جماران: دکتر فرشاد مومنی استاد اقتصاد توسعه ایران روزگاری عهده دار مسوولیت دبیری کمیته دانش آموزی حزب جمهوری اسلامی بود. او که به مثابه یکی از شاگردان شهید بهشتی از نزدیک تجربه هم، کلاس های شهید بهشتی و هم، دبیرکلی او را در حزب جمهوری اسلامی داشته است؛ در گفت و گو با پرتال امام خمینی برداشت هایی عمیق از راهگشایی ها و کارکردهای اندیشه شهید بهشتی در توسعه ایران امروز ارائه می دهد و به خوبی ما را به نقطه مشترکی در توصیف شهید بهشتی می رساند که در تعبیر امام خمینی آمده است؛ «یک ملت بود برای ملت ما» صحیفه امام، ج15، ص: 18
او با این مقدمه آغاز می کند که حتی در سطوح نظری بسیار قابل اعتنا در زمینه توسعه نیز گفته می شود که وقتی شما می بینید طی یک دوره زمانی نسبتا طولانی، اقتصاد خوب کار نمی کند؛ دیگر دستکاری کردن متغیرهای اقتصادی راه چاره نیست، بلکه باید برگردید و آنجاهایی را که قاعده بازی اقتصادی طراحی می شود مورد واکاوی قرار دهید و ریشه های گرفتاری را در آنجا جستجو کنید.
مومنی در این گفت و گو راهگشایی های اندیشه شهید بهشتی در تغییر قواعد فرادست حاکم بر وضعیت توسعه نایافتگی اقتصاد ایران توضیح می دهد و می گوید: ... ما می توانیم به جای اسطوره سازی، راه را برای استمرار حرکت آن شهید و نهادمند کردن دستاوردهایشان باز کنیم. شخصا بر این باور هستم که شاید یکی از مهم ترین راه های نجات کشور از شرایط نامطلوب این باشد که اسلوب روش شناختی ایشان را شناسایی کنیم.
به گفته وی «دریغ و تاسف است که ما خود را از این ذخیره دانایی(شهید بهشتی) محروم کرده ایم و فقط یک جمله «آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر» را دائم تکرار می کنیم در حالی که سعی نکرده ایم بهشتی شدن را بیاموزیم و امثال ایشان را تکثیر کنیم.
مومنی می گوید: به گمان بنده، وجه اصلی اندیشه ای آقای بهشتی این است که به طور عمیق، فلسفه علم را می داند و بسیار به آن پایبند است و بنابراین شما می توانید از دل این پایبندی و مبناداری، اسلوب روش شناختی ایشان را شناسایی و راه را برای استمرار و اعتلابخشی به اندیشه شهید بهشتی باز کنید. شخصاً بر این باور هستم که شاید این یکی از مهم ترین راه های نجات کشور از شرایط نامطلوب موجود باشد.
این استاد دانشگاه معتقد است: اگر خیری از یادآوری، ذکر مناقب و ویژگی های آیت الله شهید بهشتی بتوان تصور کرد، این است که از مقام توصیف خارج و وارد مقام تحلیل شویم و از خود بپرسیم که چرا ایشان آنقدر اهل کار جمعی بودند؟ چرا آنقدر اهل رواداری بودند؟ چرا ایشان حتی به کسانی که مثل ایشان فکر نمی کردند، آنقدر اهمیت می دادند؟ چرا آنقدر کار جمعی را ضروری می دانستند؟ شما وقتی از این زاویه به آثار و آرای ایشان مراجعه می کنید، نکته های بسیار تکان دهنده و آموزنده ای وجود دارد و اگر جدی گرفته شود؛ هم می توان بخش بزرگی از انحرافات موجود در طرز اداره کشور را آسیب شناسی کرد و هم می توان سازوکارهای برون رفت آن را طراحی نمود.
فرشاد مومنی در بخش دیگری از گفت و گوی خود می گوید: ایشان در کتاب «اقتصاد اسلامی»، جایی که نظریه مالکیت را مطرح و بعد منطق های سازماندهی بحث های اقتصادی قانون اساسی را عرضه می کنند، می فرمایند که مواجهه با فقر فقط از مسیر اشتغال کاملاً مولد و بالندگی تولید از دیدگاه اسلامی قابل قبول است. سپس طیف هفت گانه مؤلفه ها و لوازم آن را توضیح می دهند. تصور بنده این است که وقتی شما آن مبانی را ردگیری می کنید؛ می توانید با قاطعیت بگویید اقتصاد ایران امروز با مشکلات جدی رو به رو شده است؛ نه به خاطر عمل به اصول قانون اساسی به صورت یک سیستم همه جانبه، بلکه به خاطر عدول از قانون اساسی. به گمان بنده این را خیلی واضح می توان نشان داد.
متن کامل این گفت و گوی مفصل و خواندنی را در پرتال امام خمینی بخوانید(اینجا را کلیک کنید).