جماران-سینا رحیم پور: ساعت 9 صبح یک روزِ بهاری، عازم وزارت کشور شدیم تا با مشاور ارشد قائم مقام وزیر کشور در امور مجلس و استانها، مصاحبه ای داشته باشیم. در طبقه ی 16 وزارت کشور، دکتر سید علی میرباقری میزبان ما بود تا با وی مصاحبه ای در رابطه با مجلس، روابط قوای مجریه و مقننه و ... از ابتدای تشکیل تاکنون داشته باشیم. ابتدای صحبت ما به بحث های خودمانی گذشت. صحبت از افراط در جامعه و بعضی برخورد های تند و نادرست بود که میرباقری با صداقت گفت: تندروی هایی که امروز شاهدش هستیم ثمره ی همان تند روی هایی است که ما اول انقلاب کردیم. او معتقد است که عده ای در اوایل انقلاب با تفاسیر غلط از پیام انقلاب و امام خمینی، تندروی هایی انجام می دادند که امروز هم مشابهش را می بینیم. قرار ما بر این بود که در بحث آسیب شناسی انتخابات با او مصاحبه ای صورت دهیم، اما در همان بحث های خودمانی، به این نتیجه رسیدیم که مصاحبه را در محور"عدم توسعه یافتگی سیاسی" جلو ببریم که آسیب های انتخاباتی هم ذیل آن می گنجد که متن این مصاحبه را در ادامه ملاحظه می کنید.
*مردم و حضرت امام در ابتدای انقلاب موضوع"استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی را مطرح کردند . جمهوریت جایگاه ویژه ای در اندیشه های امام خمینی (ره)داشت. سوال اینجاست چه قدر این شعار در کشور عملی شده است؟
- امام به شدت تمام اعتقاد داشتند که مردم صاحب اصلی انقلاب و نظام و حکومت هستند. ایشان با مطرح کردن شعار" میزان، رای ملت است" و یا "مجلس،عصاره فضائل ملت است" 1 به تعبیری به جمهوریت در قالب اسلام اعتقاد داشتند و نظام را با همین مبنای فکری و اعتقادی، معماری کردند.جمهوریت در اندیشه ایشان اینقدر مهم بود که در بدو پیروزی انقلاب، حتی آری یا نه جمهوری اسلامی و نوع حکومت را به رای مردم گذاشتند.
پس از آن قانون اساسی به رای عمومی گذاشته شد و در بدترین شرایط ایشان اجازه ندادندکه مجلس نداشته باشیم. در شرایطی که تهران زیر موشک های صدام بود، اصرار به برگزاری انتخابات داشتند. این دیدگاه حضرت امام بود و تا اخرین لحظه هم روی اعتقاد خودشان ایستادند.
اعتقاد شخصی بنده این است که بعد از رحلت حضرت امام، دیدگاه هایی که مخالفت های پشت پرده با اندیشه های حضرت امام داشتند، فعال تر شدند و دیدگاه های خود را جدی تر و رسمی تر بیان می کنند، اما این به این معنی نیست که فرزندان خلف امام و پیروان ایشان دلسرد شوند و آرمان های واقعی حضرت امام را دنبال نکنند.
* نقل به مضمون از حضرت امام این است که ایشان معتقدبودند که مردم باید آگاهانه انتخاب کنند، با شرایطی که بر افکار عمومی حاکم است، چگونه می توان آگاهانه انتخاب کرد؟
- پارامتر های مختلفی در این امر دخیل است. اول اینکه احزاب سیاسی در کشور فعال شوند. یعنی در نظام سیاسی، کار تشکیلاتی را نهادینه و سازماندهی کنیم تا افراد بتوانند کار حزبی را به معنای واقعی انجام دهند. دوم اینکه فضا به سمت آزادی تفکر و اندیشه و تضارب افکار سوق داده و کرسی های آزاد اندیشی در محافل علمی و مذهبی جدی گرفته شود. باید اجازه داد تضارب افکار به وجود بیاید. مردم با هم بحث کنند. با باز کردن فضا برای مطبوعات به آن ها اجازه دهیم جدی تر به مسائل سیاسی بپردازند. سوم اینکه انتخابات را کاملاً مشارکتی و رقابتی برگزار کنیم و اجازه دهیم افکار عمومی و مردم در چارچوب های اعتقادی خودشان تصمیم بگیرند و هزینه های کار سیاسی را بالا نبریم.
