دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با بیان اینکه در جامعه کسانی یا مجموعه هایی هستند که با بهانه امر به معروف در واقع کار و کاسبی خودشان را پیش می برند، تأکید کرد: کاسبی عده ای در این است که همیشه جنگ با دنیا شعارشان باشد و همواره جامعه سرگرم این جنگ و مبارزه باشد و طبیعتا هیچ زمانی فرصت پیدا نکند که به خودش برسد.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه ای در اولین شب از مراسم فاطمیه در دارالزهرا (س) با بیان اینکه یکی از مهمترین کارهای مؤمنان آن است که شرایط ایمان را بشناسند تا خود را با آن انطباق دهند، گفت: علی رغم سادگی ظاهری بحث ایمان، یک سلسله مسائل پیچیده و مهم در درون آن وجود دارد که باید مورد مطالعه فراوان و پیوسته همه ما از عالم و عامی قرار بگیرد.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام اظهار داشت: حضرت علی (ع) در نهج البلاغه در مورد علائم کفر که نقطه مقابل ایمان است شرح با اهمیتی دارند. بحث درباره علائم کفر برای جامعه ما که جامعه ایمانی است ممکن است به ظاهر بلاموضوع باشد اما وقتی که بعضی از آنها را مطالعه کردیم و شرح دادیم معلوم می شود که باید حتما با این علائم آشنایی پیدا کنیم تا آنگاه که خدای ناکرده در جامعه خود ما افرادی با همان علائم ظاهر شدند بدانیم که آنها مؤمن نیستند و در واقع کافرند و با کمال تأسف در جامعه ما از این نوع افراد کم نیستند.
وی با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) بیان کرد: بنی امیه مردم را برای شناختن ایمان آزاد می گذاشتند اما اجازه نمی دادند درباره مسائل و علائم کفر و کافران کسی سخنی بگوید. برای اینکه می دانستند اگر آن علائم در جامعه گفته شود همه انگشت ها به سمت آنها نشانه خواهد رفت و همه می دانند که نمونه بارز آن خود آنها هستند.
سید هادی خامنه ای افزود: امام علی فرمود ایمان چهار پایه دارد که عبارت از صبر، یقین، عدل و جهاد هستند که هرکدام از آنها را در نهج البلاغه توضیح داده اند. عدل چهار شعبه دارد و برای اینکه بدانیم کسی عادل است باید فهم عمیق داشته باشد، دانش و دانایی را دنبال کند، قضاوت و داوری خوب و مناسبی داشته باشد و حکمت و دانایی را در خودش راسخ کرده باشد.
وی ادامه داد: ممکن است کسی سؤال کند که اینها چه ارتباطی به عدل دارد این سخن علی بن ابیطالب است و ما باید به دنبال آن برویم که چه ارتباطی بین این صفات و عدالت است. علم، دانش، دقت، حکمت و فهم لازمه اقدام افراد یا مدیران یا حاکمان برای اجرای عدالت است. اگر اینها نباشد به نام عدالت یک کار احمقانه در جامعه صورت می گیرد و به جای اینکه مردم به حقشان برسند به آنها ظلم و ستم روا داشته می شود. چون افراد نادان و احمق عهده دار این مسئولیت هستند و خدا کند که کارها به دست احمق ها نیافتد.
این چهره سیاسی اصلاح طلب گفت: در مورد جهاد که یکی از شعبه ها و پایه های ایمان است علی (ع) فرمودند امر به معروف یکی از شعبه های جهاد است. نهی از منکر، پایداری در همه جا، مثل منی هرگز نمی تواند اعماق سخنان شخصیتی مثل علی بن ابیطالب را بشناسد به همین دلیل من توصیه می کنم افراد متناسب با علم و دانش و انگیزه ای که دارند این مبحث را دنبال کنند.
وی اظهار داشت: مثل ایمان کفر هم چهار پایه دارد. یکی پایه های آن تعمق است. البته این تعمق با تعمقی که ما در فارسی می گوییم و به معنای فکر کردن و عمیق شدن است فرق دارد و به معنای خود را مشغول برای سر درآوردن از مسائل ناشایست و نادرست به تکلف و زحمت انداختن و کار بی حاصل کردن است. کسی که کند و کاو بی جهت، بی هدف و از روی نفسانیات و برای اذیت و آزار دیگران در کار خصوصی و غیر خصوصی دیگران سر بکشد و تعمق و تجسس کند نمی تواند به حق برسد.
