پایگاه خبری جماران: از هم قطاران شیخ مهدی کروبی است، از سال های نخست تشکیل بنیاد شهید در بخش های فرهنگی این نهاد مشغول به کار شد و تا دو سال قبل در ابن نهاد حضور داشت. او همزمان با تشکیل حزب اعتماد ملی توسط هم قطار قدیمی اش به این مجموعه پیوست.
از یک سال ونیم قبل نام حجت الاسلام و المسلمین احمد مازنی با لیستی که شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان تحت عنوان لیست امید منتشر کرد، پررنگ تر از قبل مطرح شد و با پیروزی این لیست در انتخابات، به عنوان یکی از امیدی ها وارد مجلس شد.
مازنی و با نطق اضطراری اش در مهرماه 95 خطاب سران قوا و نیروهای مسلح که طرح گفت و گوی ملی را کلید زد، بیش از پیش شناخته شد.
چندی پیش از فرصت تعطیلات تابستانی مجلس بهره بردیم و برای گپ و گفتی درباره تحولات سیاسی اخیر کشور و اطلاع از امور داخلی کمیسیون فرهنگی مجلس میزبان وی در سایت جماران andl.
مشروح گفت و گوی جماران با وی در ادامه آمده است:
حجت الاسلام و المسلمین احمد مازنی در ابتدای این گفتوگو با یادی از امام راحل (ره) گفت: پایگاه خبری جماران از آن جهت که در راستای آرای حضرت امام فعالیت می کند، مهم است و باید از دست اندرکاران آن تشکر کرد. این پایگاه خبری، دولت، مجلس شورای اسلامی و سایر دستگاه ها باید با اهتمام بیشتری این امر را دنبال کنند؛ چراکه همه ما به امام بدهکاریم و در قبال ایشان کوتاهی کرده ایم. امام جامعه ی ما را بیدار کرد و این بیداری مختص به جامعه ی ما نیست، بیداری ملت های محروم و مستضعف را نیز شامل می شود؛ به ویژه بیداری ملت های مسلمان. امام این شعر علامه اقبال لاهوری را که می گفت: «از خواب گران خواب گران خواب گران خیز از خواب گران خیز» را تحقق بخشیدند و ملت این بیداری را مدیون خود هستند. پیش از قیام امام مردم تصور انقلاب هم نمیکردند و ما فکر میکردیم باید به آن شرایط تن داد و برخی بزرگان آن زمان میگفتند کف دستی را که نمیتوان گاز گرفت باید بوسید. این یعنی باید با ساختار موجود ساخت، در حالی که امام بینش بیدارگری را نهادینه کردند؛ اگر مطهری، شریعتی، طالقانی، هاشمی رفسنجانی، منتظری، آیت الله خامنه ای و بازرگان نقشی در انقلاب داشتند در راستای تفکرات حضرت امام بودند.
وی با بیان اینکه من تصور می کنم نخستین نقش امام بیداری جامعه بود، افزود: کار ویژه دیگر امام، احیای دین و اسلام بود. پیش از آن تصور غالب در جامعه روشنفکری آن بود که دین افیون توده هاست. حتی مبارزان مذهبی تر که در زندگی خصوصی به دین معتقد بودند، علم مبارزه را در مارکسیسم می دانستند و تصور بر این بود که دین نمی تواند راه مبارزه باشد، و حضور امام همه ادیان را احیا کرد.
مازنی نقش دیگر امام را زنده کردن ایران دانست و افزود: ایران کشوری با پیشینه تاریخی قوی است و به لحاظ استراتژیک از موقعیت مهمی برخوردار است. جامعه ما اهل تعامل است؛ همانگونه که با اعراب و مغول های مهاجم به ایران رفتار کردند و این نشان از ظرفیت های این جامعه دارد. امام کشوری که وابسته بود و شاهانش از بیرون انتخاب می شدند را احیا کردند و ثابت کردند با تکیه بر مجموعه ظرفیت های داخلی آن می توان پیشرفت کرد. امام فهرستی از آنچه برای اداره جامعه اسلامی لازم است را ارائه کردند که شامل مردمسالاری و حکومت ولایت دینی میشود و سرانجام نام آن را جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی گذاشتند. امام دموکراسی را در نظام امامت تعریف کردند که با یک واسطه انتخاب مرجعیت از سوی مردم محقق شده است. و بخش های دیگر حکومت نیز بر اساس تجربه بشری که همان جمهوریت است اداره می شود.
