روز یکشنبه سوم اردیبهشت ماه 1396 در ابتدای برنامه ویژه قرعه کشی نوبت پخش برنامه های نامزدان انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری اسلامی ایران در ساعت 22 از شبکه اول سیما جملاتی از امام پخش شد که انتخاب آن جمله برای یک بیننده اهل دغدغه جای درنگ دارد؛ طبیعتا آنچه نقل می شود صرفا «ذکر نمونه» است و نه لزوما گلایه و اعتراض.
در این برنامه که بر اساس شواهد مختلف فنی و رسانه ای احتمالا توام با عجله و فوریت تهیه شده بود، پس از عبارات پر تعارف و بسیار کلیشه ای مجری برنامه، محض تیمّن و تبرک برنامه جملاتی از امام پخش شد که در پی می آید:
«مردم را همه دعوت کنید به اینکه وکلای خودشان را بشناسند. علما برایشان معرفی کنند. آنهایی که آدم شناسند معرفی کنند که این سابقهاش چه بوده؛ دیروز در آن رژیم چه میکرده. حالا آمده البته تسبیح هم دستش ممکن است بگیرد و خیلی هم فریاد اسلام بزند، من ببینم دیروز چه جور بوده؛ چه جنایتهایی را کرده، یا اجازه داده. باید اینها را بشناسند. و علمای بلادشان به آنها معرفی کنند. اشخاصی که برای اسلام دلشان میتپد آنها را تعیین کنند».(صحیفه امام، جلد 8، ص 340)
چنانچه ملاحظه می شود این جملات که در هفت تیر ماه 1358 ایراد شده اولا ارتباطی به انتخابات ریاست جمهوری نداشته و با توجه به کلمه «وکلا» احتمالا منظور امام نامزدان انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی بوده که 12 مرداد ماه(یک ماه و 5 روز پس از این سخنرانی) برگزار شده است. بنابراین، پخش سخنان مذکور مناسبتی با انتخابات ریاست جمهوری نداشته است.
اما نکته اساسی که در ادامه مقدمات فوق الذکر است، اینکه با توجه به گذشت سالها از برپایی یک نظام جدید و فاصله گرفتن از رژیم سابق و طبعا بلا موضوع شدن معرفی افرادی که در رژیم سابق حضور داشته اند، آیا امکان انتخاب سخنان دیگری از امام که حاوی توصیه های متناسب با شرایط امروز و خصوصا متناسب برای نوجوان رأی اولی متولد 1377باشد، در صحیفه 22 جلدی امام موجود نبود؟
همانطور که گفته شد، بحث گلایه و اعتراض مطرح نیست و این یادداشت صرفا یک نقد مشفقانه به رسانه ها و تربیون های رسمی کشور است که هر سخنی را بدون حداقلی از سلیقه و ابتکار پخش می کنند و از اثر احتمالی آن روی مخاطب غفلت می کنند.
باید همواره به یاد داشته باشیم که یکی از اصول بدیهی در مطالعه یک «متن» توجه به شرایط زمانی و مکانی آن است؛ در واقع هر متن، حاصل و برایند یک تفکر و بینش معین در شرایط و لحظه خاص است و گوینده هر شخصیتی که باشد نمی تواند خود را فارغ از آن لحظه بداند.
طبعا مخاطبان نیز بر حسب آن شرایط ، سخن را می شنوند؛ اما مشکل وقتی بروز می کند که در برهه تاریخی و جغرافیایی دیگر به آن متن برگردیم و بر اساس شرایط امروز متن را صرفا «ببینیم» و «مشاهده» عمیق بدان نداشته باشیم.
با توجه به ابتنای نظام جمهوری اسلامی ایران و هویت های سیاسی شکل گرفته ذیل آن، بر تفکر اسلامی و شیعی و سپس اندیشه های امام خمینی(س) و سایه سنگین این متون بر قانون اساسی، سردرگمی، سوء تفاهم و غلط پنداری در «خوانش متون مرجع» مشکلی است که پس از 4 دهه کماکان گریبانگیر تقریبا و تحقیقا همه یا دست کم اکثر تفکرات موجود است.
قاعدتا مخاطب و مرجع این سخن کسانی نیستند که از بعد نظری با این نظام نسبتی ندارند، چرا که آنها با کنار گذاشتن این متون مسیر خود را مشخص کرده اند و اگر با نظام و دستاوردهای آن همچون انتخابات پیوندی دارند از باب مصلحت سیاسی یا عملگرایی است، اما فهم دقیق و خوانش صحیح متون مرجع مساله حیاتی و مهمی است که تمام افرادی و گروههای که خود را ذیل نظام مستقر فعلی می دانند باید متد خود را در این مورد مشخص سازند.
اگر مصداقی تر سخن بگوییم، «امام» محوری ترین متن مورد استناد در قطب بندی های سیاسی در جمهوری اسلامی است که به دلیل کاریزما و خصایل شخصی سایه ای سنگین بر بالای سر گفتمان ها و جناح هاست. هرکدام از این جریانات بخشی از «امام» را پررنگ کرده و برای توجیه و توضیح عملکرد خویش بدان استناد می جوبند.
در این مسیر دو اصل را نباید فراموش کرد؛ اول آنکه اگر در مقام داوری و مطالعه شخصیت امام هستیم، «همه ابعاد» فردی و اجتماعی ایشان «در ادوار مختلف عمر» را ببنیم و دوم اینکه اگر هم برخی از ابعاد شخصیت ایشان برای ما پررنگ و اهمّ از دیگر بخش هاست، با توجه به بستر آن، این بعد را ببینیم و احیانا پشتوانه کنش سیاسی خویش قرار دهیم.
غرض این نیست که تعمدی در این کار بوده، بلکه قطعا می توان گفت انتخاب این فراز سخنان امام یک اشتباه و عمل توام با عجله از سوی مسئولان پخش برنامه بوده است؛ سخن این است که تبلیغ و ترویج شخصیت امام یا ارزش های دفاع مقدس و شهداء در این سالها به روالی کلیشه ای و تشریفاتی مبدل گشته که با کمال تأسف در مواقع زیادی از قضا سرکنگبین صفرا می افزاید و خدای نکرده باعث سوء تفاهم و حتی بدبینی می شود.
خوب است که صاحبان تریبون ها و رسانه های رسمی با امکانات فراوان، بکوشند در زمینه ترویج متون اساسی از قرائت های زمان مند و مکان مند و روش های نو استفاده کنند و برای رفع تکلیف هر قطعه این متون را بدون مقدمه و موخره بیان نکنند که نقض غرض خواهد بود.
در این مسیر استفاده از اهل تحقیق و محققان این حوزه لازم است که مشخص نیست امروز چه میزان از این گونه اشخاص در صدا وسیما حضور داشته یا امکانی برای فعالیت دارند؟!