باید بپذیریم، آنهایی که کار سیاسی و یا مطبوعاتی می کنند، بعضا با هزینه های سنگین روبرو هستند، لذا باید فضایی ایجاد شود تا کسانی که راحت طلب نیستند و دغدغه مردم و جامعه و کار سیاسی را دارند، در جامعه حضور و نقشی به مراتب پررنگ تر داشته باشند. مانباید کاری کنیم که هزینه های کار سیاسی و حزبی باعث شود افراد از انجام کار سیاسی دلسرد شوند. در واقع باید شرایطی را فراهم کنیم که مردم نسبت به سیاسیون احساس اطمینان کنند و فعالان سیاسی برای انجام کار سیاسی، احساس آرامش کنند.
*یعنی شرایط در حال حاضر اینگونه نیست ؟
-نه! اجازه دهید تکمیل کنم ! نمی خواهم بگویم الان این شرایط نیست، ولی در گذشته به خصوص در دولت های هشتم و نهم، شرایط سختی بر فضای سیاسی حاکم بود و من خیلی از کسانی را می شناسم که درست یا غلط هزینه های گزافی را متحمل شدند، در صورتیکه میشد شرایطی را فراهم کرد که این هزینه ها پرداخت نشود. خوشبختانه با روی کار آمدن دولت دکتر روحانی فضا بهتر شده است، ولی به هرشکل شاهدیم که باز هم کار سیاسی هزینه هایی دارد.
*شما قبل از شروع مصاحبه،در صحبت هایتان اشاره کردید که در یرگزاری انتخابات مشکلاتی داریم. به تعبیر من، ما نتوانستیم بعد از 25 انتخابات در کشور به یک نظام و چارچوب جامع برای برگزاری انتخابات برسیم. این شرایط باعث شده که در هر دوره از مجلس، عده ای از نمایندگان بدنبال تغییر قانون انتخابات به نفع یک جریان سیاسی خاص باشند. دلیل این موضوع چیست؟
- به نظرم مهمترین عامل این عقب افتادگی، عدم توسعه یافتگی سیاسی است. بالاخره ما اگر در یک ساز و کار سازمانی و ساختاری، نخبه های سیاسی را انتخاب کنیم و یا اینکه سازوکار و ساختار پرورش و تولید نیروهای نخبه در همه ی امور را فراهم کنیم و به آن ها این اجازه را بدهیم که در یک فضای کاری و سیاسی، تمرین سیاسی انجام دهند و پخته شوند، قطعاً آنوقت با شرایطی به مراتب قوی تر از فضای سیاسی کنونی در کشور روبرو خواهیم بود و فضایی به وجود می آید که درک و فهم تمایز بین مسائل شخصی، حزبی، جریانی و منافع ملی از وضعیت کنونی بهتر خواهد بود. از طرفی در آن فضا افراد توانایی این را خواهند داشت که بین اهداف ملی، سازمانی و شخصی پیوند منطقی و پیوند سیستماتیک برقرار کنند.به نظر من دلیل اصلی اش عدم درک درست نخبه های کشور از حوزه ی ملی، محلی و شخصی است.
*منظور شما از عدم توسعه یافتگی در بین نخبگان چیست؟
- بالاخره اگر کسی وارد گود رقابتی در انتخابات می شود، باید در درون بحثهای جریانی و تشکیلاتی انتخاب شود، بدون شناخت از مسائل و بدون تمرین سیاسی و یا توانایی پیوند بین اهداف شخصی، حزبی و عمومی، قطعا نمی توان باعث توسعه یافتگی در کشور شد، مایک حوزۀ خصوصی داریم و یک حوزه ی عمومی. حوزه ی عمومی کشور، حوزۀ مشاعات خصوصی ماست. نمی توانیم این حوزه ها را از هم جدا و تفکیک کنیم. حتما باید به حوزه ی عمومی حساس بود. حوزه ی عمومی کشور است که حوزۀ خصوصی را شکل می دهد و بر عکس. این را نتوانستیم در بین نخبگان جا بیندازیم. این باعث می شود نتوانیم به یک ثبات سیاسی و اجتماعی برسیم. در جامعه ی ما به دلیل عدم توسعه یافتگی، حتی برای نخبگان هم این فضا جانیفتاده است که این اهداف از هم تفکیک شدنی نیست و توامان با هم است.
