نبوی خاطرنشان کرد: وقتی روحانی مشعل را زمین گذاشت چون با کشور های دنیا رابطه نداشتیم امکان سرمایه گذاری وجود نداشت. البته با بورکینافاسو رابطه داشتیم ولی کم لطفی می کردند و تکنولوژی به ما نمی دادند. پولمان را یا باید از هند چای و برنج و یا کالای چینی می خریدیم؛ چون به ما پول نمی دادند.
به مناسبت دوازدهمین سال درگذشت میر مصطفی عالی نسب عصر دیروز (پنجشنبه 22 تیرماه) بزرگداشتی با عنوان «دیدبانی اقتصاد ملی» برای این پرچمدار تولید ملی در مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد و بهزاد نبوی، فرشاد مؤمنی، سید محمد بحرینیان و محمدحسین فاضل زرندی به ایراد سخن پرداختند.
به گزارش خبرنگار جماران، فرشاد مؤمنی در این مراسم گفت: از نظر من بزرگداشت میر مصطفی عالی نسب در درجه اول بزرگداشت یک اندیشه، منش و یک تجربه زیسته موفق و یک کارنامه جمعی و فردی پر افتخار است. ذکر عالی نسب و اندیشه ها و خدمات او جلوه ای از امید عالمانه به آینده برای کشور ما محسوب می شود.
مدیر مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد تصریح کرد: تصور ما این است که تجربه سال های 1368 تا به امروز، یعنی سال هایی که در آن اندیشه عالی نسب مانند اندیشه بهشتی و امام خمینی (س) آرام آرام کنار گذاشته شد، مسیری طی شده که الآن با گذشت بالغ بر ربع قرن از این مسیر این امکان برای ما فراهم است که تجربه 10 ساله اول انقلاب اسلامی با همه محدودیت هایی که داشت و سال های پس از آن را با هم مقایسه کنیم.
وی ادامه داد: وقتی که ما این دو تجربه عینیت یافته را مقایسه می کنیم زاویه های بی شماری وجود دارد که به گمان من نیازمند واکاوی و رمزگشایی است و برداشت شخصی من حکایت از این دارد که از هر زاویه ای ما این دو تجربه را نگاه می کنیم، اگر انصاف و علم مبنای مقایسه باشد، ما می توانیم بفهمیم که چه خطاهایی کرده ایم و از طریق بازگشت به مسیر اصلی دوباره شاهد این باشیم که کشورمان رو به اعتلاء و ارتقاء می گذارد و کیفیت زندگی مردم هم بهبود پیدا می کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: شاید بزرگترین خدمت آقای عالی نسب این بود که نظام تصمیم گیری کشور را در انتخاب سیاست گذاری ها و جهت گیری ها متقاعد کرد که میان ملاحظات امنیت ملی و ملاحظات توسعه ملی همراستایی ایجاد کند. ما در مطالعات خود دیدیم که هیچ تجربه موفقی در توسعه وجود ندارد که مسیری غیر از این را طی کرده باشد و آن پیر دیر با کوشش های عمیق فکری و تجربه های منحصر به فرد عملی این مسیر را انتخاب کرده بود.
وی افزود: آموزه ای که استاد فقید در مورد امنیت ملی دنبال کردند مردم سالاری و مردم محوری بود. فکر می کنم امروز بخش بزرگی از مناقشات فرصت سوزی که در نظام اجرایی کشور قرار دارد ناشی از عدم توجه کافی به این ملاحظات راهبردی است. در دوران جنگ، که حرف شنوی از آقای عالی نسب وجود داشته، رمز اصلی همراستایی ملاحظات امنیت ملی با ملاحظات توسعه این بوده که مردم نسبت به ماشین آلات، تجهیزات و تسلیحات اولویت داشته باشند. یعنی در دوران جنگ هیچ امری اولویتی بالاتر از مسائل مربوط به تغذیه، بهداشت، آموزش و اعمال حمایت های مؤثر اجتماعی نبوده است.
مؤمنی تأکید کرد: تقریبا تمام ناهنجاری های بحران ساز و تهدیدآمیز کنونی اقتصادی اجتماعی ایران به برخورد سهل انگارانه یا دفاع بد از عدالت اجتماعی مربوط می شود. در 10 ساله اول انقلاب اسلامی عدالت اجتماعی بر محور عزت نفس و مشارکت مردم و بر محور فعالیت های مولد تعریف شده بود؛ در حالی که الآن در رقابت های ریاست جمهوری هم دیدیم که مسابقه ها مسابقه هایی است که بر محور توزیع رانت و دعوت مردم به برداشت از نکاشته ها-به بهای عزت نفس- راه حل ارائه می کردند.
