من نگران شهردار بعدی هستم که چگونه می خواهد ماهی 450 میلیارد حقوق پرداخت کند، شهردار منطقه ای قسم می خورد که برای این مخارج هر چه زمین و باغ در منطقه بوده فروخته ام، شهرداری هر ماه 1000 میلیارد تومان ربح در بانک های مختلف پرداخت می کند. بانک شهر حیات خلوتشان است. یک کلمه به ما نمی گویند که فروشگاه شهروند را چند فروختند. لازم نیست کمربند سبز ایجاد کنید، این درختان و باغ هایی را که صد ها سال عمر دارند را حفظ کنید. دیگر در تهران باغی نمانده است.
فرهاد فتحی_ پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، انتخابات شورای شهر و در تهران این روزها باب مباحث بسیاری را در مورد فلسفه شکل گیری، حیطه وظایف، عملکرد شوراهای شهر در دوره های مختلف، موضوع مدیریت شهری، عملکرد شهرداری و... گشوده است. با محمد حقانی عضو فعلی شورا و معاون شهردار تهران در دوره های کرباسچی، ملک مدنی و احمدی نژاد و حسن بیادی عضو و نائیب رئیس دوره دوم شورای شهر تهران در میزگردی پیرامون این موضوعات در محل پایگاه خبری جماران به گفت و گو نشسته ایم.
مشروح این گفت و گو در زیر می آید:
تمرکز مدیریت، دلیل اصلی نابسامانی تهران
مدیریت شهری در تهران با چالش ها و مسائلی مواجه است این مسائل و مشکلات از کجا ناشی می شود؟
حقانی: من نزدیک به نیم قرن است که با حوزه مدیریت شهری آشنا هستم کلان شهرها و تهران را باید از بالا نگاه کرد و در عین حال در کوچه هایش هم قدم زد. در حال حاضر تهران شهری است که جزو بزرگترین شهرهای دنیا محسوب می شود اما بسیاری از زیر ساخت های شهری به این وسعت و جمعیت را ندارد؛ علاوه بر این، بسیاری از ظرفیت های طبیعی که خود داشت را نیز از دست داده است. سال 76 تا 82 بارها اعلام شد که ظرفیت های زیست محیطی تهران تمام شده است. تمرکز مدیریت در شهر تهران یکی از دلایل اصلی این نابسامانی است، ما در حال حاضر نزدیک به 3 میلیون حاشیه نشین در اطراف تهران داریم که هیچ آینده ای خوبی برایشان قابل تصور نیست، مدیریت های نوسان دار و غیر تخصصی در حال حاضر گریبان گیر شهر تهران شده است.
شما ذره ای از آب و خاک تهرانی که در دامنه پر مهر البرز قرار دارد را در هیچ کدام از کشورهای شیخ نشین همسایه نمی توانید پیدا کنید، تهران در گذشته باغ شهر بوده است. من نمی خواهم به دوران ناصری برگردم اما در همین سال 42 که من دانشجو بودم کسی جایی به عنوان میدان ونک نمی شناخت، اما بعد تهران به سرعت تغییر کرد و مورد تجاوز قرار گرفت. بر اساس طرح آمایش سرزمین که هیچ وقت هم به تصویب نرسید تمرکز جمعیت در هر منطقه ای باید بر اساس ظرفیت های آن محل باشد. در یک روستای که یک چشمه ای است به اندازه آن آب مردم دور آن جمع می شوند، اگر چند برابر ظرفیت آن آب جمعیت دور آن جمع شود، هیچ کس بهره ای از آن نمی برد. تهران ظرفیت زیست محیطی اش سالهاست که تمام شده است.
ما هر وقت کار و تشکیلاتی را بدون مطالعه انجا داده ایم، سد راهی برای مردم شده ایم. امروز مردم و مسئولین جایشان را با هم عوض کرده اند، قرار بوده مسئولین در خدمت مردم باشند اما انگار در حال حاضر این مردمند که در اختیار مسئولین قرار گرفته اند. نمی شود شهری مثل تهران را در خیابان بهشت مدیریت کرد، زمانی ما این تمرکز را شکستیم و تهران را به 22 منطقه و 123 ناحیه تقسیم کردیم من اعتقاد داریم مدیریت باید محله ای باشد. اتفاقی که در دوره مدیریت شهری فعلی انجام نشده است حتی روندی معکوس به خود گرفته است.
