عضو شورای شهر تهران با تاکید بر اینکه عدالت و پشتیبانی از فقرا دغدغه اصلاحطلبان است، به نتایج انتخابات اخیر شورای شهر اشاره کرد و گفت: مبادا که فکر کنیم در شورای شهر همه آرا از آن یک گروه شده و این باعث شود ما صداهای دیگر را نشنویم. اگر تفاوتی بین نگاه اصلاحطلبی و دیگران وجود دارد در این است که ما مخالف خود را هم به رسمیت میشناسیم. ما همه کرسیها را گرفتیم که همه حرف بزنند. ما همه کرسیها را گرفتیم که از همه افکار بهره بگیریم. ما همه کرسیها را گرفتیم که کرامت همه انسانها رعایت شود.
به گزارش جماران، احمد مسجدجامعی در مراسم افطاری انجمن اسلامی معلمان استان اصفهان در اصفهان با اشاره به انتخاب معلمان در برخی از شوراهای اسلامی کشور در انتخابات اخیر، به انتقاد از برخی تلاشها برای تنزل جایگاه معلمان در نزد مردم در سالهای گذشته پرداخت.
جلسات انجمن اسلامی معلمان با حضور شهید رجایی در باغ خانم فخرالدوله
وی گفت: سالهای نخست انقلاب، باغی در اطراف میدان بهارستان بود که به آن باغ خانم فخرالدوله گفته میشد. فخرالدوله از زنان برجسته تاریخ معاصر بوده و اصالتاً قاجاری است و در حوزه شهر هم فعالیتهای مهمی داشتهاند. یکی از یادگارهای دوره فعالیت وی، مسجد فخرالدوله است که مسجد عظیمی است و فکر میکنم تنها مسجدی است که معمار آن یک مهندس ارمنی- گرجی است. مهندس برجستهای که خیلی کارهای بزرگی از وی در ایران باقی مانده است. حتی خانه و باغ وی هنوز پابرجاست.
وی افزود: باغ فخرالدوله، محل جلسات انجمن اسلامی معلمان بود. مرحوم آقای رجایی و باهنر این جلسات را برگزار میکردند. متاسفانه در چند سال گذشته این باغ را از بین بردند؛ باغی با کوشکهای درون باغی به سبک دوره قاجار و فضای مشجر. این باغ در یکی از مهمترین و آلودهترین نقاط شهری قرار داشت که باید حفظ میشد ولی خب خراب شد. من مدتی مسئولیت باشگاه معلمان را برعهده داشتم که در آن سالها نام این مرکز فرهنگی علامه طباطبایی بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات ادامه داد: در این خیابان کاشان، یا به اصطلاح پشت پادگان حر، باغ شاه. مدتی هم شهید رجایی در همان دوره ترورها در اینجا بودند. چون کسی فکر نمیکرد آقای رجایی بیاید در باشگاه و بخواهد شب و روز خود را در در اوقات خارج از ساعات کار در این مکان بگذراند.
وی تاکید کرد: در آن دوران معلمی یک مکانتی داشت، یک جلوهای داشت. اگر شما تاریخ اوایل انقلاب را ببینید مثلاً در حوزه نمایندگان مجلس، ببینید که ما چقدر معلم داشتهایم که نماینده شدهاند. نماینده شدهاند یعنی چه؟ یعنی مورد اطمینان مردم بودهاند و مردم برای آنها احترام و ارزش ویژهای قائل بودند.
عضو شورای شهر تهران تصریح کرد: بعدها دیگر باغ خانم فخرالدوله از آن انجمن اسلامی معلمان نبود و گمان میکنم در اختیار کمیته امداد قرار گرفت. ولی این چراغ انجمن در دل معلمان روشن ماند به دلیل آن پاکدستی، پاکدامنی، پاکدلی و مشی متفاوتی که اینها داشتند.
این خجالت برای شماست که قدر علم را نمیدانید!