*در بحث عدم توسعه یافتگی سئوالی اینجا مطرح می شود. حضرت امام وقتی خطاب به نمایندگان مجلس عنوان می کنند "شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصاره فضایل ملت هستید" منظورشان حضور نخبگان در همه عرصه های تصمیم گیری و مجلس است. اما با صحبت شما هنوز نتوانستیم مجلس را به تعبیر امام خمینی(س) برسانیم. راهکار رسیدن به این توسعه یافتگی و اینکه بتوانیم مجلس را به آن تعبیر حضرت امام درباره ی مجلس برسانیم، چیست ؟
- شاید زیر بنایی ترین کار در این حوزه این باشد که ما احزاب را در کشور تقویت کنیم. در واقع، با تقویت احزاب، رسانه ها و مراکز فرهنگی که شکل دهنده فرهنگ جامعه هستند، ما بتوانیم فرهنگ عمومی را به سر منزل مقصود برسانیم. دوم اینکه در بحث توسعه سیاسی تلاش کنیم، دعواهای موجود را کاهش داده و به سمت توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی پیش برویم. این سه حوزه با هم توأم هستند و پیوند ارگانیک و رابطه مستقیم دارند و برای رسیدن به توسعه یافتگی باید در همۀ زمینه های توسعه،کشور و مردم را تقویت کنیم. آن زمانی که ما کشور را برای رسیدن به این فضا تشویق کردیم، می توانیم امیدوار باشیم که مجلسی توانمند و متشکل از فضایل ملت و در راستای منافع ملی شکل بگیرد.
*عملکرد دستگاه های ناظر بر انتخابات و مراجع رسیدگی به صلاحیت ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
- یکی از مبانی توسعه یافتگی، قانون گرایی است. در هر نظام و جامعه و سیستمی اگر که ضابطه مند عمل نشده و قاعده مند رفتار نشود. اگر در چارچوب یک سری اصول پذیرفته شده، اقدام نشود؛ آن جامعه به سمت قهقرا می رود. دستگاه مجری انتخابات و دستگاه تشخیص دهنده ی صلاحیت ها و مردم، باید تلاش کنند که به سمت قانون گرایی حرکت کنند تا سلایق شخصی از تصمیمات دور شود. تمام مبانی فکری، عملیاتی و سیاسی ما باید به سمتی برود که کشور را به سمت قاعده مندی سوق دهد. اگر حضرت امام در اوایل انقلاب اصرار داشتند که پیام هشت ماده ای بدهند، دلیلش این بود که تلاش می کردند معماری انقلاب به سمت یک ضابطه مندی پیش برود. قانون اساسی معنایش همین است.
باید قانون بر همه ی امور کشور حاکم شود؛ برای مثال اگر آقای دکتر مطهری که نماینده مردم در مجلس است، حق و حقوق نمایندگی را بشناسد و زمان شناسی و مکان شناسی داشته باشد و شورای تامین و مدیران سیاسی استان به وظایف و کارکرد خودشان آشنا باشند، این موضوع بدین معناست که هر مقام و مسئولی در زمان خودش کار قانونی مربوط به خود را انجام دهد. چرا باید شاهد حرکات افراطی عده ای ناشی از تفاسیر غلط باشیم ؟ اگر کشور به سمت قانون گرایی حرکت کند، ما شاهد این مشکلات نخواهیم بود.
*به بحث انتخابات آینده بپردازیم. آقای دکتر ! یکی از آسیب های انتخاباتی که این روزها با آن دست و پنجه نرم می کنیم، معظل پول کثیف است که از سوی دولتی ها مطرح شد.به نظر شما ما با معظلی مثل ورود پول کثیف در سیاست روبرو هستیم یا خیر؟
- قطعا روبرو هستیم! ترس از ورود این نوع پول ها به سیاست وجود دارد و همه باید دقت نظر داشته باشند که جلوی ورود آن را به حوزۀ قدرت بگیرند.
*خب، شما گفتید که معتقدید این پول وجود دارد،آیا به نظر شما این پول به عرصه انتخابات ورود کرده است؟
- بر اساس آمار و ارقام ورود قاچاق کالا و مواد مخدر به کشور وجود دارد، بنابر این اقدامات پول شویی در کشور، وجود خارجی دارد و آمار و ارقامش هم موجود است. ممکن است بعضی از افراد هم از این شرایط سوء استفاده کنند، اما اینکه در انتخابات ورود داشته را من مستنداتی ندارم.
