حمیدرضا جلاییپور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران از جمله اصلاحطلبانی است که تمامقد پشت تصمیمات و رویکردهای رییسجمهور ایستاد. با این حال حضور برخی چهرهها در کابینه دوم روحانی باعث شد که جلاییپور سخن به نقد بگشاید. همین باعث میشود که عنوان کند که از وضعیت دولت آتی نگران است.
به گزارش جماران، این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید میکند که مهمترین مساله دولت همچنان اقتصاد است و رفع مشکلات اقتصادی نیاز به تیمی قوی دارد. در چهار سال گذشته در سطوح مشاورههای عالی، آقای نیلی نقش برجستهای داشته است. آقای طیبنیا در کار خودش فردی قوی بوده است. تیمی که الان آقای روحانی معرفی میکند بعید است بتواند تعهدات آقای روحانی با مردم را تامین کند.
متن مصاحبه روزنامه اعتماد با وی را از نظر می گذرانید:
سخنان حسن روحانی در دو مراسم تنفیذ و تحلیف به نوعی بیانگر راهبردهای اصلی دولت دوازدهم در حوزههای اقتصاد، سیاست خارجی و سیاست داخلی بود. از این حیث تحلیل شما از این دو سخنرانی رییسجمهور چیست؟
محتوای سخنرانیهای رییسجمهور در مراسم تنفیذ و تحلیف نشان میدهد که رویکرد آقای روحانی در حل و فصل مسائل کشور توسعهگرایانه است. این توسعهگرایی فقط در حوزه اقتصادی نیست بلکه همهجانبه است. حتی او در این دوره تاکید بیشتری بر عدالت اجتماعی و نظام جامع تامین اجتماعی داشت. به عبارت دیگر آقای روحانی در صحبتهایش نشان داد که دیدگاهها و خطمشیهایش با آنچه در چهار سال گذشته و در جریان انتخابات بیان کرده فاصله ندارد.
این سخنان را چقدر متناسب با گفتمان انتخاباتی و وعدههایی که در طول ایام مبارزههای انتخاباتی از سوی ایشان ارایه شد، میدانید؟
صحبتهای اخیر رییسجمهور با مضمون اصلی گفتمان انتخاباتیاش منافاتی ندارد و خیلی هم سازگار بود. ولی مساله دیگری که این روزها مطرح است این است که چقدر کابینه معرفی شده با وعدههای داده شده متناسب است. مساله و سوال اصلی در حوزه عمومی الان این است.
شما فکر میکنید مهمترین اولویت او در بین مواردی که ذکر کرد چیست؟
مهمترین اولویت آقای روحانی بر اساس آنچه اعلام کرده است، مساله اقتصادی یعنی رفع بیکاری است. همه کارشناسان تاکید میکنند که رفع مشکل بیکاری نیازمند سرمایهگذاری خارجی است. سرمایهگذاری خارجی هم نسبتی با سیاست خارجی کشور دارد که ایشان هم قولش را داده است. او حتی در انتخابات گفت که به دنبال این هستم که بهطور کلی تحریمها را از بالای سر کشور بردارم نه فقط تحریمهای مربوط به هستهای را! لذا در برابر دو مساله فوق روحانی تیم سیاست خارجی را تغییر نداده است. امیدوار هستیم که بخشهای دولت موازی هم با دولت آقای روحانی همکاری کنند تا او بتواند آن سیاست خارجی متناسب با سرمایهگذاری را تمهید کند. اما مشکل دیگری که ظاهرا دولت آقای روحانی با آن روبهرو شده تیم اقتصادی است. مهمترین مساله دولت همچنان اقتصاد است و رفع مشکلات اقتصادی نیاز به تیمی قوی دارد. در چهار سال گذشته در سطوح مشاورههای عالی، آقای نیلی نقش برجستهای داشته است. آقای طیبنیا در کار خودش فردی قوی بوده است. تیمی که الان آقای روحانی معرفی میکند بعید است بتواند تعهدات آقای روحانی با مردم را تامین کند.
