پایگاه خبری جماران- بحث خروج یا پایبندی آمریکا به برجام و سیاست های آینده دولت این کشور در قبال ایران و در مقابل اقدامات و سیاست ایران در این مورد هر روز داغ و داغ تر می شود. رئیس جمهور آمریکا قرار است که در 15 اکتبر با حضور در کنگره امریکا پایبندی ایران به برجام را تائید یا رد کند.
وی همچنین قرار است در این روز در مورد دستور پیشین کنگره این کشور در مورد قرار دادن سپاه پاسداران ایران در لیست گروه های تروریستی تصمیم گیری کند. در خصوص این مباحث با فریدون مجلسی کارشناس روابط بین الملل به گفت و گو نشسته ایم.
به نظر شما دولت آمریکا و آقای ترامپ از برجام خارج خواهند شد؟ در صورت خروج این اتفاق به چه شکل خواهد بود؟
ببینید برجام یک باشگاه نیست که یک عده ای در آن نام نویسی کنند و بعد پشیمان شوند و بخواهند از آن خارج شوند. برجام یک تعهد نامه بین المللی چند جانبه است که یک طرفش ایران و طرف دیگرش مجموعه جامعه بین المللی است. در واقع این 5+1 متشکل از 5 کشور عضو دائم سازمان ملل بعلاوه آلمان است که با اتحادیه اروپا هفت طرف امضا کننده قرارداد با ایران هستند.
بنابراین، این نمایندگان قدرت های جهانی با ایران به توافقی رسیده اند و بر اساس آن از ایران خواسته اند تعهد نامه منع گسترش سلاح های کشتار جمعی و هسته ای که معتقد بودند ایران از آن تخطی کرده است را اجرایی کند. اولاً ایران چند سال طول کشید تا ثابت کرد سوء نیتی در میان نبوده ثانیاً؛ قصد ساختن سلاح هسته ای را ندارد ثالثا؛ امکانات موجود خودش را طوری مطابق با ضوابط سازمان بین المللی انرژی اتمی تنظیم می کند که اساساً امکان ساختن بمب هسته ای منتفی باشد. این تعهدات ایران در برابر جامعه بین المللی است.
حالا اگر چنانچه ایران تعهدات خودش را نقض کند این سازمان بین المللی انرژی اتمی و روش های تعیین شده در متن قرارداد است که تکلیف را روشن و داوری را انجام می دهد. آمریکا می داند که ایران به تعهداتش عمل و سازمان انرژی اتمی نیز آن را تایید کرده است. می داند که دولت خودش هم هر سه ماه به سه ماه این را تایید کرده است. بنابراین به دنبال بهانه می گردد و به همین دلیل یک بهانه سیال و غیر واقعی را پیش گرفته است.
آمریکا می گوید ایران تعهداتش را نقض نکرده اما روح این قرارداد را رعایت نکرده است. اما این که کدام روح، مشخص نیست. قرارداد که روح ندارد شما روح آدمی را هم به این سادگی نمی توانید تعریف و تشریح کنید چه رسد به روح چنین قراردادی را، بنابراین این یک بهانه جویی بیش نیست.
به هر حال آمریکا به عنوان یکی از کشورهای تاثیر گذار 5+1 است و به هر بهانه ای صحبت از خروج از برجام می کند، این اتفاق چه تاثیری در آینده برجام دارد؟
آمریکا از برجام خارج نمی شود، اما می گوید من با ایران متخاصم هستم. حتی می تواند به ایران اعلان جنگ بدهد و در کنگره هم به راحتی تصویب می شود. در ایران نیز این تمایل هم از طرف برخی محافل ابراز شده است و هم مرتب بر آن تاکید می شود. ترامپ بر خلاف اوباما به شعارهای علیه خودش بسیار حساس است و به سرعت به آن ها واکنش نشان می دهد.
واقعیت این است که قرارداد برجام قرارداد دوستی ایران و آمریکا نبوده که انتظار داشته باشیم بعد از آن مورد تخاصم آمریکا و اسرائیل قرار نگیریم.
پس معتقدید آمریکا از برجام خارج نخواهد شد اما اقدامات خصمانه خود را علیه ایران در مسیر دیگری پیش خواهد برد؟
آمریکا نمی تواند از برجام خارج شود. سیاستش این است که اگر نمی توان از طریق سازمان ملل و فضای بین المللی ایران را تحریم کرد، خودش به تنهایی این اقدام را انجام دهد و اعلام کند هر کسی که با آمریکا همراه است باید ایران را تحریم کند و اگر کشوری تحریم نکند منافع اقتصادی اش به خطر می افتد و ... به همین دلیل هم شما می بینید بانک های اروپایی تا به حال با ما همکاری نکرده اند. دولت های اروپایی از ایران در مقابل نقض برجام حمایت می کنند اما بانک ها و شرکت های ارپایی که دست دولت ها نیست. آنها منافعشان در همکاری با آمریکا است نه همکاری با ایران.
مشکل اساسی این است که ایران تنها دولتی در دنیا است که استراتژی و منافع ملی خودش را در حمایت از دولت های دیگر قرار داده است و این موضوع باعث زیان های اقتصادی فراوانی برای ایران شده است. ما در این مسائل باید همگام با کشورهای منطقه حرکت کنیم و به تنهایی وارد قائله نشویم. چرا که صاحبان اصلی دعوای منطقه اعراب و اسرائیل هستند و ما باید در حد خودمان از مواضع عرب ها در مقابل اسرائل پشتیبانی کنیم.
