سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با حمایت قاطع از رئیسی و قالیباف اعلام کرد: این دو نفر منتخب جمنا هستند و ما هم از روند جمنا حمایت کردیم. البته ترجیح می دهیم که یک عضو خودمان را مورد حمایت قرار دهیم.

وی در عین حال از احتمال رسیدن اصولگرایان به کاندیدای واحد تا پیش از برگزاری انتخابات خبر داد.

آنچه در ادامه می آید متن گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی مقدم است:

 

از بین شش نفری که توسط شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری حائز صلاحیت شدند، چند نفر را اصولگرا می دانید؟

البته سه نفر یعنی آقایان رئیسی، قالیباف و میرسلیم روشن است که اصولگرا هستند و سه نفر هم امروز در حوزه اصلاح طلبی تعریف می شوند و اگر اعلام نکرده باشند هم رویکردهای آنها این را نشان می دهد.

 

انتخابات به دور دوم کشیده می شود

از میان این افراد کاندیدای شما کیست؟

طبعا گزینه ما بین آقایان رئیسی و قالیباف مطرح می شود. تصور می کنم این دو نفر تا رأی گیری در رقابت باقی خواهند ماند. چون به نظر می رسد که انتخابات یک دوره ای نخواهد بود بلکه به دور دوم کشیده می شود؛ علائم، تحلیل اوضاع رأی و نظرسنجی ها تقریبا این را نشان می دهد.

 

کدام نظرسنجی ها؟

من با نظرسنجی های متعددی برخورد کرده ام.

 

نظر برخی افراد این است که آقای روحانی در دور اول پیروز انتخابات خواهد بود.

نظرسنجی ها این را نشان نمی دهد. نظرسنجی ها آراء آقایان روحانی، رئیسی و قالیباف را تقریبا نزدیک به هم نشان می دهد و معنای این موضوع این است که هیچکدام در دور اول 50 به علاوه یک درصد آراء را نخواهند داشت. وقتی که این طور بود پس بسیار محتمل است که انتخابات به دور دوم کشیده شود و آنجا بهتر می توان اظهار نظر کرد.

 

ترجیح می دهیم که یک عضو خودمان را مورد حمایت قرار دهیم

آقای روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز است. با چه مکانیزمی شما آقای روحانی را کنار گذاشتید و آقایان رئیسی و قالیباف را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود برگزیدید؟

البته ما انتخاب نکردیم و این دو نفر منتحب جمنا هستند و ما هم از روند جمنا حمایت کردیم. جبهه مردمی به دو نفر رسیده و این دو نفر را برای رقابت به میدان فرستاده است. باید مقداری پیش برویم و ببینیم که شرایط چگونه اقتضا می کند. ولی تا به حال بر اساس تحلیل ها، اگر ما بنا را بر این بگذاریم که از یک نفر از این دو نفر حمایت کنیم، معنا و مفهومش این است که اگر نفر دیگر در میدان نماند و منصرف شود، احتمالا بخشی از آراء او از جریان اصولگرایی به سمت آقای روحانی انحراف پیدا می کند. برای اینکه این اتفاق نیفتد ترجیح می دهیم که فعلا موضع خاصی را رسما اعلام نکنیم تا ببینیم شرایط چگونه است. اگر قبل از روز رأی گیری به جمع بندی رسیدیم اعلام می کنیم و اگر به جمع بندی نرسیدیم صبر می کنیم تا ببینیم نتایج انتخابات چه می شود. البته ترجیح می دهیم که یک عضو خودمان را مورد حمایت قرار دهیم.

 

سال 84 علی رغم اینکه آیت الله هاشمی عضو جامعه روحانیت بود، از آقای احمدی نژاد حمایت کردید.

نه این طور نبود. انتخابات دو دور بود؛ در دور اول از آقای هاشمی حمایت و رسما اعلام کردیم و در دور دوم از هیچ کس حمایت نکردیم.