این نماینده مجلی ادامه داد: به این ترتیب من تصور میکنم ما در هیچ اصلی نمی توانیم از امام عبور کنیم، باید بر مبانی ایشان تکیه کنیم، ایشان امامت 1400 سال قبل را با دموکراسی مدرن و بحث انتخابات را با بیعت گره زدند و اجتهاد پویا را طرح کردند. به نظر من اگر امام امروز زنده بودند با توجه به همان مبانی و اجتهاد پویای خود عمل می کردند و ما با بسیاری از مشکلات کنونی مواجه نبودیم.
مازنی در پایان این بحث تاکید کرد: همه نهادها از جمله صداوسیما در معرفی چهره امام کوتاهی کردند، چراکه تصویری یک سویه از امام ارائه کردند. در حالی که امام به هیچ گروهی تعلق نداشت، امام اهل مشورت بود، اهل معاشرت و تعامل بود و در امور جزئی حکومت دخالت نمی کرد ، در عین حال همه ارکان حکومت، خود را در مقابل ایشان موظف به پاسخگویی می دانستند.
در ادامه این مصاحبه سوالاتی را در خصوص ترکیب کابینه آینده و برخی موضوعات روز از مازنی پرسیدیم که مشروح آن در ادامه می آید:
- با توجه به اینکه تشکیل کابینه مهم ترین رویداد اخیر کشور است، آخرین اطلاعات شما یا اعضای فراکسیون امید از تحولات احتمالی کابینه چیست؟
هیات رئیسه فراکسیون امید به همراه اعضایی که در هیات رئیسه مجلس حضور دارند، به دیدار رئیس جمهوری رفتند. البته بنده در این جلسه حضور نداشتم اما بر اساس آنچه در مجمع فراکسیون مطرح شد؛ محور این دیدار شامل : ارزیابی عملکرد کابینه یازدهم و پیشنهادهایی درباره کابینه دوازدهم میشود.
فراکسیون امید از دوجهت حق خود می داند که به این مسأله ورود پیدا کند. یک، اینکه مجلس باید پاسخگوی مردم باشد و این حق همه فراکسیون هاست.
دوم، اینکه فراکسیون امید تمام قد برای پیروزی آقای روحانی در انتخابات تلاش کرد. و ما تداوم جریان عقلانیت و اعتدال را ضروری می دانستیم، چراکه پیروزی جناح رقیب را مشابه جریانی می دانستیم که 12 سال قبل به پیروزی دست یافته بود و ما آن را نوعی عقبگرد می دانیم. البته هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا را ذیل انقلاب تعریف می کنیم. با این حال ما واقعیت ها را به مردم می گفتیم، به همین جهت این حق را برای خود قائل دانستیم که درباره کابینه آینده به ایشان مشورت دهیم، تا نشان دهیم که در ادامه مسیر نیز رئیس جمهور منتخب را همراهی خواهیم کرد.
فراکسیون امید در ارزیابی کابینه یازدهم، به شیوه علمی عمل کرد، جدولی تهیه و براساس عملکرد آن ها امتیازدهی شد که برخی امتیاز بالا، برخی متوسط و برخی نیز ضعیف بودند. و درباره کابینه دوازدهم، اصول و معیارهای خود را بیان و بر آن ها تاکید کردیم، به هیچ وجه بر افراد تاکید نداشتیم. ما اصرار نداریم به هر آنچه از سوی ما گفته می شود، عمل کنند اما خواست ما این است که به این معیارها توجه داشته باشند.
- درباره برخی از وزرا اختلاف نظرهای متعددی وجود دارد، مانند وزیر کشور که برخی از نمایندگان می گویند ادامه فعالیت ایشان به نفع کابینه نیست و رای اعتماد نخواهد گرفت؛ درحالیکه گروه دیگری از نمایندگان از حضور وی دفاع میکنند. ارزیابی شما از این شرایط چیست؟
فراکسیون بنا ندارد ارزیابی خود از وضعیت وزرا را اعلام عمومی کند، به هر حال ما به عنوان حامیان آقای رئیس جمهور این ها را با ایشان مطرح کردیم.
