پایگاه خبری جماران: دیشب چنان که انتظار می رفت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران، موجی از شادی را در شهرهای ایران و در میان مردم ایجاد کرد. واقعیت آن است که جامعه ما نه تنها در عرصه ورزش بلکه در عرصه «روان شناسانه اش» محتاج پیروزی ها و غرور آفرینی هاست. خمودگی سیاسی و اقتصادی که در هم ریشه دارد، مدت هاست جامعه ما را خسته کرده است. این خستگی نه از دشمن خارجی بلکه از آشفتگی و «نا معلوم بودن» وضعیت کشور است.
به عنوان کسیکه با بخش های زیادی از جامعه در ارتباطم ، مدت هاست احساس می کنم واقعیت جامعه ما با آنچه مردم احساس می کنند متفاوت است. زندگی مردم، حداقل در بخش های زیادی آنچنان که خود باور دارند، بد نیست، اما اتفاقا همان ها که وضع مناسب تری دارند ، بیشتر ناله می کنند. این مسئله به نظر می رسد بیش از هر چیز ریشه در «ابهام آینده» دارد.
آنچه موضوع این نوشته است، نه «خوب و بد» وضع معیشت است و نه «بود و نبود» راه های برون رفت از بحران های سیاسی و اقتصادی. آنچه موضوع سخن امروز است، نیاز «ما» به چنین شور و نشاطی است. در آشفته بازاری که ترامپ از یک سو، سعی در محدود ساختن مردم ایران دارد و از سوی دیگر، دعواهای بی فایده سیاسیون، جامعه را از این گونه نزاع ها خسته کرده و از جهت سوم اخبار منفی متراکمی که از ناحیه رسانه های موافق و مخالف به گوش جامعه می رسد، حس بی اعتمادی و نا امیدی را دامن می زند، «ما» بیش از هر زمان دیگری نیازمند چنین پیروزی هایی هستیم. پیروزی هایی که هم «غرور ملی» بزاید و هم «نشاط اجتماعی» به ارمغان آورد.
و در این میان، صد البته، اینکه در میانه شادی های عمومی ، گروهی هنجارهای اجتماعی را رعایت نمی کنند، نباید نگاه ما را نسبت به مسئله منفی کند.
مخالفین جمهوری اسلامی که با وقاحت و در خیال خام خود، سخن از براندازی می گویند، بیش از هر چیز از نشاط مردم ناراحت اند. مطمئن باشید هر خنده ای که بر لبان مردم می نشیند، تیغ براندازان را کند تر میکند.
از همین روست که معتقدم، حاکمیت باید زمینه های «نشاط عمومی» و «غرور ملی» را فراهم کند و در این مسیر از «نق زدن های سطحی نگران» نهراسد.
البته این تمام ماجرا نیست.
یادمان باشد کشورهای کمونیستی وقتی نتوانستند مشکلات معیشتی و بحران های ناشی از فساد سیاسی و اداری را حل کنند، به سرمایه گذاری در امر ورزش روی آوردند. سرانجامِ این دسته از کشورها هم معلوم است. این را نوشتم تا بگویم در کنار ایجاد بستر های نشاط و غرور در عرصه های فرهنگی و ورزشی، هرگز نباید از «دلنگرانی های اقتصادی» مردم و «دلمرگی های سیاسی» آنها غافل بود.
امروز به پیروزی های ورزشی و هنری و امثال آن، به عنوان مسکّن نیاز داریم تا سرزندگی را به جامعه تزریق کند و خمودگی و خستگی را از آن بزداید، ولی باید به فکر درمان بود. درمان درد تاریخی ما، روش های خود را دارد. مبادا از آنها غافل شویم.