گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

زیباکلام: اعتراضات در نتیجه بی کفایتی روحانی نیست/ باید هرچه سریع تر به این سئوال پاسخ داده شود که چرا ایران ثروتمند، ورشکسته به نظر می رسد؟

دولت آقای روحانی امکانات و بضاعتی ندارد. اگر رئیس دولت آقای رئیسی، آقای احمدی نژاد یا حتی آقای خاتمی بود، چیزی عوض نمی شد.

پایگاه خبری جماران، سحر مهرابی: چند روزی از شروع برخی ناآرامی های پراکنده در کشور می گذرد. هر چند در این چند روز رئیس جمهور سکوت را بر اظهار نظر ترجیح داده بود، اما بالاخره شب گذشته و امروز روحانی در دو نشست، با مخاطب قرار دادن مردم از مشکلات کشور و تلاش های دولت برای حل این مشکلات سخن گفت. با این حال برخی از مردم در فضای مجازی واکنش هایی منفی به سخنان روحانی داشتند و هنوز مشخص نیست سخنان روحانی تا چه حد توانسته پاسخگوی مطالبات آن دسته از معترضین باشد که به تعبیر خودش اعتراض به حق دارند. اما این سوال مطرح است که چرا از ابتدا این اعتراضات ایجاد شده است و راه کار عملی برای خروج از این وضعیت چیست. در این زمینه صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفت و گو با  خبرنگار جماران به نکاتی اشاره کرد؛ مشروح این گفت و گو در ادامه خواهد آمد. 

آقای زیباکلام! چند روزی است که شاهد برخی اعتراضات و اغتشاشات پراکنده هستیم، تحلیل شما از بستر های بروز این ناآرامی ها و چرایی ایجاد اعتراضات چیست؟

ببینید من فکر میکنم که امکانات دولت در خصوص اینکه به مشکلات و معضلات کلان اقتصادی پاسخ گو باشد، بسیار محدود است. این گونه نیست که ما بگوییم این شرایط و وضعیت نامطلوب اقتصادی که موجب شده است برخی جوانان و معترضین به خیابان ها بریزند، در نتیجه بی کفایتی، بی لیاقتی و سستی دولت آقای روحانی است.

واقعیت این است که دولت آقای روحانی پول و بودجه ندارد. مسئله این نیست که دولت آقای روحانی از امکانات زیادی بر خوردار است اما عُرضه ندارد که از آن استفاده کند و در نتیجه ما به این وضعیت فشل اقتصادی امروز رسیده ایم؛ خیر! دولت آقای روحانی امکانات و بضاعتی ندارد. اگر رئیس دولت آقای رئیسی، آقای احمدی نژاد یا حتی آقای خاتمی  بود، چیزی عوض نمی شد.

 من یک نمونه برای شما مثال می زنم. در همه جای دنیا صندوق هایی به اسم صندوق بازنشستگی وجود دارد.  افرادی که در اداره یا سازمانی شاغل هستند، در طول مدتی که کار می کنند، هر ماه مبلغی را می پردازند. این پول در آن صندوق جمع می شود و حداقل آن این است که این صندوق مثل بانک بهره می گیرد و بعد که افراد بازنشسته شدند، ظرف 10 یا15 سال این پول به آن ها پرداخت می شود.

ببینید شاهکار اقتصادی که در ایران به وجود آمده این است که یک دو جین صندوق بازنشستگی که در جمهوری اسلامی ایران وجود دارند، تماما خالی هستند؛ یعنی ورشکسته شده اند. شما قلّکی را در نظر بگیرید که مقداری پول در آن وجود داشته است، بالاخره بعد از سی سال باید مبلغی پول به این قلک اضافه شده باشد. مشکلی که وجود دارد این است که این قلّک الان خالی است. کسی این پول را برنداشته و بلند نکرده است. اما شاید بپرسید چه اتفاقی برای این پول افتاده است.

پولی که در صندوق صندوق بازنشستگی شده است صرف فعالیت های دیگر شده است. با آن پول حقوق کارمندان پرداخت شده است، خرید صورت گرفته یا صرف حل مشکلات دیگر شده است. یعنی الان به جای اینکه میلیون ها نفر که بعد از سال ها کار بازنشسته شده اند و  از صندوق های مختلف مثل صندوق تامین اجتماعی، صندوق بانک ملی، صندوق فولاد، مس و.. حقوق بگیرند، دارند همچنان هر ماه از دولت حقوق دریافت می کنند. در واقع مثل این است که این افراد باز نشسته نشده اند و هنوز حقوق بگیر دولت هستند.

چه کسی مسئول رخ دادن چنین فاجعه ای است؟ آیا قوه مقننه مسئول است؟ قوه مجریه مقصر است؟ قوه قضاییه یا مجمع تشخیص مصلحت نظام مسئول هستند؟ مشکل بزرگ و اساسی این است که پاسخگویی وجود ندارد.  هرکاری به اسم نظام، انجام شده یا انجام نشده است؛ درست تلقی میشود.