وی با تاکید بر اینکه «به این جایگاه مدیریتی معلمان خدشه وارد شده است»، گفت: ما امروز در مدیریتها این تعداد معلمان را نمیبینیم، شهیدان بهشتی، رجایی و باهنر و دیگر بزرگان معلم بودند. یعنی رییس دیوان عالی کشور، رییسجمهور و نخستوزیر و نمایندگان و استانداران این کشور، معلم بودند.
مسجدجامعی گفت: من نمیدانم به چه دلیلی در یک دولتی، در کشور ما به خود اجازه دادهاند که نام دانشگاه تربیت معلم را تغییر دهند. خجالت دارد آدم معلم باشد؟ در نظامی که همه افتخارش در نسبت با پیامبر گرامی اسلام بوده که اول معلم عالم است. فاطمه زهرا(س) که اول معلم عالم است. این خجالت دارد که شما نام دانشگاه تربیت معلم را تغییر میدهید؟
عضو شورای شهر تهران تاکید کرد: این خجالت برای شماست که قدر علم را نمیدانید. برای شماست که قدر معرفت، قدر عقلانیت را نمیدانید و همین کارها سزاوار کسانی است که این نام را از روی این دانشگاه برداشتند. آیا تربیت خجالت دارد؟ آیا این به لحاظ نشانهشناسی، ضعف فرهنگی و فقر فرهنگی یک دولت مدعی را نشان نمیدهد. آیا خجالت دارد که شما نام کتابداری را رشته کتابداری برمیدارید. در کدام فرهنگی در عالم هست که این همه کتاب تولید شده باشد، تمدنی که افتخارش کتاب است. معجزهاش کتاب است. آیا باید این نام را برداشت؟!
دشمن فرهنگ، دشمن مدنیت است
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه «اصلاً مدنیت بدون فرهنگ شکل نمیگیرد»، اظهار داشت: کسی که دشمن فرهنگ است، دشمن مدنیت است. کسی که دشمن مدنیت است ساختار و سازمان شهری را نمیتواند باور کند. رسول گرامی اسلام فرمودند که من شهر علم هستم. چرا حضرت نفرمودند من دریا دریا علمام، من صحرا صحرا علمام، من کهکهشان کهشان علمام. آیا برای عرب آن دوره، کهکشان شکوه بیشتری داشت یا مدینهای که به اندازه روستای امروزی جمعیت داشته. آن صحرا عظمت بیشتری داشت یا یک عده سکنه جمع شده در یک آبادی؟
وی ادامه داد: وقتی آن حضرت از مدینه صحبت میکند و میگوید من شهر علمام. بدین معناست که ارزش مدینه، به علاوه آن انسان است. او از ارزش انسان صحبت میکند چون مدینه مجل تجمع انسانهاست. این شأن انسان است.
منهای عقل، دین ارزشی ندارد
عضو شورای شهر تهران تاکید کرد: به دلیل وجود و حضور این انسان به دلیل عقل و علمش، مدنیت رشد میکند. منهای عقل، دین ارزشی ندارد. اصلاً دینی وجود دارند. بروید تمام رسالههای عملیه را بخوانید، بر عقل و تفکر تاکید شده است، حتی اگر کسی مرتکب جرمی شده باشد ابتدا دادگاه بررسی کند که آیا عقل داشته یا جنون آنی. منهای عقل که عبادت و نماز و روزه معنی ندارد.
مسجدجامعی ادامه داد: حداقل نیمی از دعاهای وارده راجع به ماه مبارک رمضان است. اینکه شبهای قدر چه دعایی بخوانید. دعای سحر، افطار، چه نمازی بخوانید، هزار قل هو الله بخوانید و.... همه اینها مگر نیست. ولی افضل آن چیست؟ نشستن در مجلس علم است. از علم که بالاتر نیست. اگر از علم بالاتر داشتیم که رسول گرامی اسلام برای خود از بارگاه احدیت تقاضا نمیکرد «رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا» و اگر عملی میخواهد ذیل علم میخواهد. یعنی عمل منهای علم که ارزشی ندارد.
