آنچه در ادامه می آید متن گفت و گوی خبرنگار جماران با نجفقلی حبیبی است:
با توجه به اینکه شما در شورای بازنگری قانون اساسی عضویت داشتید، اخلاق موجود در فضای سیاسی کشور را چقدر مطابق با قانون اساسی و آرمان های انقلاب اسلامی می دانید؟
خداوند در قرآن پیامبرش را به داشتن «خُلق عظیم» ستایش می کند و خود پیامبر(ص) هم فرموده که من برای تکمیل مکارم اخلاق آمده ام. یعنی زندگی انسان ها مبتنی بر اخلاق است و در هر جامعه ای یک سری موازین اخلاقی رعایت می شود و پیامبر (ص) می گوید من آمده ام را آن را تکمیل کنم. یعنی همه موازین اخلاقی را به جامعه تفهیم کنم و در واقع جامعه ای مبتنی بر موازین اخلاقی سامان دهم.
ما ایرانیان هم مسلمان هستیم و انقلاب اسلامی را هم که مردم ما پذیرفتند، رکن اسلام و معنویت آن که انسان ها باید کارها را با دلشان انجام دهند باز به جنبه اخلاق بر می گردد. یعنی تنها نظارت بیرونی نیست، بلکه نظارت درونی است که خود افراد داشته باشند.
جامعه نیازمند یک سلسه قواعد و ضوابط است و برای هرچیزی قانون وضع می کنند که تکلیف هرکس در هر مسأله ای چه چیزی است. علاوه بر قانون یکی هم حاکمیت اخلاق است که در درون خود آدم ها است و وقتی انسان ها به خداوند مؤمن هستند و حتی کسانی که به خدا ایمان ندارند یک سلسله موازین اخلاقی دارند می دانند که بدون اخلاق نمی توانند زندگی کنند. به قول محمدتقی بهار «اقوام روزگار به اخلاق زنده اند/ قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است». این به دین هم ربطی ندارد و خداوند نظام انسانی را این طور سامان داده است.
به هر حال اخلاق یک رکن اساسی است و به خصوص در جریان انتخابات که ما داریم در آن قرار می گیریم، رعایت این موازین اخلاقی خیلی مهم می شود. یعنی افرادی که داوطلب انتخاب می شوند هر کدام طرفدارانی دارند؛ مطبوعات، احزاب و گروه های سیاسی هم حضور دارند که هرکدام طرفدار یک کاندیدا هستند. در این تعامل اجتماعی که جامعه می خواهد تصمیم بگیرد و هرکس می خواهد خودش و یا کاندیدای خودش را معرفی کند تا افکار عمومی را جذب کند.
نحوه این معرفی خیلی مهم است.
مسأله اساسی از اینجا شروع می شود که هرکسی می خواهد چگونه خودش را معرفی و یا از کاندیدای خودش دفاع کند. آنچه مهم است این است که افراد در معرفی خود و یا کاندیدای مورد حمایتشان موازین اخلاقی را رعایت کنند و در باب خودشان مبالغه نکنند، دروغ نگویند و عوام فریبی نکنند. مثلا فردی به دروغ بگوید به اعتقادات جامعه پایبند است و یا طرفداران او بگویند کاندیدای ما صاحب این فضائل و کمالات است، یک عمل ضد اخلاقی است؛ یعنی جدای از دروغ، فریب دادن مردم هم هست.
در این شرایط ، چون نتیجه آن برای جامعه خیلی سنگین است، رعایت موازین اخلاقی هم برای کاندیداها و هم طرفداران آنها خیلی مهم است. در این میان چیز دیگری هم پیدا می شود و آن رقبا است. یعنی ممکن است یکی از راه های پیروزی کسی این باشد که بتوان رقبا را شکست دهد. گاهی کسی آنقدر خوبی های خودش زیاد، برجسته و قابل دفاع است که افکار عمومی و عقلای جامعه می پذیرند و به او رأی می دهند. اما گاهی علاوه بر اینکه محاسن خود را می گویند می خواهند رقبا را هم تخریب کنند. یعنی با تهمت ها و یا حتی بیان واقعیت هایی برای خرد کردن رقیب به کار گرفته می شود، هر دو این موارد عمل ضد اخلاقی است.