 

دلیل اینکه از کسی حمایت نکردید چه بود؟

در دور اول که حمایت کردیم دلیلش روشن بود که آقای هاشمی را ترجیح می دادیم. اما اتفاقاتی که در تبلیغات دور اول افتاد روی رأی و تصمیم دور دوم تأثیرگذار بود. در تبلیغات انتخاباتی آقای هاشمی و حامیان ایشان صحنه هایی پیش آمد که آن صحنه ها آراء بخشی از اعضای جامعه روحانیت را عوض کرد. صحنه های متفاوتی را در مصاحبه ایشان با دختران و پسران جوان و ستادهای انتخاباتی ایشان شاهد بودیم. اینها در آراء قشر متدین جامعه ما هم مأثر واقع شد و مقدار قابل توجهی از کسانی که دور اول به آقای هاشمی رأی داده بودند، دور دوم به ایشان رأی ندادند.

 

جامعه روحانیت مبارز هیچ گاه از کاندیداتوری احمدی نژاد حمایت نکرد

ولی شما نمی توانید این را کتمان کنید که تا حدود سال 90 آقای احمدی نژاد مورد حمایت شما بود.

ما هیچ گاه رسما به عنوان جامعه روحانیت از کاندیداتوری آقای احمدی نژاد حمایت نکردیم. بعد از اینکه ایشان روی کار آمد شعارهای امام را داد و مجددا شعارهای امام را مطرح و زنده کرد و حرکت های مثبتی که ابتدای کار در اداره کشور نشان داد از جمله سفرهای استانی که با مردم به صورت مستقیم ارتباط برقرار کرد و سعی کرد مناطق محروم را بیشتر مورد حمایت قرار دهد، خواستنی و در جهت اهداف انقلاب اسلامی و رهنمودهای امام خمینی (س) و رهبر معظم انقلاب بود. طبعا ما هم از اینها حمایت می کردیم و اگر شخصی اینها را مطرح می کند، به دلیل رفتارها و جهتگیری ها مورد حمایت قرار می گیرد. وقتی هم که رفتار انحرافی نشان داد ما از او فاصله گرفتیم. با هیچ کس خویشاوندی نداریم و با اصول و مبانی سیاسی و دینی خودمان همراهی می کنیم.

 

رئیسی به جلسه جامعه روحانیت دعوت نشده بود

آقای رئیسی به جلسه جامعه روحانیت دعوت و برنامه های ایشان گرفته شد. ولی هیچ دعوتی از آقای روحانی که عضو قدیمی تری بود، انجام نشد.

از آقای رئیسی دعوت نشده بود و ایشان خودشان ابراز تمایل کرده بودند که شرکت کنند و چون عضو جامعه روحانیت هستند در جلسات شرکت کردند و گفت و گوهایی هم صورت گرفت. آقای روحانی هم می توانستند ابراز تمایل کنند و صحبت های خودشان را مطرح کنند. بنابر این چنین نبوده که اقدام ویژه ای در این مورد صورت گرفته باشد.

 

هیچ علامت و نشانه ای از انشعاب در جامعه روحانیت دیده نمی شود

سال 67 اختلاف نظرهایی بین اعضای جامعه روحانیت مبارز افتاد که منجر به منشعب شدن مجمع روحانیون مبارز از آنها شد. با توجه به عدم حمایت شما از اعضای قدیمی خود در سال 84 و امسال، آیا مجددا انشعابی در جامعه روحانیت مبارز در حال شکل گیری است؟

انشعاب وقتی معنا پیدا می کند که تعداد قابل توجهی از اعضاء مسیر جداگانه ای را طی کنند و این اتفاق سال 67 رخ داد؛ الآن هیچ علامت و نشانه ای از چنین حرکتی در جامعه روحانیت دیده نمی شود. این که از آقای روحانی حمایت نمی کنیم شاید دلایل متفاوتی داشته باشد یکی از این دلایل این است که ایشان در طول این مدت هیچ گونه ارتباطی با جامعه روحانیت نداشتند و با اینکه مرتبا از ایشان دعوت شد و مکررا خصوصی هم به ایشان گفته شد، تشریف نیاوردند. در مورد کاندیداتوری دور بعد هم با جامعه روحانیت مشورت نکردند.

