نقطه قوت این کتاب این است که فقر را از دیدگاه فقرا و نیاز ها وخواسته های آنها مورد بررسی قرار داده است. همچنین این کتاب نشان می دهد تنها عوامل مادی در فقر موثر نیستند، بحث هایی که در خصوص روان شناسی صورت گرفته است بسیار جالب توجه است.
نشست معرفی کتاب «خروج از فقر» در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد. در این نشست احمد رستمی کارشناس حوزه رفاه اجتماعی و همچنین جعفر خیر خواهان، مترجم کتاب سخنرانی کردند.
به گزارش خبرنگار جماران، خیرخواهان، مترجم کتاب، با اشاره به مسائلی در خصوص کتاب، نویسنده و چگونگی ترجمه آن به موضوع فقر پرداخت و گفت: فقر مانند گرماست، حس می شود، اما تا زمانی که به چشم دیده نشود، نمی توان آن را باور کرد. در واقع افراد فقیر در جامعه دیده نمی شوند و می توان گفت کسی فقرا در جمعیت حساب نمی کند. همچنین در این کتاب گفته شده است فقر عاملی ذاتی نیست، بلکه گذرا است و می توان افراد فقیر را از این وضعیت خارج کرد. فقر کاملا وابسته به شرایط و نوسانات اقتصادی است و می توان جامعه را از فقر نجات داد.
وی ادامه داد: یکی از فصول این کتاب به این مسئله می پردازد که افراد فقیر حس می کنند می توانند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند، اما موانع گوناگونی که در محیط وجود دارد، مانع پیشرفت آنها می شود، در حالی که ثروتمندان با این موانع رو به رو نیستند. مسئله بعدی بحث رویا داشتن و امید و آرزو داشتن است که فصل های بعدی این کتاب فقر را در حوزه اقتصاد و سیاست بررسی می کند و در پایان به این نکته اشاره می کند که در صورت اتحاد فقرا، می توانند حرکت های اجتماعی را برای بهبود وضعیت خود به کار بگیرند.
خیرخواهان ادامه داد: در فاصله سال 1995 تا سال 2005 در هند، 45 درصد از جمعیت فقیر از فقر خارج شده اند، اما در همین فاصله 25 درصد از جمعیت غیر فقیر هم به فقرا اضافه شده اند. در واقع فقر مانند خیابان دو طرفه ای است که همانگونه که عده ای از آن خارج می شوند، افرادی هم به آن سقوط می کنند. در نتیجه هنگامی که سیاست گذاری هایی برای خروج از فقر صورت می گیرد، باید مراقب بود جمعیت غیر فقیر به جمعیت فقر وارد نشوند.
وی افزود: با توجه به بررسی کشورها می توان گفت امکان تحصیل و برخی حمایت های اجتماعی می تواند در کاهش جمعیت فقیر موثر باشد و باید مراقب بود افراد به دام فقر سقوط نکنند. مثلا در برخی جوامع ابزارها و راهکارهایی برای رهایی از فقر به کار می بستند، مانند پرسشگری، طبقه بندی افراد و ... نتایج مثبتی را در پی داشته است.
خیرخواهان همچنین ادامه داد: در این جوامع 6 رده مشخص می شود که رده اول فقیر ترین افراد هستند و تا رده ششم که ثروتمند ترین ها را شامل می شود ادامه می یابد. در بررسی ها نشان داده می شود عده ای از سال 1995 تا کنون در فقر باقی مانده اند، عده ای خارج شده اند و عده ای نیز به فقر سقوط کرده اند. اما آنچه به چشم می خورد این است که تعداد کسانی که وضعیتشان بهتر شده است، بیشتر است.