جهان سومی ترین کشورها هم دیگر در کار مردم دخالت نمی کنند
بیادی: متاسفانه تا زمانی که سیستم اجرایی کشور ما بر پایه مدیر محوری استوار است، من یا آقای حقانی هم شهردار شویم این معضلات برقرار است. در کشور ما مشارکت عمومی مردم در اجرای کارهای خودشان وجود ندارد، جهان سومی ترین کشورهای دنیا هم مدیران الان دیگر در کار مردم دخالت نمی کند؛ یعنی در کشورهایشان مدیریت هر شهری دست خود مردم است. مثلا در کلن آلمان چند سال پیش به خاطر بین المللی کردن فرودگاه باید طول باندشان را یک کیلومتر اضافه می کردند و در این مساحت یک مقدار درخت بود، 6 سال نهادهای مردمی و پارلمان محلی اجازه ندادند این اتفاق بیفتد؛ تا این که یک امتیازی دولت به آن شهر داد و مردم را قانع کرد تا اجازه قطع درختان را دادند. یعنی اگر مردم اعتراض کردند برای آن ها پرونده سازی و موضوع را امنیتی نکردند بلکه آن ها را اقناع کردند. وقتی می گوییم مردم ولی نعمتان ما هستند در این مواقع معنی پیدا می کنند، نه این که تا یکی اعتراض کرد تبدیل به خط قرمز شود. در اینجا چون سیستم وجود ندارد و هر کسی بر اساس سلیقه و عقل خودش کار انجام می دهد و کسی به خاطر اشتباهش تنبیه نمی شود، ما شاهد چنین وضعیتی هستیم. ما فقط یادگرفته ایم با گذاشتن اسم های مقدس روی کارهایمان دیگران را فریب دهیم. شما همین شرایط نامزدی در انتخابات ریاست جمهوی را ببینید؛ می گویند یکی از شرایطش رجال سیاسی و مذهبی بودن است، چند نفر از این نامزد ها مذهبی هستند؟ این که مسلمان و اهل بیتی هستند بحث دیگری است، مذهبی بودن معنایی فراتر از این ها دارد یعنی این فرد باید بتواند گروهی را هدایت کند و حداقل های تبلیغ دین را بلد باشد.
حقانی: ما یک بحث کلی و اساسی به نام تمرکز زدایی از شهر تهران داریم. بیش از یک سوم تولید ناخالص ملی، انواع دانشگاه ها و هر مرکزی که فکرش را بکنید، در تهران است و یا در این شهر دفتر و دستک دارند. ما که نمی توانیم مانند کاری که احمدی نژاد می خواست انجام دهد یا کاری که خمرهای سرخ در کامبوج انجام دادند، آدم ها را سوار ماشین کنیم و بگوییم بروید در روستا ها زندگی کنید. باید سازوکار این کار را فراهم کنیم؛ سازوکارش این است که هه مناطق کشور توسعه پیدا کند و جمعیت گذاریمان را بر اساس ظرفت های زیست محیطی مناطق کشور بارگذاری کنیم.
ما متاسفانه خیلی کارها را شروع و نیمه کاره رها می کنیم، چون از درون اعتقاد نداریم. وقتی به من می گویند در شورای شهر چه کار کردید من جواب می دهم که من هیچ کاری نکردم اما شما چرا من را انتخاب کردید؟ مورد دیگر این است که ما سازوکار درست و حسابی نداریم، به جای گسترش شورا هر دوره شاخ وبرگ های آن را می چینیم. ما 123 ناحیه در تهران داریم چطور 21 نفر می توانند نماینده همه این بخش ها باشند. ما به دلیل برخی مسائل خاص می آییم اعضای شورا را از 31 نفر به 21 نفر کاهش می دهیم. به نظر من ما باید حداقل 123 عضو شورای شهر داشته باشیم.