وی افزود: در تمام کتب حدیثی شیعه مثل بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی یا دیگر کتابها ببینید با چه شروع میشود؟ با نماز، روزه، خمس یا جهاد شروع میشود؟ نه اینها که فروع است. با اصول و توحید و نبوت و معاد شروع میشود؟ نه! با اینها هم شروع نمیشود چون اصلاً منهای عقلانیت که توحیدی وجود ندارد.
وزیر ارشاد دولت اصلاحات تاکید کرد: در تمام رسالههای توضیحالمسائل تاکید شده که اصول دین باید باورتان شود. همان اولین مساله است. چون حتی توحید بدون عقل نمیشود. اصلاً توحید، معاد و نبوت و امامت بدون عقل نمیشود. همه این کتابها با عنوان کتاب العهد، کتاب الحجه و... شروع میشود. کتاب الحجه هم با حجت ظاهری و باطنی میآید. یعنی حجت باطنی نباشد شما به حجت ظاهری راه نمیبری. این حجت باطنی است که به کمک شما میآید حجت ظاهری را بشناسید.
مسجدجامعی با تاکید بر اینکه «ارزش معلم و ارزش کتاب به دلیل ارزش عقل است»، اظهار داشت: نگاه کنید در تاریخ، شما هر کس که شیعه مبنای عملش بوده، نسبتش را با عقل تعریف کرده است. ما انبوهی از شاعران و ادیبات و عارفان بزرگ را داریم که کتابهایشان را اینگونه آغاز کردهاند. ببینید چطور کتابهایشان را شروع کردهاند. سعدی، حافظ، مولوی از این دستهاند و یا فردوسی که خیلی به صراحت به شیعه بودن خود افتخار میکند وقتی میخواهد شاهنامه را شروع کند میگوید «به نام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه برنگذرد/ خداوند نام و خداوند جان/ خداوند روزی ده و رهنما».
نظام مبتنی بر آرای مردم به دلیل آموزشهای مکتب علوی است
منتخب مردم در شورای پنجم اسلامی تهران سپس اظهار داشت: اگر ما در کشورمان نظامی داریم که این نظام مبتنی بر آرای مردم است به دلیل آموزش بلند مکتب علوی است. از این مساله غافل نباشید. اگر ما در این کشور مکتبی را داریم که با مهر و مهربانی به انسانیت انسانها احترام میگذارد. این به دلیل آن آموزشهای بلند علوی است.
نتیجه اسلام بدون عقلانیت و اهل بیت میشود شقاوت
وی در ادامه به اشاره به خشونتهایی که به اسم اسلام میشود و همچنین حرکت کور تروریستی اخیر در تهران تاکید کرد: این وضیعتی که در عالم به نام اسلام میبینیم و این کشتارها میشود این منهای آن معنویت علوی است. حتی اگر قرآن کریم هم منهای عقلانیت و اهل بیت خوانده، معنا و تفسیر شود به رستگاری منجر نمیشود که به شقاوت منجر میشود و امروز ما این را بیش از دیروز میبینیم و میفهمیم.
مسجدجامعی تاکید کرد: آن کسانی که این سو و آن سوی دارالسلام را دارالکفر میکنند و حتی به دارالسلام هم رحم نمیکنند همان کسانی هستند که قرآن منهای اهل بیت را میخواهند. اگر ما میگوییم عقلانیت. این برگرفته از احادیث ماست اگر میگوییم علم، برگرفته از احادیث ماست. اگر ما میگوییم انسانیت انسان و جوهر انسانیت، این برگرفته از احادیث ماست. و اگر ما میگوییم انتخابات، شما یقین بدانید این اگر مبنای دینی و شرعی نداشت مرحوم امام نمیگفت که میزان رأی مردم است. اگر مبنای شرعی نداشت، نمیفرموند که رأی مردم حقالناس است.
