاباتى که «غیر تکرارى» است و رقابتی که «غیر قابل پیش بینى» است، مى تواند غرور ملى بیآفریند و «همه» را با حسی از افتخار آماده ى حرکت هاى بعدى کند.
فعلاً بگذارید با همان فوتبال خوش باشیم. وقت براى سیاست هست.