تهران باید 23 شهردار داشته باشد نه یک شهردار
هردوی بزرگواران به لزوم مردمی بودن مدیریت شهری و سپردن امور به دست مردم اشاره کردید، شوراهای شهر در این چهار دوره چه قدر توانسته است این امر را تحقق ببخشند؟
حقانی: مسئله این است که در حال حاضر اگر یک شهردار برای منطقه ای در نظر گرفته می شود قائم مقام و معاوین او را هم از مرکز تعیین می کنند. ما اعتقاد داریم که تهران باید 23 شهردار داشته باشد نه یک شهردار؛ یعنی ما باید توزیع مسئولیت و به موازات آن باید توزیع اختیارات داشته باشیم. تهران باید توسط مدیران شهری و محلی اداره شود. ما اگر اجازه دهیم که مردم هر محله و منطقه خودشان شهردارشان را انتخاب کنند بسیاری از مسائل شهر تهران قابل حل است. مردمی که در یک محله و خیابان زندگی می کنند مسائل، مشکلات و نقاط قوت آنجا را خیلی بهتر از کسی که از بیرون می آید می شناسند. امروز جدا از برنامه ریزی های کلان باید قبول کنیم که بعد از 20 سال از شکل گیری شورای شهر این اتفاق برای شهرها نیفتاده است.
اشتباهی که از روز اول در مورد شورای شهر مرتکب شدیم این بود که هیچ آزمایشی در این رابطه انجام ندادیم تا مشکلات و نارسایی های آن را برطرف کنیم و یک دفعه این طرح را در کل روستا ها و شهرهایمان اجرایی کردیم. مسئله دوم این است که ساختمان را از بالا به سمت پایین نمی سازند بلکه از پایین به بالا می سازند، در شوراهای شهر دقیقا این کار را انجام دادیم. یعنی اول شوراهای بالادستی را ساختیم و بعد رفتیم سراغ شوراهای کوچکتر. به عبارتی بنای شورای شهر را از بالاترین طبقات شروع کردیم. بنابراین درست است که به شهری مثل تهران باید از بالا نگاه کرد اما اولویت با شوراهای محله و شورایاری ها است.
تهران علاوه بر این که پایتخت جمهوری اسلامی است یک شهر بین المللی هم هست. در برنامه هایی که برای این شهر در نظر گرفته بودند قرار بود تهران بهترین شهر غرب آسیا باشد اما در حال حاضر ما در بسیار از ز مینه ها جزو رده های 150 به بعد هستیم.
بسیاری از مدیران ما تفکر امپراتوری دارند/ بر اساس یک باندی سر کار می آییم و بر اساس یک باندی هم ما را کنار می گذارند
بیادی: اولین حکم امام در راستای تشکیل شوراهای شهر و روستا بوده است، یعنی بعد از پیروزی انقلاب، امام به شورای انقلاب اولین حکمی که داده این است. جالب است بدانید ما با این حکم امام در محلماتمان در غرب تهران شورا تشکیل دادیم. برای هر کوچه ای یک شورا و از میان این ها برای خیابان شورا انتخاب کردیم و از بین شورا های خیابان ها برای منطقه شورا تشکیل دادیم. مردم، کوچه و خیابان را با پول خودشان اداره می کردند، ما با فرمان امام این کار را کردیم اما بلافاصله از این کار جلوگیری شدد، این که چه کسانی این کار را کرد مشخص نیست. این فرمان معلق ماند تا خدا خیرش بدهد آقای خاتمی با موانع خیلی زیادی که بر سر راهش بود بالاخره دوباره آن را احیا کرد. زمانی که آقای خاتمی از سال 76 تصمیم به این کار گرفت تا سال 78 که اولین انتخابات برگزار شد، خیلی ها تلاش کردند که این کار صورت نگیرد، این مقاومت ها ریشه های فرهنگی و تفکر امپراتوری دارد؛ واقعیت این است که بسیاری از مدیران ما تفکر امپراتوری دارند. بنابراین وقتی ساختار غلط است ساختار انتخابات هم غلط است. کجا الان آقای حقانی یا من در دوره ای که در شورا بودم،نماینده واقعی مردم بودیم؟ بر اساس یک باندی سر کار می آییم و بر اساس یک باندی هم ما را کنار می گذارند.
