به نظر میرسد عده ای به دنبال آن هستند که با ایجاد فشار بر دولت به جای آنکه به اهداف کلان ملی نظر داشته باشند، حساب های کهنه سیاسی خود را پاک کنند. برخی از صاحب نظران، ریشه شروع ناآرامی های چند روز گذشته را در همین نگاه عنوان می کنند. در این زمینه عباس سلیمی نمین، تحلیلگر سیاسی اصولگرا در گفت و گو با خبرنگار جماران به نکاتی اشاره کرد که مشروح آن در ادامه خواهد آمد:
آقای سلیمی نمین! در چند روزی که از نا آرامی ها میگذر، تحلیل های زیادی از چرایی بروز این بحران صورت گرفته است. برخی معتقدند ریشه این اعتراضات به لایحه بودجه دولت به طور خاص و به مشکلات اقتصادی به طور عام باز میگردد و برخی دیگر تحریک جناح های خاص برای فشار بر دولت روحانی را عامل بروز اعتراضات میدانند، به نظر شما کدام یک از این موارد میتواند ریشه بحران اخیر باشد؟
اجازه دهید هیچ یک از این موارد به عنوان عاملی مستقل قبول نداشته باشم و قدری تامل را لازم بدانم. مجموعه ای از عوامل میتواند دست به دست دهد تا موجب ناراحتی و دلخوری جدی بخشی از جامعه شود. برخی گرانی ها ممکن است یکی از عوامل بروز این اعتراضات شود، چراکه تصور جامعه بر این است که این گرانی ها به سهولت قابل کنترل است و دولت با ابزار هایی که در اختیار دارد میتواند توازنی در عرضه و تقاضا ایجاد کند و موجب جلوگیری از گرانی شود. در گذشته نیز شاهد این بوده ایم که دولت برخی ذخایر را دارد که به محض بروز کمبود در یک کالا بلافاصله از آن استفاده میکند و بازار آرام میگیرد. نقش دولت هم همین است. در واقع مدیریت کلان بر ایجاد توازن بازار از جمله وظایف اصلی دولت است.
همچنین بحث موسسات مالی و اعتباری مطرح بود که در این مسئله به نظر من جامعه به این جمع بندی نرسید که مسئولان دارند با صداقت برخورد میکنند. از یک سو اعلام این مطلب به جامعه که این موسسات قابل اعتماد نیستند، از سوی دیگر اعطای مجوز به این موسسات یا عدم برخورد با آنها موجب شد مردم صداقت کافی را در دولت مشاهده نکنند.
بالاخره این مشکلات وجود دارد و منجر به بروز اعتراض شده است. وگرنه ملت ما واقعا ملت نجیبی هستند و این نجابت را در بسیاری از مسائل میتوان دید. به طور مثال آمار چک های برگشتی با آمار شکایاتی که در مورد این چک ها صورت میگیرد خیلی متفاوت است. این به معنای نجابت مردم است که سعی میکنند به نحوی تفاهم کنند که مسئله حل و فصل شود.
اینکه چه عواملی این فضا را تشدید کرد، لایحه بودجه دولت بود. لایحه بودجه دولت این نگرانی را در جامعه ایجاد کرد که دولت میخواهد 25 درصد به مالیات ها اضافه کند و از سوی دیگر میخواهد سوخت را 50 درصد افزایش دهد. همچنین تصمیم دولت در مورد یارانه ها هم موثر بود. اگر قرار باشد در یک سال چند میلیون نفر از شمار یارانه بگیر ها حذف شوند، موجب بروز نگرانی در جامعه خواهد شد. وقتی مجموعه نگرانی ها را در کنار هم قرار میدهید، طبعا میتواند زمینه برخی از حرکت های اجتماعی را ایجاد کند.
این حرف غلطی است که برخی ها میگویند جناحی از این اعتراضات استقبال میکرد یا میکند. به نظر من هیچ جریان عاقلی در کشور از اینکه جامعه در مسیر نادرستی بیافتد استقبال نمیکند، چرا که به ضرر همه جریانات سیاسی کشور است.