تخریب دیگران برای تثبیت خود، یک عمل ضد اخلاقی است
کاندیداها و طرفداران آنها خیلی باید مراقب باشند که برای تخریب و تضعیف رقبا کاری نکنند. تخریب دیگران برای تثبیت خود، به خصوص در انتخابات، یک عمل ضد اخلاقی است. شما می خواهید کاندیدایتان پیروز شود و یک راه آن این است که کمالات او را بگویید و راه دیگر این است که رقبا را تخریب کنید تا مردم نسبت به آنها بدبین شوند و به کاندیدای شما خوشبین شوند.
در این تخریب ها شما ممکن است به رقبا تهمت بزنید، نسبت های ناروا بدهید و آبروی مؤمنی را بریزید. آبروی مؤمن خیلی مهم است و در موازین اسلامی آبروی مؤمن مثل خون مؤمن محترم شمرده شده است؛ یعنی همان طور که ریختن خون مؤمن حرام است ریختن آبروی او هم حرام است. بنابر این رعایت موازین اخلاقی در این موارد بسیار اهمیت پیدا می کند.
غیر از خود فرد، حامیان او هم باید پاسخگوی عملکردش باشند
چون در این سال ها هیچ تلاش جدی صورت نگرفته برای تشکیل احزاب قدرتمندی که دارای برنامه منسجم و سازماندهی خوبی باشند، نزدیک انتخابات انواع گروه های سیاسی خلق می شوند و بعد هم کاندیدای آنها پیروز شود یا نشود گم می شوند و اسمی از آنها در تاریخ باقی نمی ماند و مسئولیت عمل خود را هم نمی پذیرند که این امر بسیار خطرناک است. اینجا هم اخلاق مهم است و هم قوانین و مقررات کشور باید طوری باشد که کمک کند احزاب خلق الساعه نتوانند بیایند افکار عمومی را بر هم بریزند و بعد هم اگر پیروز شدند و خرابکاری کردند مسئولیتی بر عهده نگیرند. در طول تاریخ جامعه باید توجه کند چه کسانی بودند و آمدند خرابکاری کردند و رفتند.
یعنی غیر از اینکه خود افراد باید نسبت به عملکرد، اخلاق و رفتارشان پاسخگو باشند، حامیان آنها هم باید پاسخگو باشند.
حامیان او هم جدا باید پاسخگو باشند. چون حامیان اگر فضایل و توانایی های واقعی کاندیدای خود را می گویند خیلی خوب است و اشکالی هم ندارد، اما اگر بخواهند به مردم دروغ بگویند و به دروغ فردی را صاحب فضلیت هایی بدانند که ندارد، افکار عمومی را فریب دهند و بعد هم که تمام شد هیچ مسئولیت تاریخی بر عهده نگیرند، قوانین هم وسط می آید. یعنی دستگاه قضایی و دستگاه های رسمی دولت موظف هستند اینها را مراقبت کنند.
به هر حال ناظران اجتماعی باید مراقب باشند که کاندیداها و طرفداران آنها موازین اخلاقی را رعایت کنند؛ چون معمولا در جریان انتخابات تهمت زدن و دروغ گفتن صورت می گیرد.
چه کاری انجام دهیم که در انتخابات پیش روی و انتخابات های بعدی شاهد دروغ ها و تهمت ها نباشیم؟
بهترین کار این است که افکار عمومی را روشن کنید. وقتی مردم بدانند به خاطر یک کار کوتاه مدت ضرر بلند مدتی به کشور و تحولات جامعه می زنند، مسئولیت آن در دنیا و آخرت بر عهده آنها است. اگر کمی بیش از این مردم و طرفداران احزاب و گروه ها را متوجه کنیم که تبلیغات ها و پیروزی های موقت یک مسأله است ولی خسارت های معنوی که به کشور و در نهایت به خودتان وارد می کنید مسأله دیگری است. اگر آدم های ناسالمی را به مردم معرفی و بتوانید افکار عمومی را جلب کنید و این افراد ناسالم در مدیریت عالی کشور قرار بگیرند از خسارتی که به کشور خواهد خورد خود شما هم ضرر می کنید. اگر با حتی با خدا کاری ندارید با دنیا که کار دارید. فردای کشور هر اتفاق بدی که بیافتد همه کسانی که در به وجود آوردن آن دخیل بودند مسئول هستند. یعنی من هم که برای کسی تبلیغ کردم در حالی که شایستگی لازم را نداشته و با حرف های دروغ من عده ای با او رأی دادند و آن فرد به کشور خسارت وارد کرده، من هم مسئول هستم.
