پایگاه خبری جماران- نخستین گام برای مقابله با تهران! بیش از پنج ماه از روی کار آمدن و قدرت گیری دونالد ترامپ بر صدر مسند ریاست جمهوری آمریکا می گذرد و تنهایی صدایی که در این مدت از واشنگتن قابل شنیدن است، تنش زایی و بحران آفرینی است.

هر روز بیشتر از دیروز تنش با ایران از سوی امریکا سرعت قابل توجه تری به خود می گیرد و طرفین بیش از هر زمان دیگری در مقابل یکدیگر قرار می گیرند. سردرگمی، تاثیرپذیری از القائات نابجا و واقعیت گریزی سه مشخصه ای هستند که دولت جدید امریکا با آن عرصه در سیاست خارجی روبه رو است و همین مسئله موجب شده است تا کنگره و لابی هایی که تا پیش از این در به تصویب رساندن اقدام ضدایرانی جدید ناکام بوده و توفیقی نداشته باشند، دست به کار شده و خود پیشگام برای ارائه طرحی جدید برای هدف قرار دادن تهران شوند.

بهانه این طرح نیز همان هایی است که این روزها از سوی برخی از بازیگران منطقه ای به سردمداری رژیم اسرائیل و عربستان گفته می شود: مقابله با اقدامات ایران. اینک نخستین گام با تصویب قانون موسوم به مقابله با اقدامات بی ثبات ساز منطقه ای ایران در مجلس سنا برداشته شد و به نظر می آید که مجلس نمایندگان امریکا نیز همین گام را تکرار کند.

در رابطه با اقدام اخیر کنگره، دلای،, تبعات و اقداماتی که تهران می تواند انجام دهد با رضا نصری، حقوقدان ارشد بین المللی موسسه عالی مطالعات بین المللی ژنو و تحلیلگر ارشد مسائل امریکا گفت وگویی داشته ایم که در پی می آید:

 

لابی ها می توانند قوه مقننه امریکا را به میل خود هدایت کنند

 قانون موسوم به «مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران» روز 5شنبه در سنای امریکا به تصویب رسید. این نخستین مصوبه سبا علیه ایران پس از توافق هسته ای است در حالی که تا پیش از این، نمایندگان کنگره موفقیت چندانی در رابطه با اعمال تحریم علیه ایران به دست نیاورده بودند. چه مسائلی منجر به جریان افتادن این طرح و تصویب قاطع آن در سنا شد؟

 دستگاه مقننهٔ آمریکا به مثابهٔ یک دستگاه عریض و طویلی است که لابی‌ها و جریان‌های خارج از ساختار می‌توانند در برخی شرایط فرمان آن را به سمت دلخواه خود بچرخانند و آن را تا حدود زیادی به میل خود هدایت کنند. این حقیقتی است که بسیاری از کشورهای منطقه، از جمله اسرائیل و عربستان سعودی، به موقع دریافته‌اند و با سرمایه‌گذاری کلان در امر لابی‌گری در واشنگتن، از آن برای پیشبرد منافع خود علیه ایران استفاده کردند.

لابی های منطقه ای قانون ضدایرانی اخیر را به کرسی نشاندند

قانون موسوم به «قانون مقابله با اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایران» هم یکی از محصولات مهیا بودن شرایط است.  به عبارت دیگر، حقیقت این است که لابی‌های منطقه از سردرگمی و «بی موضعی» دولت ترامپ در حوزه سیاست خارجه استفاده کردند و این قانون را به کرسی نشاندند. دولت اوباما در  قبالِ ایران و خاورمیانه یک سیاست منسجم و یک رویکرد مشخص داشت که باعث می‌شد در مقابل تندرویی‌ها و اقدامات نامتعارف و نامتناسب کنگره و لابی‌های هادی آن مقاومت کند. اما دولت ترامپ کمآکان در حال «مطالعه» و «بازنگری» سیاست‌های خود در قبال ایران و منطقه‌ است و مادام که سیاست آن در این حوزه شکل نگرفته، این خلاء از منظر لابی‌های منطقه‌ای بهترین فرصت برای پیشبرد قوانین این‌چنینی است. ضمن اینکه نیروهای مدافع منافع ایران نیز حضور پر رنگ یا امکانات قابل مقایسه‌ای در واشنگتن ندارند تا بتوانند به سهم خود در برابر این اقدامات ضدایرانی مقاومت نشان دهند.

