پایگاه خبری جماران، سید محمدرضا متقی: پس از اعلام خروج ایالات متحده آمریکا توسط دونالد ترامپ از برجام صحبت ها و راهکارهای مختلفی از جانب صاحب نظران و فعالان سیاسی در این خصوص ارائه شده است؛ به صورتی که طیف بندی های مختلف گاهی این سند را بسیار موفق آمیز و پر دستاورد دانسته و در مقابل گروهی حتی آن را باعث شرمساری بیان می کنند.
به همین واسطه برای بررسی بهتر شرایط به سراغ علی محمد حاضری، مدرس جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت رفتیم.
وی در این گفت و گو با اشاره شرایط جدید برجام تصریح کرد: «شاید بتوان چند روزی فضا را با امنیتی کردن کنترل کند اما نهایتا با شکست های جدی روبه رو می شود. مردم را شاید بتوان چند روزی در ناآگاهی قرار داد اما در بلند مدت شرایط متفاوت خواهد شد. مردم از جایی به بعد دیگر در چارچوب هایی که کانالیزه شده حرکت نخواهند کرد. اما اگر دولت با تلاش برای تلطیف فضا و برطرف شدن کدورت ها گام بردارد بی شک شرایط به نفع نظام خواهد بود.»
همان طور که مستحضر هستید دولت ایالات متحده آمریکا به ریاست دونالد ترامپ حاضر نشد در برجام بماند و نهایتا در 18 اردیبهشت ماه از این معاهده بین المللی خارج شد. به نظر شما رویکرد جمهوری اسلامی ایران باید در قبال این اتفاق و تصمیم سیاسی چه باشد و چه راهکاری را پیش بگیرد؟
بی شک خروج آمریکا می تواند فشارها بر برجام را افشایش دهد و مشکلات زیادی را برای ایران به وجود آورد. اما علی رغم بدعهدی که دولت آمریکا آن را در قبال ایران و جامعه بین الملل مرتکب شده است، در عین حال ما یعنی ایران یک فرصت تاریخی بسیار استثنائی پیدا کردیم و آن اینکه برای اولین بار در طی این چهار دهه اخیر که در مناقشه با آمریکا به سر می بریم، توانسته ایم جامعه جهانی را در حمایت از خود متحد کنیم و به جز اسرائیل و عربستان سعودی سایر کشورها در موضع حمایت از ایران و برجام و در مقابل اقدام دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا قرار گرفته اند.
فارغ از همه اتفاقات باید دانست که این خود دست آورد بسیار استثنائی و حائز اهمیتی است که به هیچ وجه نباید دست کم گرفته شود. باید به این نکته توجه کنیم اگر برجام هیچ خاصیتی نداشت، که البته همه افراد منصف و آگاه به فواید و خدمات آن به ایران و جمهوری اسلامی اذعان دارند، همین که توانسته است یک اجماع جهانی را به نفع ایران و علیه متخاصم ترین دولت آمریکایی چند دهه اخیر به وجود آورد آورد بسیار با اهمیت برای ما و نظام سیاسی حاکم بر ایران است.
به همین دلیل ما فکر می کنیم که پاره ای از جریان داخلی که این موضوع را برای حمله به دولت و به نوعی همراهی با مخالفان برجام دستآویز خود قرار داده اند نهایت کج سلیقگی و بی سلیقگی را پیش گرفته اند. ما اگر بتوانیم، این فرصت مهم و کلیدی را که در جامعه جهانی اجماعی به نفع ما رخ داده، در داخل کشور نیز به یک اجماع ملی، سیاسی، اجتماعی، حزبی، جناحی و... متصل کنیم می توانیم بهترین سپر را در مقابل مشکلات اقتصادی، سیاسی و... بسازیم و این تهدید را به بزرگترین فرصت این چند سال اخیر تبدیل سازیم و به هیچ وجه هم بهانه به دست جریان های مخالف این اقدام که در راس آن عربستان سعودی و نظام حاکم جدید این کشور از جانبی و اسرائیل و حکومت تندرو آن است ندهیم تا باز با بهانه جویی های خود، این پیکان مواضع منفی علیه خود را به سمت ما و منافع ایران در منطقه و جهان تغییر دهند. باید دانست که این بهترین فرصت است برای ما که بتوانیم با اتحاد و مواضع مشترک ملی تنگناهای ناشی از فشارهای احتمالی تحریم های آمریکایی را بر طرف و بر خود هموار کنیم. اما همه این اتفاقات منوط به آن است که این اجماع جهانی در حمایت از ایران حفظ شود و حمایت کشورهای جهان را از برجام حفظ کرده و تحریم های آمریکا را صرفا به خود این کشور منحصر سازیم.
