یکی از بحرانهای موجود در کشور، بحران ناکارآمدی است؛ زیرا این بحران در حال ایجاد نوعی بحران مشروعیت در کشور است. اعتراض یک مسئله حل نشده است و مشکلی که شنیده نشود، کمکم به مسئله و به تدریج به اعتراض تبدیل میشود. درنهایت اگر این اعتراض شنیده نشود ممکن است یک انسداد یا شورش ایجاد کنند که آثار بسیار مخربی در پی دارد.
روز چهارشنبه، نشست علمی بررسی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناآرامیهای دیماه 96 با حضور برخی اساتید و کارشناسان در خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، امیر محبیان« استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی» در نشست علمی بررسی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناآرامیهای دیماه 96، گفت: تحلیل وقایعی که اتفاق افتاد اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا این وقایع نمود یکسری تغییرات جدی در جامعه است که در آینده اثرات آن را خواهیم دید. بررسیها نشان میدهد، اگر درست تحلیل شود آن چیزی که اتفاق افتاد، یک پیشلرزه بود که میتواند زلزلهای هفت و نیم ریشتری را در پی داشته باشد؛ این میتواند یک هشدار تلقی شود که ما را از افتادن به چاهها یا چالهها نجات می دهد.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: یکی از بحرانهای موجود در کشور، بحران ناکارآمدی است؛ زیرا این بحران در حال ایجاد نوعی بحران مشروعیت در کشور است. اعتراض یک مسئله حل نشده است و مشکلی که شنیده نشود، کمکم به مسئله و به تدریج به اعتراض تبدیل میشود. درنهایت اگر این اعتراض شنیده نشود ممکن است یک انسداد یا شورش ایجاد کنند که آثار بسیار مخربی در پی دارد.
وی افزایش انتظارات، کاهش امکانات، ایجاد و پیدایش تصویر ناکارآمد از نظام در ذهن تودهها و درنهایت کاهش امید به آینده و تصویر آیندهای تاریک از آتیه کشور در اذهان عمومی را چهار عامل اساسی برای بروز وقایع و اتفاقاتی که در دیماه رخ داد، دانست و گفت: وعده مسئولان نیز در هنگام انتخابات از عوامل تشدیدکننده این اعتراضات بود، زیرا در دوران انتخابات، تصویری با این مضمون، که اگر ما بیاییم وضعیت بهتر خواهد شد، در ذهن مردم ایجاد شد اما پس از آن اینگونه نبود و در عمل تحقق پیدا نکرد.
وی با بیان اینکه کاهش امکانات، ضعف و ناکارآمدی مدیریتی و در آخر گسترش دسترسی به دادههای خبری غیررسمی از عوامل تشدیدکننده این بحران و اغتشاشات اخیر بود، گفت: اعتراضات از طبقهای نوپدید بود و مسئله ای حلنشده در کشور است، زیرا مشکلی که شنیده نشود تبدیل به مسئله میشود و مسئلهای که حل نشود تبدیل به اعتراض میشود، اگر مسئله شنیده شود در حد اعتراض میماند و اگر شنیده نشود ممکن است تصوری از یک انسداد را ایجاد کند و شورشهای جدی ایجاد کند و آثار مخرب فراوانی درپی داشته باشد.
وی افزود: در مدت اخیر انتظارات شدیداً در میان مردم بالا رفت و امکانات مادی بنا به دلایل مختلف کاهش پیدا کردند، فراموش نکنیم ماهیت اعتراضات اساساً اقتصادی بود و وقتی نگاه میکنیم؛ بسیاری از مناطقی که در آن اعتراضات صورت گرفت عموماً مناطقی هستند که پیشگام اعتراضات سیاسی نبودند؛ لرستان یا مشهد و قم و امثالهم پیشگام اعتراضات سیاسی نبودند و تنها آمار بیکاری در این مناطق بسیار بالاست.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: یک سری مسائل پیش آمد که نشاندهنده ناکارآمدی در حل مشکلات بود، مثل مشکلات جدی مؤسسات مالی و اعتباری در مشهد و زلزله کرمانشاه اینها ناکارآمدی در حل مسائل را به رخ کشید و باعث شد افراد با مبنای جدی وارد اعتراضات شوند.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه افزود: سوءاستفادههای ضدانقلاب نیز مسئله دیگری است، اما تقلیل اعتراضات به سوءاستفاده ضدانقلاب چشم بستن بهروی واقعیات است. متاسفانه، بیتوجهی به علوم انسانی به تدبیر حاکمیتی ما ضربه زده است. ما باید بتوانیم موجود دینامیکی به نام انسان را بفهمیم که در ذهنش چه میگذرد، اینکه در ذهن پنهان یک جامعه «نهان روش» مثل ایران که معمولاً بین آنچه میاندیشد و آنچه میگوید فاصله است، تا اینها را نبینیم نمیتوانیم راهحل ارائه دهیم.