اما از ابتدای بروز این ناآرامی ها شایعاتی مبنی بر اینکه افرادی خاص آغاز کننده این اعتراضات بودند به گوش میرسید. همچنین به نظر میرسد عده ای نیز میخواهند فشاری بر دولت برای استعفا یا کناره گیری ایجاد کنند.آیا این موجب بد بینی نمیشود؟
نه قطعا هیچ صاحب نظر سیاسی مبلغ هر جریانی که باشد، سست کردن جایگاه دولت را منطقی نمی پندارد. این که فردی این مسئله را مطرح کند به این معنی نیست که عقبه ای وجود دارد. حتی بحث هایی که در مورد عبور از آقای روحانی مطرح شده بود نیز به گونه ای مهار شد. در میان اصولگرایان هم امروز کسی را نداریم که تصور کند تضعیف دولت، عملی منطقی است.
حتی به نظر من در این شرایط انتقادات درست را هم نباید مطرح کرد. چرا که وقتی مسئله ای رخ میدهد ابتدا باید همه دلسوزان مشکل را برطرف کنند و بعد دور هم بنشینند و انتقادات را مطرح کنند. این بحث ها برای زمانی است که ما مقداری عصبانیت ها و فضای احساسی را رد کرده باشیم و به فضایی منطقی دست یافته باشیم. اما الان به طور جد میگویم نه چنین مسئله ای وجود دارد و نه حتی منطقی است و اگر چنین مسئله ای واقعیت داشته باشید نظر فردی است نه نظر جریان.
هیچ یک از شاخصین جریان اصولگرا به دنبال ایجاد فشار بر دولت در مقطع کنونی نیستند. این را باید ملاک قرار داد. در طیف اصولگرا جریانات گسترده ای وجود دارد،اما حتی جریان تندرو اصولگرا نیز چنین بحثی را مطرح نکرده است. حتی زمانی که جریان تند رو اصلاح طلب بحث عبور از روحانی را مطرح میکردند، اصولگرایان از آن دفاع نکردند. البته در حال حاضر من اصل طرح این حرف ها را هم انحرافی میدانم.
به نظر شما دولت چه اقدامی برای آرام کردن مردم میتواند انجام دهد؟
دولت در این مرحله باید عدم تحریک را در دستور کار قرار دهد. کسی که فضای احساسی بر او غلبه یافته را نباید تحریک کرد. چرا که به محض دور شدن از فضای احساسی به اشتباه خود اذعان خواهد کرد. بنابر این باید کمک کرد که برخی از کسانی که احساسات بر آنها غلبه یافته است، از این فضای احساسی عبور کنند.
در مرحله دوم آنچه را که دولت باید انجام دهد، مراقبت ویژه از این است که عناصر وابسته به بیگانه نتوانند در این بستر جا خوش کنند. این امر قدری اشراف بر مسائل را میطلبد که امیدوارم زود تر خود را نشان دهد. دولت باید بتواند صفوف موجود در خیابان را از هم متمایز کند.
مثلا کسانی بوده اند که در گذشته مشکلاتی داشته اند و بعد از اینکه فهمیده اند بودجه هم میخواهد هزینه هایی را بر آن ها بار کند، بدون مجوز یا هماهنگی برای اعتراض به خیابان آمده اند. این افراد را باید از کسانی که هیچ تمایلی به منافع ملی و هیچ قرابتی با ملت ایران ندارند، جدا کرد. کسانی هستند که گرچه ایرانی اند، اما منافع و جهت گیری هایشان در گرو خدمت گذاری به قدرت های ضد ایرانی است. هویت این افراد دیگر هویت متفاوتی شده است. این ها جریانی هستند که ناآرامی ها را تحت حمایت گسترده قرار داده اند.
یعنی میفرمایید بخشی از افراد حاضر در خیابان از چنین گروهی هستند؟
علی القاعده هستند. وقتی آقای ترامپ اعلام میکند به همین افراد پیام میدهد. خطاب او که به ملت ایران نیست. ملت ایران واقعا از ترامپ متنفر است و او پیامش را به همین طیف میدهد. بنا براین عناصری در ایران هستند که منافع ملت ایران را در این چهار دهه هرگز لحاظ نکرده اند و درست عکس این منافع عمل کرده اند. آن زمان که ملت ایران درگیر جنگ بود ، همین افراد علیه منافع ملی ما و به نفع عراق عمل میکردند. بعد از آن هم که اینها از عراق خارج شدند و به آلبانی رفتند کارشان ایجاد تشتت در صفوف ملت ایران است.