به طور خلاصه،‌ می‌شود گفت که این قانون محصول خلائی است که دولت ترامپ در حوزه سیاست خارجه به نمایش گذاشته است. خلائی که موجب می‌شود یک روز قطر را یک کشور حامی تروریسم بخواند روز بعد ۲۰ میلیارد دلار به آن هواپیمای جنگی بفروشد!

 

تمرکز قانون ضدایرانی اخیر بر حوزه نظامی است

 این قانون شامل چه تحریم‌های جدیدی است؟

 جدیدترین موارد تحریم، تحریم سپاه پاسداران است. تمرکز عمدهٔ این قانون هم بر حوزه نظامی و برنامهٔ موشکی ایران است. امری که نشان می‌دهد کشورهای متخاصم منطقه تا چه میزان در تدوین و طراحی این قانون نقش داشته‌اند. در واقع، شاید بتوان گفت که این قانون محصول مستقیم موفقیت‌های راهبردی ایران در منطقه است.

 

تشخیص مغایرت قانون ضدایرانی اخیر با برجام بر عهده کمیسیون برجام است

 آیا تحریم‌های جدید را می‌توان برعلیه برجام و در تضاد آن دانست؟

 اولاً باید یادآوری کرد که این لایحه هنوز تبدیل به قانون نشده است. فعلاً مجلس سنای کنگره آن را تصویب کرده اما هنوز مشخص نیست مجلس نمایندگان در چه زمان و با چه کیفیت یا با چه تغییراتی به این لایحه رای خواهد داد. ثانیاً، تشخیص اینکه این قانون - در صورت نهایی شدن - مغایر با برجام خواهد بود یا خیر، برعهده‌ٔ کمیسیون برجام است که قرار است در نشست بعدی خود این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. اگر متن با همین کیفیت نهایی شود و به اجرا دربیاید، مغایرت آن با برخی بندهای برجام قابل ارزیابی است.

 

همراهی دموکرات ها به قانون ضدایرانی برای حمله به روسیه است

 قانون موسوم به مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران با حمایت قاطع سناتورها و نمایندگان هر دو حزب اصلی امریکا روبرو شد. جمهوریخواهان از ابتدا مخالف برجام و درصدد تنش برخوردها با ایران بودند. دلیل همراهی دموکرات‌ها در تصویب طرح این طرح چه بود؟

به نظر می‌رسد با طرح این لایحه در دستور کار کنگره دموکرات‌ها فرصت را غنیمت شمردند تا آن را محملی برای حمله به روسیه قرار دهند و از این طریق دولت شکننده و آسیب‌پذیر ترامپ را در تنگنا بگذارند. در واقع، حزب دموکرات موفق شد با حزب جمهوریخواه به نوعی سازش برسد و در ازای پذیرش برخی تحریم‌ها علیه ایران، تحریم‌های روسیه را به متن این قانون اضافه کند و از این طریق هم یک امتیاز سیاسی در برابر ترامپ بدست آورد و هم  به سیاست‌های ترامپ در قبال مسکو جهت دلخواه خود را تحمیل کنند. در واقع، سوا از تاثیر لابی‌های منطقه‌ای در واشنگتن، به نظر می‌رسد که همراهی دموکرات‌ها با این لایحه محصول سازشی است که ملاحظات سیاست داخلی در آن به شدت در نظر گرفته شده است.

ترامپ نمی تواند وتوی خطی را اعمال کند و روسیه را از گزند کنگره مصون بدارد

در اینجا روشن کردن یک نکته نیز لازم است؛ و آن اینکه طبق قوانین آمریکا، رئیس‌‌جمهور نمی‌تواند فقط بخشی از یک قانون را وتو کند و مجبور است کلیت آن را رد یا قبول کند. به عبارت دیگر، برخلاف نظر برخی تحلیل گران داخلی، آقای ترامپ نمی تواند در لایحه مذکور«وتوی خطی» اِعمال کند و روسیه را از گزند کنگره مصون بدارد.