درباره بحث وزیر کشور باید بگویم وزارت کشور پیشانی دولت در امور داخلی است، همانطور که وزیر خارجه پیشانی دولت در خارج است که بحمدالله مجلس و مردم از عملکرد دولت در بخش خارجی راضی هستند. در بخش داخلی اگر منصفانه قضاوت کنیم باید گفت وزارت کشور در دو زمینه عملکرد خوبی داشته است: در بحث برگزاری انتخابات، البته نقص هایی داشت که متناسب با واقعیت ها باید آن را ارزیابی کنیم. در بحث سمن ها و احزاب نیز وزارت کشور عملکرد مثبتی داشته است. به نظر من در یک بخش وزارت کشور عملکرد درستی نداشت و آن انتصاب استانداران در برخی استانها بود. فرمانداران و استانداران نمآینده دولت هستند و باید مجری اندیشه ها و برنامه ها و خواست ملت در استان ها باشند، رئیس جمهوری، وزیر کشور و هیات دولت حق ندارند استانداری را که به دولت اعتقادی ندارد و یا اگر باور دارد و اقتدار ندارد را انتخاب کنند.
به طور مثال آقای محتشمی پور نمونه یک وزیر کشور مقتدر است. همه استانداران را در زمان نخست وزیری مهندس موسوی تغییر دادند، درباره خراسان مرحوم آقای طبسی مخالف تغییر آقای کوهپایه بودند، به همین دلیل آقای صالح آبادی را به عنوان معاون سیاسی ایشان انتخاب کردند و از همین طریق فرمانداران را تغییر دادند. در مورد دیگری نماینده نیشابور در انتخابات رای آورده بود اما شورای نگهبان تایید نکرد ولی ایشان به عنوان وزیر کشور راسا این کار را کردند و به شورا گفتند شما وظیفه نظارت دارید. این یک وزیر کشور مقتدر است و نظام باید از آن استقبال کند؛ نه یک وزیر کشور منفعل. در مسأله خانم خالقی ما از هر طریقی سعی کردیم، نتوانستیم ایشان را وارد مجلس کنیم، شورای نگهبان باید پیش از انتخابات صلاحیت ایشان را بررسی می کرد، نه بعد از انتخابات. در این مورد نظارت استصوابی شورای نگهبان تا جایی پیش رفت که عملا انتخاب صورت نگرفت و جایگاه شورا نزد افکار عمومی کاهش یافت. به نظر من در این مسأله وزیر کشور نتوانست ورود پیدا کند، بخشی از این به ظرفیت ایشان باز می گشت که آقای وزیر یا نمی توانست یا نمی خواست.
آقای رئیس جمهور باید وزیر کشوری را معرفی کند که با استاندارانش از اقتدار دولت حمایت کنند. من در یکی از استان ها سخنرانی داشتم و استاندار نتوانست در برابر گروه های فشار مقاومت کند، استاندار در کلام می گفت سخنرانی را برگزار کنید اما عملا نتوانست مصوبه شورای تامین را اجرا کند. و بهانه شان هم عدم حرف شنوی نیروی انتظامی بود، در حالیکه استاندار یا باید نیروی انتظامی را وادار به اجرای دستوراتش کند یا استعفا دهد. برخی آنچنان به صندلی ها دلبسته اند که تصور می کنند تا قیامت با آن ها خواهد بود. هدف از تشریح این موارد آن است که بگوییم نقاط ضعف وزارت کشور چیست.
شاید بتوان گفت دلیل بروز این معضلات محدودیت هایی است که آقای روحانی در مجلس نهم با آن مواجه بود اما مجلس فعلی با ایشان همراه است. علاوه بر این در دوره گذشته میزان آرای آقای روحانی کمتر از گذشته بوده است و ایشان خواهان رای بیشتر برای گشودن گره های کشور بودند. و در شرایط فعلی با رای 24میلیونی خود باید به افکار عمومی پاسخ دهند و اراده ملت باید در چینش کابینه محقق شود.
