تمام مسئولین جراید را به روح بزرگ امام و شهیدان انقلاب اسلامی قسم میدهم که دست از این کارها بردارند. از آنها مجدانه میخواهم که از این استفاده مالی بگذرند و دیگران را تشویق نمایند که پول این کارها را خرج فقرا و مستمندان کنند.
به گزارش جماران؛ مرحوم حاج سید احمد خمینی در خاطرات خود آورده است:
اینجانب بارها تذکر دادهام که نباید دست به کارهایی بزنیم که در آینده برای مردم و سردمداران حکومت به عنوان روش مورد قبول باشد. باید تلاش کنیم که دچار تشریفات زاید نگردیم.
حضرت امام در سال 58 بعد از انجام رفراندوم که مرتباً روزنامهها آگهی های تبریک را چاپ میکردند به من فرمودند که به روزنامهها بگویید این کار طاغوتی را انجام ندهند و آن را متوقف کنند.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی که در شهرکرد داشتند، فرمودند: من دوست دارم روی سنگها و خاک کوچههای شما راه بروم و هرگز برای من کوچه و خیابانی را آسفالت نکنید که این کار زشتی است.
همۀ دست اندرکاران نظام با سخنان رهبر انقلاب موافقاند. آقای رئیس جمهور به استانی تشریف میبرند، سری به روزنامهها بزنید، دهها صفحه پر از تبریک سفر ایشان به آن استان است! و اکثر تبریک ها مثل هم! میلیونها تومان خرج این آگهی هاست! ریاست جمهور عزیز چه احتیاجی به این نوع کارها دارند؟ خوشامدگویی کسانی که میتوانند پول این آگهی ها را بدهند چه نفعی برای مردم و ریاست جمهوری دارد؟! آیا بهتر نبود اینگونه مخارج را به جای این کارها، خرج دارو یا غذای فقرا و مستمندان میکردیم.
این کارها امروز برای ریاست محترم جمهوری است فردا برای فلان وزیر، پس فردا برای استاندار! مسلماً ریاست جمهور عزیز ما که خود من یکی از ارادتمندان جدی ایشان هستم، راضی به این کارها و تشریفات زاید نیستند.
اگر امروز جلوی این قبیل کارها گرفته نشود فردا ترک کردنشان برای دیگران توهین تلقی میشود. نباید اجازه دهیم که در چنین مسیر تلخ و ارزش کشی بیفتیم.
تمام مسئولین جراید را به روح بزرگ امام و شهیدان انقلاب اسلامی قسم میدهم که دست از این کارها بردارند. از آنها مجدانه میخواهم که از این استفاده مالی بگذرند و دیگران را تشویق نمایند که پول این کارها را خرج فقرا و مستمندان کنند.
از کارهای عادی ریاست جمهوری و سایر مسئولین نظام و انقلاب رسیدگی به کارها در سراسر کشور است. همه باید سعی کنیم با تلاش در راه سازندگی ایشان را مدد کنیم که رضای خدا و مردم در این است.
مجموعه آثار یادگار امام. جلد دوم. ص 560- 561