اوایل سال 1358 و در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(س) در تلگرافی به آیتالله بهاءالدین محلاتی فرمودند:
« از اینکه بعض جهال برای جنابعالی ناراحتی پیش آوردند، کمال تأسف را دارم.»(صحیفه امام، ج 9،ص 354)
شاید برای خواننده پیام این پرسش به وجود آید که چه وقایعی منجر به دلجویی امام از آیتالله محلاتی شد و چه کسانی از روی جهل و نادانی این واقعه را رقم زدهبودند؟
آیتالله بهاء الدین محلاتی یکی از علمای شیراز و از مبارزان انقلابی، فعالیت خود در راستای پیروزی ملت ایران را از مبارزات مردم در نهضت ملی شدن صنعت نفت آغاز کرد و یکی از علمای برجستهای بود که هدایت مردم شیراز در تظاهرات 15 خرداد 1342 برعهده داشت.
این عالم فقید علاوه بر مشارکت در فعالیتهای انقلابی، به دلیل ارتباطی که با خوانین و بزرگان ایل قشقایی داشت، به انجام فعالیتهای خیریه در شهر شیراز مبادرت میورزید. وی همزمان با دستگیری آیتالله دستغیب، رهبری مبارزات انقلابی شیراز را برعهده گرفت و همراهی خود با امام خمینی(س) را گسترش داد.
پس از پیروزی انقلاب، آیت الله بهاءالدین محلاتی همچنان به فعالیتهای خیریه خود ادامه میداد و ارتباط او با خوانین ثروتمند قشقایی در همین چارچوب قطع نشد. به همین دلیل برخی جوانان که بهاءالدین محلاتی و فرزند فقید او مجد الدین محلاتی را انقلابی نمیدانستند به مخالفت با وی پرداخته و به طرق مختلف به ایشان اهانت کردند.
در راستای همین مخالفتها، تجمعهایی در مسجد حضرت ولی عصر (عج) شیراز رخ میداد که در آن و به منظور دفاع از انقلاب و امام، اهانتهایی به ایشان صورت میگرفت.
بدیهی است چنین رفتاری نسبت به یکی از مراجع تقلید به هیچ عنوان پسندیده نبود، به همین دلیل بود که امام خمینی(س) با پیامی از ایشان دلجویی کردند و فرمودند:« از اینکه بعض جهال برای جنابعالی ناراحتی پیش آوردند کمال تأسف را دارم.»(صحیفه امام، جلد 9، ص 354) ایشان همچنین در نامه دیگری با «ضد انقلاب» خواندن افراد اهانت کننده به آیتالله بهاء الدین محلاتی فرمودند:« در این موقع که به حمدالله تعالی نهضت اسلامی در آستانه پیروزی است، بعضی عناصر مفسد در صدد فتنه انگیزی و ایجاد اختلاف برآمدهاند. اینان ضد انقلابیونی هستند که با اسم انقلاب میخواهند مانع ثمربخشی نهضت بشوند. امید است حضرت عالی نیرنگ بدخواهان را با تدبیر و قاطعیت خنثی فرمایید، و از اعمال ضد انقلابی گروهی فاسد رنجیده خاطر نشوید. از خداوند تعالی سعادت و سلامت حضرت عالی را خواستارم.»(صحیفه امام، ج 7، ص 4)