پایگاه خبری جماران-سعید گیتی آرا: در روزهای اخیر اخبار نادرست و شایعاتی در خصوص بعضی شخصیت ها و نهادها از سوی برخی کانال های شبکه های اجتماعی منتشر شد که تکذیب آنها را در پی داشت.
در این میان یکی از مهم ترین موضوعاتی که به آن پرداخته نشد، چرایی مورد توجه واقع شدن شایعات و مطالب کذب از سوی بخش های زیادی از جامعه است. به تعبیری دیگر باید دلایل تمایل مردم به شنیدن خبرهای غیر رسمی را پرسید و به دنبال راه های رفع این معضل رفت.
در همین رابطه عبدالله ناصری در گفت و گو با خبرنگار جماران ، یکی از دلایل این موضوع را مطلوب نبودن نظام رسانه ای در کشور دانست و اظهار کرد: در کشورهای پیشرفته، مردم در گام اول، به فضای اطلاع رسانی و انباشت ذهنی شان از اخبار و اطلاعات اعتماد پیدا می کنند اما در ایران مردم این فضا را باور ندارند و ممکن است به همان نسبتی که واقعیت صددر صد را می پذیرند شایعه مطلق را نیز پذیرا باشند. به ویژه آنکه امروز، همگان می توانند از طریق فضای مجازی به گسترش یک خبر دامن زنند و بر میزان تاثیرگذاری آن بیافزایند.
وی افزود: می توان با قاطعیت گفت تعبیری که در گذشته از شعار «هر فرد یک رسانه» می شد امروز در جامعه محقق شده است. ولی به دلیل آنکه رسانه ها از آزادی کافی به منظور در اختیارگذاشتن اخبار برای افکار عمومی برخوردار نیستند. اعتماد عمومی نیز نسبت به آنها کاهش پیدا می کند. از طرفی دیگر جامعه به همان میزان که دریافت می کند رسانه ها به هر دلیلی، خود سانسور هستند مجبور به ایفای نقشی رسانه ای می شود. این واقعیت جامعه امروز ایران است که رسانه ها در آن مورد اقبال مردم قرار نمی گیرند.
تاثیرپذیری از شایعات به دلیل نقصان نظام رسانه ای
وی در ادامه با اشاره به اینکه «راهکاری برای تفکیک و تشخیص اخبار واقعی و کذب در میان جامعه وجود ندارد» گفت: به نظر من اگرچه آگاهی ها رشد پیدا کرده است اما جامعه به دلیل نقصان نظام رسانه ای، تحت تاثیر شایعات قرار می گیرد. دلیل آن هم این است که مردم نه ارتباطی کامل با رسانه ملی دارند و نه به رسانه های رسمی که دارای محدودیت هستند اقبالی در خور نشان می دهند. بنابراین نمی توان توقع داشت که جامعه آماری ما در این مورد جامعه ای توصیه پذیر باشد. مگر آنکه مردم در وهله اول به فضای رسانه ای کشور اعتماد کنند بدین ترتیب که نظام اطلاع رسانی و رسانه ای کشور را نظامی آزاد تلقی کنند که نه گرفتار بیماری سانسور است نه وابستگی جناحی و سیاسی نسبت به ارزیابی اخبار و اطلاعات در کشور دارد. لذا از این جهت کار در جامعه ایران بسیار دشوار است. بدون شک فضای رسانه ای ایران در دنیا منحصر به فرد است از این رو که رسانه های اساسی و مادر در کشور وظیفه خود را به خوبی انجام نمی دهند.
محدودیت و فیلترینگ، تجربه ای بلاتاثیر و تکراری
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: تجربه تاریخی نشان داده که اعمال محدودیت و فیلترینگ رسانه ها جواب نداده و نظام ارتباطی و رسانه ای کشور در طول چندین سال اخیر علیرغم همه محدودیت هایی که در دولت گذشته ایجاد می شد و همه قوا در جهت محدود کردن رسانه ها هماهنگ عمل می کردند توسعه پیدا کرده است و تکنولوژی فیلترینگ همزمان با به وجودآمدن، پادزهر خود را نیز تولید کرد. بنابراین تجربه نشان داده که به هیچ وجه، نمی توان با محدودسازی فضای آزاد رسانه ای و جهانی، جامعه را از مطلع شدن و نشر اخبار محروم ساخت. امروز جامعه جهانی بهنحو یکپارچه در جریان کلیت اخبار و اطلاعات جهان قرار می گیرد. لذا اگر بخواهیم فضای اجتماعی و سیاسی خود را شبیه کره شمالی و برخی کشورهای توسعه نیافته آفریقایی کنیم می توانیم دست به اقدامات محدودگرایانه در حوزه اطلاع رسانی و رسانه زنیم که نتیجه ای دربر نخواهد داشت. البته نه حکومت و نه جامعه ایران چنین باوری ندارند و چنین ظرفیتی را نیز در خود نمی بینند.
ناصری در ادامه افزود: ما به اندازه کافی چه به طور رسمی و چه غیر رسمی دارای تعدد رسانه هستیم بهنحوی که هر فرد درجامعه یک رسانه است و هیچکس نیست که در معرض دانسته های وقایع اتفاقیه جامعه خود قرار نگرفته باشد. لذا با خلق رسانه جدید در برابر رسانه های افشاگر، اتفاق تازه ای نمی افتد. اما درمان اصلی این است که صداوسیما، از حالت انحصاری و وابستگی به یک سازمان و نهاد، خارج و در عین حال متکثر شود. البته این بدان معنی نیست که از زیر نظر رهبری خارج شود بلکه این رسانه می تواند زیر نظر رهبری نظام، با شکستن انحصار در میان مخاطبان سنتی خود، تکثر و تنوع لازم را ایجاد کند.
پیشنهاد شکل گیری صداوسیماهای مختلف تحت نظر رهبری
عضو بنیاد باران تاکید کرد: اگر ما طبق قانون، صداوسیماهای مختلفی زیر نظر رهبری داشته باشیم که دارای مدیریت های مختلفی هستند می توان در یک حالت رقابتی زمینه را برای افزایش اعتماد عمومی به رسانه ها ایجاد کرد. اگر این کار انجام شود چند گام به جلو برداشتیم و بر طبق آن می توانیم جامعه را از فضای آلوده شایعه پذیری دور کنیم همچنین اعتماد جامعه را به رسانه های داخلی افزایش دهیم.
وی در پایان گفت: درباره طرح تلویزیون خصوصی در دوره اصلاحات، استفساریه ای به عمل آمد و شورای نگهبان تفسیری کرد مبنی برآنکه صداوسیما نهادی حاکمیتی است و با رادیو و تلویزیون خصوصی برخلاف سایر کشورها مخالفت شد. اگرچه من معتقدم روح حاکم بر قانون اساسی چنین تفسیری را نمی پذیرد و حتی این اجازه را می دهد که رادیو و تلوزیون غیر دولتی در کشور وجود داشته باشد. ولی حتی اگر همان استفساریه را در این خصوص مدنظر قرار داده و رادیو و تلویزیون را دولتی در نظر بگیریم مقصود من از این پیشنهاد، شکل گیری رادیو تلویزیون های متنوع و متکثر با مدیریت های مختلفی است که منصوب رهبری هستند. این کار می تواند نگاه افکار عمومی را نسبت به رسانه های داخلی تغییر دهد و فضای رسانه ای را پرنشاط تر کند