حقالناس از حقالله هم دشوارتر است
وزیر ارشاد دولت اصلاحات با بیان اینکه «حقالله آنقدر سخت نیست که حقالناس است»، اظهار داشت: حتی اگر شما هم در روز عاشورا و در کربلا هم باشید، به شما میگویند باید بروید ببنید چیزی از حق الناس به گردنتان هست یا نه و بعد به مسائل دیگر بپردازید. وقتی بحث از حق الناس و میزان است، این جایگاه خاصی دارد. حالا این میزان را چه کسی میگوید. این میزان را امیرالمؤمنین و سیدالشهدا میگوید. حضرت در همین خطبه معروف شقشقیه به صراحت آن را بیان میکند.
مبنایی ملاک رأی مردم است، چیست؟
مسجدجامعی افزود: ما که از امیرالمؤمنین بالاتر نداریم اما ببینید که حضرت مساله خلافت خود را چگونه بیان میکند. «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أن لا یقَارُّوا عَلَی کظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ»، حضرت بیان میکند که کسی که میخواهد در این جایگاه بنشیند باید عالم باشد. این نیست که یکسری شعار بدهد بلکه باید عالم باشد. عالم در قرن اول معنای ویژهای داشت. یعنی آشنای به صلاح و خیر و شریعت باشد. این عالم بودن مهم است. کسی که میخواهد زمامدار مردم باشد باید عالم باشد و اهل علم.
عضو شورای شهر تهران تاکید کرد: دومین بند چیست. خدا از علما تعهد گرفته. برای چه. برای اینکه بر گرسنگی مردمان و سیری ظالمان شکیبا نباشد. تلاش کنند. همان تلاشی که حضرت علی کردهاند. فرمودند که الان در دوره حکومت من در خانههای شهر خانهای نیست مگر اینکه از نان گندم بهره ببرد، هر کس سرپناهی دارد و دسترسی به آب فرات هم دارد. حالا آقای حکیم میگوید آب فرات هم آب آشامیدنی است نه آب آلوده. حضرت نمیگوید که چقدر مسجد ساخته یا قرآن چاپ کرده.
وزیر ارشاد دولت اصلاحات تصریح کرد: خدا از عالمان و دانشمندان تعهد گرفته که بر گرسنگی مظلوم و سیری ظالم سکوت نکنند همین عملکرد است. اما همه اینها که باشد حضرت چطور میتواند خلافت را بگیرد. این بحث اول است. میگوید موقعی که مردم رجوع بکنند. این موضع مهمی است. یعنی این اقبال و رجوع مردم است. حضرت میفرمایند مردم بیایند و نصرت بدهند، یاری کنند. نه اینکه فقط اعلام کنند. بلکه ناصر و حاضر باشند و کمک کنند. منهای این خلافت شکل نمیگیرد. امیرالمؤمنین با آن همه مراتب بالایی که نظیر ندارد میگوید بدون این خلافت شکل نمیگیرد و اگر این نباشد ما چه مبنایی داریم که بگوییم ملاک رأی مردم است. میزان رأی مردم است؟
مسجدجامعی با بیان اینکه «میزان رأی مردم است یعنی نه اینکه میزان حق و باطل است»، گفت: یعنی اینکه میزان، و سنجش این است که این آرا را بشمارید و ببینید میل و رغبت مردم به چه کسی است. البته آن کس باید عالم باشد، در پی عدالت باشد. ولی ملاک و میزان این توجه است. این حضور است. این ناصر و حاضر بودن ملاک است. حالا شما این را در موارد دیگر هم ببینید. مگر حضرت سیدالشهدا وقتی حرکت کرد به سمت کوفه رفت چه شد. حضرت را دعوت کرده بودند نامه فرستاده بودند. یعنی خواسته بودند که شما بیایید اینجا با نامههای فراوان. حضرت آنجا که رسیدند قبل از آن جناب مسلم رفته و بیعت گرفته بود ولی وقتی حضرت رسید، دید اینها آدمهای وفاداری نیستند. گفت خب اگر نمیخواهند برمیگردم. حکومت که به زور نمیشود. این ادامه همان مدنیت است. اینکه حضرت فرمودند أنَا مَدینَةُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابها اقتضای مدنیت و اقتضای عقلانیت این است که ما چنین مشارکتی را با هم داشته باشیم.