در عین حال آیا این توانمندی را در دولت دوازدهم میبینید که بتواند بهطور همزمان در تمامی حوزههای مذکور دستاوردهای قابل قبولی ارایه کند؟
ما که امیدواریم آقای روحانی تحقق شعارهایش را از وزرایش بخواهد و وزرایش به این حرفها اعتقاد داشته باشند. همانطور که آقای روحانی بر رای ٢٤ میلیونیاش تاکید کرده است اما در این زمینه کمی احساس نگرانی میکنیم. با دولت اول آقای روحانی مقایسه میکنم. روحانی در دوره اول در مورد وزارت آموزش و پرورش قولهایی داد. مجلس شورای اسلامی با او همکاری نکرد. هرچه ایشان افراد شایسته را معرفی کرد، رای ندادهاند. حالا خود روحانی اینبار فتیله را پایین کشیده و این نگرانکننده است. هم در وزارت علوم و هم در وزارت ورزش جای نگرانی وجود دارد. در حوزه اقتصاد هم که آقای روحانی فتیله را پایین کشیده است. جالب است که در اقتصاد که اصلا تحت فشار نبوده است. اتفاق مهم دیگر هم این است که بالاخره آقای جهانگیری فرد صاحب تجربهای بوده است که استاندار و وزیر موفق بوده و در دورههای کلیدی نقش مثبتی را ایفا کرده است. در چهار سال گذشته هم در معاونت اولی نقش برجستهای داشته است. ظاهرا در ترکیب کابینه اقتصادی نظرات ایشان کمتر دیده شده است. نمیدانم این کار آقای روحانی چقدر قابل دفاع باشد. دفعه قبل آقای نجفی خودش یک رییسجمهور تراز اول بود. این فرد به آقایان روحانی و جهانگیری مشاوره میداد. حالا چطور آقای روحانی میخواهد این خلأ را پر کند؟ بعید است با نهاوندیان و واعظی و آشنا پر شود. آقای واعظی ممکن است مقداری با اصولگرایان ارتباط مثبت برقرار کند. ولی بعید است که بتواند حوزههای کارشناسی و اصلاحطلبان و نیروهای جاافتاده کشور را بتواند با روحانی مرتبط نگه دارد. ببینید اصلاحطلبان پایگاه رای و قدرت روحانی در برابر تندروها است و از طرفی واعظی با اصلاحطلبان گویی مشکل شخصی دارد. اینها نکات نگرانکننده است.
جبهه حامیان روحانی چه نقشی در پیشبرد بهتر اهداف دولت دارند؟
حامیان روحانی از او محکم دفاع میکنند و خیلی هم دلیل آن روشن است. رویکرد آقای روحانی توسعهگرا است. همه زحمت کشیدند و ایشان ٢٤ میلیون رای آورده است. هنوز هم عرقشان خشک نشده و امید دارند که آقای روحانی موفق شود. حتی با معیار اعضای کابینه هم او را ارزیابی نمیکنند. معیار ما این است که آقای روحانی چقدر بتواند این کابینه را در چارچوب وعدههایی که داده به کار ببندد. و همدلانه هم میگوییم بخشهایی از کابینه آقای روحانی راضیکننده نیست در برابر زحماتی که کشیده شده است. ضمن اینکه حامیان هم درک میکنند روحانی تحت چه فشارهایی است. بالاخره مخالفین آقای روحانی انتظار شکست نداشتند. رییسجمهور در زمان تبلیغات انتخاباتی فتیله را مقداری بالا برد. و حالا به لحاظ تاکتیکی مقداری پایین کشیدن فتیله قابل درک است. اما تا کجا؟در بخش اقتصادی آقای روحانی میتوانست بهتر عمل کند. ایشان سر تدبیر امور اقتصادی که زیر فشار نبود. سازمان برنامه و بودجه را خوب بود طوری سازمان دهد که برای دهه آینده احیا شود.