وی همچنین خاطر نشان کرد بررسی ها نشان می دهد جوامعی توانسته اند عملکرد مناسبی در مورد فقر داشته باشند که اقتصاد سیاسی برنامه ریزی شده ای داشته باشند، انتخابات عادلانه و بدون تبعیضی برگزار کنند و فرصت های اقتصادی را بدون تبعیض در اختیار همه قرار دهند. همچنین سرمایه اجتماعی و مشارکت افراد در نهاد های مدنی، ورود تعاونی ها به عرصه اجتماعی و نبود تبعیض و طرد نکردن این افراد میتواند بسیار موثر باشد. مجموعه این اعمال باید در همه موارد در نظر گرفته شود.
خیرخواهان افزود: چندین یافته در این جا وجود دارد. بعد از بررسی ها مشخص شده است سطح فقر اکثریت کسانی که در جامع محلی مورد بررسی قرار گرفته اند، حدود 80 درصد بیش از رقمی بوده که دولت اعلام کرده است. آنچه خود این افراد بیان می کردند بالاتر بوده است.
توجه به عوامل غیر مادی در بررسی فقر
خیرخواهان با اشاره به اینکه چنیدن یافته نشان می دهد که خود فقرا نیز خود انسان های تنبلی بوده اند، گفت: مثلا فقرا به اندازه ثروتمندان خود را به زحمت نیانداخته اند. همچنین یکی از معیارهایی که بسیار برجسته بوده است این است که افرادی که قبلا فقیر نبوده اند اما به فقر سقط کرده اند، از کسانی بوده اند که درگیر بیماری ها شده بودند و در معرض معلولیت ها قرار گرفته بودند.
وی افزود: رسوم اجتماعی نیز دراین میان موثر است. به طور مثال هزینه هایی که باید برای عروسی خرج شود موجب می شود افراد به فقر دچار شوند. اما در کنار این موارد امید و آرزو داشتن نیروی مهمی است که درصد بسیاری بالایی از فقرا به آینده امیدوار هستند. در نهاد های گوناگون فقرا به خانواده ها بسیار متکی هستند. یعنی اگر خانواده متلاشی شود سطح زندگی فقرا از آنچه هست پایین تر می آید.
مترجم کتاب خروج از فقر خاطر نشان کرد: نکته جالب این است که با آنکه فقرا چندان حمایتی از سوی دموکراسی ها ندیده اند، اما به آن اهمیت زیادی می دهند. همچنین بررسی ها نشان داده است نهادهای مدنی منابعی داشته است که فقرا از آن بسیار کم بهره مند می شدند.
عوامل موثر عدم امکان خروج از فقر
وی همچنین با اشاره به کشور سنگال گفت: بررسی های صورت گرفته در این کشور نشان می دهد فقر شهری و روستایی عامل مهمی در این زمینه است، همچنین جنسیت سرپرست خانوار خود عامل مهمی است. معلولیت و مهاجرت کردن نیز از عوامل تاثیرگذار است. جالب است که بررسی ها نشان می دهد به طور میانگین فردی که فقیر شهری بوده است حدود 60 درصد احتمال دارد از فقر خارج شود، اما درمورد فرد روستایی این عدد کوچکتر است.
خیرخواهان با اشاره به جنسیت سرپرست خانوار و قومیت گفت: در کشور سنگال بررسی ها نشان می دهد اگر سرپرست خانواده مرد باشد احتمال خروج از فقر بیشتر است، همچنین به نظر می رسد قومیت در این مورد چندان موثر نباشد. همچنین نشان داده شده است که تحصیلات می تواند حدود 70 درصد در خروج از فقر موثر باشد. معلولیت و مهاجرت نیز می تواند موثر باشد. مثلا اکر بیش از 5 سال از مهاجرت فرد نگذشته باشد، احتمال خروج از فقر برای او بیشتر است. معلولیت نیز همانگونه که گذشت از عواملی است که مانعی در راه خرو از فقر به حساب می آید.