مسأله دوم این است که رویکردهای ایشان در طول دوره چهار ساله مدیریتشان با گذشته متفاوت شد. رویکرد سیاسی، ترکیب وزراء، و عملکردهای ایشان متفاوت از چیزی بود که ما انتظار داشتیم.

علاوه بر این ما برای انتخابات ریاست جمهوری انتظار کارآمدی داریم و این کارآمدی را در طول دوره چهار ساله از ایشان مشاهده نکردیم. یعنی فرض می کنیم آقایان رئیسی و روحانی در یک شرایط برابر در جامعه روحانیت مبارز مطرح شوند، آقای روحانی چهار سال سابقه مدیریت اجرایی کشور با کارآمدی اندک دارد. پیش بینی ما این است که آقای رئیسی با کارآمدی بیشتری می تواند مدیریت اجرایی کشور را در دست بگیرد.

انتظاراتی که مردم انقلابی ما دارند هم انقلابی عمل کردن و رفتار بر اساس رویکردهای انقلابی و هم جهادی عمل کردن است. تحرکاتی که آقای روحانی در ماه های اخیر داشته اند و مرتب از این استان به آن استان سفر کردند، ای بسا اگر در طول دوره چهار ساله اتفاق می افتاد ما شاهد اوضاع بهتری می بودیم.

 

از دولت قبل کمتر بود ولی اتفاق افتاد.

 انصاف این است، تحرکی که رئیس جمهور باید داشته باشد در طول دوره چهار ساله دیده نشد؛ مگر در دو سه ماه اخیر.

 

در شرایط مساوی بین این سه نفر، آقای روحانی با آمارهایی که می دهد از عملکرد خود دفاع می کند. آقای رئیسی چندین سال سابقه کار در عالی ترین رده دستگاه قضائی را دارد، با توجه به وظیفه قوه قضائیه در مبارزه با مفاسد بروز مفاسد کلان در کشور، نمی تواند سابقه منفی برای ایشان باشد؟ از طرف دیگر اگر سابقه کار اجرایی آقای قالیباف به شهرداری برگردد، بدهی های شهرداری نمی تواند برای ایشان کارنامه منفی باشد؟

آقای روحانی در این دوره مرتب عملکرد خود و آمارهای مربوط به تورم، رشد اقتصادی، رشد اشتغال و آمارهای متعدد دیگر را توضیح داده است؛ ولی مردم قانع نشدند. یعنی ما نمی گوییم عملکرد روحانی منفی بوده ولی متناسب با شأن و انتظارات ملت ایران نبوده است. ما می گوییم فعالیت های دولت فعلی جهادی نبوده و کند بوده است. این انتقاد واردی است.

در مورد آقای رئیسی و معاون اولی و دادستانی و امثال آن، اولا قوه قضائیه کلا در دست ایشان نبوده و جایگاه ایشان ریاست قوه قضائیه نیست.

ولی جایگاه های معاون اول و دادستان کل کشور هم جایگاه های کمی نیست.

انتظاری که از یک رئیس جمهور داریم غیر از انتظاری است که از یک وزیر یا معاون و حتی معاون اول داریم. همین طور انتظاری که از رئیس قوه قضائیه هست را نباید بر روی دوش معاون اول یا دادستان بار کرد.

نکته دوم این است که در دستگاه اجرایی تولید فساد و در قوه قضائیه رسیدگی به مفاسد شده است. مبارزه با مفاسد در قوه قضائیه به معنای رسیدگی قضائی است.

این رسیدگی ها چه نتیجه ای داشته است؟

اتفاقا وقتی پرونده مه آفرید خسروی را نگاه می کنیم، قوه قضائیه بسیار عالی و قاطع عمل کرد. وقتی پرونده بابک زنجانی را نگاه می کنیم ...

 

هنوز به سرانجام نرسیده است.