اتحادیه اروپا تلاش می کند برجام در حال اجرا باقی بماند

 این طرح در حالی در مجلس سنا به تصویب رسیده است که فدریکا موگرینی چند روز قبل در نشست اسلوفروم صریحا بر حمایت اتحادیه اروپا از برجام تاکید کرد. این قانون تا چه اندازه می‌تواند موجب شکاف میان واشنگتن و بروکسل شود؟

 برخلاف سال‌های گذشته که قوانین فرامرزی آمریکا در بستر اجماع و هماهنگی بین‌المللی صورت می‌گرفت، این بار این قانون جدید در حالی مراحل تصویب را طی می‌کند که اتحادیهٔ اروپا، سازمان‌های بین‌المللی و  گروه ۵+۱ با آن همدلی و همسویی ندارند. خانم موگرینی به صراحت اعلام کرده که برجام «متعلق به یک کشور نیست» و تا آنجا که به اتحادیه اروپا مربوط است، آن‌ها تمام تلاش خود را خواهند کرد که این توافق در حال اجرا باقی بماند. در ضمن، این لایحه در زمانی مراحل تصویب شدن در دالان‌های واشنگتن را طی می‌کند که «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» نیز ششمین گزارش خود مبنی بر پایبندی ایران به تعهدات خود را صادر کرده و دبیرکل سازمان ملل متحد نیز حمایت از برجام را «موضع رسمی» سازمان ملل خوانده است. این یعنی، برخلاف سال‌های گذشته که تحریم‌های آمریکا با مشروعیت‌بخشی صریح یا ضمنی سازمان‌های تخصصی و نهاد‌های مهم بین‌المللی صورت می‌گرفت، این بار این اقدام کنگره در عمل دولت آمریکا را در موضعِ برخورد و مقابله با نظام بین‌المللی قرار می‌دهد. به علاوه این‌ها، برخلاف سال‌های گذشته که دستگاه سیاسی آمریکا با هوشمندی بیشتری عمل می‌کرد، این بار طرح مذکور کنگره نه تنها «ایران» را نشانه می‌گیرد، بلکه یکی از اعضای متنفذ گروه ۵+۱ - یعنی روسیه - را نیز با الصاق یک متمم مورد هدف قرار می‌دهد. این یعنی  دستگاه سیاسی آمریکا در شرایط فعلی از ایجاد اجماع علیه ایران - حتی در درون گروه ۵+۱ - عاجز است.

از برجام می توان برای منزوی سازی سیاسی امریکا استفاده کرد

معتقدم که در تعیین واکنش به این اقدام کنگره، همهٔ این عوامل و همه ظرفیت‌های راهبردی برجام باید در نظر گرفته شود. اگر ایران بتواند از برجام برای منزوی‌سازی سیاسی آمریکا استفاده کند و در عین حال از عواید اقتصادی آن به کمک جامعهٔ جهانی و سایر کشورها برخوردار شود، شاید پیش گرفتن راه تقابل همه‌جانبه و بازگشت به فضای قبل از برجام بهترین‌ راه‌حل نباشد! شکاف اروپا و آمریکا قابل بهره‌برداری است و نباید به راحتی از این فرصت تاریخی غافل ماند.

می توان با مدیریت درست، اجماع علیه آمریکا حاکم کرد

بسیاری باقی ماندن سایه تحریم‌های اولیه بر اقتصاد ایران و ترس از تحریم‌های مجدد را از دلایل کندی در حل برخی از مسائل موجود در برجام - مانند روابط کارگزاری بانکی - می‌دانند. تصویب احتمالی نهایی این طرح تا چه اندازه می‌تواند موجب کاهش سرمایه‌گذاری بازیگرانی همچون کشورهای اروپایی در ایران شود؟

 میزان تاثیر این قانون بر سرمایه‌گذاری خارجی بستگی به کیفیت واکنش جامعهٔ جهانی، اتحادیه اروپا و ایران به این اقدام کنگره خواهد داشت. فراموش نکنیم که دولت ترامپ از «توافق پاریس» هم خارج شد اما دولت مرکل در آلمان، دولت مکرون در فرانسه، دولت چین، رئیس شورای اروپا، دولت ژاپن، دولت مکزیک، دولت آفریقای جنوبی و بسیاری از دولت‌های دیگر نسبت به این اقدام اعتراض کرده‌اند و راهشان را از ایالات متحده آمریکا جدا خوانده‌اند. ایضا جامعه متخصصین و دانشمندان، اقتصاددانان، رؤسای شرکت‌های بزرگ چندملیتی - مانند اگزان موبایل، تسلا، اپل، کونوکوفیلیپس، جنرآل الکتریک - به شدت علیه ترامپ موضع گرفته‌اند و گفته‌اند تدابیری برای مقابله با سیاست‌های​ نامعقول او تدارک خواهند دید. در واقع، دولت آمریکا با یک حرکت نابخردانه و مغایر با مصلحت جمعی، خود را به انزوا کشاند؛ بی آنکه کسی توجهی ویژه‌ای به جزئیات فنی و ماهیت حقوقی قرارداد پاریس یا جایگاه ویژه آمریکا مبذول داشته باشد. در مورد برجام هم اگر به درستی مدیریت کنیم، همین وضعیت می‌تواند حاکم شود. در واقع، هدف باید این باشد که حتی در صورت نقض فاحش برجام از سوی آمریکا، یک صف‌آرایی مشابه به نفع ایران در سطح بین‌المللی سامان دهیم تا با حداقل زیان راه رونق و بهبود وضعیت اقتصادی را طی کنیم.