وی همچنین با تاکید بر ابتکار عمل فقرا در خروج از فقر گفت: درصد بالایی نشان می دهد عامل اصلی خروج از فقر ابتکارات خود این افراد بوده است. جالب است که بخت آزمایی و شانس تاثیری در این مورد نداشته است. حتی ان جی او ها نقض چندان ویژه ای نداشته است. در هند هم سختکوشی، پشت کار، اعتماد به نفس برای فعالیت 53 درصد در خروج از فقر موثر بوده است. همچنین عواملی مانند قمار چندان تاثیری در فقر نداشته است. اما آنگونه که گذشت تکانه هایی مانند بیماری و مرگ سرپرست خانوار نقش بسیار زیادی دراین مورد دارد.
وی ادامه داد: نکته جالب این است که مثلا در سنگال حدود 96 درصد گفته اند امیدواریم که وضع فرزندانمان از ما بهتر شود و این نشان دهنده امید و آرزوی بسیار بالاست. اگر این شاخص را با کشور خودمان مقایسه کنیم، متوجه می شویم کشور ما حتی در مقایسه با این کشور های بسیار فقیر هم در این مورد اوضاع چندان خوبی ندارد که اگر بهبود نیابد مردم سر به شورش برخواهند داشت و یا مهاجرت خواهند کرد.
خیرخواهان در پایان خاطرنشان کرد: به طور کلی به نظر می رسد همکاری دولت مثلا در هزینه های درمان و رفع تبعیض ها بسیار موثر است. امابحث های روان شناسی هم می تواند عامل مهمی باشد، به طور مثال اعتماد به نفس و خلاقیت فرد چنانچه گذشت می تواند تاثیر بسیاری بگذارد. همچنین بحث مسئولیت پذیری و فساد از دیگر عوامل موثر است. جالب است که فرصت های اقتصادی که بیشتر می شود فساد هم افزایش پیدا می کند. یعنی هنگامی که فرصت نبوده فساد کمتر بوده است و زمانی که فرصت ایجاد می شود، گروهی فرصت ها را در اختیار خود می گیرند، پس اینگونه نیست که صرف آزاد شدن فضا بدون کنترل فساد بتواند منجر به رفع فقر شود.
وی همچنین تاکید کرد: نگاه به فقرا به عنوان انسان هایی صاحب کرامت و عدم وابسته کردن آنها، همچنین ایجاد شرایط مناسب در بازارها از جمله عوامل مهم در این زمینه است. به طور کلی در حوزه عمومی باید فرصت در اختیار مردم فقیر مانده قرار گیرد که بتوانند ابتکارات خود را به مرحله انجام برسانند.
درس های کتاب خروج از فقر برای ایران
احمد رسمتی سخنران دیگر این نشست، در خصوص درس های این کتاب برای ایران سخنرانی کرد. وی گفت: در این کتاب فهم و درک و احساس فقرا بررسی شده و با این روش به دنبال راهکار بوده اند. ما در ایران همواره نگاه بالا به پایینی به فقر داشته ایم، به طوری که هیچ اطلاعات خاصی در این حوزه نداشته ایم. دغدغه اصلی این است که فقرا کجا هستند و چه نیازهایی دارند. زمانی که این اطلاعت وجود نداشته باشد، تصمیمات ما نیز بر اساس ذهنیت سیاست گذاران خواهد بود که چندان راهگشا نیست.
وی ادامه داد: تجربیاتی که ما داشته ایم این است که حتی زمانی که می خواهیم کمکی به این قشر داشته باشیم با بررسی های دقیق علمی نیست و بعضا تبعات چندان مناسبی نیز ندارد.