- شما در هفته گذشته گفته بودید جرأت انتخاب وزیر زن را در آقای روحانی نمیبینید، ممکن است دلایل خود را در این باره بیان کنید؟
بله. به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) در جمع صاحب نظران علوم اجتماعی و مددکاری سخنرانی داشتم که در مقدمه اش به این مسأله هم اشاره ای داشتم، البته یکی از رسانه ها تنها این مورد را تیتر کرد.
اکنون هم بر این مسأله تاکید می کنم آقای دکتر روحانی جرات لازم برای معرفی وزیر زن را ندارد ، در غیر این صورت اگر دلیلی برای عدم حضور وزیر زن در کابینه یازدهم وجود دارد، آن را بیان کنند. در حالی که در دولت احمدینژاد که ما نقدهای متعددی به دلیل عدم توجه آن به زنان و جوانان داریم، خانم وحید دستجردی را به عنوان وزیر بهداشت خود انتخاب کرد اما دولت آقای روحانی که با شعار اصلاحات و اعتدال وارد عرصه شد چنین جراتی را نداشت.
ما می خواهیم بدانیم در دولت دوازدهم چه بهانه ای برای عدم حضور وزیر زن وجود دارد، در زمان انتخابات با شعار حمایت، از زنان بهره برداری شد و اکنون زمان پاسخگویی است. در غیر این صورت این روش باعث می شود زنان تصور کنند ابزار هستند. رئیسجمهوری باید بر مواضع انتخاباتی خود بایستد، البته گروهی از زنان که با ایشان دیدار داشتند اعلام کردند حدود 30 زن برای پست وزارت به ایشان معرفی شدند با این حال همچنان تصور می کنم وزیر زنی در کابینه معرفی نخواهد شد، و دلیل آن عدم تمایل گروههای سنتی به تحقق این مسأله است که این دوستان نیز اشتباه می کنند. دوستان طیف سنتی باید توجه کنند حضرت فاطمه(س) در کنار حضرت علی(ع) و حضرت زینب(س) در کنار سیدالشهدا(ع) نقش موثری ایفا کردند و به قول شاعر «سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود/ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود». و این بدین معناست که عاشورا دو رو دارد؛ یکی خود عاشورا که از آن امام حسین(ع) است و پیام عاشورا که از آن زینب (س) است. به این ترتیب تفکری در بخشی از جامعه حاکم است که مانع از ایفای نقش زینبی زنان در جامعه میشود. زنان در طول تاریخ نقش های مهمی داشته اند؛ علاوه بر این، ما امروز می بینم زنان در بسیاری از موارد پیشروتر از مردان در عرصه های مختلف گام بر می دارند، مانند خانم مریم میرزاخانی که یاد ایشان را گرامی می داریم. امروز بیش از 60 درصد از دانشجویان را زنان و دختران ما تشکیل می دهند، با این حال عده ای می خواهند مانع از حضور آن ها در عرصه های اجتماعی شوند.
به این ترتیب من خطاب به هر دو طیف سنتی و مدرن می گویم با توجه به نگاه خود و اقتضائات زمانه، این مسأله را بپذیرند. هدف از طرح این مسأله هم آن است که اگر آقای رئیسجمهور ترسی از معرفی وزیر زن دارد آن را کنار بگذارد و بداند ما در مجلس از ایشان حمایت خواهیم کرد.
- شما از حمایت جمعی مجلسی ها و همکاری و همراهی با دولت برای رای اعتماد می گویید، درحالی که آخرین انتخابات در مجلس که مربوط به هیات رئیسه می شد، شاهد برخی از عهدشکنی ها بودیم. به نظر شما رئیسجمهوری می تواند در چنین شرایطی به قول مجلسی اعتماد کند؟
درباره انتخابات هیات رئیسه اتفاق ناخوشایندی رخ داد که شیرینی ائتلاف هیات رئیسه را به کام ما تلخ کرد. ما در مجلس به دنبال همگرایی هستیم اما میپذیرم که مجلس در مواردی با این معضلات و خط دهی ها از بیرون مواجه است؛ و به دوستانی که از بیرون مجلس خط می گیرند تذکر می دهم بر سر عهد و پیمان خود بمانند و نگذارند اداره مجلس تحت تاثیر بعضی افراد باشد.