بنابر این یکی از چیزهای مهم این است که افراد جست و جو کنند و صرف گفتن و سفارش کسی رأی ندهند. اگر آدم ها به معنویت و خداوند اعتقاد دارند باید از تهمت زدن و بزرگ کردن آدم های خودشان خودداری کنند.
مشکل اساسی ما تخریب است
مشکل اساسی ما تخریب است. یعنی گروه های سیاسی برای اینکه رقبای سیاسی خود را از پای در بیاورند از راه مسالمت آمیز و اخلاقی برخورد نمی کنند و بلکه یکی از راه های پیروز شدن خودشان را تخریب رقبا می دانند. یعنی می گویند وقتی فلانی را انداختیم کاندیدای ما می تواند بالا بیاید. این خیلی خطرناک است و متأسفانه در جریان انتخابات های کشور ما کم و بیش دیده می شود. البته خیلی بهتر شده و مردم آگاه شدند و گروه های سیاسی هم دارند متوجه می شوند. یعنی چون جامعه دارد متوجه می شود که گروه های خلق الساعه قابل اعتماد نیستند و در ایام انتخابات یک سلسله تبلیغات برای منحرف کردن افکار عمومی انجام می دهند، با هوشیاری به این جریان های اجتماعی نگاه می کنند.
خود این افراد هم باید متوجه باشند که با دروغ، تزویر، ریا و فریب نمی توانند به جایی برسند و هم خودشان ضرر خواهند کرد و هم کشور ضرر می کند و خلاف فرمان خداوند هم هست.
به نظر شما باید چه کار کنیم که بتوانیم هزینه های پس از انتخابات ها را کاهش دهیم؟
هر اندازه ما بتوانیم قبل از انتخابات موازین اخلاقی را به جامعه وارد بگوییم، جامعه متوجه می شود این گروه هایی که پیدا می شوند و با تبلیغات مخرب فضا را متشنج و تند می کنند تا بتوانند کاندیدای خودشان را بالا ببرند، خسارت می زنند. مردم باید عادت کنند که در فضای آرام تری تصمیم بگیرند و رأی خودشان را انتخاب کنند.
کاندیداها باید تلاش کنند فضائل و توانمندی های خودشان را در یک محیط آرام و سالم به جامعه عرضه کنند و طرفداران آنها هم باید همین کار را انجام دهند؛ یعنی همه باید از تخریب رقیب پرهیز کنند. گروه های سیاسی که برای پیروز شدن کاندیدای خودشان به تخریب رقبا می پردازند برای بچه ها و کسانی که تازه می خواهند وارد فضای اجتماعی شوند بد آموزی هایی دارند. اگر فردی تزویر و عوام فریبی کند و طرفداران او هم این تزویرها و عوام فریبی ها را به عنوان حقایق به جامعه القاء کنند و متصدی امور کشور شوند خسارت های بزرگی به جامعه می زند. چون هیچ کاری بلد نیستند و با تبلیغات کاذب و عوام فریبی روی کار آمده اند، خسارت خواهند زد.
مدیریت کلان کشور پیچیده است و احتیاج به دانایی های لازم دارد و احتیاج به این دارد که بتواند دانشمندان را جذب کرده و از فکر آنها استفاده کند. اگر کسی هیچ بزرگی ای در درون خودش نیست و حتی ظرفیت اینکه بتواند از دانشمندان استفاده کند را هم ندارد و با عوام فریبی بالا آمد نمی تواند از نظریات کارشناسان دانا و فهیم بهره مند شود. ما در تاریخ خودمان مکرر می بینیم افراد کوچک، آدم های کوچک را دور خودشان جمع می کنند و نمی توان مملکتی که کارهای بزرگ دارد را با آدم های کوچک اداره کرد چون کشور تدبیر و آدم های فهیم و دانشمند می خواهد.