آمریکا در نهایت سپاه ایران را به اشکال گوناگون و خارج از معاهده برجام تحریم خواهد کرد؟
من فکر می کنم که آمریکا به این سمت پیش خواهد رفت و این موضوع بسیار خطرناک خواهد بود. به این دلیل که در لیست گروه های تروریستی قراردادن به مثابه مجوز حمله و درگیری خواهد بود. این یعنی جنگ اما نه در خاک ایران، چون استراتژی روشن آن ها این است که وارد خاک ایران نشوند، اما درگیری در منطقه شدت خواهد گرفت و این درگیری خوشایند آمریکا و اسرائیل است. ما باید در این مورد عاقلانه فکر کنیم و منافع کشور و مردم ایران را در نظر بگیریم.
این فکر عاقلانه چیست؟
دولت ایران و آقای ظریف بارها گفته است که ما در حمله به هیچ کشوری پیش قدم نخواهیم شد. اما آن ها می پرسند که از نظر شما اسرائیل کشور است و شما آن را به رسمیت می شناسید یا نه؟ بنابراین ما فقط و فقط یک راه داریم و آن این است که کارهایی بر خلاف حقوق بین الملل و قطع نامه های شورای امنیت انجام ندهیم و خودمان را به رعایت قطعنامه های شورای امنیت ملزم کنیم؛ این کار بیشترین آسیب را به اسرائیل خواهد رساند چرا که اسرائیل از تداوم و بقای این وضعیت خوشحال و منتفع است. به عبارت دیگر اسرائیل خواهان این نیست که این مسئله به این سادگی رفع شود به خاطر این که این اسرائیل است که از اجرای قطعنامه های شورای امنیت بیشترین آسیب را می بیند. قطعنامه 242 سازمان ملل رژیم صهیونیستی را ملزم می کند که به مرزهای قبل از 1967 برگردد و قطعنامه اخیر هم این رژیم را ملزم می کند از ساخت و ساز در سرزمین های اشغالی اجتناب کند. نتیجه نهایی، دادن غرامت به آسیب دیدگان فلسطینی است. مجموعه این ها اسرائیل را در حالت انفعالی قرار خواهد داد. اما متاسفانه وضعیت در حال حاضر به گونه ای است که اسرائیل را در حالت مظلومیت و وضعیت سود جویانه از این شرایط قرار داده است.
این موضع را به استراتژی اسرائیل در کردستان عراق می توان مرتبط دانست؟
وقتی اسرائیل به زعم خودش با دشمن طرف است و خودش را در موضع دفاعی قرار می دهد به خود اجازه می دهد که از هر شرایطی به نفع خودش استفاده کند. این ما هستیم که باید خودمان را در مجامع بین الملل به عنوان مدافع معرفی کنیم و حالت تدافعی بگیریم. در مورد کردستان عراق هم این ما هستیم که باید بین حاکمان این اقلیم و دولت مرکزی عراق میانجیگری کنیم. پنبه استقلال را از گوش سران اقلیم کردستان بیرون بکشیم و از طرف مقابل حقوق مردم کرد را مطابق قانون اساسی عراق به دولت عراق گوشزد کنیم. این مسائل را ما باید حل کنیم نه این که ترک ها به خاطر منافع خاص خودشان میدان دار شوند و ما دنباله رو آن ها باشیم.
منافع ایران با کرد ها و کردستان با منافع ترکیه فرق دارد. ما فقط در یک «نگرانی» با ترکیه شریک هستیم و آن نگرانی این است که مبادا کردهای دو کشور هم با این حرکت تحریک شوند و به فکر جدایی بیفتند. رفع این نگرانی هم از طرف ایران این است که با کردهای کشور رفتاری در شأن آن ها و مساوی با دیگر شهروندان شود و به عنوان شهروند درجه یک با آن ها برخورد کنیم. اما اگر به عنوان شهروند درجه دو در نظر گرفته شوند هر شهروند درجه دو یی به خودش این اجازه را می دهد که به اقداماتی خلاف امنیت ملی دست بزند. البته این امر اخیرا بهبود یافته و انشاالله حل هم خواهد شد.
من از صحبت های شما این نتیجه را می گیرم که ایران در هر صورت باید به دنبال تنش زدایی باشد چون تنش در هر شکلی به ضرر ایران و به نفع اسرائیل و امریکا خواهد بود؟
بله به دنبال تنش زدایی و حمایت از اصول حقوق بین الملل و اجرای قطعنامه های شورای امنیت چه برای منافع خودش و چه برای وادار کردن اسرائیل به جبران خسارت های که به منطقه وارد کرده است
در شرایط فعلی و بر اساس مواضع دو طرف پیش بینی شما چیست؟
پیش بینی ام این است که حتی اگر وارد فاز تند و جنگ هم نشویم این فاز نیم بند رابطه ایران و اقتصاد جهانی به همان صورت کج دار و مریز سابق ادامه خواهد یافت و این چیزی نیست که با شأن و امکانات بالقوه ایران همخوانی داشته باشد. ما باید توسعه اقتصادی مان طوری باشد که وقتی مثلاً صحبت از یکسان کردن قیمت ارز می کنیم بتوانیم به راحتی آن را عملی کنیم. چرا ما سالهاست که نمی توانیم قیمت ارز خود را ثابت کنیم؟ همه این ها به تصور پایداری و ثبات شرایط ایران و همچنین احتمال جنگ برمی گردد. وقتی تصور امنیت در یک کشور پایین باشد سرمایه گذاری خارجی صورت نمی گیرد. این ها مسائلی است که مانع توسعه اقتصادی و در نتیجه توسعه سیاسی و اجتماعی ما خواهد شد.
گفت و گو از: فرهاد فتحی