وی ادامه داد: از نظر جهت گیری هم تولید محوری به مثابه یک نظام حیات جمعی در دستور کار قرار گرفته بود. در آن دوره از طریق تشویق به تولید بستر فساد را به حداقل رسانده بودند که البته ضروریات آن را هم فراهم کرده بودند که یکی از آنها شفاف سازی کانون اصلی رانت در کشور (درآمدهای نفتی) بود. من می گویم راه حل فساد تنبیه دانه درشت ها نیست چون از شهرام جزایری تا بابک زنجانی مدام دانه درشت ها را تنبیه می کنند ولی گستره و عمق فساد بیشتر می شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی سیاست های اقتصادی نادرست، چارچوب های حقوقی ضعیف و تخصص گریزی را منشأ فساد دانست و ادامه داد: برخورد شخص محور با مسأله فساد در هیچ جای دنیا قادر به حل و فصل بحران فساد گسترده نبوده است. در دوره آقای احمدی نژاد نسبت به دوره آقای خاتمی، برای دستیابی به هر یک واحد رشد اقتصادی 5 برابر دلار نفتی بیشتر هزینه شده و این سطح از ناکارآمدی و فساد در تاریخ اقتصادی پس از انقلاب اسلامی بی سابقه بوده است. در دوره اوج مناسبات رانتی از عدالت به بدترین شکل دفاع کردند.
وی اظهار داشت: کسانی که با مرحوم عالی نسب حشر و نشر داشتند می دانند که ایشان همیشه تأکید داشت راه نجات اقتصاد ایران این است که تولید را نسبت به فعالیت های غیر مولد تقویت کنیم. راه نجات ما این است که به همان مناسباتی برگردیم که انقلاب اسلامی فلسفه وجودی خود را در آن جست و جو می کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: شهید رجایی یکی از نورانی ترین مجاهدین فی سبیل الله و کم نظیر بود و وقتی شبیه سازی می کردند من می گفتم خداوند به خانواده ایشان صبر دهد. شهید رجایی گفته بودند «قبل از انقلاب یک فعال سیاسی بودم و روز قیامت مسئولیت همه جهت گیری های سیاسی را می پذیرم ولی در باب اقتصاد خودم را فرمانبردار آقای عالی نسب معرفی می کنم و هیچ مسئولیتی نمی پذیرم». اعتماد شهید بهشتی به آقای عالی نسب در این سطح بود.
بهزاد نبوی سخنران بعدی این مراسم بود و گفت: من با عالی نسب در دوره شهید رجایی آشنا شدم که شهید رجایی احترام خاصی برای او قائل بود و جلسات هفتگی منظمی را با عالی نسب داشت که ظاهرا مسائل اقتصادی را به او یاد می داد. ایشان به عالی نسب به عنوان مشاور اقتصادی حکم داده بود و عالی نسب به عنوان مشاور نخست وزیر در جلسات ستاد بسیج اقتصادی حاضر می شد. عالی نسب آدم بسیار باهوشی بود و از تجربیاتش خیلی خوب استفاده می کرد و من در ستاد بسیج اقتصادی خیلی از تجربیات ایشان بهره بردم.
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی افزود: در زمان مهندس موسوی نیز عالی نسب در جلسات شورای عالی اقتصاد برای تدوین برنامه پنج ساله اول توسعه به طور منظم شرکت می کرد. می خواستیم از واردات گندم بی نیاز شویم. در این جلسات بحث شد که در دشت مغان گندم بکاریم. عالی نسب گفت چرا فکر می کنید نیاکان ما عقل نداشتند؟ اگر امکان داشت که در دشت مغان گندم کاشته شود پیش از این کاشته بودند. حق با ایشان بود و آن پروژه اجرا نشد.
وی بیان کرد: شهید رجایی خیلی از عالی نسب تعریف می کرد. ظاهرا آقای عالی نسب پارکینسون داشت و دست هایش می لرزید. شهید رجایی می گفت وقتی دست های عالی نسب می لرزد، روح من می لرزد.
نبوی اظهار داشت: من نه اقتصاددان و نه در جریان مسائل روز هستم؛ اما یک دغدغه کلی دارم. یادم می آید که سال 92 زندان بودم و وقتی به همسرم گفتم لازم نیست شناسنامه بیاورید و چون هاشمی رد صلاحیت شده بود رأی ندادم. بعد از شمارش آراء دیدم که اختلاف رأی آقایان روحانی و قالیباف نسبت به آقایان خاتمی و ناطق نوری بیشتر بود.
