مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بین الملل، در گفت و گو با جماران در خصوص مصوبه اخیر مجلس نمایندگان علیه ایران، گفت: آنچه که ایالات متحده آمریکا انجام میدهد، بر اساس دکترین محدود سازی همکاری بین المللی با ایران در چارچوب تفسیر تنگ نظرانه و محدود از برجام و محاصره منطقه ای تهران است. لذا برای پیاده سازی این دکترین در بعد بین المللی، نیازمند آن است که دورانی به نام دوران بعد از برجام را آغاز کند. از این منظر، ایالات متحده آمریکا در دوران ترامپ، به عنوان بازیگر اندیشه های پُست نو محافظه کارانه، به دنبال آن است که برجام با شکست رو به رو شود، اما بر آن نیست که ننگ نقض برجام بر پیشانی واشنگتن بنشیند.
مطهرنیا در ادامه گفت: آمریکا بر آن است به گونه ای عمل کند که برجام در چارچوب تفسیر محدود از برجام و از طرف دیگر تصویب تحریم های فرا برجامی علیه ایران و تاثیر آن بر بخش رادیکال موجود در تهران موجب خروج تهران از برجام و به پیروی از آن ایجاد اجماع بین المللی به واسطه خروج تهران از برجام را بار دیگر کلید زند.
وی با اشاره به اینکه نمیتوان تحریم های جدید را نقض حقوقی برجام دانست، اضافه کرد: ایالات متحده آمریکا در تحریم های جدید، از منظر حقوقی بسیار دقیق تلاش دارد تحریم ها را به گونه ای وضع کند که موجب نقض برجام نشود. این در حالی است تفسیر برجام در ایران، یک تفسیر موسع و گسترده است و توقع بعضی از مسئولان در ایران و توجه بخش عمومی نسبت به برجام آن است که با امضای آن همه مسائل زیرین و زبرین ایران و ایالات متحده آمریکا حل شود و چون این دیدگاه وجود دارد، آمریکا تلاش میکند با تصویب تحریم های جدید به عنوان بر هم زدن برجام از این معنا در جهت بهره برداری در مبارزات سیاسی داخل کشور بین جناح های سیاسی سود برد.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: با وجود آنکه نقطه عزیمت برجام در دولت دهم است، اما پایانه رسیدن به برجام در دولت یازدهم بر اساس دیپلماسی فعال بر اساس تعامل سازنده روحانی و شگردهای دیپلمات برجسته بین المللی، ظریف، شکل گرفته است. خروج از برجام و اعلام شکست برجام را در معادلات سیاسی درونی متوجه دولت یازدهم و دوازدهمی میبیند که پیش روست و تلاش میکند در ادامه، در انتخابات بسیار سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی در سال 98، در حوزه داخلی سیاست را به آن ارجاع دهد.
مطهرنیا همچنین افزود: در نتیجه باید گفت برجام یک امر حقوقی و متکی بر گزاره های حقوقی در نظام بین الملل است و لایه های نظارتی متفاوتی دارد. اگر این لایه های نظارتی تحریم های جدید را در تعارض با برجام معرفی کند، ننگ بر هم زدن برجام بر پیشانی واشنگتن خواهد نشست. یا اگر ترامپ با گرفتن پرونده هسته ای و نظارت بر اجرای آن از وزارت امور خارجه آمریکا و شخص تیلرسون و سپردن به کاخ سفید، دستور میدهد که به گونه ای عمل شود که در دور بعدی که آمریکا بتواند آن را نقض کند و دلیلی محکمه پسند برای لایه های گوناگون کشور های امضا کننده، به ویژه کشور های اروپایی، چین و روسیه نداشته باشد، با این حال باز در موضع انزوا قرار خواهد گرفت. در نتیجه آنچه که ترامپ در ارتباط با برجام و گزارش ماه آینده بیان میکند، بیش از آنکه از یک واقعیت سیاسی برخوردار باشد یک بلوف سیاسی است و اگر بخواهد این بلوف سیاسی را جامه عمل بپوشاند، بدون ادله اثبات خروج ایران از قواعد پذیرفته شده در گزاره های مطرح در برجام، آمریکا را به انزوا خواهد کشید.
وی در ادامه با تاکید بر واکنش طرف های دیگر برجام گفت: باید پذیرفت که آمریکا به عنوان یک واقعیت موجود در ساختار بین المللی، از بیشترین اهرم های فشار برخوردار است و میتواند در جهت همراه کردن دیگر کنش گران و بازیگران از اهرم های خود استفاده کند. اما با توجه به شخصیت متزلزل ترامپ در کاخ سفید و اتهاماتی که در ارتباط با کمپین انتخاباتی او و دخالت روسیه در انتخابت آمریکا وجود دارد؛ و از سوی دیگر عدم اقبال افکار عمومی در آمریکا به ترامپ به عنوان یک رئیس جمهور قابل قبول برای درصد بالایی از مردم آمریکا، ایجاد فضایی که آمریکا بتواند دیگر بازیگران بین المللی را در جهت فشار آوردن به ایران در صورت عدم تخطی ایران از برجام همراه کند، بسیار برای ترامپ مشکل و امری سخت و چالش جدی خواهد بود.