گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

غلامرضا حیدری: دوم خرداد 76 نقطه عطفی در تاریخ ملت و روحانیت ایران بود

در وجود بشر این تمایل و احساس هست که می خواهد در سرنوشت و اداره امور خود مشارکت کند و وقتی ببینند مثلا دارد رئیس جمهوری انتخاب می شود که انتخاب آنها نیست عکس العمل نشان می دهند.

پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه مهمترین شعار آقای خاتمی در انتخابات دوم خرداد 76 قانون گرایی بود، گفت: ساختار جمهوری اسلامی به گونه ای است که اگر فرد منتخب مطابق میل برخی افراد نباشد مشارکت بیشتر مردم هم عملا باعث تحریک آنها شده و دوباره محدودیت ها را به نوع دیگری آورده اند. البته کار خطایی است؛ این خلاف منافع ملی، اخلاق، دموکراسی و مردم سالاری است.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با غلامرضا حیدری را در ادامه می خوانید:

مشارکت مردم چه تأثیری می تواند در تحقق مردم سالاری دینی داشته باشد؟

مردم سالاری مترادف با مشارکت هرچه بیشتر مردم است؛ اما این مشارکت درجات دارد. هرچه مشارکت مردم در سطوح مختلف تصمیم گیری و امور مختلف مربوط به اداره کشور باشد، عمیق تر و پایداری آن بیشتر است.

 دوم خرداد یکی از مصادیقی بود که مردم آمدند و با اینکه یکی از کاندیداهای دیگر بسیار قدرتمندتر بود، به گونه ای که حتی نخبگان جامعه هم فکر می کردند که ایشان انتخاب می شود، اما انگار شعارهای انتخاباتی آقای خاتمی و صحبت هایی که داشت زبان دل مردم بود.

مهمترین شعار ایشان بحث قانون گرایی بود. قانون گرایی هم شعاری است که حداقل از زمان مشروطه به بعد جزو خواسته ها بوده اما متأسفانه هنوز نهادینه نشده است. البته منظوم ابتدا در سطح دست اندرکاران اداره کشور است؛ کسانی که در متن حکومت و قوای مملکت هستند. همیشه برای این شعار ظرفیت وجود دارد.

 

شعارهای انتخاباتی سال 76 چقدر توانست مردم را به صحنه بیاورد؟

به نظر من یکی از عوامل پای صندوق آوردن مردم شعارهای آقای خاتمی بود. البته عوامل دیگر هم بود. یکی از عوامل تأثیرگذار باز به حس طبیعی مشارکت مردم بر می گردد. در وجود بشر این تمایل و احساس هست که می خواهد در سرنوشت و اداره امور خود مشارکت کند و وقتی ببینند مثلا دارد رئیس جمهوری انتخاب می شود که  انتخاب آنها نیست عکس العمل نشان می دهند.

نکته دیگر اینکه تجربه نشان داده اگر بخواهد از طرف بخشی از حاکمیت حالت بگیر و ببند و ایجاد محدودیت برای مردم باشد عکس العمل نشان می دهند و ببینند فردی دارد می آید که رویکرد فکری او بر اعمال محدودیت نیست استقبال می کنند.

 

مشارکت مردم در انتخابات 76 چقدر در قدرت تصمیم گیری دولت تأثیرگذار بود؟

ساختار جمهوری اسلامی به گونه ای است که اگر فرد منتخب مطابق میل برخی افراد نباشد مشارکت بیشتر مردم هم عملا باعث تحریک آنها شده و دوباره محدودیت ها را به نوع دیگری آورده اند. البته کار خطایی است؛ این خلاف منافع ملی، اخلاق، دموکراسی و مردم سالاری است.

 

به نظر شما مشارکت بالای مردم چقدر توانست به دولت ایشان در انجام اصلاحات مورد نظر کمک کند؟

البته اصلاحات از مفاهیمی است که در متن نظام خلقت وجود دارد و برشی از آن به جامعه انسان ها می آید. البته مصادیق این اصلاحات در طول تاریخ فراز و نشیب داشته است.