رستمی در خصوص اهمیت نقش آمار در حوزه فقر گفت: مثلا دولت در حوزه کارگران ساختمانی یارانه ای به کارگران می دهد و حق بیمه آنها را پرداخت می کند. آماری که تا دوسال پیش وجود داشت، این بود که یک میلیون و ششصد هزار کارگر وجود داشت. وقتی ما در بانک اطلاعات این آمار را مورد بررسی قرار دادیم، دیدیم خیلی از این افراد در صنف های دیگر هم مشغول به کار هستند. مثلا اکثر کسانی که بنگاه املاک داشتند نیز از این بیمه استفاده کرده بودند. این برای اولین بار بود که ما توانسته بودیم اطلاعاتی داشته باشیم و این می تواند در بررسی عملکرد دولت و همچنین در برنامه ریزی های مبتنی بر واقعیت موثر باشد.
وی با اشاره به کتاب گفت: نقطه قوت این کتاب این است که خود فقرا را مورد بررسی قرار داده است و نیاز ها وخواسته های آنها را از دید و نگاه خودشان شناسایی کرده است. این مسئله مهمی است. همچنین این کتاب نشان می دهد تنها عوامل مادی در فقر موثر نیستند، بحث هایی که در خصوص روان شناسی صورت گرفته است بسیار جالب توجه است.
برنامه ریزی بدون وجود اطلاعات درست ناکارآمد است
رسمتی با تاکید بر برنامه ریزی بر پایه اطلاعات گفت: هنگامی که بانک اطلاعاتی کاملی وجود داشته باشد، می توان با تکیه بر آن برنامه ریزی کرد و آن برنامه ها را مورد ارزیابی قرار داد. یکی از مشکلات ما در ایران این است که برنامه ریزی مناسب نداریم، از سوی دیگر چون اطلاعات درستی وجود ندارد نمی توان برنامه ریزی های جدید و موثری را داشت. به طور مثال ما برنامه هایی داریم که 20 سال است در حال اجرا شدن است. بعد از 20 سال ما نمی توانیم ارزیابی کنیم آیا این برنامه توانسته به نتیجه برسد یا اصلا درست اجرا شده است یا نه. این خلا موجب شده است که برنامه ریزی ما در این حوزه توفیق چندانی نداشته باشد.
این کارشناس حوزه رفاه اجتماعی ادامه داد: این کتاب این درس را به سیاست گذاران می دهد که بر اساس آمار و اطلاعات برنامه ریزی کنند و نتایج آن را بتوانند پایش کنند که آیا آن برنامه موثر بوده است یا نه. وقتی ما با فقرا صحبت می کنیم متوجه می شویم معیشت آنها در خطر است. از نظر جسمی و روحی بیمار هستند و نیاز های آنی دارند که باید برطرف شود، مثلا آنها از پس هزینه های درمان کودکشان یا حتی هزینه تامین غذا با مشکل مواجه اند. ما چون اطلاعات کافی نداریم و از خودشان مشکلاتشان را نپرسیده ایم از نگاه خودمان در پی رفع مشکلات آنها بر می آییم.
وی افزود: فقرا در کشور ما با مسائل در هم تنیده ای مواجه اند که باید این ها را بررسی کنیم. اما مهم این است که به جای تصویب مقررات دست و پاگیر یا نهادسازی هایی که بازخوردی ندارد، باید بتوانیم با عاملیت خود فقرا آن ها را توانمند کنیم. در کشور های دیگر هم عاملیت خود فقرا توانسته بود آنها را از فقر خارج کند. اما در ایران هیچ گونه چشم اندازی در توانمندی و اعتماد به نفس این افراد برای خروج از فقر وجود ندارد.
رسمتی تاکید کرد: نقطه مثبت این کتاب همچین این است که این موارد و توانمندی های فردی را مورد بررسی قرار داده است. نکته مهم در نظر گرفتن تلاش های پشتکار فردی و خلاقیت است که در خروج از فقر تاثیر دارد. اما مسئله اینجاست که در سقوط به فقر خود فرد را نمی توان در همه موارد مقصر اصلی دانست و دولت و حاکمیت در این عرصه بسیار مهم هستند. به این خاطر است که گفته می شود رویکرد متمرکز دیگر راه حل درمان نیست و آمار و اطلاعات بسیار در این مورد موثر هستند.