پایگاه خبری جماران: در مجموعه آثار امام نامه ای است که با عنوان «منشور برادری» معروف شده است. این نامه پاسخ امام به نامه آقای محمد علی انصاری در تاریخ آبان ١٣٦٧ است.
آقای انصاری در این نامه از امام می پرسند، «از اول پیروزی انقلاب ...شاهد ظهور و افول جریانات فکری و عقیدتی-سیاسی ... بوده ام ...دو جریان عقیدتی و سیاسی که هر دو نیز وابسته به انقلاب و مدافع اسلامند و طرفداران زیاد و شخصیت های معتبر دارند، امروز....در تمامی میدان های سیاسی واجتماعی و اقتصادی [اختلاف دارند] و احتمالا هرچه جلوتر برود، بر ادامه رقابت ها و در حقیقت تضادهای خواسته و ناخواسته افزوده می شود که جدای از آن تبعات و آثاری که در کشور به بار می آورد، در مقطع کنونی یک نوع حیرت و سرگردانی شدید در میان طرفداران و افراد هر دو گروه به وجود آورده است... از یک طرف می بینیم اجرای نظریات کلی و سیاسی واقتصادی هر کدام از این دو جریان در کشور و انقلاب منتهی به نتایجی می شود که طرف مقابل آنرا خلاف مصلحت می داند،....از طرف دیگر در مواضع کلی و اصولی انقلاب،... چیزی به نام اختلاف مشاهده نمی شود، اکثر رهبران وافراد مسئول این دو جریان از چهره های مبرز [بوده]... و هر کدام بگونه ای در انقلاب سهیم بوده اند و مهم تر از همه اینها اینکه در جریان تائیدات حضرتعالی می بینیم که اکثر افراد این دو جریان با هم مورد حمایت وعنایت بوده اند و هر گاه یکی از این جریان تائید شده است، مدتی بعد جریان دیگر تائید گردیده و نمونه ها زیاد است.»
حضرت امام در پاسخ ابتدا می فرمایند، «از آنجا که من به شما علاقه مندم، شما را مردى متدین و دانا- البته کمى احساساتى- مىدانم و از محبتهاى بىدریغت نسبت به من همیشه ممنونم. به عنوان نصیحت به شما و امثال شما که تعدادشان هم کم نیست مسائلى را تذکر مىدهم»
ایشان سپس می نویسند: «در حکومت اسلامى همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مىکند که نظرات اجتهادى- فقهى در زمینههاى مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسى توان و حق جلوگیرى از آن را ندارد »
حضرت امام هم چنین به اصول انقلاب توجه داده و ادامه می دهند: «اگر آقایان از این دیدگاه که همه مىخواهند نظام و اسلام را پشتیبانى کنند به مسائل بنگرند، بسیارى از معضلات و حیرت ها برطرف مىگردد ولى این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند.»
حضرت امام هم چنین یادآور می شوند: «انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه مىشود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدایت دو جریان مىشود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّاى از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطى و جریانى است. اگر در این نظام کسى یا گروهى خداى ناکرده بىجهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است».
این همه را گفتم تا به این فراز نهایی از کلام امام اشاره کنم. کلامی که درد امروز جامعه ماست.
امام می فرمایند: «در هر حال یکىاز کارهایى که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطههایى که فقط کارشان القاى بدبینى نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید.» (منابع جملات امام: صحیفه امام، ج21، صص: 175-179)
راستی امروز چه کسانی تنها و تنها درصدد القای بد بینی بین برادران دینی هستند؟ چه کسانی هر روز در سایت ها و روزنامه هاشان یک سره به مسئولان و برادرانشان در جریان مقابل توهین میکنند؟ آیا این گروه یک بار به این توصیه امام توجه کرده اند؟ آیا «واسطههایى که فقط کارشان القاى بدبینى نسبت به جناح مقابل است»، طرد شده اند؟ روزنامه ها و نشریات آیا به این دستور امام توجه دارند؟ آیا مدعی العموم برای یک بار هم که شده، یک «واسطه ی القا کننده بد بینی» را احضار کرده است؟
این ها وصیت امام است.