حضرت سیدالشهدا(ع) از قول جد بزرگوارشان پیامبر اکرم(س) نقل کردند اگر کسی در هر زمانی از تاریخ حاکمی ستمگر را مشاهده کند که حرام خدا را حلال میکند و پیمانهای الهی را نقض میکند و برخلاف روش پیغمبر اسلام عمل میکند یا در میان بندگان خدا با ظلم و ستم حکومت میکند، و فریاد نزند یا حداقل با زبان اعتراض نکند بر خداست که چنین شخص ساکت و آرامی را به جایی در دوزخی بفرستد که آن حاکم ستمگر را میفرستد.
به گزارش خبرنگار جماران، شب گذشته حجتالاسلام والمسلمین زمانی قمی در هیأت متوسلین به حضرت قاسم(س) درباره پنجمین شب از ماه محرم که به نام حضرت قاسم بن مجتبی(ع) نامگذاری شده است، گفت: بدون شک نهضت حسینی، نهضتی تک بُعدی نبود که تنها جنگ و کشته شدن باشد چرا که این ابعاد محدود و آثار اندک، مختص انسان عادی است به گونهای که با بروز یک حادثه، فرد تنها به فکر جنگیدن میافتد و به فرهنگ، اجتماع، اخلاق و عرفان و عشق انسانی و الهی توجهی ندارد. اما نهضت اباعبدالله(ع) نهضت جامعی بود که اگر بخواهیم همه زوایای آن را واکاوی کنیم و بخواهیم به آن بپردازیم هزاران جلد کتاب هم در تحلیل این نهضت نمیتواند به بررسی تمامی ابعاد آن بپردازد. یکی از ابعاد نهضت اباعبدالله(ع) این بود که ایشان «دیدها» را تغییر داد و در سایه آن، جامعه را دگرگون کرد.
زمانی قمی در ادامه افزود: علامه محمد اقبال شعری زیبا در باب قرآن دارد که میگوید: «نقش قرآن چونکه بر دلها نشست»، «نقشهای پاپ و کاهن را شکست» این بیت میگوید وقتی قرآن بر دل انسانها مینشیند جان آنها را دگرگون میکند. «جان چو دیگر شد جهان دیگر شود» این دگرگونیهایی که در دنیا چه در جهت منفی و چه مثبت اتفاق میافتد و موجب ویرانی یک تمدن و ایجاد تمدنی دیگر میشوند در تمدن ظاهری و تمامی امور، زائیده و معلول اندیشه فلاسفه، متفکران، جامعهشناسان و حاکمان آن جوامع هستند. ممکن است یک کشور با دیدی که حاکمان و دانشمندانش دارند دارای چنان پیشرفتی در فرهنگ شود که در دنیا جایگاه والایی به دست آورد در عین حال، عدهای هم هستند که با داشتن اندیشههایی خاص، کشوری را به ویرانی میکشند و مردمش مجبور میشوند تا علف یا گوشت گربه و سگ بخورند. اینها هیچکدام تصادفی نیستند بلکه همگی به این بستگی دارند که دید اندیشمندان کشورها چگونه باشد. سیدالشهدا(ع) در عالم هستی تحولی بوجود آورد و دید مردم را نسبت به مرگ، زخمی شدن و شهادت، همچنین ایستادگی در برابر دشمن تغییر داد. به قول مولانا که میگوید: «نهی لا تلقوا» یعنی کسی که نهی میکند و میگوید خود را به نیستی نیفکنید و به مرگ و شهادت چنین نگاه میکند که خودت را نابود نکن. مولانا میگوید: «کسی که از مرگ و شهادت بویی نبرده است ترس باعث میشود تا وی نتواند در معرکهها دربرابر دشمن ایستادگی کند آن فرد حتی دیگر انسانها را نیز نهی میکند تا در برابر دشمنان ایستادگی نکنند. در مقابل انسانهایی هم هستند که نگاهشان به شهادت همانند قاسم بن الحسن(ع) است. که ابی عبدالله(ع) وقتی از ایشان سؤال میکند که نظرش درباره مرگ و شهادت چیست؟ او که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود یعنی هنوز مکلف به انجام امور شرعی نشده، در کمال سلامت عقل و شعور در پاسخ میگوید: «احلی من العسل»که به معنای «شیرین تر از عسل» است.
حجتالاسلام زمانی قمی افزود: یکی دیگر از کارهایی که ابی عبدالله(ع) کردند این بود که ارزشهای ملغی شده توسط رسول اکرم و قرآن کریم را که داشت دوباره به جامعه بازمیگشت، به طور کامل از بین بردند. ایشان مواردی چون فخرفروشی، افتخار نمودن به قدرت یا حس برتری ناشی از بیشتر بودن تعداد مردگان یک قبیله، همچنین به رخ کشیدن ثروت و شتر را در میان قبایل از میان بردند. ایشان کاری کردند که حتی یک غلام از خانوادهای غیر اصیل به تعبیر امروزی، موقعی که هنگام شهادتش فرا میرسد افتخار کند و بگوید: «من مثلی و بن رسول الله خده علی خدی» چه کسی است مانند من که این افتخار را داشته باشد که فرزند رسول الله گونه خود را به روی گونه او بگذارد. او در ابتدا وقتی اباعبدالله(ع) به بالای سرش میرود خجالت میکشد و میگوید مبادا از آنجا که پوست من سیاه است ابی عبدالله(ع) خوشش از من نیاید. اما اباعبدالله(ع) به بالای سرش آمد و برای وی چنین دعا نمود: «الهم طیب ریحه» «خدایا بوی این نوجوان را بوی خوش قرار بده» سپس گونه خود را بر روی گونه علی اکبر فرزند بزرگوار خود قرار میدهد و بعد از آن، این کار را با آن غلام انجام میدهد. اینجاست که معنای عدالت آشکار میشود.