سید هادی خامنه ای با تأکید بر اینکه در جامعه سالم انسان ها به دنبال انجام وظایف خودشان هستند، تصریح کرد: قرآن صریحا در این زمینه فرموده است «ای مؤمنان شما را نسبت به خودتان هشدار می دهم» به معنی این نیست که در مورد دیگران احساس وظیفه نکنیم ولی آن در درجه دوم است. یکی از مهمترین شرایط پایه ای امر به معروف و نهی از منکر هم این است که فرد آمر به معروف و ناهی از منکر اول خودش باید نسبت به آنچه می گوید عمل کند و خودش آدم گرفتار و آلوده ای نباشد. اگر انسان خودش آلودگی داشته باشد چگونه می خواهد دیگران را از یک کار بد نهی یا به یک کار خوب امر کند؟
وی ادامه داد: بنابر این شاید یکی از علت های مهم برای اینکه در امر به معروف چنین شریط پایه ای گذاشته شده و در عین حال گفته شده که باید یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر هم کنید برای این است که جامعه به سمت سلامت، صحت و صلاحیت کشیده شود اما در مرتبه اول هر انسانی باید اول مراقب حال خودش باشد؛ قبل از اینکه در کار دیگران دخالت کند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام افزود: در جامعه ما و جوامعی نظیر ما این مرض وجود دارد و البته بهانه آن امر به معروف است. در جامعه هستند کسانی یا مجموعه هایی که با این بهانه در واقع کار و کاسبی خودشان را پیش می برند؛ هزاران آلودگی در زندگی آنها وجود دارد و هزاران لغزش در ذرات وجودی آنها هست اما لباسی به تن کردند که لباس اصلاح و امر به معروف است که این کار بی معنی است و نه تنها جامعه را به سمت صلاح و سداد نمی برد بلکه بیشتر فساد را در جامعه نهادینه می کند. فساد که می گویم از این بابت که وقتی جامعه به حرف های بی حساب و عیب جویی های مغرضانه عادت کرد دیگر نمی شود هیچ امیدی به اصلاح چنین جامعه ای داشت چون همه در مقابل چنین مسأله ای واکسینه می شوند و حساسیت خودشان را از دست می دهند چون می دانند واقعیت ندارد.
وی تأکید کرد: در این صورت دیگر امر به معروف های واقعی هم اثر خودش را نخواهد داشت. همانند مریضی که بی حساب و کتاب داروها را مصرف کرده و دیگر هیچ دارویی در این بدن اثر مثبت نمی گذارد. جامعه ای که چنین اشکالی در آن به وجود آمده از نگاه امیرالمؤمنین یک جامعه ایمانی نیست و هر اسم دیگری می تواند داشته باشد؛ جامعه کفر است. معنای لغوی کفر سرپوش نهادن بر روی حقیقت، راستی و صداقت است. وقتی جامعه ای با عناوین مقدس بازی و از آنها سوء استفاده کند و از آنها استفاده ابزاری به عمل آورد نتیجه این است که آنها اثر مطلوب خود را از دست می دهند و سپس در چنین جامعه ای حتی مصلحان هم نمی توانند کاری انجام دهند.
سید هادی خامنه ای با بیان اینکه دومین علامت کفر تنازع است، تصریح کرد: طبیعی است کسی که بر مبنا و اساس جهل و نادانی کشمکش راه بیاندازد هیچ گاه حق را نخواهد دید و نخواهد شناخت و به آن نخواهد رسید و این خودش مقدمه افتادن در منجلاب کفر است. جامعه ای که با این شکل عادت کند و خو بگیرد یک جامعه کفرآمیز خواهد بود. این هم قابل شناسایی و قال سراغ گرفتن در جامعه ما هست. کشمکش ها، حرکاتی که اتحاد و همبستگی جامعه را خدشه دار کند از همین جا سرچشمه می گیرد که افراد به دنبال ایجاد نزاع و دشمنی و ایجاد بدبینی بر دیگران هستند و در آن اصرار و برای آن برنامه ریزی دارند.
وی ادامه داد: در جامعه ما یکی از هنرهای بزرگ آن است که برای رسیدن به مقصود و شکست دادن طرف مقابل، دروغ گفتن حلال، دروغ بستن جایز، غیبت کردن واجب، تهمت زدن لازم و به هر شکل و طریقی انتقام جویی از طرف مقابل جایز است. وقتی در جامعه ای با یک سری عناوینی که بعضی گفته اند و تفسیر کرده اند روش های خصم آلود و کفر آمیزی که هیچ شباهتی به یک جامعه ایمانی ندارد را تروج می کنند این افراد کافر هستند و جامعه ای که با این کار خود را پیش ببرد یک جامعه کفرآمیز خواهد بود و چنین جامعه ای را نمی شود ایمانی و اسلامی نام گذاشت.
