اصولاً اقدامات خودجوش و مردمی همواره مکمل و پشتوانه ای برای تداوم حیات اجتماعی جامعه بوده است. پرواضح است که دولتها وظیفه دارند بستر مناسب را برای حرکات عمیق و تأثیرگذار فرهنگی فراهم آورند، اما بدون حضور خودجوش مردم در عرصههای فوق، ماندگاری و اثربخشی لازم محقق نخواهد شد.
پایگاه خبری جماران، در یادداشت هفته گذشته گفته بودم که میان خودسر بودن و خودجوش بودن فاصله از راه تا بیراهه و از خدمت تا خیانت است. سخنان روشنگرانه رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز عید سعید فطر و تعریف و تبیین مفهوم آتش به اختیار، راه را بر هر نوع سوء برداشت و ایجاد تفرقه میان صفوف ملت مسدود کرد.
به بیان دیگر رهبری معظم به درستی در صحبتهای خود اقدامات غیرقانونی و هنجارشکنانه را نفی کردند و معیار کار فرهنگی تمیز را حرکت در چارچوب قانون برشمردند. امری که به عنوان یک نیاز جدی در برابر انتظارات واقعی جامعه بشدت احساس میشود.
حجم بزرگی از نظامهای فرهنگی و خودجوش همچون بیش از هزار حوزه علمیه، بیش از 5 هزار مؤسسه قرآنی، بیش از 6 هزار مؤسسه چندمنظوره فرهنگی، هزاران مؤسسه تک منظوره و دهها هزار هیأت مذهبی، جلسات اخلاقی و آموزشی، انجمنهای اسلامی در دانشگاهها و تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی، جامعه بزرگ ناشران و مؤلفان، روحانیت و علما و وجود بستر بزرگی به نام فضای مجازی همه و همه بسترهای مساعد اقدامات فرهنگی خودجوش برای اشاعه فرهنگ ایرانی اسلامی محسوب میشود که وابستگی مستقیم به دولت نداشته اما رسالت فرهنگی برعهده دارند. در عرصه فرهنگی با وجود هزاران جوان خلاق، مؤمن و علاقهمند به این حوزه، باید به سمت حمایت از حرکتهای مردمنهاد و مردم مدار گام برداریم.
آنچه در این میان از اهمیت برخوردار است، وجه تمایز اقدامات خودجوش با حرکات خودسرانه است. اقدامات خودجوش دارای مبانی اخلاقی و چارچوبهای قانونی است در حالی که حرکات خودسرانه، غیراخلاقی و غیرقانونی است. حرکت خودجوش، اصلاحگرایانه اما حرکت خودسر مخرب است. حرکت خودجوش، پویا، محرک و پیش برنده، اما حرکت خودسرانه، ایستا، مخرب و بازدارنده است.
علاوه بر همه اینها حرکات خودجوش، در مرزهای مبانی و حریم دینی و فقهی و حفظ چارچوبها و پایبندی به ارزشها و هنجارها تعریف میشود، اما حرکات خودسر خارج از این مبانی و هنجار شکن و نفی کننده نهادهای رسمی محسوب میشود.
توجه به مفهوم تمیز در کار فرهنگی هم اهمیت دارد. تمیز در ادبیات ما به معنای پاکیزه، مطهر، ناب، درخشان، انگیزاننده و جذاب تلقی میشود و در مقابل آن عمل کثیف، ناپاک و آلوده داریم. اصحاب فرهنگ و هنر با تلاش خود و تشکیل نشستهای تخصصی میتوانند نسبت به تبیین مرزهای خودجوش و تمیز با کار خودسر و کثیف روشنگری کنند.
نیازهای فرهنگی جامعه امروز از تنوع و تکثر قابل توجهی برخوردار است و اگر میان عرضه و تقاضا در این عرصه تناسب منطقی وجود نداشته باشد، راه برای نفوذ فرهنگی و افتادن در ورطه افراط و تفریط هموار میشود. ولنگاری فرهنگی از یک سو و جزماندیشی و جمود فرهنگی از سوی دیگر دو تهدیدی است که فرهنگ غنی ایرانی اسلامی را با مخاطره مواجه میکند و راه برون رفت از این دو دام خطرناک همان اعتدال فرهنگی است.
پایههای اعتدال فرهنگی در گفتمان دولت تدبیر و امید که در امتداد گفتمان امام و رهبری و مبانی انقلاب اسلامی تعریف شده، بر 4 عنصر دیانت، عقلانیت، عدالت و انسجام فرهنگی استوار است و انسجام فرهنگی میتواند ما را از خطر اختلال برهاند. بعد از فصلالخطاب مقام معظم رهبری، مجادله، مناقشه، تخریب و انگ زنی عدول از این گفتمان و ظلم بزرگی در حق رهبری و ملت است. بهترین مرجع برای تفسیر سخنان رهبر انقلاب مراجعه به بیانات خود ایشان است.
و سخن آخر اینکه شرایط اجتماعی و فرهنگی با شتاب خیره کنندهای در حال تحول و تغییر است و برای اینکه امواج این تغییرات، به ارزشهای اعتقادی و باورهای هویتی ما ضربه نزند باید راه درست مواجهه با این امواج را پیدا کنیم.
نه اسیر و تسلیم امواج شدن و نه در آنها هضم و جذب شدن راهکار مناسبی نیست. ضمن اینکه با تحولات فناوری و شیوههای نوین اطلاعرسانی و گستره وسیع شبکههای اجتماعی مجازی، راه انسداد و فیلتر کردن آنها بیشتر به یک شوخی شبیه است تا یک راهکار منطقی.
باید همه نیروهای باانگیزه، وفادار و خودجوش با همدلی، همنوایی، هماهنگی و همکاری به دستگاه بزرگ فرهنگی کشور یاری برسانند، چرا که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تنهایی نمیتواند بار عظیم توسعه فرهنگی را به مقصد و مقصود برساند. فرهنگ ایرانی اسلامی از ظرفیتهای کم نظیری برخوردار است که میتواند برای زندگی سعادتمندانه انسان امروز راهگشا باشد، به شرط آن که به داشتههای خود باور داشته باشیم.