وی ادامه داد: من در زندان نامه ای برای آقای روحانی نوشتم که تمام همت خود را صرف سیاست خارجی و اقتصاد کن؛ چون حل مسائل اقتصادی را در گرو سیاست خارجی می دیدم. تفسیر برخی رسانه ها این بود که نبوی گفته ما را رها کن و به آمریکا بچسب.
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه وضع اقتصادی امروز شاید در بعضی موارد از سال 92 هم بدتر است، تصریح کرد: گویی جنگلی داشته آتش می گرفته و روحانی مشعل را زمین گذاشته ولی جنگل دارد می سوزد. تصور من این است که این مشکل فقط با سرمایه گذاری حل می شود.
وی ادامه داد: قبل از آقای روحانی گفتند که باید نفت سر سفره مردم باشد و به جای اینکه ماهی گیری یاد دهیم به مردم ماهی داده شد. بعد از آقای خاتمی و با افسانه ای شدن درآمد نفتی واردات کشور 70 میلیارد دلار و معده اقتصاد کشور گشاد شد. ارز و دلار کشور بر اساس آن سیاست ها هزینه شد و سرمایه گذاری جدی صورت نگرفت.
نبوی خاطرنشان کرد: وقتی روحانی مشعل را زمین گذاشت چون با کشور های دنیا رابطه نداشتیم امکان سرمایه گذاری وجود نداشت. البته با بورکینافاسو رابطه داشتیم ولی کم لطفی می کردند و تکنولوژی به ما نمی دادند. پولمان را یا باید از هند چای و برنج و یا کالای چینی می خریدیم؛ چون به ما پول نمی دادند.
وی افزود: بنابر این اولین کار ما این بود که باید تحریم ها برداشته می شد. با امضای برجام ما خوشحال شدیم که روابط ما با کشورهای دنیا به حالت عادی درآمد. اما متأسفانه شرایط اجازه پیشرفت را به ما نداد. چند روز پس از برجام هیأت های سرمایه گذاری زیادی به کشور ما آمدند ولی بعد از یک مدت تعطیل شد. البته با سرمایه گذاری توتال امیدوار شدم که اگر عاقلانه رفتار کنیم اتفاقاتی بیفتد.
وزیر صنایع سنگین دوران دفاع مقدس تأکید کرد: الآن درآمد نفت خیلی پایین آمده و آن معده کماکان گشاد است و با یارانه و مسکن مهر تقریبا ریالی برای سرمایه گذاری باقی نمی ماند. بنابر این دولت نه ارز دارد و نه ریال دارد که بتواند به معنای واقعی سرمایه گذاری کند. کسی می گفت که اگر چندین سال پی در پی 60 میلیارد دلار سرمایه گذاری کنیم اشتغال در سطح کنونی باقی می ماند؛ یعنی بر تعداد بیکاران افزوده نخواهد شد.
وی تأکید کرد: دولت چنین سرمایه ای ندارد و بخش خصوصی داخل هم یا امکان و یا جرأت سرمایه گذاری ندارد. خیلی از کشورهای دنیا سرمایه گذاری خارجی استفاده می کنند. ما در جوانی فکر می کردیم که سرمایه گذاری خارجی به معنای وابستگی به کشورهای امپریالیستی است. با آمدن ترامپ مهربانی هر دو سر شده است و تندروهای دو طرف بده بستان می کنند. کسانی که اوباما را قابل تحمل نمی دانستند در مورد ترامپ می گفتند باید صبر کرد.
نبوی با تأکید بر اینکه مشکل ما همان است که در نامه به آقای روحانی نوشته، گفت: صرف نظر از فشارهایی که بیش از دوره آقای خاتمی به روحانی است، امیدوارم مأیوس نشود؛ چون امضای برجام برای این بود که بتواند اقتصاد کشور را تکان دهد.
سید محمد بحرینیان نیز در این مراسم گفت: حدود 5 سال سن داشتم که پدرم یک کارتن آورد و به مادرم گفت که نمی خواهم دیگر با چوب غذا درست کنی و چون طرفدار مصدق بود گفت که (این کالا) ایرانی است و خوب کار می کند.
این کارآفرین برجسته با تأکید بر اینکه اقتصاد ما گرفتار مبالغه گویی بسیار سنگینی است، تصریح کرد: تا منابع نفتی کم می شود رگ های گردن عده ای بالا می زند. در سال 1337 به بعد کشورهایی که در اوج فلاکت بودند توانستند با منابع بسیار کمتری کشور خود را اداره کنند. ما در علوم پایه و اجتماعی 400 سال عقب افتادیم و فقط نظریات را بیان می کنیم و خودمان چیزی نساختیم و فقط واژه سازی کردیم.