مراجعه به رأی مردم، وجه مشترک حوزه نجف و قم
وی ادامه داد: مرحوم مدرس شخصیت گرانقدر سرزمین ما در یکی از نطقهایش در زمان جابجایی قدرت و سلطنت از قاجار به پهلوی بحثی را مطرح میکند. میگوید اگر ما بر فرض بر این بگیریم که دست غیبی هم در کار بوده، وقتی ما در مسائل شخصی آنقدر به مشورت توصیه شدهایم، معلوم است در مسائل اجتماعی و جمعی چقدر لازم است با هم مشورت کنیم.
عضو شورای شهر تهران سپس «مراجعه به رأی مردم» را وجه مشترک نجف و قم عنوان کرد و افزود: مرحوم آخوند خراسانی گفتند که ما باید مشروطیت داشته باشیم. قدرت را محدود کنیم. این محدودکردن قدرت با آرای مردم بود. از طریق مجلس بود. در جمهوری اسلامی هم همین بحث است. میگوید ما باید قدرت را با آرای مردم محدود کنیم. این را نجف گفت، قم گفت. همه اینها بازگشتش چیست همان عقلانیتی است که وجود دارد. آن علمی است که وجود دارد به آن احترام انسانهایی است که وجود دارد و این چیزی است که در شکل اجرایی و علمی همین است.
تروریستها، نقطه ضعف جمهوری اسلامی را بها دادن به رأی مردم میدانند
مسجدجامعی بار دیگر به حادثه روز چهارشنبه تهران اشاره کرد و گفت: همین گروههایی که این روزها این ترورها را در آن سو و آن سوی عالم میکنند، اصلاً تفاوتشان با ما همین است. اینها آرای مردم را منفی میدانند. اصلاً این را به عنوان یک نقطه ضعفی را برای جمهوری اسلامی ذکر میکنند که این مقدار بها و اهمیت برای آرای مردم قائل است.
وی به دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع) اشاره کرد و افزود: عقلانیت و مدنیت را به خوبی در کلام و رفتار ائمه معصومین میبینیم، موقعی که حضرت حاکم میشود آن طور نیست که اگر کسی به حضرت رأی نداده بگوید با او برخورد کنید. اسامه بن زید در مدینه بود و با حضرت بیعت نکرده بود. حاکم مدینه نوشت آیا حقوق او را قطع کنم. حضرت فرمود نه برای چه؟ در حالی که در دوران خلفای پیشین به گونهای دیگر رفتار میشد، عبدال بن عمر با حضرت بیعت نکرد و یاران شمشیر بر او کشیدند و گفتند بیعت نکرد. حضرت فرمود نه اصلاً بحث کفر و ایمان مطرح نیست. با من بیعت نکرده به او کاری نداشته باشید و ضامن او هم شد.
وزیر ارشاد دولت اصلاحات یادآور شد: خوارج در برابر حضرت ایستادگیها را کردند. واقعاً موجودات عجیبی بودند. از حضرت سؤال میکردند، حضرت پاسخ میداد. سؤال بعد، پاسخ بعد. آن وقت نفرین میکردند که چقدر حضرت فقیه، دانشمند و داناست. در این شرایط اصلاً حضرت با آنها برخوردی نکرد. وقتی از حضرت سؤال میکردند او جواب میداد، گوشهایشان را میگرفتند که جواب را نشنوند. با خلیفه مسلمین اینطور رفتار میکردند.