ورزشکار شرف دارد به کسی که حق را خوب می شناسد و زیر پامی گذارد
اداره سیاسی؛ به معنای عملکرد سیاسی و نه عضو حزب و جناح بودن افراد، چه قدر می تواند به عملکرد شورا آسیب برساند؟
بیادی: همان گونه که گفتید، اداره سیاسی با عضو حزب و گروه بودن اعضا فرق می کند. اداره سیاسی به هیچ وجه خوب نیست. مثلاً من به خاطر این که هم حزبی یک نفر دیگر هستم، هر چه که او گفت تایید کنم و چشمم را بر فساد های او ببندم، سیاسی کاری است و یکی از بزرگترین آفت های مدیریت شهری همین است. یک نفر می گفت این ورزشکارها در شورا چکار می کنند، گفتم این غیر ورزشکارها چه کار کرده اند. همان آقای ورزشکاری که شما و من می شناسیمش شرف دارد به کسانی که حق را خوب می شناسند اما زیر پا می گذارند. این غیر ورزشکارها چه گلی کاشتند که این چند ورزشکار و هنرمند نکاشته اند. حداقل اینها به کاری که می کنند اعتقاد دارند و آگاهانه حق را زیر پا نمی گذارند.
شهردار از جیب مردم خرج سیاسی نکند/ تهران در کما است
حقانی: ما در سال 92 این بحث را داشتیم که شورای شهر و شهرداری را سیاسی نکنیم، چرا که در حال حاضر حداقل به 60، 70 تخصص در تهران نیاز داریم. مترو ساختن و جمع آور زباله که سیاسی نیست. ما در این شهر اگر کسی مخالف انقلاب هم باشد باید درب منزلش را جارو کنیم. حتی من این اعتقاد را دارم که کسی که می خواهد بعد از شهرداری تهران رئیس جمهور شود باید حداقل یک فاصله چهار ساله بین این دو سمتش ایجاد کند، برای این که از جیب مردم خرج سیاسی نکند. شورای شهر اساساً به وجود می آید که به دور از مسائل سیاسی به مسائل شهری بپردازد. شهرداری ها از دولت بودجه نمی گیرند، امروز هر شهروند تهرانی مستقیم یا غیر مستقیم سالانه بین 3 تا 6 میلیون تومان به شهرداری عوارض و شارژ پرداخت می کند اما به نظرم باید حتی از بودجه وزارت بهداشت و درمان و دیگر جاها کم شود و به توسعه مترو در تهران کمک کنیم، چرا که توسعه مترو خود یک نوع پیشگیری از هزینه است. من این حرف را قبول ندارم که تهران دیگر از دست رفته است. تهران در حال حاضر در حالت کما است و با متخصصان دلسوز می توان آن را احیا کرد. شما وضعیت ترافیکی تهران را در ایام عید مشاهده کردید؛ ما اگر بر اساس برنامه های اول و دوم بتوانیم مترو را توسعه دهیم تهران از نظر ترافیکی همیشه عید خواهد بود.
مدیریت جهادی یعنی هیچ گونه توقعی در مقابل کارتان نداشته باشید
شافیت در شهرداری چه قدر مهم است، عنوان می شود که در شهرداری تهران این شفافیت وجود ندارد، شورای شهر برای شفاف شدن امور چه کار کرده است؟
حقانی: در تهران معضلی ایجاد شده که به بحث محرومیت دامن زده است، بورس بازی زمین در تهران فاجعه بار است در بعضی مناطق تهران قیمت زمین به شکل نامتعارفی رشد کرده است و نسبت به مناطق پایین فاصله فاحشی دارد که باعث احساس محرومیت در جنوب می شود. مدیریت شهری جدای از سایر مدیریت ها است هر مدیریتی مسائل خاص خودش را دارد. زمانی می گفتند: شهرداری یک دستگاه مردمی است، مگر وزارت خانه ها و سازمان های دیگر مردمی نیست؟ اما چرا در مورد شهرداری این لفظ را به کار می برند؟ برای این که شما وقتی پای خودتان را از منزلتان بیرون می گذارید با شهرداری سروکار دارید اما ممکن است گزرتان هر ده سال یک بار هم به وزارت خانه ها ننیفتد.