یعنی می فرمایید عدم پاسخگویی موجب بروز این وضعیت شده است؟

ببینید این رویکرد وجود دارد. حاصلش این شده است که ایران که کشور فقیری هم نیست و منابع زیادی مثل نفت، گاز، نیروی جوان و تحصیلکرده دارد، کشوری ورشکسته به نظر برسد.

بگذارید مثال دیگری بزنم؛ بودجه عمرانی سال 1396 نزدیک به 38 یا 39 هزار میلیارد تومان بوده است. اما تا پایان ماه هشتم سال 96 ، تنها 8 هزار میلیارد تومان هزینه شده است. یعنی ببینید اگر نصف این پول هم خرج می شد باید 19 یا 18 میلیارد تومان تا آخر ماه هشتم امسال هزینه می شد. اما چرا این اتفاق رخ نداده است؟ مسئله ساده است! چون دولت پول ندارد. دولتی که تا آخر آبان ماه باید 18 یا 19 هزار میلیارد تومان در بخش عمرانی خرج می کرد، تنها 8 هزار میلیارد خرج کرده و ما بقی این پول را ندارد که خرج کند. دولت پولی ندارد که برای مسائل عمرانی خرج کند!

این سوال مطرح می شود که چه اتفاقی برای این پول افتاده است. ساده است، دولت دارد با این پول حقوق می دهد. با این پول دارد به بازنشستگان حقوق می دهد یا سطح قیمت ها را پایین نگه می دارد. سوال اساسی این است که اگر فرض بگیریم کشور یکصد تومان درآمد دارد، باید بپرسیم این مبلغ دقیقا برای چه مسائلی خرج می شود؟ چه مقدار از آن برای مقاصد آموزش و پرورش خرج می شود، چه مقدار از آن صرف عمران کشور می شود و چقدر از آن خرج امور نظامی و دفاعی و... می شود.

آیا می توان دولت را مقصر دانست؟

ببینید حتی اگر آقای روحانی تقصیر داشته باشد، تقصیرش این نیست که کارهایی می توانسته انجام دهد و انجام نداده است؛ نه به نظر من به نظر من بزرگترین قصوری که آقای روحانی دارد این است که به جای آنکه به گونه ای صحبت کند که گویی مخاطبین او کودکان دبستانی هستند، نمی آید واقعیت های اقتصادی کشور را تشریح کند. روحانی باید توضیح دهد این یکصد تومان درآمد کشور دقیقا برای چه مسائلی خرج می شود و در نتیجه چرا پولی برای سرمایه گذاری که ایجاد اشتغال می کند باقی نمی ماند؟

ببینید این مسائل موجب شده است که برخی جوانانی به خیابان بیایند که دیگر هیچ امیدی به آینده ندارند. این افراد کسانی هستند که ماه ها و سال هاست بیکار هستند. از دانشگاه ها فارغ التحصیل شده اند، اما نمی توانند وارد بازار کار شوند. چرا ما 6 یا 7 میلیون بیکار داریم؟ کسر قابل توجهی از این عدد را جوانان تشکیل می دهند، یعنی کسانی که در دهه دوم تا سوم زندگی خود را می گذرانند و در سن فعال اقتصادی قرار دارند، اما بیکار هستند.

وقتی شما بودجه نداری که برای عمران مملکت صرف کنی، این که بخواهی سرمایه گذاری کنی که موجب ایجاد اشتغال شود، به طریق اولی بعید است. به نظر من نظام باید یک بازنگری اساسی در دخل و خرج خود داشته باشد.

شب گذشته بالاخره رئیس جمهور با مردم سخت گفت، اما از مردم خواست صبر کنند. به نظر تاثیر این سخنان چیست؟ و به طور کلی دولت برای برون رفت از این وضعیت چه کاری می تواند انجام دهد؟

به نظر من مسئولین و سران نظام باید دور هم جمع شوند و تصمیم بگیرند و یکی از این دو کار را که می توانند، انجام دهند. یا می توانند موضعی را اتخاذ کنند که این روزها بعضا شنیده می شود. مثلا بگویند داعش، ترامپ، عربستان، مجاهدین و ... پشت این مسائل هستند و بعد هم خیلی جدی برخورد کنند. یا آنکه باید دور هم بنشینند و سیاست هایی را در دستور کار قرار دهند که بودجه کشور واقعا خرج کار های عمرانی و سازندگی شود و بتوانند ایجاد اشتغال کنند.

راه سومی وجود ندارد. به نظرم این که آقای روحانی بگوید «عزیزان من! جوانان من! صبر کنید» الان جواب نمی دهد. یا باید تصمیمی جدی گرفته شود و به مردم ابلاغ شود، یا باید مثل برخی موارد در گذشته سفت و محکم بایستد و معترضین را جمع کند.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.