 

ایران تنها کشور باثبات و امن خاورمیانه است/ آمریکا برش سابق را نزد اروپایی ها را ندارد

فکر می‌کنید در فضای شکاف میان اتحادیه اروپا و امریکا، چقدر زمینه های لازم برای توسعه مناسبات میان ایران و اروپا وجود دارد؟

ایران تنها کشور با ثبات و امن در منطقه است. برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های اروپایی مایل به کار و سرمایه‌گذاری در بازار ایران هستند. زمینه‌های کار و همکاری میان ایران و اروپا بسیار زیاد است و موضع‌گیری‌های منفی و مخالفت‌های بی‌ منطق و بی اساس واشنگتن با منش متعادل و عاقلانهٔ ایران نیز بازدارندگی و بُرش سابق را نزد پایتخت‌های اروپایی ندارد. ضمن اینکه به نظر می‌رسد ثبات سیاسی در تهران بیشتر از ثبات سیاسی در واشنگتن باشد! رفتار و منش دولت ترامپ نیز به نحوی بوده که نه تنها افکار عمومی اروپا را از خود رانده بلکه تقریباً هیچ جریان و حزب معتبری در این قاره از آن حمایت نمی‌کند. در نتیجه به نظر می‌رسد از نظر سیاسی بستر مناسبی برای گسترده‌تر شدن روابط ایران و اروپا مهیا باشد. 

می توان از برجام برای منزوی سازی امریکا استفاده کرد/ القای ضعف برجام یا خروج از توافق هسته سیاست هوشمندانه ای نیست

 در صورت تصویب نهایی طرح موسوم به مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران، فکر می‌کنید بهترین پاسخی که ایران می‌تواند بدهد، چیست؟

همانطور که ذکر شد، معتقدم که برجام ظرفیت‌های راهبردی بسیار گسترده‌ای دارد و می‌توان از آن برای منزوی‌سازی آمریکا و جلب افکار و حمایت اروپا و جامعهٔ جهانی استفاده کرد.  در صورت تصویب نهایی این طرح، مبادرت به اقدامات احساسی و واکنش‌های حساب‌نشده را زیان‌بارترین گزینه می‌دانم. فراموش نکنیم که آقای ترامپ از زمان کارزار انتخاباتی تا کنون به کنوانسیون‌های ژنو (۱۹۴۹)، قرارداد نفتا (NAFTA)، قراردادهای سازمان تجارت جهانی (WTO)، پیمان ترانس پاسیفیک (TPP)، پیمان محیط زیستی پاریس، قرارداد ناتو (NATO)، پیمان‌های دوجانبه با اتحادیهٔ اروپا، پیمان‌های دوجانبهٔ دفاعی با کُره جنوبی و ژاپن و برخی دیگر از قراردادها و معاهدات بین‌المللی آمریکا حمله‌‌ور شده و عموماً وعدهٔ بازنگری یا نقض آن‌ها را داده است. همانطور که می‌دانیم، اخیراً از توافق مهم پاریس نیز به صورت یکجانبه خارج شده است! در نتیجه، معتقدم نقض احتمالی برجام از سوی آمریکا را نیز باید در همین بستر ارزیابی کرد و با هماهنگی و همراه‌سازی جامعهٔ جهانی و اروپا از چالش‌های آن گذر کرد. متقابلاً،‌ اینکه رویکرد آمریکا نسبت به برجام ریشه در «ضعف برجام» یا متن ضعیف برجام دارد یا القاء این تصور که باید ما هم بلافاصله به صورت واکنشی از برجام خارج شویم و همه جامعهٔ جهانی را علیه خود بشورانیم را با یک سیاست مدبرانه و هوشمندانه سازگار نمی‌دانم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.