مدیریت جهادی یعنی هیچ گونه توقعی در مقابل کارتان نداشته باشید به قول حضرت امام، نگوییم انقلاب برای ما چه کرده، ببینم ما برای انقلاب چه کرده ایم». امروز اگر ما در بحث نظارتیمان مشکل داریم و هنوز نظارت هایم را به صورت مقطعی و موردی انجام می دهیم، ذیحساب های ما در مناطق مختلف پیشنهاد شهردار تهران است. ما نمی توانیم ذیحساب برای امور شهرداری مشخص کنیم تنها برای خالی نبودن عریضه این افراد را می آورند و در شورای شهر معرفی می کنند اما به راحتی این افراد قابل خریدن هستند.
روند کاهش فساد در شهرداری سیر نزولی داشته است
حسن بیادی: آقای حقانی! روزی که ما این ذیحساب ها را راه انداختیم هم شهرداری با این موضوع مخالف بود و هم اکثریت شورا، ما قانون را در مجلس عوض کردیم تا توانستیم همین ذیحساب ها را برای شهرداری تعیین کنیم. قبل از آن شهردار خودش ذیحساب خودش بود که ما این را به «شهردار و ذیحساب» تبدیل کردیم. در دولت هم ذیحساب را خود دولت منصوب می کند اما یکی از دلایل این که در بخش های اجرایی دولت فساد کمتر است به دلیل استقلال ذیحسابی است. ما از وقتی که ذیحسابی ها را منصوب کردیم در حیطه ذیحسابی سالم سازی صورت گرفت اما حفره های دیگری در شهرداری وجود دارد که فساد ها از آن نقطه انجام می شود. مثلاً در حال حاضر شرکت هایی وجود دارد که به صورت اقماری درست شده است و به شکل تو در تو وابسه به شرکت های بزرگتر هستند. در حال حاضر حدود 300تا 400 شرکت در شهردار ی وجود دارد که معلوم نیست چه کسی این ها را اداره می کنند. اما در مجموع ذیحساب ها مفید بوده است. ما باید در ابتدا بستر ها را فراهم کنیم و کم کم ساختار شهرداری را اصلاح کنیم. مثلاً نمی شود تراکم را یک دفعه قطع کرد در مسیر باید این روند اصلاح شود. بالاخره از زمان آقای کرباسچی ایراداتی وجود داشت ولی در عین حال ایشان تلاش های مثبت زیادی داشتند، در حال حاضر نیز نقاط مثبت وجود دارد اما اشکالات زیادی هم هست. شما سریال معمای شاه را دیدید؟ هر چه نشان می داد منفی بود؛ خوب اگر همه چیز آن دوره منفی بوده شما عکس و فیلم تهران آن زمان را با وضعیت ریاض و حتی شهرهای اروپایی مقایسه کنید، ببینید کدام بهتر بوده اند؟ ما هم وقتی نقد می کنیم دلیل بر این نیست که هیچ نقطه مثبتی در شهرداری و شورای شهر وجود نداشته است. آقای کرباسچی دست تنها آمد و خواست یک تفکر جدید مدیریتی ایجاد کند و خیلی هم مثبت بود.
شهرداری از نظر کاهش فسادهای مالی دوسال قبل از این که مسئولیت ما در شورای شهر تمام شود سیر نزولی داشته است و یکی از ویروس هایی که وجود دارد همین انتخابات ها است که باعث می شود افراد به سمت این و آن دست دراز کنند.
