پایگاه خبری جماران- دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا روز پنجشنبه برای سومین بار در طول هشت ماه زمامداریاش اجرای تحریمهای هستهای ایران را به حالت تعلیق درآورد و این تمدید تعلیق اجرای تحریمهای هستهای علیه ایران در حالی رخ داد که واشنگتن تهدیدها، هشدارها و طعنههایش را افزایش داده بود و در همین چارچوب، ترامپ به نیکی هیلی، سفیر و نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد را به وین فرستاد تا با رایزنی با آمانو و دستیارانش را به دادن گزارشی علیه تهران یا حداقل بازرسی از اماکن نظامی ایران مجاب کند.
آژانس هم برخلاف سالهای پیش نیز زیر بار این فشار نرفت و هشتمین گزارشش بار دیگر حاکی از پایبندی ایران و برائت تهران از اتهامات واشنگتن بود. با این وجود، کاخ سفید عزم خود را برای مقابله با تهران بیش از پیش جزم کرده است به گونهای که میخواهد در ماه اکتبر گزارش خود را درباره رویکرد و پایبندی ایران به برجام به کنگره ارائه بدهد و بگوید ایران به تعهداتش پایبند نیست و از کنگره بخواهد درباره برجام و اعمال تحریمهای جدید علیه تهران تصمیمگیری کند. از سویی، رسانههای امریکایی از تدوین راهبرد جدید امریکا علیه ایران سخن گفتهاند؛ رویکردی برای تقابل و تخاصم با تهران.
خبرنگار جماران در رابطه با تمدید تعلیق اجرای تحریمها علیه ایران و راهبرد جدید واشنگتن علیه تهران، گفتوگویی با رضا نصری، حقوقدان بینالمللی موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو و تحلیلگر ارشد مسائل امریکا داشته که مشروح آن در ادامه میآید.
دونالد ترامپ طی روزهای گذشته تعلیق تحریمها علیه ایران را تمدید کرد و این در حالی است که طی هفتههای اخیر مقامات امریکایی از جمله نیکی هیلی به شدت علیه برجام سخن گفته بودند. چه مسائلی موجب شد تا کاخ سفید به تمدید تعلیق تحریمها تن بدهد؟
تیم آقای ترامپ راهکار نسبتاً واضحی را برای مواجهه با «برجام» ترسیم کرده است. این راهکار عبارت از این است که با استفاده از ظرفیت قانونِ INARA - یعنی با اعلامِ عدم پایبندی ایران به تعهدات خود در موعد ارزیابیهای ۹۰ روزه - عملاً مسئولیت شکستِ برجام را در ماه اکتبر به گردن ایران بیاندازند و اینگونه نیز وانمود کند که اقدام علیه برجام محصولِ یک اجماع ملی و میاننهادی (میان کنگره و قوه مجریه) بوده است. به همین خاطر صبر میکنند تا ماه اکتبر فرابرسد و در چارچوب آن قانون طرح خود را عملی کنند. دلیل اینکه در این مقطع کاخ سفید مجدداً تن به تعلیق تحریمها داد نیز همین است.
اما از طرف دیگر، تن دادن ترامپ به تعلیق تحریمها نشان میدهد تا چه میزان ایالات متحده در پیشقدم شدن در نقض یکجانبهٔ برجام محتاط است؛ و این فرضیه را تقویت میکند که در ماه اکتبر آقای ترامپ عدم پایبندی ایران را اعلام خواهد کرد اما کنگره نیز از بازگرداندن فوری تحریمها خودداری خواهد کرد. به عبارت دیگر، به نظر میرسد که هدف آنها این است که از یک سو «عدم پایبندی» ایران را اعلام کنند و از سوی دیگر از احیای فوری تحریمها سر باز زنند تا در حد فاصل اعلام عدم پایبندی و بازگشت تحریمها فضایی برای فشار به ایران و بازگرداندن تهران به میز مذاکره فراهم آورند.
گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تایید پاببندی ایران به برجام و رویاروییهای میان امریکا و اتحادیه اروپا و همچنین تشدید بحران در شبه جزیره در کوتاه آمدن آمریکا اثرگذار بوده است؟
آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان تنها مرجع ذیصلاح برای ارزیابی پایبندی ایران به برجام تعیین شده و اروپاییها هم این نقش آژانس را طبیعتاً به رسمیت میشناسند. اگر علیرغم گزارش مثبت آژانس در مورد ایران دولتهای اروپایی بخواهند علیه ایران در کنار آمریکا صفآرایی کنند، قطعاً باید به سایر اعضای جامعهٔ جهانی، افکار عمومی، جامعه مدنی، رسانهها و احزاب اپوزیسیون خود نیز پاسخگو باشند و دلیل قانعکنندهای برای نادیده گرفتن گزارشات آژانس ارائه دهند. فراموش نکنیم که اعلام عدم پایبندی ایران به برجام توسط آمریکا صرفاً تعرض به ایران نیست، بلکه یک تعرض آشکار و بی پروا به اعتبار و صلاحیت آژانس نیز هست؛ و اگر اروپاییها هم بخواهند در کنار آمریکا گزارشهای آژانس را نادیده بگیرند، قطعاً این نهاد بینالمللی را به یک نهاد واهی و بلاموضوع تبدیل خواهند کرد. در نتیجه، با توجه به تمام عواقب نادیده گرفتن گزارشات آژانس، قطعاً موضعگیری مثبت این نهاد بینالمللی نقش مهمی در محاسبات اروپاییها دارد و خواهد داشت.