تعامل روحانی با سایر بخشهای حاکمیت چگونه میتواند منجر به دستیابی به اهداف بیشتری شود؟
تعامل روحانی با همه بخشها خوب است. اصلا به لحاظ تحلیلی او اعتقاد دارد که مشکلات کشور از جمله بیکاری و سرمایهگذاری خارجی و حل مساله زیست بوم و اقلیم ایران که مشکلات مادر و مهمی هستند، باید با همکاری همه قوا و نظام و نیروهای جامعه مدنی تدبیر شود. مشکل ایشان این است که دولت موازی ممکن است با او همکاری نکند. حتی ممکن است که مثل گذشته کارشکنی کنند. ببینید اهل سنت بیشترین مشارکت را در انتخابات داشتند و کسانی که در انتخابات شرکت کردند بیشترین رای را به آقای روحانی دادند. ولی در کاری تشریفاتی و ظاهری مثل مراسم تحلیف نیز نمایندگان اهل سنت دعوت نشدند. اینها علامتهای بدی است که ارسال میشود. آقای لاریجانی هم چهار سال بعد که از مردم لبنان نمیخواهد رای بگیرد از همین برادران و خواهران اهل سنت باید رای بگیرد! آبروداری نکردند.
این تعامل چگونه باید ظهور و بروز یابد که از یک سو تعبیر به وادادگی نشود و از سوی دیگر مانع کارشکنی مخالفان قدرتمند او شود؟
این همان کار سخت آقای روحانی است که باید تعادلی بین وعدههای داده شده و اجرای آنها برقرار کند. یعنی از یک طرف باید کاری کند که حاملان دولت موازی کمتر کارشکنی کنند. چیزی که به او کمک میکند صداقتی بود که در دوره اول داشت. به مردم قول داده بود که به فکر وزارت علوم باشد. وزیر معرفی کرد و موفق نشد فرد دلخواهش را بگمارد و مردم و جامعه مدنی ناراحت نشدند. این تعادلها را باید بتواند حفظ کند. مهمترین پایگاه قدرت آقای روحانی پایگاه اجتماعیاش است و باید مراقب آن باشد. این نکتهها را ممکن است واعظی خوب توجه نکند.
شما جبههبندی سیاست در ایران را به موافقان و مخالفان برجام تقسیم کردهاید. همانطور که میدانید از این ناحیه برجام آبستن اتفاقات مختلفی است که به ویژه از سوی ترامپ با تهدید مواجه شده است. در این شرایط روحانی به عنوان نماد برجامیان چه کاری را باید در دستور قرار دهد؟
همچنان جبههبندی اصلی سیاسی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان نیست. در همین انتخابات نیز معلوم بود. جبههبندی اصلی سیاسی طیف وسیع میانهروها در برابر تندروها است. در یک طرف میانهروها هستند که شامل اصلاحطلبان، اعتدالگریان و اصولگرایان معتدل وحتی تحولطلبهای واقعنگر را شامل میشود. این طیف وسیع نگران ایران هستند و به دنبال حکمرانی خوب هستند. آنها فکر میکنند برای حل معضلات اقتصادی به توسعه نیاز داریم. این یک جریان وسیع است که در انتخابات ٢٤ میلیون رای آورد. ١٨ میلیون هم که رای ندادند. ٧ میلیون از ١٦ میلیونی هم که به آقای رییسی رای دادند هم اقتصادی بوده است و قول یارانه و کارانه را جدی گرفتند. طیف میانهروها در برابر تندروها قرار دارد که فکر میکنم در ٤ سال آینده نیز ادامه پیدا کند.
روحانی در سخنان روز تحلیف بسیار قاطعانه در خصوص کارشکنی امریکا صحبت کرد. در ادامه برای حفظ برجام چه وظیفهای بر دوش برجامیان است؟
امریکا و ترامپ دلشان به حال ما نسوخته است. آنچه به دولت روحانی کمک میکند این است که چقدر بتواند نیروهای اصلی کشور یعنی سه قوه و نیروهای جامعه مدنی و دولت را در جهت شعاری که داده پیش ببرد. یعنی در جهت توسعه همهجانبه، جلب تعامل با دنیا و جذب سرمایهگذاری و رعایت حقوق شهروندی و احترام به فضاهای کسب و کار برابر و احترام به فضاهای علمی و دانشگاهی و فرهنگی. این انسجام باعث میشود که آقای روحانی در دنیا نیز عزتمندانه کار کند. در یک سال آینده شرایط حساسی داریم. ترامپ فرد نامتعادل و شری است. در انتخابات بعدی چه بسا جمهوریخواهان شکست بخورند و تا آن زمان ترامپ به هر حال خطرناک است. ما باید با انسجام قوی داخلی در برابر ترامپ نامتعادل بایستیم.