عملکرد شهرداری تهران را چگونه ارزیابی می کنید
شهردار باید شورا گرا و مردم گرا باشد
حقانی: پل صدر با 6000 میلیارد تومان هزینه افتتاح شده در جایی که پیک ترافیک نبود، اما هنوز کمپرسور در آنجا کار می کند. آیا مدیریت جهادی این است؟ با این پل می شد چند کیلومتر مترو در تهران راه انداخت؟ تهران از نظر تردد خودرو دیگر ظرفیت بیش از این ندارد، من موافق افزایش بزرگراه ها در تهران نیستم، چون به تعداد خودروهای تهران می افزاید.، باز هم می گویم تهران دیگر ظرفیت خودروی بیشتر از این ندارد، وقتی پر شده دیگر خودروها را باید کجا جا کنیم، ظرف و مظروف با هم جور نیست، وقتی می خواهند آب پارچ را به درون لیوان بریزند معلوم است که سرریز می شود. من گاهی اوقات دلم برای این ماموران نیروی انتظامی می سوزد، این ها دیگر چگونه باید این حجم ماشین و ترافیک را مدیریت کنند. امروز در دنیا این گونه است که اصولاً ساخت بزرگراه در کلان شهرها معنا ندارد وقتی ما بدون حساب و کتاب خودرو درون شهرهایمان می ریزیم. برای آن، همه گونه لوازم را فراهم می کنیم اما نمی گویم این خودرو جاده و پارکینگ هم می خواهد.
شهردار باید شورا گرا و مردم گرا باشد. شورای قبل گفتند شهر آفتاب را باید بخش خصوصی بسازد. اما خودشان ساختند و شهروند را به بانک دادند که باید به بخش خصوصی می دادند. هردوی این ها خلاف است.
بیادی: من و آقای خادم دور اول خانم ابتکار در سازمان حفاظت از محیط زیست، طرحی را برای آلودگی هوای شهر تهران سازمان محیط زیست ارائه دادیم و این طرح ما ملی و قرار شد که اجرایی شود. اما دولت عوض شد و طرح ما اجرا نشد واقعیت این است که باندهای ثروت و قدرت نمی گذارند بعضی کارها انجام شود. در آن طرح پیش بینی شده بود که خودروهایی با سن تولید مشخص دیگر در تهران نتوانند تردد کنند اما این اجرایی نشد، مگر می شود سالی 300 هزار خودرو تولید و روانه شهر کنیم وتنها 5 هزار خودرو خارج کنیم.
حقانی: عدم پیروی از قانون و قانون را به دنبال خود کشیدن آفت است؛ قانون است که عدالت اجتماعی را برقرار می کند، ما از سال 76 قانون کاهش آلودگی هوا را داشتیم و سه سال اجرا شد. این که دیگر موضوعی جناحی نیست، که دستمایه برخوردهای این حزب و آن گروه شود، آلودگی هوا چه ربطی به این که شهردار و این که از کدام جناح باشد، دارد. من بارها گفته ام که نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب. من آنچه را که می دانم و تجربه ام در مدیریت شهری می گوید، اعلام می کنم.
شهرداری تمام فضای بازها و پارک های این شهر را فروخته است
حقانی: مدیریت جهادی معنایی دارد که بارها مقام معظم رهبری هم بر آن تاکید کرده اند. مدیریت جهادی مبتنی بر علم و دانش و متکی بر خواسته ها و حل مشکلات مردم است. جهادی بودن یک مدیریت این است که ریخت و پاش در آن نباشد، هزینه های مردم بالا نرود، پاکدستی حاکم باشد و زمان از دست نرود. معنای مدیریت جهادی این ها است نه این که ما پشت این شعار ها پنهان شویم و هر کاری دلمان خواست انجام دهیم. شهرداری و شورای شهر باید در اتاق شیشه ای باشند، وقتی مردم در سال این همه عوارض می دهند، حق دارند بدانند این پول هایشان در کجا خرج می شود. ما هر چیزی که در این شهر بارگذاری می کنیم باعث از بین رفتن زیر ساخت هایمان می شود، این برج هایی که بدون حساب و کتاب به آن ها مجوز می دهیم، فضای باز می خواهد، شهرداری تمام فضای بازها و پارک های این شهر را فروخته است. ما امروز هزینه هایمان را با فروش این زمین ها تامین می کنیم، با این وضعیت آینده شهرمان چه می شود؟ ما در حال حاضر هیچ گونه سرمایه گذاری برای آینده این شهر نداریم. من نمی خواهم اقداماتی که دوره های پیش انجام شده است را زیر سوال ببرم، اما این ها واقعیت های شهر ما است. شهرداری تهران امروز شهرداری بدهکار و پروژه هایش معوق و نیمه کاره است. ما در شهرداری کلی بدهی به بانک ها داریم. ما در ماه 450 میلیارد تومان حقوق و مزایا می دهیم و یک چیزی بین بیش از 25 هزار نفر نیروی اضافی در شهراری داریم. از مردم عوارض می گیریم، تراکم و پارک می فروشیم تا حقوق و مزایا پرداخت کنیم. من نمی خواهم بگویم هیچ کدام از شهرداران و مدیران ما اشتباه نداشته اند اما این اشتباه نسبت دارد.