تشدید بحران در شبهه جزیره کره هم - دستکم برای افکار عمومی آمریکا که ایران و کره شمالی را مدام مقایسه میکند - در ارزیابی وضعیت برجام بیتاثیر نبوده است. مخالفان برجام این ادعا را مطرح میکنند که تداوم برجام ایران را نهایتاً به کرهٔ شمالی آینده تبدیل خواهد کرد و از الان سیاستمداران و افکار عمومی را دعوت به «پیشگیری» میکنند؛ و موافقان برجام استدلال میکنند که اگر برجام نباشد ایران به کرهٔ شمالی بعدی تبدیل خواهد شد و همگان را به حفظ برجام فرامیخوانند! در هر حال، گفتمانِ سیاسی در آمریکا بسیار سطحی و سادهانگارانه است و طرفین در هر دو طرف با مُدلسازیهای اینچنینی سعی میکنند افکار عمومی را به سمت خود جلب کنند. اما حقیقت این است که سنخیتی چندانی میان ایران و کرهٔ شمالی برقرار نیست و به نفع ایران است که تدریجاً وجههٔ واقعبینانهتری از خود نزد افکار عمومی ایجاد کند.
نشریه ویکلی استاندارد امریکا به نقل از یک مقام دولت ترامپ اعلام کرد که کاخ سفید روند بازبینی سیاست خود در قبال ایران را به پایان رسانده است. آیا تمدید تعلیق تحریمها به منزله حفظ برجام توسط امریکا است یا آنکه ترامپ طی ماههای آتی خروج واشنگتن از توافق هستهای را اعلام میکند؟
معتقدم که سیاست بازبینیشدهٔ آمریکا در قبال ایران سیاست چندان عجیبی نخواهد بود و قرار نیست کسی را شگفتزده کند. در واقع، علیرغم اینکه مقامات آمریکایی تلاش میکنند سیاست «جدید» ترامپ را در هالهای از ابهام نگه دارند، اما حقیقت این است که کلیات و سرفصلهای این سیاست چندان «جدید» و مبهم نیست. آنها قصد دارند رابطهٔ ایران و آمریکا را از چارچوب برجام خارج کنند و در یک چارچوب کُلیتر ایران را به پای میز مذاکره بنشانند تا چالشها و معضلات راهبردی و امنیتی خود را با ایران به حداقل برسانند. در این میان نیز گمان میکنند که برجام تا حدود زیادی دست آنها را بسته و اهرمهای آنها را محدود کرده است. در هر حال، آنها میبینند که به عنوان مثال، به دلیل وجود برجام کنگرهٔ آنها میتواند حتی کشور قدرتمندی مانند روسیه را مورد تحریمهای شدید قرار دهد اما در قبال ایران باید «احتیاط» پیشه کند! طبیعتاً، همین امر آنها را به مخالفت با برجام ترغیب میکند. اتفاقاً آنها محذوریت خود در تمدید تعلیق تحریمهای اخیر را هم در همین راستا ارزیابی میکنند.
فکر میکنید که روند اقدامات امریکا علیه برجام تا کجا ادامه پیدا کند؟
فکر میکنم روند و کیفیت تداوم اقدامات خصومتآمیز آمریکا علیه برجام تا حدود زیادی به واکنش اروپا، جامعهٔ جهانی و حتی تحولات و دینامیسم حاکم بر سیاست داخلی آمریکا بستگی خواهد داشت. این عوامل خارجی چندان قابل پیشبینی نیست و باید به تناسب وقوع آنها ایران قادر باشد از خود انعطاف نشان دهد.
یک دهه پیش ایران از دیدگاه خود در حال اجرای تعهدات بینالمللی خودش بود و حتی در آن دوران نیز توانسته بود همدلی اتحادیه اروپا را با عملکرد خودش همراه کند، اما نهایتا دیدیم که امریکاییها موفق شدند حرف خود را به کرسی بنشانند و دیگر قدرتهای جهان را با خود متحد کنند. آیا تکرار چنان شرایطی دوباره امکانپذیر نیست؟
تکرار این شرایط تنها زمانی امکانپذیر خواهد بود که ایران مانند سالهای زمامداری دولت نهم و دهم مرتکب اشتباهات سنگین و هزینهساز در حوزه سیاست خارجه شود. هرچند در آن سالها حقانیت ایران در حوزه هستهای - چه از نظر حقوقی و چه از نظر فنی - بارز و غیرقابل کتمان بود، اما عملکرد مقامات وقت به گونهای بود که فضاسازی و ایجاد اجماع سیاسی علیه ایران را به شدت آسان میکرد. در شرایط فعلی ایجاد این شرایط را محتمل نمیدانم و معتقدم دولت کنونی از هوشمندی و تخصصی بیشتری برای مدیریت چالشهای پیشِ رو برخوردار است.
واکنش ایران به موانعی که دولت امریکا در مقابل برجام ایجاد میکند، چه باید باشد؟
تا آنجا که به مانور در حوزه دیپلماسی مربوط میشود، طبیعتاً ایران باید به جلب اتحادیهٔ اروپا و حتی کشورهای منطقهای بپردازد و در کنار آن به یک کمپین قوی در زمینه ارتباط عمومی توجه جدی داشته باشد.