زمانی قمی در بخش دیگری از سخنان خود درباره ابی عبدالله(ع) گفت: نام ابی عبدالله(ع) و نهضت ایشان جاودانه ماند. براستی کسانی که در قبیله خودشان نیز کسی آنان را به حساب نمیآورد و با چشم حقارت به آنها نگاه میکردند به واسطه ابی عبدالله(ع) نامی جاودانه پیدا کردند و این هنر عشق است. چنانکه گفته میشود: «قبل از آنکه معنی واژه عشق را بشناسم عشق آمد و در دل من جای گرفت.» «همه عمر برندارم سراز این خمار مستی» «که هنوز من نبودم که تو بر دلم نشستی.» این عشق به ابی عبدالله(ع) بود همانا که ایشان این عشق را به اوج خود رساند و پس از آنکه یاران خود را غربال کرد یا به نوعی آزمود به نحوی که اگر کسی اندکی مردد است یا در وجودش ترس و تعلق به دنیا وجود دارد حضرت آنها را با اکراه وادار به این کار نکند. وقتی که ابی عبدالله(ع) همه آنها را آزمود و به تعبیری آنها را تکاند. حضرت وقتی نگاه کرد در وجود آنان ذرهای از محبت به دنیا و علقه به ریاست و وابستگی به دنیا ندید. ما نیز باید وجود خود را از هر آنچه جز عشق به خدا و محبت به اهل بیت است بتکانیم. هنر ابی عبدالله(ع) این بود که عشق و ایمان را در وجود اصحابش به وجود آورد و این پیام را به همه انسانهای آزاده داد که اگر میخواهید جاودانه بمانید و انسان شوید و اگر میخواهید در راه ما و با ما باشید باید خود را متصف به این صفات کنید. سیدالشهدا(ع) پرده را کنار زد و بوی عطر فضائل را در فضای جامعه و تاریخ منتشر کرد و پرده را از روی رذایل اخلاقی طرف مقابل برداشت و بوی تعفن آن در فضا پراکنده نمود بدون شک هرجا که سخن از زشتی، پلشتی و ناجوانمردی و بیرحمی و به بیانی دیگر سخن از اعمال ضدانسانی به میان میآید، اولین کسانی که به ذهن متبادر و پیش روی انسان ظاهر میشوند دشمنان ابی عبدالله حسین(ع) هستند. دشمنانی که دانه درشتها و برجستگان رذایل اخلاقی بودند. و هر جا سخن از جوانمردی و کرم و وفاداری مطرح است نام ابی عبدالله(ع) و یارانش مطرح میشود. سیدالشهدا(ع) در وصیت خود چنین آورده است: من برای ریاستطلبی، برای طغیان، برای رسیدن به اهداف مادی، برای انتقام گرفتن از این و آن گروه و آوردن گروه دیگری قیام نکردم. شأن ابی عبدالله(ع) و نهضت ایشان با کسانی که اهل کودتا و به دنبال ساقط کردن یک تشکیلات هستند متفاوت است. قطعا هیچ حرکتی در طول تاریخ انجام نگرفته که بویی از نهضت اباعبدالله(ع) برده باشد اگر هم در بعضی از حرکتها مانند انقلاب اسلامی ایران شاهد ماندگاری هستیم و ارزشها تا حدودی باقی هستند به برکت خون سیدالشهدا(ع) بود که با نام یاحسین(ع) و یا زهرا(س) آغاز شد و ادامه پیدا کرد. بدون شک، هر مقدار که کارهای ما وابستگی بیشتری به ابی عبدالله(ع) و نهضت ایشان داشته باشد آن نهضت سهم بیشتری از ماندگاری در تاریخ خواهد داشت. از آنجا که این ایام با هفته دفاع مقدس عجین شده است باید یاد همه شهیدان گرانقدر جنگ تحمیلی را گرامی داشت و بر روح پاک آن عزیزان نیز درود فرستاد. همچنین برای جانبازان عزیز به مثابه مدالهای افتخار، که برای دفاع از دین، ناموس، عزت و شرف و استقلال این مرز و بوم، رفتند و در کربلاهای ایران جان عزیز خود را فدا کردند آرزوی سلامتی و تندرستی کرد.
حجتالاسلام زمانی قمی در فراز پایانی سخنان خود اظهار کرد: حضرت سیدالشهدا(ع) از قول جد بزرگوارشان پیامبر اکرم(س) نقل کردند اگر کسی در هر زمانی از تاریخ حاکمی ستمگر را مشاهده کند که حرام خدا را حلال میکند و پیمانهای الهی را نقض میکند و برخلاف روش پیغمبر اسلام عمل میکند یا در میان بندگان خدا با ظلم و ستم حکومت میکند، و فریاد نزند یا حداقل با زبان اعتراض نکند بر خداست که چنین شخص ساکت و آرامی را به جایی در دوزخی بفرستد که آن حاکم ستمگر را میفرستد. سیدالشهدا(ع) همچنین از رسول اکرم نقل میکنند: مردم آگاه باشید که این گروه از فرمان شیطان پیروی میکنند و طاعت خدا را ترک کردند و فساد و تباهی را آشکارا انجام میدهند و حدود الهی را ترک و بیت المال را هرگونه که میخواهند هزینه میکنند و به نزدیکان خود میبخشند. آنهایی که زور و سیم میاندوزند و کاخها میسازند و در کنارش عدهای را به فقر و بدبختی و مستمندی مینشانند آنها را به آتش تند دوزخ بشارت ده.