- به نظر شما با وجود چنین تجربه ای و رای نیاوردن خانم اولادقباد در انتخابات هیات رئیسه، تصور می کنید مجلس دهم به وزیر زن رای اعتماد دهد؟
باید از نظر توانمندی، میزان همگرایی و همراهی آن فرد(وزیر پیشنهادی) فارغ از جنسیت با دولت به وحدت نظر برسیم.
- یکی از رویدادهای اخیر و مهم کشور، دیدار فرماندهان سپاه با رئیس جمهوری است که بیشتر رسانه ها و حتی گروه های مختلف سیاسی از آن استقبال کرده و این دیدار را در راستای همگرایی و هم افزایی ارزیابی کردند اما در عین حال اقلیتی مدعی شدند، دیدار فرماندهان سپاه برای هشدار و اتمام حجت با دولت بر سر حوزه وظایف و تکالیفش بوده است. ارزیابی شما از این رویداد چیست؟
در هر دو طیف جریان های تندرویی وجود دارند که مخالف همگرایی در کشور هستند. اینها در همه امور دخالت میکنند . ما در تحلیل های خود به خواست آن ها توجه نمی کنیم، به طور مثال این ها در سال 76 ، 92 و حتی 96 از پیروزی آقایان خاتمی و روحانی خرسند نبودند و ما نباید به این جریانهای افراطی توجه کنیم.
هر انسان عاقلی از نزدیکی نیروهای درون نظام به یکدیگر خوشحال می شود. سپاه پاسداران جزء جدانشدنی از نظام است و رئیس جمهوری به عنوان دومین شخص کشور و دولت به عنوان مجری تمام امور. اینطور نیست که ما آنها را در تقابل با یکدیگر قرار دهیم. ممکن است اختلاف نظرهایی میان برخی از فرماندهان سپاه و رئیسجمهوری وجود داشته باشد اما این به معنای تقابل نیست .
شما به تحریم های اخیر آمریکا توجه کنید که بخشی از آن متوجه سپاه است و در این شرایط ما نمیتوانیم آن را تنها بگذاریم؛ آنجایی که سپاه به وظیفه ذاتی خود عمل میکند ما همراه او خواهیم بود. علاوه بر این، در مواردی که دولت نیاز به همراهی سپاه داشته باشد؛ آن ها نیز کمک خواهند کرد.لذا ما از این قبیل گفت وگوها حمایت خواهیم کرد.
البته فرماندهان سپاه درخواست دیداری با اعضای فراکسیون امید مطرح کردند؛ که نخستین دیدار با فرمانده جدید سپاه تهران؛ سردار یزدی انجام گرفت و قرار بر این شد نشستها و دیدارها بیشتر و مرتب باشد. در این جلسات اگر گلایهای باشد در راستای همان گفتوگوی ملی که ما بر آن تاکید داریم خواهد بود. درباره دیدار رئیس جمهوری و فرماندهان سپاه نیز تا جایی که بنده اطلاع دارم دیدار صمیمانه ای بوده است و قطعا بر سرنوشت مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روابط خارجی تاثیرمثبتی خواهد داشت؛ ازجمله برمسأله کاهش ریسک سرمایه گذاری در ایران. و من به خاطر این اتفاق به آقایان دست مریزاد می گویم که به بیرون پیامی را مبنی بر اینکه ما درکنار هم هستیم دادند.
- در دیدار اعضای فراکسیون امید با فرمانده سپاه تهران چه مواردی مطرح شد؟
دغدغه اصلی در آن جلسه تحریم سپاه بود؛ و نمایندگان راهکارهایی برای کمک به سپاه به منظور انجام تکالیفش مطرح کردند. یکی از نقدهایی که در این جلسه مطرح شد؛ فعالیتهای اقتصادی سپاه بود که باید برای نمایندگان شفاف شود و دوستان در آنجا اذعان داشتند برخی از این فعالیت ها برای تامین نیازهای مالی سپاه صورت میگیرد. و ما خواستیم مقدار مشخصی را اعلام کنند تا مجلس در قالب بودجه آن را در اختیار سپاه قرار دهد تا کمتر به اموری غیر از مسئولیت اصلی خود درگیر شود.