به نظر من رویکرد آقای خاتمی برقرار کردن تعادل است؛ یعنی جهت گیری منافع ملی است ولی واقع بین هم هست و حالت خیالاتی و رویایی ندارد.

یعنی در عین اینکه به منافع ملی توجه دارند واقع بین هم هستند؟

اصلا جهتگیری منافع ملی است ولی واقع بین هم هست. روش هایی که برای رسیدن به این هدف انتخاب می کند روش های خیالاتی و رویایی نیست بلکه بر اساس واقعیت ها است.

به نظر شما بعد از دوم خرداد 76 چقدر توانستیم از پتانسیلی که به واسطه حضور مردم به وجود آمد استفاده کنیم؟

متأسفانه آقای خاتمی با موانع و کارشکنی هایی مواجه شد که به طور بایسته و شایسته نتوانستیم آن هدفگذاری ها را در عمل شاهد باشیم. نماد موانعی که برای آقای خاتمی ایجاد شد قتل های زنجیره ای بود که آقای خاتمی مردانه ایستاد. من فکر می کنم خاتمی هنوز هم دارد هزینه ایستادگی در افشای عوامل قتل های زنجیره ای را می دهد.

اما نکته کلیدی این بود که آقای خاتمی به حال توانست فضا را برای تنفس باز کند تا مردم احساس آزادی را داشته باشند. این طور نبود که به قول مرحوم گل آقا خاتمی نوشته و چیز دیگری خوانده شود. مردم این را دیدند و این به نفع حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی است که اعتماد عمومی مردم هرچه بیشتر جلب شود.

 

آیا بعد از سال 84 ما توانستیم آن دستاوردها را حفظ و از آنها استفاده کنیم؟

بعد از 84 متأسفانه دولت و رئیس جمهوری که بر سر کار آمد به نزاع و درگیری و چالش داخلی و خارجی رفتند. تبلور این درگیری ها به جریانات 88 آمد که هنوز هم ملت دارد هزینه آن را می دهد. در روابط خارجی هم نماد آن به تحریم ها و قفل شدن سیستم بانکی و در سایه آن تکنولوژی دور زدن تحریم ها آمد که میلیاردها میلیارد اموال عمومی غارت شد.

سفر آقای خاتمی به سازمان ملل و مصاحبه ایشان با سی.ان.ان را یادمان نرود. سازمان ملل با اجماع سال 2001 میلادی را به عنوان سال «گفت و گوی تمدن ها» نامگذاری کرد. ولی حسادت، تنگ نظری و کوتاه بینی مانع شد که فقط به ضرر منافع ملی بود.

 البته سال 92 آقای روحانی تحت حمایت آقایان هاشمی و خاتمی شعارهای اصلاح طلبی داد که شعارهای دل مردم بود. اما به نظر من متأسفانه آقای روحانی نتوانست از این اقبال عمومی به نفع مردم استفاده کند. چون ایشان متعلق به جبهه اصولگرا و در مجلس دوم و سوم از راست های تند بود. الآن هم چاره ای جز حمایت از آقای روحانی نداریم ولی از ایشان گلایه داریم. ایشان در حق رأی و انتخاب مردم کم لطفی کرد.

 

برای سؤال آخر می خواهم دوباره به دوم خرداد برگردم. این انتخابات در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چه درس هایی برای مردم و سیاسیون کشور ما داشت و چه دستاوردهایی برای دموکراسی در کشور ما بر جای گذاشت؟

من فکر می کنم دوم خرداد 76 نقطه عطفی در تاریخ ملت و روحانیت ایران بود. چون آقای خاتمی یک روحانی آزادی خواه، عدالت طلب و صلح طلب است که به عنوان نماد صلح طلبی در دنیا مطرح شد. وقتی کسی شعار گفت و گوی تمدن ها را می دهد یعنی نماد صلح طلبی است. این نماد صلح طلبی برای همیشه تاریخ زنده است ولو اینکه به ظاهر آن را کم سو کرده باشند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.