*یعنی بحث بابک زنجانی و پول های فروش نفت در این دسته نمی گنجد؟
- اتفاقا آن هم در همین دسته است و به طور کلی هشدار وزیر کشور هم در همین رابطه بوده است و الان هم باید مواظب بود که اینگونه پولها به انتخابات ورود نکند . مجموعه ای که آقای زنجانی با آن ها در ارتباط بود، پول و امکانات دارند و باید نگران این امکانات و پول ها بود، اما تحلیل این است که مستندات محکم، درباره ی ورود این پولها به عرصه سیاست و استفاده ی گروه های سیاسی از این پولها در عرصه انتخابات وجود ندارد ، ولی در عین حال باید نگران بود !
*این بحث جای سئوال دارد. در پرونده زنجانی عده ای از سیاسیون هم پایشان به این پرونده باز شد. اینکه وزارت کشور اجازه نمی دهد این پول وارد عرصه رقابت انتخاباتی شود، جای قدردانی دارد، اما چطور می شود نظارت کرد که یک نفر اینگونه پول ها را به کاندیدایی در شهری برای فعالیت انتخاباتی ندهد ؟ نظارت امکان پذیر است؟
- هیچ مکانیزمی برای نظارت افکار عمومی و مطبوعات وجود ندارد. برای جلوگیری از عدم ورود پولهای کثیف به انتخابات، قبل از هر حرکتی، باید منشاء تولید پول های کثیف را خشکاند و آن هم قانونگذاری دقیق و کارشناسی می خواهد بعد از آن هم باید نظارت صحیح و جدی بر اجرای قانون و فراهم کردن فرهنگ قانون گرایی در کشور صورت گیرد. هیچ فرقی هم نمی کند که عدم رعایت قانون، کم یا زیاد باشد، همه باید تلاش کنند که همه جا و در همه حالت، قانون اجرا شود، قانون فصل الخطاب همۀ مباحث سیاسی و اداری و اجرایی باشد.
منشاء پول کثیف، روابط غیرقانونی در درون سازمان های غیر رسمی است. بزرگان باید این موضوع را حل کنند، نیازی به سر و صدا و تبلیغ و بگیر و ببند هم نیست. بقول مقام معظم رهبری، با دستمال کثیف نمیشود شیشه های کثیف را پاک کرد! برای اینکه دستمال ها تمیز باشند، باید اجازه داد مطبوعات و افکار عمومی براحتی دستمال ها را ممیزی کنند ! در جهان سوم و ایضاً در ایران، ما قدرت و توانایی افکار عمومی را در پالایش و شفاف سازی قدرت، دست کم می گیریم و اجازۀ بروز آن را نمی دهیم ، متأسفانه همه چیز را و حتی افکار عمومی را هم امنیتی می کنیم، در صورتیکه بهترین امنیت، شفافیت و سلامت اجتماعی است. هر مسئول و هر مقام و کارگزاری اگر در اتاق شیشه ای زندگی و کارکرد، حتماً در اصلاح امور خودش تلاش خواهد کرد. در صورتیکه ما هنوز در محل کارمان، اندرونی و بیرونی داریم، پرده اتاق هایمان را کلفت و تیره انتخاب می کنیم، جلسات را معمولاً در اتاق دربسته و دور از چشم مردم برگزار می کنیم، مردم را نامحرم می دانیم، در ادارات مردم ارباب رجوع نیستند، بلکه رعیت و کارگزار کارمندان و کارشناسان هستند؛ خوب این فرهنگ، آن گرفتاریها را هم تولید می کند !
* معمولا در انتخابات، افرادی بادادن پول هایی هنگفت به کاندیداها، آنان را وامدار خود می کنند،چه پول تمیز باشد و چه کثیف،این فرد در صورت که نماینده شود، نماینده مردم نیست و به نوعی وامدار گروه ها و کسانی است که به او پول می دهند.
-شما جواب بدهید، نماینده و کاندیدا، چرا باید وارد این بازی های سیاسی و مالی شود؟
*شاید به خاطر منافع شخصی افراد باشد.