یکی دیگر از مواردی که برخی دیگر از نمایندگان مطرح کردند، آن بود که سپاه به اموری که موجب تنش میشود ورود پیدا نکند، و دوستان توضیح دادند اغلب موارد حضور مستشاری آنها در راستای تنش زدایی در منطقه بوده است اما برخی از موارد را نمیتوان عمومی کرد. اگر سیاسیون و مردم بدانند سپاه تا چه حد به تنش زدایی در منطقه کمک می کند قطعا به آنها خداقوت خواهند گفت.
من تصور می کنم اینگونه گفتوگوها در راستای رفع سوءتفاهم ها بسیار مفید خواهد بود.
- اخیرا از گلایهها و کنایههای غیرمستقیم مسئولان نسبت به هم انتقاد کرده بودید و به گفتوگوی ملی به عنوان ابزاری برای رفع این معضل اشاره کرده بودید، به نظر شما ضرورت این امر در شرایط فعلی چیست؟
ما اغلب در جامعه بر سر مسائل مختلف با یکدیگر بحث، دعوا و تکه پراکنی می کنیم و برآیند آن را در میان چهره های سیاسی می بینیم. هدف اول ما آن است که گفتوگو را به عنوان یک فرهنگ در جامعه ترویج کنیم.
در عالم سیاست هم گاهی شاهد آن هستیم که رقابتها تا سر حد دعوا پیش میرود. من تصور می کنم ما گاهی مرز رقابت و دشمنی و دفاع از حقوق اقلیت در مواجهه با اکثریت را با جنگ خلط کردیم و ضروری است. آنچه در انتخابات ها رخ می دهد بیانگر آن است که ما باید بر سر مسائلی چون نظامِ انتخابات، مردمسالاری و مسائل اقتصادی و ... با یکدیگر گفتوگو کنیم. بحث گفتوگوی ملی از سوی فراکسیون امید مطرح و درون آن تصویب شد و فراکسیون های دیگر نیز از آن استقبال کردند. چندین ماه از طرح آن می گذرد و ما در خارج از مجلس نیز با چهرههای موثر دو جریان دیدار کردیم، الحمدلله همه علاقه مند به انجام آن هستند. در فراکسیون امید کمیته تخصصی آن تشکیل شده است و پیشنهاد ایجاد آن در فراکسیونهای دیگر نیز به رئیس مجلس داده شده است.
علاوه بر این در فراکسیون امید مصوب شد، گفت و گو بین نیروهای جریان اصلاحات نیز دنبال شود، چرا که در مواردی ما شاهد اختلافها در جریان اصلاحات نیز هستیم و باید این امر را از داخل و خودمان شروع کنیم.
- چند سال از حصر می گذرد و بخشی از مردم در موقعیت های مختلف چون تشییع جنازه چهرههای سیاسی و فعالیت های انتخاباتی، رفع حصر را به عنوان مطالبه اصلی خود بیان می کنند، ضرورت توجه به این مطالبه در جامعه تا چه حد است؟
در وقایع سال 88 هر طرف نظری داشت، برخی به شکل افراطی بر این باور بودند که در انتخابات تقلب شده است و در سوی دیگر گروهی بر این باور بودند که طرف مقابل مزدور آمریکا و فتنه گر است و باید آن ها را نابود کرد. واقعیت آن است که نتیجه این حادثه هرچه بوده؛ موجب باخت هر دو سوی ماجرا شد و پیامدهای منفی برای آنها داشت.
ما از سال 92 وارد یک بازی برد_ برد در نظام شدیم؛ به این معنا که اصولگرایان معتدل در کنار اصلاح طلبان قرار گرفتند. من معتقدم در جریانات سال88 هرکسی سخنی، پرسشی و نظری دارد و این مسأله تبدیل به یک گره شده است و صداوسیما نباید تصور کند با ساخت چند برنامه تلویزیونی و اظهارنظر برخی درباره آن، پرونده این مسأله بسته شده است. گروهی از کشور خارج شدند، گروهی در داخل و کسانی در حبس و حصر ماندند که به گمان من از یاران و امام و رهبری هستند اما خالی از اشتباه و خطا نیستند. اینکه همه اشتباهات را متوجه یک نفر بدانیم صحیح نیست، وقتی آقای مرتضوی به عنوان قاضی پرونده کهریزک از کشته شدگان آن حادثه با عنوان شهید یاد و از خانواده هایشان عذرخواهی میکند، چرا کسی از آقای کروبی بابت اظهاراتش درباره کهریزک عذرخواهی نمیکند.