نمی توانیم از شرّ عوام فریبی آسوده خاطر باشیم
بنابر این به نظر من با چندین انتخاباتی که ما برگزار کردیم خیلی تجربه برای مردم حاصل شده ولی باز هم نمی توانیم از شرّ عوام فریبی آسوده خاطر باشیم. یعنی همچنان باید بگوییم مردم مواظب باشند تبلیغات کاذب که جنبه عوام فریبی دارد و دور از واقعیت های اجتماعی است آنها را فریب ندهد و منطقی فکر کنند. دانشمندان به خصوص در ایام انتخابات خیلی مسئولیت دارند که واقعیت ها و نیازهای جامعه را بیان کنند. یعنی ما چون احزاب قدرتمند نداریم که مردم در طول سال آنجا جمع شوند و به مسائل مختلف بیاندیشند و تدابیر سیاسی را بیاموزند، انتخابات فرصت خوبی است که خیلی از مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه توسط کاندیداها یا گروه های حامی آنها مطرح می شود؛ و این خیلی خوب است که درست مطرح شود و عوام فریبی در آن نباشد و کاذب نباشد تا مردم با مشکلات جامعه بهتر آشنا شوند و بهتر بتوانند تشخیص دهند فردی که می خواهد مطرح شود توانایی حل این مشکلات را دارد یا ندارد.
باید از دانشمندان تمنا کرد که چون مردم حرف های شما را گوش می دهند در این ایام فرصت خوبی است که شما هم دیدگاه ها و نظرات خودتان را بگویید؛ البته لزومی ندارد از یک کاندیدا حمایت کنید و فقط مسائل کلانی که آموزش اجتماعی نیاز دارد را در جهت کمک به آموزش عمومی جامعه بیان کنید.
به نظر می رسد این کار را باید احزاب انجام دهند. شما فکر می کنید چون احزاب نداریم دانشمندان باید این کار را انجام دهند؟
احزاب داریم ولی احزاب قوی نداریم. منظور از احزاب قوی احزابی است که فراگیر و تأثیرگذار باشند و افراد زیادی از متخصصین و صاحب نظران را در خودشان جمع کرده باشند و کارهایی که می کنند کارهای پخته علمی و مبتنی بر اندیشه باشد؛ نه با تبلیغات کاذب. مشکل ما این است و نمی دانم چه فضایی داریم که حزب های بزرگ اجازه نمی یابند شکل بگیرند. این مسأله مهمی است و فرصتی دیگری که در ایام انتخابات داریم این است که فرض کنید دو جریان مهم فکری که از اول انقلاب تا به حال با نام های مختلف بودند حق این را دارند که هر کدام دو حزب مهم داشته باشند. اشکالی ندارد که حزب های کوچک هم وجود داشته باشند ولی وجود یکی دو حزب سراسری مهم لازم بود. من تصور می کنم اگر هرکدام از جناح حزب های قدرتمندی داشتند می توانست مؤثرتر باشد؛ البته باید حزب های کوچک تر هم وجود داشته باشند. با وضعیت موجود باید مراقبت کنیم که از طریق تخطئه بالا نیاییم.
یعنی اگر ما احزابی داشته باشیم که برنامه ها و راهکارها و حتی اشخاص در آنها مطرح شوند از بسیاری اتفاقاتی که در فضای انتخابات می افتد جلوگیری می کند؟
تقریبا همین طور است. البته ما نمی توانیم مثل آمریکا دو حزب مهم داشته باشیم و بگوییم ایده آل است؛ یعنی ما یک فرهنگ اسلامی هم داریم که کنترل می کند. در عین حال نباید فضا برای رشد حزب های کوچک تر که بتوانند بالا بیایند و قدرت را در دست بگیرند بسته شود و این طور نباشد که مثل آمریکا دو حزب قدرتمند هست و بقیه احزاب کوچک نمی توانند بالا بیایند. چون آن دو حزب بزرگ تحت سلطه ثروتمندان قرار می گیرد. ما می گوییم فضای ما باید اسلامی و بازتر باشد و بر اساس ثروت قدرت به وجود نیاید و بلکه بر اثر تمرکز فکر و اندیشه این اتفاق رخ دهد. چون اندیشه تحمل اندیشه های دیگر را دارد و می تواند استدلال کند و هرکدام از استدلال ها قوی تر بود بالا می آید.