- پس بر می گردیم به حرف های گذشته! این واقعیتی است که ما بعد از انقلاب، نیروهای سیاسی کافی متناسب با ارزش ها و معیارهای انقلاب را تربیت نکردیم. شرایطی را فراهم نکردیم تا آدم های سیاسی از طریق ساز و کارهای حزبی و در گردونۀ تجربیات سیاسی و بصورت سلسله مراتبی رشد کنند. بقول علماء سیاستمداران ما، دود چراغ خورده نیستند! به اعتقاد من هم بسیاری برای منافع شخصی کار می کنند! اگر کسی بگوید بخاطر منافع شخصی کاندیدا نشده ام ، دروغ می گوید! اما خیلی فرق است بین منافع شخصی یک انسان تربیت شده در درون ساز و کارهای حزبی و تشکیلاتی که از طریق سلسله مراتبی حزب و در درون روابط پیچیدۀ حزبی کاندیدا می شود تا شخص تازه به دوران رسیده ای که چون "عمه جانش دوست دارد ، نماینده شده است!"
علم و تجربه و عقل و شرع قبول دارد که تفکر جمعی و تصمیم جمعی بر فکر و تصمیم فردی برتری دارد. اگر می خواهیم نمایندگان وامدار افراد و گروهها نباشند، باید انتخابات به سمت حزبی با دید منافع ملی برود. خروجی انتخاباتی که دایرۀ تصمیم گیری آن، فردی و قبیله ای است، حتماً افق منافع شخصی نماینده منتخب هم در محدودۀ همان دایرۀ فردی و قبیله ای است و نه بیشتر! اما اگر کاندیدایی از درون یک حزب ملی و با فرآیند حزبی، کاندیدا شد، او هم دنبال منافع شخصی اش است، ولی دایرۀ این منافع شخصی ، تقریباً به منافع ملی کشور نزدیک است .
*عمده مردم دچار این مشکل شده اند و با انگیزه های مشارکتی در انتخابات شرکت نمی کنند.
- درست است در زمانی که بنده فرماندار و مجری برگزاری انتخابات بودم، وقتی برای سرکشی به صف متقاضیان رای می رفتم، از مردم سئوال می کردم که برای چه آمدید رای بدهید،جواب ها خیلی جالب بود! اگر رای ندهم کوپن قند و شکر را قطع می کنند! دیگری می گفت: بچه ای دارم که می خواهد در کنکور دانشگاه شرکت کند، می ترسم که ردش کنند! دیگری می گفت امام گفته. وقتی می پرسیدی به چه کسی رأی می دهی می گفت نمی دانم هرکسی که خوب باشد و نمی دانست باید به چه کسی رأی بدهد! اینها مشکلات کشور است. برخی مردم نمی دانند که مقوله ی رای دادن که حق مردم و عین جمهوریت است، ربطی به مسائل دیگر ندارد . باید تلاش کرد و مردم را به حق خود آشنا کرد. مردم باید بدانند که هر رأی آنان، یک آجر از بنای توسعه کشور است که آینده کشور را می سازد و مثل قطره، قطره خون شهیدان است که مقدس و ارزش ملی و معنوی دارد.
*آقای میرباقری! طرحی به مجلس ارائه شده است، تحت عنوان استانی شدن انتخابات که به گفته ی موافقانش یکی از اهدافش، ارتقا کیفی نمایندگان مجلس است و از مجلس پنجم هم در هر دوره مطرح می شود. کلیات این طرح را چطور می بینید و در کل با توجه به سابقه ی ارتباطی که با مجلس داشتید، با این طرح موافقید؟
- الان نه، با این شرایط مخالفم، چون به کشور و انتخابات آسیب می زند .
*دلیل مخالفت شما چیست؟
- اولین ایراد این طرح این است که در زمان نا مناسبی مطرح شده است . از طرفی این طرح بر آمده از نگاهی سطحی به انتخابات و نمایندگی است. دوم اینکه این طرح ارتباط مردم را با نمایندگان کمرنگ می کند و دلایلی دیگر که دراین گفتگو نمی گنجد و وقت دیگری را می طلبد.
* آیا مشکل اینجاست که نمایندگان هم در حوزه هایی ورود می کنند که در حوزۀ وظایفشان نیست؟
- درست است ! توقع مردم از نمایندگان، نمایندگان را به سمت انجام کار هایی که شما گفتید، هل می دهد. چینی ها مثلی دارند که می گوید "به جای اینکه به مردم ماهی دهید، به آنها ماهی گیری یاد دهید." نمایندگان در حوزه های انتخابی دست مردم ماهی می دهند، ولی راه ماهیگیری را به جامعه و مردم یاد نمی دهند، در واقع بلد نیستند. نمایندگان مجلس، جز قانون گذاری و نظارت بر اجرای قانون هیچ وظیفۀ دیگری ندارند و انجام کارهای اجرایی دخالت مستقیم در امور کارهای قوه مجریه است، اما اشکال از قانون انتخابات نیست، اشکال از فرآیند رسیدن به کرسی نمایندگی است، ما باید این فرآیند را اصلاح کنیم .