این چهره سیاسی اصلاح طلب علامت سوم کفر را زنگار گرفتگی درون انسان عنوان کرد و گفت: وقتی که درون که باید برای انعکاس حقیقت و واقعیت مانند یک آینه حقیقت بین درست عمل کند، زنگار بگیرد، هیچ حقیقتی را آنچنان که باید منعکس نخواهد کرد و حتما باید تحریف، دروغ و توطئه در آن وجود داشته باشد. این یک درد البته نمی شود گفت بی درمان ولی درد بزرگی است که در جامعه ما وجود دارد و در همه ارکان جامعه رسوخ کرده است. وقتی که صداقت واقعی که از علائم ایمان و مؤمن است وجود نداشته باشد راه برای ورود همه این مفاسد باز می شود. مادامی که دروغ و غیبت و تهمت در جامعه هست صداقت از جامعه بیرون خواهد رفت و در چنین جامعه ای هیچ چیزی سر جای خودش قرار نمی گیرد.
وی اظهار داشت: انتقام جویانه با مسائل و جوادث جامعه برخورد کردن مفاسدی به بار می آورد که خوشبختانه در پاره ای از سخنان امیرالمؤمنین بیان شده و می تواند برای ما آگاهی بخش باشد. من گاهی فکر می کردم علت اینکه نهج البلاغه را أخ القرآن می گویند چیست؟ بعد دیدم اساس و مبانی مباحث در قرآن آمده اما مفسر واقعی قرآن که امیرالمؤمنین (ع) باشد در جای جای زندگی خود این مبانی را آزمایش و تجربه کرده و بر مبنای قرآن در مورد آنها سخن گفته است.
سید هادی خامنه ای ادامه داد: بنابر این مطالعه نهج البلاغه از این جهت لازم و مهم است که انسان می تواند مباحث کاربردی قرآن را یک به یک بیابد چون آن حضرت در مناسبت های گوناگون یک به یک آنها را برشمرده است. همان طور که در قرآن می گوییم شأن نزول آن هیچ وفت نباشد فراموش شود اینجا هم همین طور است. داستان هایی که در زمان آن حضرت پیش آمده در همه زمان ها پیش خواهد آمد. پس امروز ما باید با این مباحث آشنایی بیشتری پیدا کنیم.
وی تأکید کرد: حضرت علی (ع) چون می دانستند پاره ای از بهانه جویی ها مخصوصا در غیاب آن حضرت و رهبری امت ممکن است مفاسد به وجود بیاورد انقدر دقیق بودند که حتی راجع به خوارج که آن حضرت خودش با آنها جنگید سفارشات مهمی کرده و این جمله خیلی برای ما مهم است که آن حضرت وقتی فهمیدند که از این دنیا می روند و ممکن است بعد از ایشان حوادث مثل خوارج ادامه پیدا کند اما دیگر آنجا خود علی (ع) نیست که مباحث را ببیند و پیگیری کند و از افراط و تفریط و غرض ورزی و انتقام جویی های جاهلانه جلوگیری کند فرمود که بعد از من کسی حق ندارد خوارج را بکشد. چون هوشمندانه پیش بینی می کرد که بعد از او فتنه ها پیش می آید عده ای را به این بهانه که از آنها بوده بگیرند و بکشند و از بین ببرند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام گفت: خوارج کسانی بودند که فکر می کردند دارند مسیر حق را می پیمایند و برای رسیدن به آن تلاش می کردند اما عده ای هم در جامعه هستند که علنا شعار، برنامه، پرچم و همه چیز آنها نشان می دهد که دارند سمت باطل می روند. حضرت فرمود کسی که به دنبال حق می رود اما اشتباه می رود و خطا می کند را با عده دیگر یکی نگیرید که از همان اول آهنگ باطل کردند و به اهداف خودشان نائل شدند.
وی بیان کرد: من نسبت به اصل و مصداق های قضیه کاری ندارم اما به این مسأله بیشتر توجه دارم که آن حضرت چقدر دقت و ظرافت دارد و آینده جامعه را پیش بینی می کند در آینده اختیار به دست نادان ها خواهد افتاد. خیلی مهم است که یک رهبر دلسوز مثل علی بن ابیطالب قبل از اینکه از دنیا برود این پیش بینی را می کند و پیشگیری می کند که اگر عمل می شد می توانست جلوی بسیاری از مفاسد را بگیرد و جلوی عده ای که با این مسائل نان می خورند و کاسبی می کنند را ببندد.
