سنت نامگذاری سالها برای داشتن یک نقشه راه، ریل گذاری مسیر حرکت جامعه و حاکمیت و نیز ترسیم هدفی که همه فعالیت ها بدان معطوف باشد ارزشمند و درخور توجه است اما این سنت الزامات و پیش نیازهای متعددی دارد تا آن را از یک رویکرد شعاری و فرمایشی به رویکردی کاربردی و عملیاتی سوق دهد.

این الزامات و بایدها و نبایدها فهرست مطولی دارند اما در این نوشتار تنها برآنم تا بر یکی از کاستی های شیوه کنونی انگشت بنهم. نقصانی که موجب می شود مواجهه دولتیان و مجلسیان و دیگر صاحب منصبان با این مقوله، ناخواسته بیشتر جنبه شعاری بیابد و کمتر وجهه کنشگرایانه را شاهد باشیم.

این کاستی بسیار روشن و آشکار است.

بودجه کل کشور که برنامه مالی مملکت را نمایان می سازد و مجموع ردیف های هزینه ای برای هر یک از عملکردها در دستگاه های مختلف را فهرست کرده است، به طور معمول در قالب لایحه ای در اواخر پاییز یا اوایل زمستان سال قبل از سوی دولت روانه مجلس می شود و در واپسین ماه های سال، از سوی نمایندگان مورد جرح و تعدیل قرار گرفته و پس از تایید نهایی شورای نگهبان ابلاغ می شود.

به بیان دیگر پیش از آغاز سال و دانستن نامی که قرار است بر پیشانی سال حک شود تا سمت و سوی حرکتها را ترسیم کند، برای همه منابع درآمدی محل های هزینه نیز مشخص و مصوب شده اند و امکان انعطاف در فهرست هزینه کردها و تغییر ردیف ها به حداقل رسیده است.

همین اتفاق ساده به نخستین عاملی بدل می شود که سایه ای از برخوردهای فرمایشی و شعاری را بر نوع مواجهه نهادهای مختلف با نام سال می افکند و موجب می شود تا به جای در انداختن طرحی نو، همان امور پیشین را به شعاری تازه آذین کنند.

نگاهی به آنچه در سال های اخیر در نهادها و دوایر مختلف در رویارویی با نام سال رخ داده است آشکارا نشان می دهد که وصله زدن نام تازه به همان عملکردهای از پیش تعیین شده فراگیرترین و معمول ترین اتفاق بوده است.

از این رو در کنار بایسته ها و الزاماتی همچون عزم ملی، شنیدن پیام جامعه و دانستن نبض شهروندان، داشتن برنامه هدفمند، مسلح بودن به پیوست فرهنگی در برنامه ریزی ها، پرهیز از برخورد شعارگونه و مختصر کردن شعار سال به درج روی سربرگ ها و نصب بنر و بیلبورد، مطالعه علمی در این باره، سنجیدن و رصد کارنامه دیگر کشورها در این وادی، رسیدن به تعریف و فهم واحد از موضوع، اجتناب از سطحی نگری در مواجهه با نام، برخورد کنشگر، فعال و عملگرا، داشتن نظارت و پایش و نیز امکان مواخذه و بازخواست کم کاران و ناقضان موضوع، و... که بی گمان باید بدانها توجه داشت، نکته مهم هزینه کردن در این باره است که بی مایه فطیر است و البته که برای هزینه ها از ماه ها قبل تدبیر شده است!

این چنین است که مسئولان و تصمیم گیران و صاحب منصبان در پیام ها و سخنرانی های متعدد به تکرار و تحسین و تمجید نام سال می پردازند، به نصب بنرها و بیلبوردهای متعدد در سطح شهرها اقدام می کنند، سمینارها و نشست های پرتعداد و کم اثر برگزار می کنند، برنامه های از پیش تعریف شده خود را روکش و لعابی از جنس نام سال می دهند،... اما کاری بنیادین و درست و درمان به انجام نمی رسد.

برای رفع این کاستی بزرگ لازم است تا پیش از تدوین نهایی بودجه هر سال، اهالی دولت و مجلس از هدفگذاری سال آتی و رویکرد و تاکیدی که در پیش است –و نه لزوماً عبارات و واژگان آن- آگاه باشند تا گامی شایسته برای فاصله گرفتن از شعار و نزدیک شدن به عمل برداشته شود.

 

*حمید کارگر-  رییس مرکز ملی فرش ایران

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.