هنوز به سرانجام نرسیده به خاطر اینکه خود دولت هم نتوانسته اطلاعات لازم این پرونده را تهیه کند و به قوه قضائیه دهد. کار قضائی معمولا زمان بر است ولی تصمیم قاطع قوه قضائیه مبنی بر رسیدگی به پرونده آن، هیچ جای تردید و تشکیک ندارد. هر فساد دیگری که رخ داده قوه قضائیه با قاطعیت به میدان آمده و کار خودش را با متانت و قوت انجام داده است.

آقای رئیسی 10 سال رئیس سازمان بازرسی کل کشور بوده و از این جهت با همه بدنه اجرایی کشور و مشکلات و تنگناهای آنها آشنا است. ایشان یکی دو بار هم نمایشگاهی برگزار کرد و اطلاعاتش را در اختیار مسئولان کشور قرار داد. این اطلاعات و گزارش ها از کلیه دستگاه ها تهیه شده و ضعف ها و قوت ها را به نمایش گذاشته بود. این حکایت از تسلط و اشراف ایشان بر مسائل قوه مجریه می کند و از این جهت اینکه ایشان در دستگاه اجرایی کشور حضور نداشته را جبران می کند. به علاوه اینکه سازمان بازرسی کشور یک شبکه اجرایی است و مدیریت این شبکه نمی تواند یک مدیریت قوی نباشد.

در مقام دفاع از قالیباف نیستم

من الآن در مقام دفاع از آقای قالیباف و شهرداری نیستم چون رویکرد من نمایندگی ایشان در تبلیغات انتخاباتی نیست. ولی اتفاقا هرکس از خارج کشور به تهران می آید شگفت زده می شود. یعنی ایرانیانی که سال ها خارج از کشور زندگی کردند وقتی به تهران می آیند و اوضاع این شهر را می بینند از تحولات و تغییرات شگفت زده می شوند. آنها این خدمات را در کشورهای اروپایی مشاهده نمی کنند. مقصود من سرعت تحولات است. یعنی اگر شما ایتالیا، فرانسه و انگلیس بروید این سرعت پیشرفت و تحولات را در شهرهای بزرگ اروپایی مشاهده نمی کنید. این حاصل مدیریت قوی آقای قالیباف است.

علاوه بر این در مقابل بدهی های شهرداری مطالباتش از دولت را هم بگویید و طلب هایی را هم که شهرداری از دستگاه های دولتی دارد با بدهی های شهرداری تهاطر کنید و ببینید که چقدر از بدهی ها باقی می ماند.

به نظر من اگر ما خدمات کسی را ارزیابی می کنیم هم جهات مثبت و هم ضعف های او را بررسی کنیم. از این جهت در مورد آقای روحانی هم، خدماتی که داشته باید ارزیابی شود و مشکلاتی هم که داشته را باید در نظر بگیریم. مهم برآیند است و اینکه حاصل جمع این خدمات نمره مثبت یا منفی است.

 

وعده های قالیباف و رئیسی مقتضای برنامه ششم توسعه است

آقای قالیباف در تبلیغات خود وعده هایی دادند. به نظر شما چقدر این وعده ها تحقق پذیر است؟ بار مالی تحقق این وعده ها چه تأثیری بر اقتصاد کشور خواهد داشت؟

پنج میلیون شغل و تأمین منابع معیشتی برای جوانان جویای کار را که آقای قالیباف اعلام کرده مقتضای برنامه ششم توسعه است و این برنامه ششم را مجلس تصویب کرده است. معلوم می شود که وعده ایشان وعده بی راهی نیست. ایجاد پنج میلیون و دویست هزار شغل در طول برنامه ششم دور از انتظار نیست. نمایندگان اصولگرا و اصلاح طلب مجلس که به این مصوبه رأی دادند آدم های عاقلی بوده اند و مسائل اقتصادی را کاملا می فهمیدند و منابع مالی ما را هم می دانستند.