سید هادی خامنه ای تأکید کرد: واقعیت این است که اختلافات، کشمکش ها، دشمنی ها و دروغ بستن ها برای عده ای نان آور است و برای عده ای شانس می آورد و زندگی آنها از این راه می چرخد. حالا چه در عرصه داخل جامعه اختلافات داخلی می تواند برای آنها وسیله پیشرفت باشد و شانس و فرصت ایجاد کند و چه جنگیدن با دنیا و کاسبی عده ای در این است که همیشه جنگ با دنیا شعارشان باشد و همواره جامعه سرگرم این جنگ و مبارزه باشد و طبیعتا هیچ زمانی فرصت پیدا نکند که به خودش برسد.
وی گفت: در مورد کسانی که درونشان زنگار دارد این توضیح وجود دارد که خوبی ها در نظرشان بدی و بدی ها خوب جلوه می کند. وقتی جامعه به شرایطی رسید که خوبی ها بد جلوه می کند و بدی ها شکل و شمایل و هیبت خوبی پیدا می کند و قضاوت ها به گونه ای است که گویا هیچ کس خوبی ها را نمی بیند و همه چیز بد نشان داده می شود و عده ای هستند که در اقتدار به سر می برند یا به هر دلیل امکاناتی دارند که در جامعه کار بدی هم که می کنند مردم آن را خوب می بینند.
این چهره سیاسی اصلاح طلب افزود: این علامت بسیار بدی برای جامعه است و در آن صورت است که خوبی ها گم و ترک می شود و وقتی که آلودگی ها در جامعه زیاد شد دیگر چون افراد شرط اول را رعایت نکردند یعنی به خودشان رسیدگی نکردند نتیجه این می شود که به دیگران هم نمی توانند رسیدگی کنند و امر به معروف هم فراموش خواهد شد.
وی اظهار داشت: امیرالمؤمنین در جایی فرمودند زمانی خواهد رسید که مردم از توصیه یکدیگر به خوبی و باز داشتن یکدیگر از بدی ها اجتناب می کنند. وقتی که جامعه سالم نیست و آلوده است این اتفاق می افتد. افراد می گویند اگر عیب کسی را بگویم ترس این را دارم که او هم متقابلا عیب دیگری که در من هست را بگوید. وقتی همه این طور شدند چه کسی می خواهد رسیدگی کند؟ باید کسی فریاد بزند که خودش به هیچ وجه آلودگی نداشته باشد و چون چنین کسی نیست صدای هیچ کس در نمی آید. جامعه ای که این قدر به بی تفاوتی مبتلا شود حالش معلوم است.
سید هادی خامنه ای گفت: چهارمین علامت کفر موضعگیری های متضاد با حق است. حضرت علی (ع) فرمود کسی که با حق در تضاد و تقابل قرار بگیرد راه های حرکت در همه سو برای او به تنگنا تبدیل خواهد شد و جریان کار او دچار پیچیدگی ها خواهد گشت و در ادامه راه زندگی به بن بست مبتلا خواهد شد. وقتی ما این خصوصیت را در جامعه تعمیم دهیم به جای اینکه بگوییم کسی که می توانیم بگوییم جامعه ای که این اشکالات و مرض ها در درون آن رسوخ کرده باشد به معنای این است که این جامعه سقوط کرده و چنین جامعه ای دیگر وجود ندارد. این جامعه درد بی درمان خواهد شد و راهی جز رفتن به سوی جهنم نخواهد داشت.
وی ادامه داد: امیرالمؤمنین این علائم کفر را برای مردم کافر آن سوی دنیا نگفتند و این موعظه ها برای جامعه ای است که علی (ع) در آن حضور دارد. بنابر این تعجب نکنیم که چطور می شود در یک جامعه اسلامی مردم کافر شوند؛ بالاتر از آن شرک است که ما در جامعه شرک هم داریم. اینکه انسان ها در کارهای به ظاهر درست خود رضا و جلب توجه غیر خدا را در نظر داشته باشند شرک است. فقط شرک است که به عنوان گناه بزرگ خدا آن را نمی بخشد.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در پایان تأکید کرد: جامعه ای که در این شرایط به سر می برد هیچ وقت نمی تواند قدمی به جلو بگذارد. کسی که سنت خودش را بحث و گفت و گوی بی حاصل با دیگران قرار دهد به اصطلاح امام علی (ع) هیچ وقت شب او را صبح نخواهد رسید یعنی همیشه در تاریکی جهل و بدبختی به سر می برد. کسی که چنین باشد مرتب در حال واپسگرایی و عقبگرد خواهد بود و هیچ وقت پیشرفت نخواهد داشت در حالی که یک انسان خدایی نباید دو روز آن مثل هم باشد و باید پیشرفت کند.