برای مردم آسایش درست می کنیم ولی آسایششان را می گیریم
بیادی: ما کاری کرده ایم که همه در شهر عصبی هستند و مردم را با مدیریت استرس اداره می کنیم. یعنی برای مردم آسایش درست می کنیم اما آرامششان را می گیریم، همه این کارها و تلاش هایی که صورت می گیرد برای آسایش و رفاه مردم است اما ای کاش ما هیچ کدام از این برج ها، اتوبان ها وحتی مترو را نداشتیم اما مردم ما آرامش داشتند. ای کاش ما یک شهر قدیمی داشتیم اما در شهر بیشتر ادب و نزاکت می دیدیم و همه به هم رحم می کردند، مدیرهایمان به جای مدیریت استرس، مدیریت واقعی داشتند. خیلی شهر ها در دنیا است که به این شکل اداره می شود. اما متاسفانه در اینجا برای آرامش مردم کار که نکرده ایم هیچ، آن چیزی که داشته اند هم از بین برده ایم. متاسفانه در دولت و مجلس قبل تلاش های زیادی شد که در بین اعضای شورای شهر اختلاف و دعوا به وجود بیاید تا به این بهانه کل شورا ها را جمع کنند. در حال حاضر تفکری وجود دارد که پازل هایی را در کنار هم چیده اند تا با منفی بافی در مورد شورا ها همین را هم از بین ببرند. در زمان احمدی نژاد در مقطعی شورا یاری ها را از بین بردند؛ ما با کلی جنگ و دعوا توانستیم دوباره احیایش کنیم. در حال حاضر نیز این تفکر در بعضی گروه ها وجود دارد که کل شورا ها را جمع کنند.
مشکل از ترس سپردن امور به مردم است
این آجر از کجا کج گذاشته شد؟
بیادی: مسئله در ترس سپردن امور به مردم است؛ 15 سال است در سه برنامه جمهوری اسلامی گفته است 24 وظیفه را به پارلمان شهری بسپارید؛ یعنی همان چیزی که در اروپا وجود دارد، دولت آب و برق و امنیت و... را تا دروازه های شهر می آورد و از آنجا به بد را دست پارلمان شهری می سپارد و خودش نظارت بسیار کلان دارد. به همین خاطر شما می بینید که قیمت آب در لندن با منچستر متفاوت است. این مسائل را شورا هایی که از دل مردم هر شهر بیرون آمده اند با توجه به ظرفیت های آن شهر تعیین می کنند نه این که به شورایاری ها سیم کارت مجانی بدهند و بگویند به ما رای بدهید. در صورتی که فرد باید اول در شورا یاری بعد در محله رای بیاورد و هر محله چند فرد را برای شورای شهر معرفی کند. با این سیستم فرد می تواند با مبلغ کمی در محله خود تبلیغ کند و این همه هزینه های اضافی خرج نمی شود.