پرداخت ماهانه دویست و پنجاه هزار تومان به آدم های بیکار را هم در مصوبات مجالس قبلی داشتیم که باید ماهانه نیمی از حقوق افراد در اولین پرداخت هایشان به افراد بیکار داده شود؛ البته این رقم بالاتر است. منبع این مسأله همین یارانه است؛ نه اینکه علاوه بر یارانه موجود باید یارانه دیگری را به این بیکاران پرداخت.

اتفاقا خود من که مجلس و رئیس کمیسیون بودجه بودم از این سخن حمایت کردم و گفتم به جای اینکه ما 42 هزار میلیارد تومان به 75 میلیون نفر یارانه دهیم، یارانه خانواده های متوسط به بالا را حذف کنیم و این مبالغ را به کسانی که از نظر معیشت حداقل های آنها تأمین نشده و جوانان جویای کار بدهیم. این موضوع در پیشنهاد آقای رئیسی هم آمده است.

من دیدم که در بعضی از مطبوعات این را مورد انتقاد قرار داده اند و گفته اند اگر بنا باشد چنین اتفاقی بیوفتد هشت میلیون نفر متقاضی خواهند بود. معلوم می شود کسانی که این سخنان را می گویند اطلاعات درستی ندارند و گز نکرده پاره می کنند. تمام جوانان جویای کار در اداره کار ثبت نام کرده اند و تعداد آنها و یا کسانی که بیکار می شوند مشخص است. آنچه که آمارها نشان می دهد تعداد بیکاران حدود سه و نیم میلیون نفر است. ما فرض را بر این می گذاریم سه و نیم میلیون نفر حداقل معیشتی داشته باشند که آبرومندانه زندگی کنند که این هم کافی نیست اما منابع مالی لازم برای بیشتر کردن آن وجود ندارد.

به نظر من این وعده هایی که آقایان قالیباف و رئیسی داده اند از منبع یارانه ها قابل تحقق است؛ البته نباید بنا را بر این بگذاریم که همچنان یارانه به ثروتمند و فقیر با هم داده شود.

 

از مجموع حرف های شما این برداشت می شود که هدف شما همان هدف مشترک آقایان رئیسی و قالیباف، یعنی تغییر دولت فعلی است.

در تغییر دولت فعلی نگاه ما خیلی سیاسی و جناحی نیست؛ بلکه نگاه ما کارآمدی است. ملت ایران 38 سال است که حمایت خودشان از انقلاب اسلامی را ادامه داده اند و با این حمایت قوی، دائمی و مستمر انتظاراتی دارند. انتظارات آنها این است که مدیران اجرایی کشور کارآمد عمل کنند. بعد از 38 سال ما هنوز کسانی داریم که زیر خط فقر هستند. هیچ شایسته نظام اسلامی نیست. متعلق به این دولت و آن دولت هم نیست. مهم کارآمدی و معقول برخورد کردن دولت ها است. یعنی واقعا ظرفیت مدیریت اجرایی کشور ما همین است؟

من خیال می کنم اگر چهار سال دیگر به همین منوال بگذرد ما باید نگران زیرساخت های نظام و حفظ و نگهداری از اصل نظام باشیم. چون این نگرانی وجود دارد که مردم از نظام فاصله بگیرند؛ نظامی که نتوانسته مشکلات آنها را برطرف کند و کارآمدی خود را نشان نداده است. سه و نیم میلیون نفر که بخش اعظم آنها شامل جوانان تحصیل کرده می شود، بیکار هستند. این کدام کارآمدی است؟

 

این سه و نیم میلیون نفر مختص دولت یازدهم نیست.

نگاهتان را این دولت و آن دولت نکنید. برای ما فرقی ندارد که متعلق به زمان آقای احمدی نژاد، آقای روحانی یا دولت های دیگر باشد. مهم اصل ناکارآمدی مدیریت اجرایی کشور در طول این مدت قابل توجه است.