*بگذارید سئوالم را کامل کنم، یک نماینده چگونه می تواند بین سیاست های محلی و سیاست های ملی مانند انرژی هسته ای و موضوعات کلانی از این دست ارتباط برقرار کنند؟
- نکته رسید به همانجایی که از اول، محور بحثمان بود. باز هم می رسیم به نقطه ای که باید احزاب را تقویت کنیم و بسازیم. این مشخص است که مردم به حمایت نماینده شان نیاز دارند. اگر ما احزاب را تقویت کنیم، اگر بتوانیم ارتباط مردم با احزاب را تقویت کنیم، اگر مردم بتوانند تصمیم بگیرند به نماینده ای از یک حزب خاص رای دهند، مردم برای مشکلاتشان هم، به همان مجموعه رجوع می کنند. در این صورت احزاب هم در شرایط پاسخگویی به مردم قرار می گیرند. تقویت تحزب نگاه مثبت به حزب را لازم دارد، تخرب لازمۀ شکل گیری یک مجلس ملی با نگاه منطقه ای است .
* برگردیم به مسئله انتخابات آینده، عده ای از کارشناسان معتقدند که دولت در انتصاباتش ضعیف عمل کرده است. به نظر شما، دولت با انتصاباتی که انجام داده در اجرای انتخابات آینده به مشکل بر نمی خورد؟
- پاسخ به این سئوال هم سخت و هم مقدمه ای طولانی می طلبد، با آری یا نه موضوع روشن نمی شود، درباره اینکه انتصابات ضعیف است، شکی ندارم، اما علت العلل ضعف، شرایطی است که بر دولت حاکم است. من در یک مقاله ای گفته ام، دولت آقای روحانی بین دو صندلی اصلاح طلبی و اصول گرایی گیر کرده است. درست است که شعار اعتدال دارد، اما در فرهنگ و ادبیات سیاسی کشور، این صندلی هنوز جای خودش را باز نکرده است.
هنوز تعریف درست و جایگاه درستی برای تفکر اعتدال در مجلس و مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری نظام تبیین نشده است. از طرفی دولت آقای روحانی، هم نگران ثبات سیاسی کشور و هم دغدغه اداره کشور را با کمترین هزینه دارد و تلاش می کند که مسیری اعتدالی را از میان اصلاح طلبان و اصولگرایان برای مدیریت کشور باز کند. طبیعی است که درآغاز کار، گزینش ها ضعیف و متزلزل جلوه کند و از هر دو طیف اصول گرا و اصلاح طلب، مدیران قوی و قدرتمند نتوانند بر صندلی دولت تکیه بزنند. با این مقدمه به نظرم می رسد که دولت برای برگزاری انتخابات مسیر خیلی راحت و بی مسئله ای را نخواهد داشت و با مشکلاتی مواجه خواهد شد .
*دولت باید چه کند در این راستا؟
- قانون، مجری توانمند و قدرتمند می خواهد. اگر مجری ناتوانی بخواهد قانون قوی را اجرا کند، ناموفق است، اما مجری توانمند و با تجربه می تواند حتی قانون ضعیف را هم قوی اجرا کند. با این شرایط، همگی باید دعا کنیم و کمک کنیم که مجریان انتخابات، قانون انتخابات را خوب اجرا کنند، بنظرم راه حل دیگری وجود ندارد.
* پس انتخابات خوب و قانونمندی خواهیم داشت ؟
- اصل، بر داشتن انتخابات خوب و قانونمند است و شکی در نیت مجریان انتخابات بر این اصل ندارم، مسئــولان قوا ، شورای نگهبان و همه کسانی که دغدغه کشور را دارند، باید تلاش کنند چنین شود و ضعف های احتمالی را پر کنند تا انشاء الله شاهد انتخاباتی با مشارکت بالا و رقابتی سالم در سطح کشور باشیم. شعار سال همدلی و هم زبانی که از سوی مقام معظم رهبری که به عنوان شعار ملی سال مطرح شد، یکی از مهمترین موضوعاتش همین هم پوشانی ضعف ها در اجرای قانون است.
پی نوشت:
1)
میزان، رای ملت است. (صحیفه امام، ج8، ص: 172)
شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصاره فضایل ملت هستید (صحیفه امام، ج12، ص: 345)