من معتقدم باید هر دو طرف برای گفتوگو گام بردارند، نه آنکه بر سر مواضع خود پافشاری کنند. بزرگان برای ایجاد همگرایی و آرامش در کشور تواضع کنند، هر کس به اندازه سهم خود برای این مسأله گام بردارد. ما به آرامش نیاز داریم و اصرار بر مواضع و نگاه داشتن کشور در وضعیت گذشته به صلاح نیست. البته طرح رسانه ای مسأله هم موثر نخواهد بود، باید از طریق قانون اساسی آن را پیگیری کرد. ادامه این فضا مردمی که ده ساعت برای تغییر در صف رای می ایستند را ناامید میکند، شورای عالی امنیت ملی و اعضای آن میتوانند نقش ویژه ای در این زمینه ایفا کنند.
من رسما از آقای روحانی میخواهم مسأله حصر را در دستورکار شورای عالی امنیت ملی قرار دهند و دبیرخانه شورا آن را پیگیری کند و بزرگان نظام که در آنجا حضور دارند برای تصمیم گیری درباره این مسأله گام بردارند. تصور میکنم چنانچه از مسیر قانون و همگرایی به این مسأله ورود پیدا می کنیم، همانگونه که در سال 92 تصمیم بر آن شد به جای چنگ زدن به چهره هم به شکل معقول و منطقی عمل کنیم در حل این مسأله هم موفق خواهیم شد.
در مجلس نیز رفع حصر از کانال های مختلفی پیگیری میشود؛ چراکه این از مطالبات عمومی است و تا جایی که توانستیم این پیام را به مسئولان ذی ربط انتقال دادیم. آقای مطهری و برخی از نمایندگان نیز پیگیر این مسأله هستند.
- در مباحث فرهنگی شاهد بی توجهی ها به رویه های قانونی هستیم، تا جایی که حتی کنسرتهای دارای مجوز در برخی از شهرها لغو میشود. کمیسیون فرهنگی راهکاری برای برون رفت از این وضعیت ندارد؟
این مسأله کاملا سیاسی است، به گونه ای که اگر امروز آقای میرسلیم وزیر ارشاد بودند، برگزاری کنسرت در همین شهرها بلامانع بود. کتابهایی که در زمان وزارت ایشان منتشر میشد کوچکترین اعتراضی را در پی نداشت اما در دوران آقایان خاتمی، مهاجرانی و مسجدجامعی کوچکترین مسأله ای را با تهیه بولتن علیه آن بزرگ می کردند.
من از ائمه جمعه و جماعات میخواهم اجازه ندهند با بولتنها و مطالب تقطیع شده آنها را تحت تاثیر قرار دهند، ما برای مسائل مهم تری به آن ها نیاز داریم. در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و وزارت آقای حسینی، مشهد آمار بالایی در برگزاری کنسرت را داشت، در حالیکه کسی اعتراضی نداشته که این خود گواه سیاسی کاری برخی آقایان است. بنده از زمان حضورم در کمیسیون فرهنگی همواره تاکید کرده ام باید در همه جا یک قانون جاری باشد، یک شهر و دو نرخ ممکن نیست. اینکه امام جمعه در شهری مانع از برگزاری برنامه هنری شود، فرد دیگری یک برنامه مذهبی را در جای دیگر لغو میکند؛ از این جهت قانون باید در همه جا حاکم شود.
حامیان لغو کنسرت ها در مشهد و شهرهای دیگر طرحی در مجلس ارائه کنند تا اگر رای آورد و مصوب شد، قانون برای برخی مکان ها ازجمله مشهد حریم قائل شود تا کنسرت برگزار نشود. اگر قانون ایراد دارد باید قانون را اصلاح کنند اما اینکه هر کس به شیوه دلخواهش عمل کند سبب میشود سنگ روی سنگ بند نشود. ما در کمیسیون فرهنگی سعی داریم چیزی جز قانون اعمال نشود اما ریشه این مسأله نه فرهنگی است و نه مذهبی بلکه سیاسی و آن هم در نازل ترین سطح ممکن است.