به عنوان حمایت از مواضع دولت قبلی وارد انتخابات نشده ایم

بنابر این به عنوان حمایت از مواضع دولت قبلی وارد انتخابات نشده ایم. در تبلیغات آقای روحانی مطرح می شود که رأی شما می تواند ارتباط با جهان یا قطع ارتباط با جهان باشد، رأی شما می تواند به ثبات اقتصادی یا عدم ثبات اقتصادی باشد، رأی شما می تواند به کاهش و یا افزایش فساد باشد. این تقابل و دوگانگی اصلا وجود ندارد و توهم است؛ آنچه وجود دارد بحث کارآمدی و ناکارآمدی است. آنچه که ما طی چهار ساله گذشته و قبل از آن مشاهده می کنیم ناکارآمدی ها در عرصه اجرایی و ضعف ها است؛ و اینکه منابع عمومی کشور به جای اینکه برای پیشرفت هزینه شود برای پسرفت یا درجا زدن هزینه می شود و یا از این منابع درست استفاده نمی شود.

یک تریلیون و دویست هزار میلیارد تومان نقدینگی کشور است. این نقدینگی در طی دوره چهار ساله دو و نیم برابر شده است. آیا ملت ما از این دو و نیم برابر شدن نقدینگی استفاده کره است؟ از این دو و نیم برابر شدن نقدینگی دولت ما استفاده کرده است؟ صنعت ما استفاده کرده است؟ کشاورزی ما استفاده کرده است؟ نه. از این دو و نیم برابر شدن نقدینگی بانک ها و دلال های ما استفاده کرده اند و واردات قاچاق و واسطه گری ها مورد حمایت قرار گرفته است. این ضعف استفاده از منابع است.

اگر همین منابع درست مصرف می شد، چرا ما باید کارخانجات تعطیل شده داشته باشیم؟ چرا باید شاهد کاهش نیروی انسانی برخی از کارخانجات در حال فعالیت باشیم؟ این به معنای ضعف مدیریت است و ما با این مشکل داریم و به دنبال قوت مدیریت هستیم. بنابر این بحث ما این جناح و آن جناح و این شخص و آن شخص نیست بلکه بحث ما کارآمدی ها و ناکارآمی ها است و در ظرفیت آقایان رئیسی و قالیباف ما کارآمدی بیشتری را پیش بینی می کنیم.

 

برنامه های آنها را برای این چیزهایی که خودتان گفتید دریافت کرده اید؟

بی اطلاع نیستیم.

 

یعنی به شما برنامه ارائه داده اند و معتقدید که این برنامه ها تحقق پذیر است؟

این ایده ها قابلیت تحقق دارد. البته به تیمی که این افراد به کار می گیرند هم ربط دارد. باید تیمی به کار گیرند که قوی باشد، تجربه مدیریتی داشته باشد، جهادی عمل کند و از ظرفیت های کشور حداقل استفاده را بکند. کشور ما ظرفیت بسیار بالایی دارد. مثلا در طول این چهار سال تولید گاز کشور از 530 میلیارد متر مکعب به 730 میلیارد متر مکعب رسیده است. یعنی 200 میلیارد متر مکعب افزایش تولید گاز داشته ایم.

 

این دویست میلیارد متر مکعب افزایش تولید گاز دستاورد است.

دستاورد هست ولی ما روند افزایش مصرف را طی کرده ایم. دستاوردی است که خودمان خرابش کردیم. ما باید 200 میلیارد متر مکعب صادرات جدید می داشتیم؛ نه اینکه همچنان صادرات ما 28 میلیارد متر مکعب به ترکیه است.

انتظار این است که مدیریت بهینه سازی انرژی در کشور صورت بگیرد به طوری که مصرف انرژی را کم کنیم؛ نه اینکه اضافه کنیم. الآن هرچه تولید ما بالا می رود مصرف ما هم بالا می رود. اداره کردن کشور به این شکل مدیریت نیست. اداره کردن کشور باید به گونه ای باشد که هزینه ها را کاهش و منافع و سود را افزایش دهد. اگر ما 200 میلیارد متر مکعب گاز را صادر کنیم چه درآمدی به دست می آوریم؟ این میزان را به مصرف داخلی تزریق کرده ایم و نتیجه این شده که بهبود متناسبی برای کشور ما ناشی از این میزان افزایش تولید انرژی به دست نیامده است.

