روزنامه های صبح امروز کشور به قضیه ی انتشار ویدئویی از برخورد یک مامور پلیس با یک زن جوان واکنش نشان دادند.
به گزارش جماران، روزنامه کیهان نوشت: انتشار فیلم درگیری مامور زن گشت ارشاد نیروی انتظامی با یک دختر بدحجاب در روزهای گذشته واکنشهای مختلفی را در پی داشته است. اما فرصتطلبی برخی افراد از این ماجرا در جای خود دارای اهمیت است.
برخی واکنشها در قالب دفاع از زنان و دختران تبدیل به یکه تازی مدعیانی شده است که خود به جای سردادن شعارهای فریبنده باید در جایگاه پاسخگویی باشند.
اما بیشترین واکنشها در این بین مربوط به معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، شهیندخت مولاوردی، معاون سابق امور زنان و خانواده ریاستجمهوری و دستیار فعلی او در امور حقوق شهروندی، برخی نمایندگان زن اصلاحطلب مجلس بود در دفاع از دختر بدحجاب و تقبیح رفتار مامور ناجا و البته در مواردی زیر سؤال بردن نحوه عملکرد ناجا در برخورد با بدحجابی.
اما با مشاهده این فیلم منتشر شده حتی اگر توقع رفتاری سنجیدهتر از مامور زن ناجا و خویشتنداری بیشتر وی امری واضح باشد اما از چند نکته مهم نباید گذشت. نخست اینکه مدعیان دفاع از حق زنان که در فضای توئیت زدن و سخنرانی در دفاع از زنان ید طولایی دارند آیا برای مامور زن نیروی انتظامی هم به عنوان یک زن حق جریحهدار شدن احساسات و پریشان شدن در برابر توهین به شرف در یک فضای عمومی را قائلند؟
آیا این زن که برای انجام وظیفه و دفاع از ارزشها ممکن است بارها توهین و بدرفتاری برخی افراد بدحجاب و حامیان آنها را تحمل کرده باشد، از لحاظ این مدعیان یک زن نیست و نباید از حقوق وی دفاع شود؟ البته منظور تایید رفتار این مامور نیست بلکه وی نیز مثل هر انسانی ممکن است در جایی در برابر رفتاری غیر متعارف و عجیب و توهین از کوره در رود. البته شاید توهین کردن به دیگران از جمله منتقدان و انتظار دم بستن آنها از واکنش در این روزگار و این دولت چیز عجیبی نباشد.
نکته دیگر اینکه در اینکه نحوه برخورد مامور ناجا قطعا میتوانست بهتر و مناسبتر باشد شکی نیست کما اینکه هر روز ماموران زحمتکش نیروی انتظامی اعم از زنان و مردان برای انجام صحیح ماموریتهای خود با تمام وجود تلاش میکنند و هیچ کجا هم رفتار انسانی و وظیفه شناسی آنها دیده نمیشود، اما نباید فراموش کرد که سوءاستفاده ازاشتباهات بسیار اندک برخی ماموران در بین انبوه ماموران وظیفه شناس ناجا و ماموریتهای متعدد نباید تبدیل به دستمایهای برای تضعیف و هجمه علیه نیروی انتظامیشود.
نکته دیگر اینکه نحوه واکنش برخی از مدعیان این ماجرا که حتی یکی از آنها در توئیت خود از پیگیری برخورد نیروی انتظامی با یکی از دختران معترض به قانون حجاب، توجه کردید، قانون حجاب سخن میگوید، یادآور دفاع قبلی این طیف از قانونشکنان و اغتشاشگران چه در فتنه 88 و چه در ماجراهای بعدی است. در کجای دنیا این چنین حرمت قانون توسط مسئولان زیر پا گذاشته میشود؟
سازمانهایی که نیروی انتظامی را تنها گذاشتهاند
مسئله بعدی اینکه برخورد رودررو با بدحجابان و اگر بهتر بگوئیم بیحجابان سطح جامعه که خواسته و مطالبه اکثریت مردم و خانوادهها است به دلیل این است که سازمانهای مرتبط با مقوله حجاب و مبارزه با بیحجابی که طبق قانون بیش از 20 دستگاه هستند، آنقدر در انجام وظایف خود کمکاری و تعلل کردهاند که امروز هم وضع بیحجابی به مرحله آزاردهندهای رسیده و هم بار برخورد با این پدیده به تنهایی بر دوش نیروی انتظامی افتاده و وقوع مواردی از رفتارهای ناهنجار هم در بین انبوه حجم کاری این نیرو شاید چیز عجیبی نباشد. همین متولیان دیروز و امروز معاونت امور زنان و خانواده که امروز از دختر بدحجاب دفاع میکنند باید پاسخ دهند که در زمان مسئولیت خود در گذشته و حال چه اقدام عملی و واضحی برای تبیین امر حجاب در بین زنان و دختران جامعه کردهاند؟
یا نمایندگان مجلسی که فریاد پایمال شدن حق زنان را سر میدهند پاسخ دهند که کدام قانون مناسب و کاربردی برای زنان کشور را به سرانجام رساندهاند؟ مدعیانی که چشم به دستورات و نسخههای غربی در حوزه زنان و خانواده دارند و دغدغههای آنها در حوزه زنان فرسنگها به مشکلات زنان جامعه فاصله دارد خود باید پاسخگوی این باشند که آنها نیز با رفتار غلط خود در حوزه کاری ضربهای محکمتر از ضربه وارده به دختر بیحجاب این فیلم وارد میکنند اما پاسخگو هم نخواهند بود.
