محسن صادقی
پایگاه اطلاع رسانی جماران: در بین یاران و نزدیکان امام راحل (ره) برخی چهره ها از محبوبیت خاصّی بین مردم برخوردارند ؛ مرحوم دکتر سیّدصادق طباطبایی یکی از این شخصیّت ها بود که بی تردید ، محبوبیّتش تا آخر عمر باقی ماند.
طبعاً کسانی که حال و هوای سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب را به خاطر دارند ، نوستالوژی بی همتای آن روزهای بیادماندنی و البته نقش وجایگاه آن "یار صادق امام و انقلاب" را بهتر و بیشتر حسّ می کنند.
شخصیت محبوب و دوست داشتنی "صادق طباطبایی" در میان نزدیکان امام و شخصیت های سیاسی مطرح آن دوران از ویژگی های منحصر بفردی برخوردار بود که به راستی زبان قلم از بیان آن ناتوان است.
پرکشیدن ناباورانه او در آخرین ماه زمستان که رحلت جانسوز مرحوم حاج سیداحمدآقا و همسر مکرّمه ی امام راحل را تداعی کرد ، آنهم در شرایطی که پزشکان معالج ، خبر از بهبود بیماری یکساله وی داده بودند ، همه دوستان و علاقمندانش را در شوک عجیبی فرو برد.هرچند او نیز چون دیگر مردان خدا همانطورکه همسر و فرزندان داغدیده اش در اطلاعیه خود به آن اشاره کرده اند ؛ صبورانه و با توکل به خداوند متعال دوران معالجه و نقاهت را سپری می کرد و با باوری عمیق ، تسلیم رضای حضرت حق بود.
صبح پنجشنبه هفته قبل محله ی جماران حال و هوایی دیگر داشت ، دلسوختگانی بی شمار با چشمانی اشکبار پیکر پاک او را از حسینه جماران بدرقه کرده و پس از طواف گرداگرد ضریح خمینی کبیر ، در جوار مضجع پیر و مرادش ، به دل خاک سپرده و با آن " یار صادق امام و انقلاب " در حالی وداع نمودند که معصومیّت چشمانش را هرگز از یاد نمی برند.
سید صادق طباطبایی فرزند آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (پدرخانم حاج سیداحمدخمینی) و از ناحیه مادر نواده مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر بود.وی در شهر قم متولد شد و پس از اتمام دبیرستان مدتی نزد دایی خود در لبنان وسپس به قصد ادامه تحصیلات راهی آلمان شد و تا اخذ درجه دکتری و مقام استادی در رشته بیوشیمی در دانشگاههای آخن و بوخوم آلمان به تحصیل ادامه داد.
در دوران مبارزه علیه استبداد ستمشاهی و استیلای بیگانگان ؛ به حق سرآمد دانشجویان مسلمان در خارج از کشور بود و مسؤولیت حساس او در" اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مسلمان اروپا ، امریکا و کانادا " نشان از مراتب شایستگی و توانایی او در اداره چنین نهاد مؤثری داشت.او به درستی از ارتباط با دایی خود«امام موسی صدر» که محوریت شیعیان لبنان را عهده دار بود و «حضرت امام خمینی» که در نجف و سپس نوفل لوشاتو ، پرچم رهبری نهضت عظیم اسلامی مردم ایران را به دوش می کشید ، استفاده کرد و بمنزله ی پل ارتباطی بین دانشجویان و آن دو شخصیت برجسته آنروز جهان اسلام ، خلإ ایدؤلوژیکی حرکت های دانشجویی را جبران و به آن جنبش هویّتی شاخص بخشید.
وی در حالیکه در سن سی و دوسالگی با اتمام مقطع دکتری در رشته بیوشیمی بعنوان استاد دانشگاه بوخوم آلمان و عضویت در انجمن های علمی معتبر از جایگاه ممتازی در جامعه علمی آن کشور برخوردار بود ، به محض ورود امام به پاریس با جمعی از دانشجویان اتحادیه به استقبال ایشان آمد و تا آخر همچون سربازی گوش بفرمان ، در رکاب امام ماند.
او در دوران اقامت امام در روستای نوفل لوشاتو ، از ارتباطات مؤثر خود برای پوشش درست و بهنگام رسانه ای مواضع رهبری نهضت بخوبی بهره جست و نقش بی بدیلی در این زمینه ایفا کرد.صداقت و امانتداری اش موجب شد تا در بازگشت پیروزمندانه امام به وطن جزء مسافران اصلی پرواز تاریخی 12بهمن 57 بشمار آید و بلافاصله پس از تعیین مرحوم مهندس بازرگان بعنوان نخست وزیر دولت موقت ، مسؤولیت سخنگویی دولت و معاونت سیاسی نخست وزیر را عهده دار گردد.
مرحوم سیدصادق طباطبایی پس از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی امریکا و استعفای دولت موقت ، تا زمان انتخاب شهید رجایی ، از جانب امام عهده دار مسؤولیت خطیر سرپرستی نخست وزیری و نهادهای وابسته به آن بود.
در دوران دفاع مقدس که بواسطه تحریم های ظالمانه غرب و شرق ، تهیه سلاح و مهمات جنگی از مهمترین و دشوارترین امور بود ، تجربیات و ارتباطات وی به کمک آمد و بار دیگر صادقانه و مخلصانه نقش آفرین شد.
خاطره گوی صادق انقلاب با امانتداری زایدالوصفی - که می توان آن را رمز محبوبیت ماندگار او در بین مردم دانست - سالهای آخر عمرش را صرف تدوین و انتشار ناب ترین خاطرات از حسّاس ترین دوران انقلاب کرد.
نگارنده این سطور که مدتی پیش توفیق آخرین دیدار با آن یار امام را در حرم امام و در حضور پرفیض یادگار محبوب امام ؛ آیت الله سید حسن خمینی یافت ، بی شک همچون دیگر دوستان حاضر در مجلس ، آخرین نگاه های او را که از پس چهره ی همواره متبسمش بیاد دارد از یاد نمی برد.نگاه هایی سرشار از توکل و امید.
روحش قرین رحمت حق و با مرادش خمینی عزیز محشور و یادش همواره ماندگار.
*حقوق دان و مدرس دانشگاه/دبیرکل کانون یادآوران هفتم تیر