 

استقلال رئیسی؟!

علی رغم حمایت قاطع شما از آقای رئیسی ایشان در زمان اعلام کاندیداتوری و ثبت نام اعلام کردند که به صورت مستقل وارد رقابت شده اند.

مستقل از احزاب.

 

این حضور مستقل را چطور ارزیابی می کنید؟

ایشان به دعوت احزاب به میدان نیامده است. هیچ حزبی از احزاب اصولگرا از ایشان برای آمدن به میدان دعوت نکرد و به دعوت مردمی آمده است که دست به انتخاب زدند و نمایندگانی از اصناف و جمعیت ها انتخاب کردند. این مجموعه منتخبین مردم از استان ها و تهران، از اصناف و گروه ها مثل پزشکان، مهندسان، استادان، حقوقدانان، اقتصاددانان و امثال اینها که در جمنا منتخب داشتند، پیشنهاد و رأی دادند. آقای رئیسی از بالا پیشنهاد نشد و از پایین پیشنهاد شد و بدون اینکه قبول کاندیداتوری کرده باشد رأی اول را آورد. به نظرم خیلی روشن است که ایشان می تواند بگوید من مستقل و به دعوت مردم آمده ام؛ نه به دعوت احزاب و گروه ها. البته احزاب و گروه ها هم از ایشان حمایت خواهند کرد.

 

جامعه روحانیت مبارز یک تشکل سیاسی شناسنامه دار و آقای رئیسی عضو آن است. این اعلام استقلال از تشکل های شناسنامه دار چه توجیهی دارد؟

جامعه روحانیت آماده بود که به عرصه انتخابات ورود کرده و میدان داری کند. کسانی گفت و گو و مذاکره کردند و خواستند که از یک حرکت مردمی حمایت کنیم و سناریوی این حرکت مردمی را تعریف کردند. این حرکت مردمی فراتر از احزاب و حتی جناح است و تمام مردمی که دلسوخته انقلاب و علاقمند به امام و رهبری هستند و فکر می کنند نظام جمهوری اسلامی نیازمند به یک حرکت جدید و یک تغییر است دعوت شدند تا به میدان بیایند و نمایندگان خود را انتخاب کنند و با گردآوری این نمایندگان بگوییم شما چه کسی را پیشنهاد می کنید. جامعه روحانیت و در رأس آن آیت الله موحدی کرمانی، دبیرکل، از این حرکت حمایت کردند و این حرکت به آقایان رئیسی و قالیباف منتهی شده است.

پس توجه کنید که اگر ما می خواستیم رأسا ورود کنیم ای بسا این ظرفیت بزرگتری که می توانست به میدان آید به میدان نمی آمد و این وحدتی که امروز پدید آمده احیانا نمی توانست پدید آید. شما می بینید اتفاقی افتاده که همه احزاب و گروه های انقلابی، متدین و اصولگرا و شخصیت های برجسته هم به آن پیوسته اند. به نظر می رسد این حرکت که با حمایت دبیرکل محترم و سایر اعضای جامعه روحانیت شکل گرفت نتایج بهتری داشته باشد؛ ما هم قبول کردیم که از این طریق حرکت صورت گیرد و مورد حمایت قرار می دهیم.

نماینده شما در جمنا چه کسی بود؟

جمنا یک شورای مرکزی داشت که منتخب مجموعه بود و سیاستگذاری می کرد. ما نمایندگانی را در آن مجموعه سیاستگذاری داشتیم و الآن مشورت ها از ناحیه آنها با آیت الله موحدی کرمانی صورت می گیرد.

نمی خواهید اسم ببرید؟

ضرورتی نمی بینم

در مجامع عمومی جمنا شرکت کردید؟

در هر دو نشست مجمع عمومی یعنی هم پنج اسفند و هم هفده فروردین آیت الله موحدی کرمانی حضور پیدا کردند و من و آقایان تقوی و ابوترابی هم بودیم.

