پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در نشست «ایران و میراث هاشمی تأملی آکادمیک بر کارنامه سیاسی آیت الله» مطرح شد؛

آشتی پذیری در چهارچوب منافع ملی، ایثار هاشمی/ هاشمی عرصه سیاست مدرن را درک کرده بود

نشست «ایران و میراث هاشمی تأملی آکادمیک بر کارنامه سیاسی آیت‌الله» توسط انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن علمی مطالعات صلح ایران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، در ابتدای این نشست کیومرث اشتریان با بیان اینکه رفتار آیت الله هاشمی بر اساس چند تئوری قابل بررسی است، تصریح کرد: نوعی نخبه گرایی در رفتار و کردار هاشمی دیده می شود. تئوری دیگری که می شود در مورد هاشمی دنبال کرد عقلانیت است. ایشان در مواقع مختلف رفتارهای مختلف اما عقل گرایانه و در راستای منافع عمومی داشت.

وی اظهار داشت: در حوزه اجرای کار سیاسی مدل ها و ابزارهای مختلف داریم. وقتی وارد سیاستگذاری می شوید وارد مجموعه ای از رفتار می شوید. هیچ وقت نمی توانید سیاستی را پیدا کنید که همه موافق آن باشند. بدیهی است که به مرور زمان دائما موفقیت و شکست دارند که آنها را به تغییر و تحول فکری می کشاند.

حسین راغفر نیز آیت الله هاشمی را یکی از مؤثرترین شخصیت های جمهوری اسلامی دانست و گفت: ایشان از بلند نظری خاصی برخوردار بود که تا آخر عمر شاهد آن بودیم. خطبه های نماز جمعه ایشان روحیه بخش مردم بود و ایشان نقش اصلی را در تحولات کلیدی جمهوری اسلامی ایفا کرد.

وی دوره اول دیدگاه های اقتصادی آیت الله هاشمی را دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانست و افزود: در این دوره تمام مشکلات را به سیاست های دولت منحصر کردند در حالی که بحران های متعددی داشتیم که هر کدام تأثیرگذار است. سیاست های دوره جنگ معجزه اقتصادی جمهوری اسلامی بوده است.

استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا (س) با اشاره به روند تغییر سیاست های اقتصادی آیت الله هاشمی و افراد تأثیرگذار در این تغییر گفت: وقتی آقای هاشمی دید محصول این سیاست ها استیصال طیف بزرگی از جامعه شده گریست. وقتی شکست خورد موجبین این سیاست ها او را تنها گذاشتند اما بلند نظری او باقی ماند.

هادی خانیکی با موضوع «هاشمی و اندیشه توسعه در ایران»، ‌اظهار داشت: معمولا مبارزان سیاسی کمتر به توسعه می اندیشند؛ به این دلیل که مبارزات سیاسی در ایران چشم انداز خیلی روشنی نداشته است. از سوی دیگر مفهوم و کاربرد توسعه با نوعی اختلاف‌نظر و اغتشاش معنایی در الگوها مطرح می‌شده است.

وی ادامه داد: حال سؤال این است که در این میان جایگاه هاشمی رفسنجانی با چنان تجلیلی که مردم از رفتنش کردند کجاست و چگونه باید مورد مطالعه قرار گیرد؟ به همین دلیل است که می توان گفت بد نیست که نسبت هاشمی رفسنجانی و امیرکبیر بدون الگوسازی تاریخی نگریست.

خانیکی با یادآوری اینکه آیت الله هاشمی شب شهادت امیرکبیر از دنیا رفت، ادامه داد: خود این موضوع که هاشمی چه قرابت ذهنی با امیرکبیر پیدا کرده که در مورد او کتابی هم نوشته، قابل مطالعه است. چطور می شود که زمانی امیرکبیر موضوع و دغدغه هاشمی می شود و در فراز و فرودهای مختلف فکری او اثر می گذارد.

وی همچنین گفت: اینکه امیرکبیر در کجای راه توسعه کشور ایران قرار گرفته است بحث مهمی است به ویژه مشابهت سازی عامیانه ای که میان ایران با امیرکبیر و ژاپن با میجی صورت گرفته است بر اهمیت این موضوع می افزاید.

این استاد دانشگاه با اشاره به کتاب «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» گفت: هاشمی رفسنجانی به لحاظ تبارشناسی امیرکبیر را در امتداد آزادیخواهان بزرگ دنیا مانند گاندی می داند. هاشمی قائل است که امیرکبیر درک درستی از استعمار و استبداد داشته و او را دارای برنامه می داند. او همچنین معتقد است که امیرکبیر فقر را محل اصلی رشد استعمار می داند.

