جریان انحرافی و بست نشینی

یک مدرس حوزه علمیه در یادداشت ارسالی به جماران با عنوان « جریان انحرافی و بست نشینی » آورده است: این روز ها که  مردم ما نیازمبرم به همدلی دارند ، شاهد  بست نشینی و رجز خوانی جریان انحرافی و اظهارات سخیف  آنان علیه مسئولان کشور و نظام هستیم.

به گزارش جماران ، در یادداشت حجت الاسلام والمسلمین عبدالرحیم اباذری آمده است:

این روز ها که  استان کرمانشاه گرفتار مصیبت بزرگ زلزله شده و ساکنین بخشی از آن سرزمین زیر آوار جان دادند و هم اکنون تعداد زیادی  بدون چادر و سر پناه ، گرسنه و تشنه و برهنه به سر می برند و نیازمبرم به همدلی و کمک مردم ایران دارند ، شاهد  بست نشینی و رجز خوانی جریان انحرافی و اظهارات سخیف  آنان علیه مسئولان کشور و نظام هستیم. البته مردم ایران هیچ خاطره خوشی از بست نشینی ندارند زیرا بست نشینان در دوره قاجار ، اغلب مجرمان و خیانتکاران به مُلک و ملت بودند و به خاطر فرار ازعدالت ، قانون و پاسخگویی در قبال عملکردهای نادرست خود به بست نشینی روی می آوردند که با درایت و قاطعیت ستودنی امیر کبیر بساط این ترفند برای همیشه از این کشور بر چیده شد.

سال 88 در شب های انتخاباتی وقتی این افراد شبیه همین اظهارات را علیه  بعضی بنیانگذاران انقلاب و نظام  شروع کردند  دلسوزان نظام  بارها در نشست ها و مقالات گوناگون گفتند و نوشتند که هدف اصلی این جریان ، ارکان نظام وشخص رهبری است ولی چون نمی توانند با خود رهبری درگیر شوند  با اصحاب  ، یاران و منصوبان ایشان در می افتند . چنان که طی تحلیلی  گفته شد :  فتنه 88 را نیز همین ها شروع و ساماندهی کردند و دیگران هم  از روی سادگی  به تله اینها گرفتار آمدند.

در طول تاریخ همیشه  یک سری جریان هایی بودند  در مقابل اسلام ناب ، تشیع اصیل و روحانیت انقلابی و مرجعیت متعهد قد عَلَم کردند و برای مردم دردسرسازشدند. اغلب با حرف ها  و شعار های دهن پرکن و به ظاهر ارزشی و انقلابی وارد میدان  شدند و با این ترفند مردم را فریب داده و تعدادی را دورخود جمع  کردند.

 باید شاخصه های این جریان ها را  شناخت و در آن دقت و تامل  کرد. از جمله  ویژگی های بارز و مشترک آنان درگیری و مخالفت با مرجعیت و روحانیت اصیل بود ، چون سد راه انحرافی خود می دیدند ، همواره با این قشر در ستیز بودند.  شما اگر شرح حال علی محمد باب بنیانگذار فرقه « بابیت» را مطالعه کنید می بینید بیشترین حملات و دهن کجی ها را نسبت به مرجعیت شیعه  از خود بروز می دهد. چنانکه در اوائل پیروزی بعضی گروه هایی بودند  به غیر از امام خمینی و مرحوم طالقانی ، هیچ مرجع و روحانی را قبول نداشتند والبته این دو شخصیت را هم وسیله  نفوذ خود درمیان جامعه قرار داده بودند و می دانستند اگر با این دوهم مخالفت کنند مردم آنها را از کشور بیرون می کنند

 اینان از یک سو،  پدر طالقانی ! پدر طالقانی! می گفتند و سنگ امام خمینی بر سینه می زدند، از سوی دیگر به حواریون امام  حضرا ت آیات : مطهری ، بهشتی ، خامنه ای و هاشمی انگ ناجوانمردانه می زدند  تا جایی که دو نفر اولی را ترور و شهید کردند و در ترور دو نفر دومی  ناکام ماندند.

امروز جریان انحرافی  دقیقا از همین ترفند بهره می گیرد  در یک سو از رهبری تمجید می کند و در همین حال بازوان رهبری را می شکند. دیگر این که همانند آنها  مناطق شلوغ شهررا برای معرکه گیری خود انتخاب می کنند. به قول یکی از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق (ع) : «این جریان بیشتر به تفکر« شیخیه» نزدیک است که از دل آن بابیت و بهائیت سر بیرون آورد.» و البته با « انجمن حجتیه» نیز تکمیل شد. زبان حال و زبان  قال اینان  نشان می دهد که شاکله فکری اینها را معجونی از افکار و اندیشه های مجاهدین خلق ، گروه فرقان ، انجمن حجتیه و پان ایرانیست  تشکیل داده است  و هیچ سنخیتی با  گفتمان امام و رهبری  ، حوزه انقلابی و روحانیت اصیل  ندارند.

باید در مقابل این جران انحرافی ایستاد و با منطقِ روشنگری  و جدال احسن نگذاشت   نسل جوان به افکار و اندیشه های التقاطی وانحرافی آنان گرفتار بشوند. باید گفتمان  امام و رهبری را ترویج و تشریح کرد که کار آمدی نظام و انقلاب در گروه تحقق این گفتمان میسر می باشد.

حال سوال این است که گفتمان امام و رهبری  چیست؟  این  گفتمان  را  در سیره و سخن خودِ حضرت امام  و حواریون ایشان یعنی : مطهری ، بهشتی ، خامنه ای و هاشمی باید جستجو کرد و از آثار مکتوب  آنان  استخراج و عرضه کرد و بهره  گرفت. 

  ما درعرصه اجرایی و سیاسی کشور ، دولت روحانی  را با همه نقاط ضعف هایی که در بعضی عرصه ها  دارد ،  نزدیک ترین جریان به گفتمان امام و حواریون امام  می دانیم  و معتقد هستیم آنهایی که سر ناسازگاری با این دولت دارند و چوب لای چرخ آن می گذارند و مانع از رشد و شکوفایی و بالندگی کشور می شوند همان هایی  هستند که تا دیروز در حمایت ازهمین جریان انحرافی سنگ تمام گذاشته بودند حتی بعضی ها برای خدا هم تعیین تکلیف می کردند و می گفتند « ما به بهشت نمی رویم اگر وی آنجا نباشد».

 امروز این آقایان محترم اگرچه ازوی روی گرداندند  ، لیکن  همان اشتباه را این بار با مخالفت و تخریب حسن روحانی ادامه داده و تکرار می کنند و گویا نیاز به یک هشت سال دیگر دارند تا ازاین اشتباه هم فارغ شوند و در واقع گرفتار تسلسل اشتباه شدند.

آنچه که مهم است  دیگر وقت آزمون و خطا به سر آمده است مردم با تمام وجود  خواستار تحقق گفتمان امام و حواریون امام هستند و بارها با زبانحال ( انتخابات) و لسان گویا از جریان انحرافی و هوادارانش تبری جستند و هرگز اجازه نخواهند داد سرنوشت  این کشور انقلابی ، به دست علی محمد باب ها و حسینعلی بهاء ها و... رقم بخورد.