وی با بیان اینکه ما صنایع لا تکنولوژی داریم، افزود: تا سال 1979 ما درجه یک بودیم. کشورهای شرق آسیا زود فهمیدند که از دنیای پیشرفته عقب افتاده اند. در کشوری که عقب افتاده دولت باید همه چیز را به انسان دهد ولی زمین، نیروی کار و اقتصاد بازار را نباید بسپارد. کشورهای شرق آسیا یک نهاد ابر وزارت خانه از نخبگان آکادمیک و اجرایی درست کردند و اختیار را به آن دادند.
بحرینیان خاطرنشان کرد: نقش عالی نسب این بوده که در جایی که مسئولین دولت وقت تخصص اقتصادی نداشتند و ایشان هم اجرایی بود و هم تجربه عملی و مطالعه داشته، به آنها کمک کرد و کشور خیلی مدیون کارهای زیربنایی دوران دفاع مقدس است.
وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: باید جواب داده شود با این همه منابع چه کردیم که باید کولبر زن داشته باشیم که برای نان قاچاق می کند؟
همچنین محمد حسین فاضل زرندی در این مراسم با بیان اینکه این ملت تاریخ و انسان های بزرگ دارد، گفت: عالی نسب از منظرهای مختلفی قابل بحث است ولی چیزی که برای من بسیار مهم بوده تفکر سیستمیک و برخورد مدیریتی ایشان است. عالی نسب یک استراتژیست برتر و سمبل یک مدیریت مدرن بوده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه امیرکبیر تصریح کرد: عالی نسب سعی می کرد چرخه عمر هر سیستمی را ببیند و می گفت سر سیستم نباید به آنجا برسد که هزینه نگهداری آن بیشتر از سودش باشد. دیگر اینکه دیدگاه عالی نصب کاملا تعامل با جهان بود و اصرار او به تعامل با جهان در دوران جنگ ستودنی است. یعنی راجع به بسیاری از مسائل برآوردهای جهانی داشت.
وی افزود: عالی نسب یک سری اصول داشت که عدالت از جمله آنها بود؛ نه مثل دولت قبل که عدالت را به بدترین وضع لجن مال کرد. عالی نسب به شدت روی مسائل گروهی حساس بود و در تمام مسائل مشورت می کرد و مشاورین او هم بسیار با سواد بودند. عالی نسب بدون اطلاعات و گردش اطلاعات تصمیم نمی گرفت و به نظر کارشناس اهمیت می داد و حتی یک بار ندیدم که کارشناس را تحقیر کند.
عضو هیأت امنای مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد اظهار داشت: متأسفانه آقای عالی نسب نظراتش را نمی نوشت و اجازه نمی داد ما هم بنویسیم. آقای عالی نسب در اوج جنگ با قدرت در مورد مزیت های اقتصادی ایران صحبت می کرد. روزی که امام فوت کرد در حالی که همه ما بهت زده بودیم عالی نسب همه سیلوهای کشور را چک کرد؛ در مدیریت بحران فوق العاده بود و چون تجربه داشت اصلا خودش را نمی باخت.
وی ادامه داد: عالی نسب صفر و یکی نبود و به همه احترام می گذاشت و همه به او احترام می گذاشتند و از احمد توکلی تا بهزاد نبوی به خانه او می آمدند.
فاضل زرندی تأکید کرد: عالی نسب در یک محیط مبهم بهترین تصمیم را می گرفت و این پارامترها عالی نسب را به عنوان یک مدیر مدرن و آگاه مطرح می کند که هم از نظر تئوریک و هم از نظر عملی صاحب سبک بود. او یکی از بهترین استراتژیست های هزاره ایران بود.
در پایان این مراسم فرشاد مؤمنی گفت: آقای عالی نسب در دهه سوم زندگی خود مشاور آیت الله بروجردی بوده است. ما باید بستری را فراهم کنیم که از خدمات فرهنگی ایشان، که به هیچ وجه از خدمات اقتصادی شان کمتر نیست، سخن بگوییم.
وی افزود: حق این است که حقوق ایشان بر گردن مردم ایران قابل احصاء نیست. با تدبیر ایشان بود که برای اولین بار در تاریخ ایران، در یکی از طولانی ترین جنگ ها، حتی یک مورد مرگ و میر ثبت شده ناشی از قحطی نداریم و شاید یک درصد از مردم ایران هم ندانند این دستاورد که به نام نظام جمهوری اسلامی تابعی از دانش و تجربه خارق العاده ایشان بود. امیدوارم خداوند به ما توفیق دهد که همچنان در مسیر قدرشناسی از بزرگان و به جای آوردن شکر نعمتشان توفیق داشته باشیم و به مدد اندیشه های آنها همه کمک کنیم که آینده ایران از امروزش بهتر باشد.