محبیان تأکید کرد: یک ارزیابی توسط وزارت ارشاد صورت گرفت، قریب 75 درصد شرکتکنندگان معتقد بودند که سیستم در حل مشکلات ناکارآمد است و این همان زلزله 7.5 ریشتری است که میگویم ممکن است رخ بدهد.
وی ادامه داد: مردم حکومت را خیلی روشن، برای حل مسائلشان می خواهند، مسئولان کشور مسئول حل مسئله هستند و نه مسئول طرح مسئله؛ وقتی مسئولان دائم طرح میکنند و دغدغهها را به جامعه انتقال میدهند اما راهحلی ارائه نمیکنند، زمینههای اعتراض را به وجود میآورند. از این رو، یک تصویر ناکارآمدی از نظام در اذهان مردم ایجاد میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه گفت: مردم بر اساس آن چیزی که احساس میکنند و در ذهنشان میگذرد حرکت میکنند و نه بر اساس واقعیتها و برداشت آنها از واقعیت لزوماً مبتنی بر استدلال منطقی نیست؛ ارسطو میگوید، انسان موجودی است عاقل و من این را قبول ندارم؛ انسان موجودی است احساسی و عاطفی که از عقل برای توجیه دستاوردهای خودش بهره میبرد.
وی یکی دیگر از عوامل مهم ناآرامی های اخیر را، پیدایش تصویری تاریک و نامشخص از آینده در اذهان مردم دانست و افزود: مردم در همین نظرسنجیها قریب 70 تا 75 درصد نظرشان این هست که یا آینده بدتر میشود یا بهتر نمیشود؛ جامعه دچار یک نوع افسردگی یا هراس از آینده شده است و این کاهش امید به آینده بسیار خطرناک است.
محبیان تصریح کرد: این 4 عامل زمینه ذهنی مناسب برای ناآرامیها ایجاد کرد و نهفقط برای کسانی که در خیابان آمدند بلکه برای کسانی که ناظر بودند و به دلایلی وارد نشدند، برخی عوامل هم تشدید کردند که یکی از این عوامل تشدیدکننده بدنه مسئولان بودند.
محبیان عامل تشدیدکننده دیگر را گسترش دسترسی مردم به گوشیهای هوشمند و دادههای غیررسمی دانست و تصریح کرد: ما هنوز بر اساس مدلهای پیشین که اگر می خواهید رفتار مردم را کنترل کنید باید دیتاهای ورودی آن را کنترل کنید عمل میکنیم؛ یعنی معتقدیم وقتی دادههای ورودی مردم را کنترل کنیم می توانیم رفتارشان را کنترل کنیم، این مدل بسیار قدیمی است و حداقل 50 سال است در دنیا کنار گذاشتهشده است.
وی ادامه داد: اگر هوشمندانه عمل کنیم به سمت مدیریت دادهها نمیرویم زیرا این دیگر امکانپذیر نیست، باید به سمت مدیریت برداشت رویم که روشهای خاص خودش را دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه رسانههای جدید عملاً کنترل دادهها را از حکومت گرفتند، تصریح کرد: بر اساس آمار رسمی از سال 92 که 2 میلیون گوشی هوشمند داشتیم، این آمار در پایان سال 95 به 100 میلیون گوشی هوشمند رسیده است، یعنی به ازای هر فرد دوگوشی هوشمند وجود دارد، فقط در مورد تلگرام 180 میلیون کاربر هست که 40 میلیون آن، ایرانی هستند و 40 درصد ترافیک اینترنت ایران به خاطر تلگرام است و 500هزار کانال تلگرام فارسی وجود دارد.
وی بمباران افکار عمومی توسط اخبار منفی از سوی رسانههای رسمی و غیررسمی و مقامات را عامل تشدیدکننده ناآرامیهای دیماه 96 دانست و افزود: بیشترین اخبار منفی از سوی مقامات به مردم انتقال پیدا میکنند، اعتراضات اجتماعی مثل مؤسسات مالی و اعتباری و احساس شنیده نشدن عامل جدی در تشدید اتفاقات بود؛ یک مسئول میگفت قبل از اتفاقات مشهد 2000تجمع و اعتراض صورت گرفت و ما برخوردی نکردیم، این مهم نیست 2000 تجمع و اعتراض انجامشده اما اینکه شنیده نشده بسیار مهم است وگرنه دلیلی ندارد اعتراضات تبدیل به ناآرامی شوند.
محبیان با اشاره به نابالغی جریانات و شخصیت های سیاسی و کاهش اعتبار اهالی سیاست اشاره کرد و گفت: منافع شخصی و گروهی بر منافع ملی ترجیح پیدا کرده است و هر کدام از جریانات و جناح ها برای زدن دیگری از همه امکانات استفاده می کنند، میزان اعتبار اهالی سیاست در ایران نزد افکار عمومی بر اساس نظرسنجی ها در اندازه بنگاه های املاک است.