بنابر این نشان می دهد که ناآگاه نبودیم و حمایت ما حساب شده بود است. ما می خواستیم این حرکت به یک انتخاب از ناحیه مردم منتهی شود و این اتفاق افتاد.

 

احتمال رسیدن اصولگرایان به کاندیدای واحد

علی رغم اینکه قرار بود جمنا منجر به وحدت شود، در نهایت به چهار کاندیدا رسیدند و دو کاندیدای آنها در رقابت ها حضور دارند. این موضوع را چطور ارزیابی می کنید؟

الآن هم این احتمال نفی نمی شود. ممکن است نزدیک انتخابات، با استفاده از نظرسنجی ها، باز هم به کاندیدای واحد برسیم. اما ممکن است شرایط اقتضا نکند که ما بگوییم حتما باید به کاندیدای واحد برسیم. چرا که اگر هر دو با هم وارد رقابت شوند امید داریم سهم بیشتری از آراء را به خودشان اختصاص دهند.

اینکه اصولگرایان با سه یا چهار کاندیدا در رقابت باشند ...

چهار کاندیدا که قطعا نیست؛ سه کاندیدا هم نخواهد بود.

نگران تقسیم شدن رأی اصولگرایان نیستیم

این موضوع باعث خرد شدن سبد رأی آنها نمی شود؟

اینکه این انتخابات در دور اول به نتیجه برسد بسیار بعید است. تحلیل ها و بررسی رأی جریانات سیاسی این را نشان می دهد که دور اول این انتخابات به نتیجه نمی رسد. وقتی دور اول به نتیجه نمی رسد جای نگرانی ندارد که مقداری آراء تقسیم شود. شما فرض کنید آقای روحانی در دور اول کمتر از 50 درصد رأی بیاورد، در این صورت در دور اول رئیس جمهور نخواهد بود و این احتمال قوی است. بقیه آراء به طور عمده متعلق به آقایان رئیسی و قالیباف است. طبعا این احتمال وجود دارد که رقابت بین یکی از آقایان رئیسی و قالیباف با آقای روحانی خواهد بود و دور دوم تعیین کننده است.

بین قالیباف و روحانی از قالیباف حمایت می کنیم

برخی از تحلیل ها رقابت اصلی را بین آقایان روحانی و قالیباف می دانند. اگر این دو نفر به دور دوم بروند گزینه مورد حمایت شما کدام است؟

وقتی انتخابات به دور دوم افتاد می گویم. الآن برای اظهار نظر در این مورد زود است. احتمال قوی این است که ما از آقای قالیباف حمایت کنیم؛ چون انتظار ما کارآمدی بیشتر مدیریت اجرایی کشور است و این را در چهار سال گذشته از آقای روحانی ندیده ایم. بنابر این اگر رقابت بین آقایان روحانی و قالیباف باشد به احتمال قوی ما از آقای قالیباف حمایت خواهیم کرد.

خود شما گفتید اولویت ما این است که از عضو خودمان حمایت کنیم.

در شرایطی که رقابت بین یک روحانی و یک غیر روحانی و شرایط آنها برابر باشد. الآن یک روحانی و یک غیر روحانی با هم به رقابت می پردازند و شرایط برابر نیست، یکی کارآمدی دارد و دیگری کارآمدی بیشتر و بالاتری دارد. بنابر این ما از کسی حمایت می کنیم که کارآمدی بالاتری دارد.

سؤال آخر! پیش بینی شما از فضای انتخابات و حضور مردم چیست؟

بعضی از نشانه ها این است که می خواهند بگویند انتخابات دو قطبی می شود ولی به نظر من هیچ نشانه جدی وجود ندارد که انتخابات دو قطبی می شود. چون افراد شاخصی که به میدان آمده اند حداقل سه نفر هستند دو قطبی شدن انتخابات منتفی است. در عین حال انتخابات بسیار مهمی است و فراخوان رهبری نظام هم این است که حداکثر مشارکت را داشته باشیم. من پیش بینی می کنم انتخابات پرشوری باشد که ان شاء الله حدود 40 میلیون نفر در آن شرکت کنند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.