خانیکی اظهار داشت: هاشمی تصریح می کند که امیرکبیر در زمانه خودش به ضرورت وجود متخصصان در کشور پی برده است و از همین روست که دارالفنون را تأسیس می کند. از نظر هاشمی، امیرکبیر به مستشاران خارجی اعتقاد نداشت و به جای اینکه از خارج کارشناس وارد کند استاد می آورد تا خود ایرانی ها را به یک کارشناس تبدیل کند. در همین راستا امیرکبیر معادن را هم به دست متخصصان داخلی داد و به منابع داخلی به جای منابع خارجی تکیه کرد.

این استاد دانشگاه افزود: امیرکبیر برای صنعتی کردن کشور تلاش های بسیار کرد و به وجود یک ارتش نیرومند تأکید داشت از همین روست که او را مرد عمل می دانند. من به بخش هایی از کتاب اشاره کردم که هاشمی نیز با امیرکبیر در آن موضوعات هم نوایی کرده است.

وی با بیان اینکه هاشمی عرصه سیاست مدرن را درک کرده بود، گفت: در عرصه سیاست مدرن موضوعاتی برای مطالعه پیش می آید. به نظر می آید که میان دین و آزادی، میان منافع ملی و فردی و امثال آن در وهله اول ناسازگاری وجود دارد اما در ادامه در می یابیم که با تلاش این منازعات در یک چارچوب فلسفی و نظری حل خواهد شد.

خانیکی ادامه داد: وقتی کشور ما درگیر چنین مسائلی شد هاشمی به راه حل های قاطع نظری رسید و برای این اندیشه دست به مسامحه زد. اول دست به مسامحه درون حکومت و جناح های سیاسی می زد و در وهله بعدی با توجه به رابطه ای که با جامعه داشت این مسامحه را در جامعه ایجاد می کرد.

در بخش دیگری از این نشست مجتبی مقصودی گفت: هاشمی از سال 68 مظهر سیاستمداری، عملگرا بودن و همچنین واقع‌گرا بودن بود. 17 روز از فوت آیت الله هاشمی می گذرد و تشییع پیکر او بعد از تشییع پیکر امام خمینی (س) دومین تشییع پیکر پرجمعیت کشور بود که طیف های گسترده سیاسی و اجتماعی در آن حضور یافته بودند.

وی با تأکید بر اینکه آشتی پذیری در چهارچوب منافع ملی یک ایثار است، افزود: هاشمی در سال های 40 تا 68 در کوران انقلابی گری سیر دارد ولی بعد از آن می شود با نگاه دیگری عملکرد او را مورد بررسی قرار داد. او صندوق رأی را به عنوان ابزار مصالحه پذیرفت. پیام پادشاه عربستان ناظر بر رویکرد مصالحه جویی هاشمی است.

به گزارش جماران، پنل دوم این نشست نیز به موضوع سیاست خارجی آیت الله هاشمی پرداخت. که اولین سخنران آن محمدرضا دهشیری بود که با بیان اینکه دیدگاه هاشمی را می توانیم دارای یک تحول در سیر زمان بدانیم، تصریح کرد: در آغاز چون شاهد پایان جنگ و لزوم بازسازی بودیم ایران ناچار بود از موقعیت ژئوپلیتیک خود استفاده کند لذا بر ایجاد همکاری با منطقه و لزوم نقش آفرینی در منطقه تأکید کردند.

وی افزود: شاهکار سیاست خارجی ایران بی طرفی در جنگ عراق و کویت بود که هم کشور را از خطر تهاجم مصون کرد و هم توانستند از عراق امتیاز بگیرند که منافع ملی را تأمین کنند.

امیرمحمد حاجی یوسفی نیز با بیان اینکه هاشمی توانست آمال را با ابزارهای مختلف محقق کند، گفت: هاشمی با روی کار آمدن در سیاست خارجی ایران تغییر ایجاد کرد. تغییر از رویکرد انقلابی کار دشواری است؛ با درک این فضا می توانیم به عظمت ایشان پی ببریم. ایشان تلاش برای خروج از انزوا و ارتباط با دنیا را شروع کرد.

وی تأکید کرد: سیاست خارجی هاشمی استراتژیک بود؛ یعنی منافع کشور و انتهای سیاست را در نظر می گرفت.

آخرین سخنران این نشست سید جلال دهقانی فیروز آبادی بود که با بیان اینکه مفهوم غالب در سیاست خارجی دوران سازندگی توسعه گرایی است تصریح کرد: آقای هاشمی پدر سیاست خارجی توسعه گرا و عدالت گرا است و دولت یازدهم مسیر فکری او را ادامه داد.

وی افزود: یکی از کارهای آیت الله هاشمی خروج سیاست خارجی ایران از امنیت گرایی مطلق به توسعه گرایی نسبی بود که کسی نتوانست آن را پی بگیرد. میراث او سیاست خارجی اوست؛ یعنی جایگاهی که در سیاست خارجی عربی ایجاد شد و دوره آقای خاتمی میوه آن را چیدند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.