لذا دومین مسئولیت نهاد های رسمی و نیرو های حافظ امنیت جامعه این است که تلاش کنند این صفوف را پالایش کنند از این عناصر وابسته. ما جریانی موسوم به فراماسونری و تشکیلات بهاییت در کشور داریم که صهیونیست ها با کمک آنها اهداف خود را دنبال میکنند. چپ های آمریکایی نیز میتوانند وارد این صفوف شوند که مغایر با منافع ملت ایران عمل میکنند.
این پالایش و جداسازی کار سختی است که باید با بردباری و صبر و حوصله صورت گیرد. من مطمئنم این بردباری، کسانی که احساس آنها را فرا گرفته است را آرام میکند و از این اعتراضات کناره خواهند گرفت. بعد از آن میتوانند برخورد های قانونی با بدخواهان ملت ایران انجام دهند.
منتهی تا قبل از این جداسازی باید با بردباری رفتار کنند تا مردم بیشتر تحریک نشوند. البته این کار بسیار دشواری است.
همچنین بحثی که امروز مطرح میشو دبرای عدم مواجهه با چنین مسائلی این است که خودمان فضاها و شرایطی را ایجاد کنیم که مطالبات مردم در یک فضای منقطی مطرح شود. مثلا در برخی از کشور های اروپایی این گونه است. چارچوبی برای بیان مطالبات فراهم میشود و اگر کسی از این چارچوب خارج شود با سختی از جانب پلیس مورد برخورد صورت میگیرد.
مثلا صنفی، تشکلی یا حزبی از پلیس مجوز میگیرد و مشخص میکند از چه نقطه ای شروع خواهد کرد و چگونه مدیریت خواهد کرد. پلیس هم در کنار راهپیمایان قرار میگرد و به محض آنکه کسی بخواهد خلاف وعده عمل کند با او برخورد صورت میگیرد.
ببینید این درمورد ایران خیلی نمیتواند به اجرا در بیاید. نمیخواهم بگویم نمیتواند این مدل عینا پیاده شود، میخواهم بگویم به راحتی این امکان وجود ندارد. چراکه آن کشور ها سابقه زیر سلطه بودن ندارند. چرا که کشور هایی هستند که سالها رو پای خود بوده اند. ایران اولین کشور منطقه است که از سلطه بیرون آمده و میخواهد دموکراسی خاص خود را داشته باشد. دستاورد های بسیار خوبی را هم در این مسیر داشته و دارد. اما چون قدرت هایی بر ما مسلط بودند و سالها با کودتا توانسته بودند منافع بی شماری را چپاول کنند، سختی و دشواری را برای آنها رقم زده که از آن منافع دور مانده اند.
لذا هر زمانی که ما میخواهیم خواسته ای را مطرح کنیم، بلافاصله آنها به این فکر می افتند که از این فضا استفاده کنند و روند امور کشور را به هم بزنند. در اینجا باید خیلی محتاط و متفاوت بود. مثلا فرض کنید در سال 88 به عده ای جوانان این القا صورت گرفته بود که از آرایشان صیانت نشده است، لذا احساساتی شده و به خیابان آمده بودند. مشکلی با این پدیده وجود ندارد، اما مشکلی که وجود دارد این است که به محض اینکه برای طرح مطالبه می آیند، آن قدرت هایی ها هم که سالها مسلط بوده اند برای سو استفاده به صحنه می آیند.
لذا باید همه دلسوزان ایران امروز نسبت به این مسئله هم واقف باشند که برای دیگران فرصت سازی نکنند، هم بر این نکته واقف باشند که بیان خواسته ها ضروری است، چرا که اگر این خواسته ها مطرح نشود، متراکم شده و حرکت های غیر منطقی ایجاد میشود. باید حتما مردم مطالباتی را که به حق میدانند در شرایطی مطرح کنند.
هر چند جمع بین این دو مطلب در کشور ما سخت خواهد بود. اما باید فارغ از دعوا ها و برخی بد اخلاقی های سیاسی برای مردم راه حل هایی ایجاد شود که بتوانند در شرایط منطقی مطرح کنند، بدون آنکه فرصتی برای سو استفاده بیگانگان بسازند. چرا که بیگانگان به دنبال زیر سوال بردن و از هم پاشیدن دموکراسی در کشور هستند.