دوقطبی مناسب جامعه ما نیست
اتفاقا سابقه تاریخی نشان داده که فضای دو قطبی به هیچ وجه مناسب جامعه ما نیست.
من کاملا قبول دارم که دو قطبی مناسب جامعه ما نیست. ساختار ما بر اساس عقل، تدین، علم و برنامه ریزی است ولی در عین حال جاهایی که آدم ها آنجا تربیت سیاسی ببینند را لازم داریم. حزب هایی که می گویم برای این است که آدم ها فرصت داشته باشند در جاهای آموزش های اجتماعی لازم را ببینند.
به هر حال در کشور ما این اتفاق نیافتاده است. چیزی که در دوره های قبل دیدیم این است که یک سلسله تبلیغات کاذب و تخریب رقبا اتفاق می افتد و ما از نظر اخلاقی می خواهیم بگوییم شما همه مؤمن و مسلمان هستید پس این کارها را انجام ندهید؛ کاندیداها کمالات واقعی خودشان را بیان کنند تا مردم تصمیم بگیرند. بگذارید رقبای انتخاباتی از جوسازی ها و تهمت های کاذب مصون بمانند و هرکس به اندازه ظرفیت خود بالا برود. اگر هم قرار است تبلیغ شود که لازم هم هست؛ فقط محاسن، کمالات و برنامه های خودتان را بگویید و به تخریب رقبا و بردن آبروی دیگران اقدام نکنید.
دانشگاه ها مؤثرترین نهادهای اجتماعی کشور ما هستند
چون شما سابقه طولانی حضور در دانشگاه را دارید، به نظر شما دانشگاهیان اعم از دانشجو و استاد، چطور می توانند در بهبود این وضعیت نقش ایفا کنند؟
دانشگاه ها مهمترین نقش را در این زمینه دارند و چون صداقت هم در آنها بوده همیشه جزء گروه های مورد اعتماد جامعه بودند. در تمام سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانشگاهیان در خیلی از مسائل از جمله انتخابات مؤثرترین اقشار اجتماعی بودند. یعنی دانشجویان مسائل مختلف کشور را می دانند و در مورد آنها کار می کنند؛ بنابر این می توانند به روشن کردن افکار عمومی کمک کنند. در غیاب احزاب اتفاقا دانشگاه ها مؤثرترین نهادهای اجتماعی کشور ما هستند. دانشجویان به آرمان هایی مثل آزادی و تعالی جامعه اعتقاد دارند و عده ای چون نمی توانند این را تحمل کنند به بهانه های گوناگون برای آنها دردسر درست می کنند.
هنوز نتوانسته ایم ظرفیت گفت و گو را بالا ببریم
شاید یکی از دلایل اینکه دانشگاهیان از رفتارهای سیاسی خود آسیب می بینند فاصله میان دانشگاهیان و مسئولین باشد. این خلأ چطور می تواند پر شود؟
یکی از بحث های ما که امروز خیلی در مورد آن صحبت می شود ظرفیت گفت و گو است. ظرفیت گفت و گو این است که ما بتوانیم با همدیگر حرف بزنیم، استدلال کنیم، حرف های همدیگر را گوش دهیم و با دلیل برهان ببینیم که چه کسی درست می گوید. ما متأسفانه هنوز در جمهوری اسلامی نتوانسته ایم ظرفیت گفت و گو را بالا ببریم که بتوانیم حرف های همدیگر را گوش دهیم تا بدانیم که مورد منازعه چه چیزی است. باید بتوانیم حرف همدیگر را بفهمیم و فوری نگوییم که این فرد ضد انقلاب و ضد امنیت کشور است. این باب گفت و گو یکی از بحث های بسیار سخت در کشور ما است.
ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل «گفت و گوی تمدن ها» را مطرح کردیم و دنیا هم پذیرفت و در خیلی از کشورها برای این موضوع نهاد رسمی درست کردند و در کشور خود ما این امر بسته شده است. این در حالی است که اصل اساسی این قضیه متعلق به قرآن است. چون قرآن در سوره زمر می گوید «یستعمون القول و فیتبعون احسنه». بر اساس این آیه یکی از ویژگی های مؤمنین این است که سخن های مختلف را گوش می دهند و از بهترین آنها پیروی می کنند. باید با گفت و گو پیش رفت تا به مشترکات رسید.
جناح های سیاسی کشور ما عدالت اجتماعی و اسلام را قبول دارند و باید بنشینیم فهم های خودمان را از این موارد طرح کنیم و تفاوت را پیدا کنیم؛ شاید هر دو به هم رسیدیم. متأسفانه این گفت و گو در کشور ما شکل نمی گیرد.
اگر این گفت و گو شکل بگیرد چه نتیجه ای برای انتخابات ما دارد؟
به خیلی چیزها سود می رساند. منتهی به این می شود که دیدگاه های منطقی تر و عاقلانه تر در جامعه شکل گرفته و مبنای عمل اجتماعی، قانون گذاری و عمل دولت ها قرار بگیرد. امام خمینی (س) در پیامی به افتتاحیه دومین دوره مجلس شورای اسلامی خطاب به نمایندگان این مجلس فرمودند: «کیفیت برخورد با یکدیگر در محیط مجلس و مباحثات بین مخالف و موافق؛ از نمایندگان متوقع است که مراعات آداب اسلامى در محاورات بشود؛ و انگیزه آن یافتن حق و راه حل باشد.» (صحیفه امام، جلد 18، صفحه 465)
بنابر این دو طرف موافق و مخالف یک نظریه باید برای یافتن بهترین راه حل گفت و گو کنند؛ ممکن است یکی را بپذیرند و دیگری را رد کنند و ممکن است هر دو نظریه را تعدیل کنند. باید برای یافتن بهترین راه حل ها بحث کنند. این چیزی است که ما الآن در کشورمان کم داریم.
انتقاد از عدم شکل گیری کرسی های آزاد اندیشی
مقام معظم رهبری چندین سال است که کرسی های آزاد اندیشی را مطرح کردند و در دانشگاه ها این کرسی ها شکل نگرفته است چون متولیان آن نمی خواهند گفت و گو را قبول کنند و می گویند هرچه ما می گوییم درست است. آزاد اندیشی یعنی همه حرف خود را بزنند و آن وقت «یتبعون احسنه» انجام شود. این در حالی است که الآن حرفی زده نمی شود تا بهترین آنها انتخاب شود.
کاندیداها از فرصت مناظره برای کوبیدن رقیب استفاده نکنند
اتفاقا انتخابات فرصت خوبی برای گفت و گو است. خوشبختانه چند دوره است که صدا و سیما شروع کرده و باب گفت و گو را باز می کند. اصل این کار خیلی خوب است که رقبای انتخاباتی حرف های خود را بزنند اما باید دقت کنند که هر دوره بهتر شود. هر اندازه بتوانیم این امر را تصحیح کنیم که باب گفت و گو باز شود خیلی برکت دارد. اولین آنها این است که دیدگاه آدم ها طرح می شود و قدرت انتخاب مردم بالا می رود، دیگر اینکه خودش به یک کرسی آزاد اندیشی تبدیل می شود به مردمی که می شنوند کمک می کند، سوم اینکه استدلال های طرفین مطرح می شود و مردم از طریق آنها می توانند تشخیص دهند کدام استدلال درست است.
بنابر این فرصت خیلی خوبی است که اگر کاندیداهای محترم از این فرصت درست استفاده کنند و فقط برای کوبیدن رقیب استفاده نکنند، بلکه برای تبیین مسأله استفاده کنند تا مردم بتوانند بهتر به مسائل آگاه شوند و راحت تر بتوانند انتخاب کنند.