وی افزود: مگر غیر از این است که امیرالمؤمنین (ع) در بیست و یکم ماه مبارک رمضان به دست همین خوارج به شهادت رسید. یعنی خوارج میتوانستند وارد مسجدی که خلیفه مسلمین اقامه جماعت میکرده وارد شوند و در صف اول هم بایستند. خب مشی حضرت علی (ع) این بود. تا زمانی که شمشیر کشیدند. خب براندازی مساله دیگری است و شوخی ندارد. ولی مدارا و صبوری حضرت و محترم شمردن حق انسانها ولو مخالف اهمیت دارد. نمیگوید خب این مخالف من است حقوقش را قطع کنید. حقوق اجتماعی و شرایط فعالیت اقتصادیاش را از بین ببرید نه اینها حق حیات و فعالیت اقتصادی و حضور اجتماعی و حق پرسشگری دارند. این حقوق باید رعایت شود.
ما همه کرسیها را گرفتیم که همه حرف بزنند و سخنان همه شنیده شود
عضو شورای شهر تهران تاکید کرد: این تفاوت مکتبی است که امروز ما افتخار میکنیم در این مکتب و زیر سایه این مکتب هستیم. در کنار ما مسلمان دیگری هستند ولی ببینید چه رفتارهایی از آنها سر میزند، چه اقداماتی را میکنند. این یادگار اهل بیت و عصمت طهارت است که در سرزمین ما و به برکت پدران و مادران پاک طینت و پاک سیرت ساکنان این سرزمین نسل به نسل منتقل شده و فرهنگ شده و به فرهنگسازی منجر شده است. این است که ما هم بایستی این راه را ادامه بدهیم و همین روش را داشته باشیم.
مسجدجامعی با اشاره به نتایج انتخابات اخیر شورای شهر، تصریح کرد: مبادا که فکر کنیم در شورای شهر مثلاً همه آرا از آن یک گروه شده و این باعث شود ما صداهای دیگر را نشنویم. برای اداره جامعه همه صداها باید شنیده شود. همه گروهها باید احساس کنند که در حل مسائل میتوانند مشارکت کنند. اگر تفاوتی بین نگاه اصلاحطلبی و دیگران وجود دارد در این است که ما مخالف خود را هم به رسمیت میشناسیم و زمینه اظهارنظر را فراهم میکنیم. زمینه مشارکت را فراهم میکنیم. زمینه حضور را فراهم میکنیم. این مساله مهمی است.
وی ادامه داد: نباید فکر کنیم ما همه کرسیها را گرفتیم و دیگر هیچکس نباید حرف بزند. ما همه کرسیها را گرفتیم که همه حرف بزنند. ما همه کرسیها را گرفتیم که همه سخنانها شنیده شود. ما همه کرسیها را گرفتیم که از همه افکار بهره بگیریم. ما همه کرسیها را گرفتیم که کرامت همه انسانها رعایت شود. این وظیفه ماست. ما که برای خود نگرفتیم. ما در ادامه همان راهی هستیم که امیرالمؤمنین چراغ آن را روشن کرده است. و این مساله بسیار بسیار مهمی است.
عدالت و گرفتن حق فقرا دغدغه اصلاحطلبان است
مسجدجامعی خاطر نشان کرد: امیرالمؤمنین فرموند عالمان بگیرند و فکر کنند که در جامعه گرسنهای نباشد. برای این گرسنگی فکر کنند. برای عدالت فکر کنند. حتماً در شعارهای ما باید به این مسائل توجه شود. حتماً مساله عدالت دغدغه اصلی اصلاحطلبان است. حتماً گروههای فقیر باید بدانند که ما پشتیبان آنها در گرفتن حق و حقوقشان هستیم. این جزو اصول و مبانی است که ما به یادگار از مکتب مولای متقیان امیرالمؤمنین داریم.