نکته مهم اینکه اکنون که با فرار کردن برخی سازمانها از نقشآفرینی برای مبارزه با بد حجابی و گسترش فرهنگ حجاب بار اصلی به دوش نیروی انتظامی افتاده است، با یک یا چند نمونه رفتار نامتعارف ماموران نباید همه مجموعه در این راه مورد هجمه قرار گیرند به نوعی که فردا روزی دیگر ماموران از ترس برخورد این چنینی در انجام وظایف خود خودداری کنند و جرات انجام درست وظایف خود را نیز نداشته باشند.
نکته آخر اینکه نحوه فیلمبرداری این درگیری و احتمالا مخفی بودن دوربین و آماده بودن برای فیلمبرداری این موضوع را به ذهن میرساند که شاید کل ماجرا سناریویی از پیش تعیین شده باشد که با اهداف خاصی انجام شده است که این موضوع باید در بررسیهای دقیق مورد توجه قرارگیرد. خبرهای تایید نشدهای هم به گوش میرسد که انتشار این فیلم از طریق برخی افراد فعال در زمینه ترویج بیحجابی در خارج از کشور بوده که ممکن است هدفمند بوده باشد.البته نباید تلاش برخی جریانها در انحراف ذهن جامعه به موضوعات و مشکلات روز جامعه از جمله نوسانات اخیر بازار ارز و مسائل اقتصادی را نیز از ذهن دور داشت.
روزنامه جمهوری اسلامی هم در واکنشی جداگانه نوشت:
سخنانِ خطبههای نماز جمعه یکی از محترمینِ صاحب تریبون را میخوانم که در باره کلیپ منتشر شده ماجرای برخورد نامناسب اخیر گشت ارشاد با یک دختر، به درستی گفتهاند که خطای خطاکار باید جبران شود اما نیروی انتظامی که این همه خدمت کرده و در سختیهای مختلف به فریاد مردم رسیده است، با خطای یک مامور نباید زیر سئوال قرار بگیرد.
حرف درستی است که همواره باید مورد توجه همه ما باشد و به صرفِ دیدن یک خطا از یک فرد یا پرسنل یک نهاد و سازمان نباید چشم بر خدمات و خوبیها ببندیم وزبان بگشاییم به بدگفتن چنانکه غباری در اندازد که روی همه چیز بنشیند و توان دیدن را هم از افراد منصف بگیرد. نه، منطقی باید دید و منصفانه باید با آن خطا و خطاکار برخورد کرد اما نباید یک ماجرا را به کل، تعمییم داد.
این سخنِ حقی است که در دیگر حوزهها هم باید بدان توجه داشت و توجه داد. نمیشود به خاطر مثلا یک خطا در یک اداره دولتی، همه دولت را تخطئه کرد. نمیشود به صرف خطای یک فرد در جناح مقابل، همه آنها را کوبید. نمیشود افراد را به صرف سلیقه متفاوت به چوب عیاشی راند. بله، نباید پلیس را به صرف خطای چند فرد کوبید اما پنداری که به خود چنین حقی میدهد که برای رفع منکر، دچار یک منکر بزرگتر شود را به جد باید نقد کرد و در برابر عملی باورمندانی به آن ایستاد. نباید فرغ جای اصل بنشیند. جابه جایی فروع به جای اصول نه تنها کمکی به توسعه دینداری مردم نمیکند که خود به جریان گریز از دین و توسعه سکولاریسم امدادِ حیاتی میرساند.
من تعجب میکنم کسانی، از تاری موی دخترکی غافل، چنان منکر عظیمی ساختهاند که همه منکرات را میتوان پشت آن از دیدهها نهان انجام داد! در همین ماجرای خاص نیز اگر چه "بدحجابی" دختر عیان و به تعبیری منکرِ آشکار است اما شیوه مقابله با آن از منکر هم منکرتر است چون "فعل" آن دختر، از سوی یک شهروند معمولی انجام شده است اما رفتارِ ماموران، به حساب قانون و نظام نوشته میشود و قطعا این منکر به لحاظ اجتماعی، بزرگتر و دامن گسترتر است. این را میشود از کلام مردم هم شنید و مخالفت شان را با این نوع برخورد مشاهده کرد.
کاش اصحاب سخن و تریبون و قلم، به ویژه آنانی که دستی در مدیریت ماجراها دارند بدانند و بگویند که برخوردی که در "زمینه مقابله با یک منکر شرعی" میدانند خود منکرتر نباشد. قضیه برج سلمان مشهد را هم در همین نگاه باید داوری و مواجهه کرد. همه کارهای خوب را نباید نادیده گرفت همین تک خطا را به کل برنامههای فرهنگی شهر نباید تعمییم داد که آنچه خارج از اراده متولیان اتفاق افتاده – که همه منکر میدانیم- نباید راه را بر برنامههای فرهنگی ببندد. ان شاالله چنین نشود.