وزیر هم نباید به چیزی جز قانون عمل کند؛ وزیر تنها به مجلس، رئیس جمهوری و مقام معظم رهبری پاسخگوست. وزیر هم باید مستند به قوانین در این موارد عمل کند و در صورت تذکر و سوال نمایندگان به آن پاسخ دهد. آقایان جنتی و صالحی امیری برای حل معضل کنسرت ها همه تلاش خود را به کار بستند اما اقتدار لازم را برای رفع این معضل نداشتند.
- تاکنون گفتوگو یا طرحی برای حل قانونی این مسأله در کمیسیون مطرح شده است؟
طرح نه اما گفتوگو شده است چون قانون ایرادی ندارد. این مسأله باید در کمیته فرهنگ،هنر و رسانه کمیسیون فرهنگی، مطرح شود که ما اولویت هایی برای آن در نظر گرفتیم و درباره این مسأله هم صحبت شده است اما در نهایت این مسأله باید در کمیسیون فرهنگی مطرح شود. البته ترکیب کمیسیون یک دست نیست اما خوشبختانه تغییرات مثبتی در آن شاهد بودیم.
- شما از تغییرات مثبت در کمیسیون فرهنگی گفتید اما در مواردی ما شاهد هستیم که برخی از اعضای این کمیسیون از تصمیمات نهادهایی چون حوزه هنری مبنی بر عدم نمایش فیلم ها و یا توقیف آن ها دفاع و حتی برای آن نامه جمع آوری می کنند. تصور نمی کنید این ناهماهنگی عرصه را برای فعالیت یک وزیر مقتدر هم تنگ می کند؟
خوشبختانه ما در کمیسیون فرهنگی سعی داریم به صورت اقناعی به مسائل ورود کنیم، نه به شکل سیاسی. یعنی سیاست زدایی از مسائل فرهنگی را در آنجا جاری کنیم.
اینکه حوزه هنری به دلیل رابطه اش با سازمان تبلیغات شانی برای خود قائل است و از نمایش برخی فیلم ها خودداری می کند تا حدی قابل قبول است اما این مرزها و فاصله گذاری ها نیز باید در جایی مورد توافق قرار گیرد تا بخش زیادی از سرمایه های کشور هدر نرود.
- عملکرد وزارت ارشاد دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟
اگر مجموعه عملکرد وزارتخانه را با توجه به محدودیت ها و فشارها بسنجیم، عملکرد نسبتا خوبی داشته است اما در مواردی چون مسأله کنسرتها در حد انتظار عمل نکردند و وزرا اقتدار کافی نداشتند. علاوه بر این، توازن در اجرای پروژه های فرهنگی ضعیف بوده است.
مقام معظم رهبری در دیدار ماه رمضان خود با دانشجویان فرمودند:«گاهی دستگاههای مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی میشوند» کمیسیون فرهنگی در این زمینه چه پیگیری هایی داشته است؟
با توجه به اینکه ایشان چهره فرهنگی هستند و به مسائل این حوزه اشراف دارند انتظار میرود مسئولان این حوزه به تذکرات رهبر توجه داشته باشند اما با توجه به اینکه رهبری سیاست های کلی نظام را ابلاغ میکنند، ما باید تلاش کنیم این ها به قانون تبدیل شده و در دستگاه های ذیربط اجرا شود.
علاوه براین تذکرات موردی را نیز مطرح می کنند، مانند آنچه در ماه رمضان فرمودند و البته برخی سوءبرداشت کردند و برای مخالفت با هر چیز از لفظ آتش به اختیار استفاده می کردند و سرانجام موجب شد ایشان تاکید کنند منظورشان کار فرهنگی خودجوش، تمیز است نه بی قانونی. بنده هم معتقدم ضعف هایی در پرداختن به مباحث ائمه اطهار(س) و اهل بیت(ع) در فرهنگ و هنر وجود دارد که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.