حقانی: من چند سال پیش سفری به سیدنی استرالیا داشتم و هماهنگ شده بود که من با شهردار سیدنی ملاقات داشته باشم. بعد از این که وارد آنجا شدم از سفارت خودمان به من زنگ زدند که با کدام شهردار سیدنی می خواهید ملاقات داشته باشید؟ گفتم کدام ندارد، من معاون شهردار تهران هستم و می خواهم با شهردار شهر سیدنی ملاقات کنم. گفتند اینجا این گونه نیست که یک شهردار داشته باشد در این شهرهر منطقه برای خود شهردار جداگانه ای دارد که هر کدام از این مناطق در داخل خودشان شورای شهر دارند و هر کس در منطقه خودش فعالیت دارند. بالاخره با یکی از این شهردار ها قرار تنظیم کردند و ما با او دیدار کردیم، وقتی از این شهردار سوال کردم که سیستم شما چگونه است و... گفت: هر منطقه ما شهردار مستقلی دارد منتها یک شورای هماهنگی داریم که در مسائلی که مربوط به کل شهر است این شورا تصمیم می گیرد. واقعیت این است که شهری مثل تهران هم از سال ها پیش باید این گونه مدیریت و هر منطقه با اتکا به درآمدهای خودش اداره می شد. وقتی مدیریت متمرکز وجود دارد مفهومی مانند منطقه محروم و بالا نشین شکل می گیرد.
بازوهای نظارتی شورایی شهر در این دوره ها چه عملکردی داشته است؟
حقانی: به هیچ وجه عملکرد خوبی نداشته است. برای این که سازوکار نظارتی ندارد و در این 20 سال تعریف نشده است. به نظر من شوراها از روز تشکیل تا شورای چهارم تضعیف شدند و هر روز از شاخه و برگ های آن زدند و امروز هم متاسفانه می گویند بودجه های محلی باید به خزانه منتقل شود و شما باید از خزانه بگیرید. من از آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور و رئیس جمهور آینده خواهشم این است که در جهت تقویت شورا ها کوشش کنند. آن چیزی که آرزوی امام و خواست رهبری بوده تقویت این شورا ها است. شورا یاری های ما برای زینت موضوع و انتخابات و... نیست. نقشی که شورای شهر در مقابل شهرداری تهران دارد شورا یاری ها باید درمنطقه و ناحیه خود داشته باشند.
امروز برای شهر بحث تخصص گرایی را مطرح می کنند اما این تخصص گرایی هم خود الزاماتی دارد، متخصص باید شهر شناس باشد و مسائل شهری را درک کند، دل در گرو خدمت به مردم داشته باشد و واقعاً فی سبیل الله کار کند. اعضایی که می خواهند در انخابات شرکت کنند باید برنامه داشته باشند. حداقل این گروه هایی که می خواهند لیست تهیه کنند از کسانی که قرار است در لیست قرار بگیرند برنامه بخواهند، ببینند چه قدر با مشکلات این شهر آشنا است. ما در این شهر زیر ساخت نداریم همان طوری که یک جرقه پلاسکو را سوزاند و 25 نفر جان باختند یک سیل کوچک می تواند کلی خسارت در این شهر به بار بیاورد.
ما کتاب دعایمان طرح های جامع و تفصیلی است، خوب یا بد. ما قرار بوده وقتی طرح جامعه مان تهیه می شود ظرف سه ماه طرح تفصیلی آن تهیه شود اما بعد از 5 سال این طرح تفصیلی آماده شد در این فاصله ببینید چه بر سر شهر آمد.
من نگران شهردار بعدی هستم
شهردار آینده تهران با چه چالش هایی روبرو است؟
حقانی: من نگران شهردار بعدی هستم که چگونه می خواهد ماهی 450 میلیارد حقوق پرداخت کند، شهردار منطقه ای قسم می خورد که برای این مخارج هر چه زمین و باغ داشته ام در منطقه فروخته ام، شهرداری هر ماه 1000 میلیارد تومان ربح در بانک های مختلف پرداخت می کند بانک شهر حیات خلوتشان است. یک کلمه به ما نمی گویند که شهروند را چند فروختند. لازم نیست کمربند سبز ایجاد کنید، این درختان و باغ هایی را که صد ها سال عمر دارند را حفظ کنید. دیگر در تهران باغی نمانده است. اما در هر حال باید یک نفر در آینده این شهر را اداره کند، نمی شود شهر را به حال خودش رها کرد.