اما آن چیزی که این چند روز شاهد آن هستیم حمله های تند برخی گروه های داخلی علیه برجام است. به صورتی که حتی بیانیه ای منسوب به مجلس خبرگان علیه برجام صادر شده و از رییس جمهور خواسته است که به خاطر آن از مردم و نظام عذرخواهی کند. در این شرایط دولت چه کاری باید انجام دهد؟
این رفتارهای تند و غیرکارشناسانه همیشه وجود داشته و نمی توان آن ها را جدی گرفت. زیرا در بسیاری از موارد منافع ملی را در نظر نمی گیرد و صرفا به سیاسی کاری می پردازد. اما فارغ از این صحبت به نظر می رسد که دو بحث وجود دارد. یکی اینکه همین سیاست های اقتصادی در خصوص ارز که توسط دولت پیش گرفته شد، بعضی کمبودها و موارد باقی مانده ارزی به حقی باقی گذارده است که درست دیده نشده و نتوانسته نیازها را برطرف کند. اگر از جانب دولت همه زوایا درست دیده شود تا سیاست های کنترل ارزی مان دچار ضعف و نقصان نباشد و بتوانیم که تقاضاهامان را پوشش دهیم و این تنگناها به مردم کمتر منتقل شود، بی شک گروه های منصف نیز در کنار دولت و در حمایت از آن قرار می گیرند.
نکته دیگر هم اینکه دولت باید درصدد این باشد که نیروهای اجتماعی که 24 میلیون رأی را بر اساس آن در حمایت از آقای روحانی به صندوق ها رساند احیاء شود و به نحو درست مورد بهره برداری قرار گیرد و همین نیروهای اجتماعی مواضع جریان های افراطی همسو با جریان های مخالف برجام در خارج را برای اقشار مختلف مردم افشا سازند.
این روزها دو گفتمان کلیدر جامعه و در خصوص مدیریت شرایط موجود بیان می شود. یکی بستن فضای سیاسی کشور، (شبکه های اجتماعی، روزنامه های و...) تا بتوان شرایط را به صورت کلی کنترل کرد و گفتمان دیگر بر قراری صداقت و تلاش برای تلطیف قلوب مردم نسبت به هم و حکومت برای آن که شهروندان خود در جهت حمایت از نظام گام بردارند. حال به نظر شما کدام یک از این دو نگاه و گفتمان می تواند مفیدتر و کاراتر در شرایط سیاسی امروز ما باشد؟
اصل بر همین راهکار دوم است. شاید نگاه اول بتواند چند روزی فضا را با امنیتی کردن کنترل کند اما نهایتا با شکست های جدی روبه رو می شود. مردم را شاید بتوان چند روزی در ناآگاهی قرار داد و یا با ترس آن ها را وادار به تبعیت از خواسته هایمان کرد اما در بلند مدت این خبرها نیست. مردم از جایی به بعد دیگر در چارچوب هایی که کانالیزه شده حرکت نخواهند کرد. اما اگر دولت با تلاش برای تلطیف فضا و برطرف شدن کدورت ها گام بردارد بی شک شرایط به نفع نظام خواهد بود.
اگر دولت آقای روحانی بتواند در همین شرایط اقدامات جدی در خصوص رفع حصر انجام دهد و یکی از محورهای کدورت های ملی را برطرف کنند بی شک می تواند در راستای تحکیم نظام و تلاش برای عبور از بحران های پیش رو گام های جدی و مهمی بردارد که تاثیرات شگرفی در مدیریت فضا سیاسی کشور و نهایتا سایر حوزه ها خواهد داشت.