«یقین دارم که در استمرار لطفی که خداوند به آن بزرگوار و نیز این ملت دارد و نشانه های آن را بارها مشاهده کرده ایم، رحلت این بزرگوار هم در آمیزه ای از تدبیر خاص پروردگار رخ داده است.»
جماران- آیت الله سید عباس حسینی قائم مقامی، استاد دانشگاه و رئیس سابق مرکز اسلامی هامبورگ در پیامی که در اختیار پایگاه اطلاع رسانی جماران قرار داد پیرامون رحلت آیت ا... هاشمی رفسنجانی نوشت:
«حقیقتاً رحلت جانگداز آیت الله هاشمی رفسنجانی سوگ و غمی را از سنخ غم امام عزیز برای ارادتمندان و دلدادگان حضرت امام (قدس سره) تجدید کرد. احساس دریغ و دردی که از آن همه مظلومیت توام با شکیبایی های کریمانه ، همراه با بی تابی و حیرتی سنگین که از پس حدود سی سال بار دیگر بر جان یاران خمینی نشسته طعم تلخی است که حقیقتا چاره ای از آن نیست جز پناه بردن و عرض حال به حضرت احدیت : اللهم انا نشکو الیک!
اما از میان تمام فضائل پر شمار و گاه استثنایی که هاشمی در طول زندگی پر بار خود دارد، به صورت خاص و برجسته یک فضیلت که در پیام رهبر انقلاب نیز انعکاس یافته، برای امروز ما بسیار درس آموز است. در این پیام ، این مضمون اشاره شده بود که با وجود اجتهادها و نظرهای متفاوتی که آقای هاشمی داشتند اما هرگز روابط عاطفی و اخلاقی خود را تحت تاثیر تفاوتهای فکری و سیاسی قرار ندادند. به نظر بنده اگر همه آن فضیلت ها و ویژ گی ها را به کناری بگذاریم و فقط همین یک فضیلت که به آن اشاره شد و خصوصا در فصل اخیر زندگی آیت الله هاشمی ظهور و بروز بیشتری یافت، را در نظر بگیریم همین ویژگی بدون هیچ مبالغه و اغراقی به تنهایی کافی است تا هاشمی را در زمره برجسته ترین الگوهای اخلاق سیاسی معاصر بدانیم. قرآن کریم وقتی از مشرکان وکافران انتقاد می کند قطع نظر از جبهه بندی اعتقادی و یا سیاسی با ایشان ، دو نقد مهم را از منظر اخلاق و روابط انسانی یاد آور می شود و آن اینکه آنان کسانی هستند که مواضع سیاسی و عقیدتی را در عواطف و روابط انسانی خود دخالت داده و به دلیل اختلافات سیاسی و فکری که با شما مسلمانان دارند ، روابط عاطفی و تعهدات اخلاقی وحقوقی خود را نادیده می گیرند : لایرقبون فیکم إلاً ولا ذمة
حال بااین ملاک قرآنی می بینیم که اخلاق بسیاری از ما مدعیان دینداری تاچه میزان به اخلاق مشرکان و کافران نزدیک است و در این میان شخصیتی مثل هاشمی که با تمام بی مهری ها، بی عاطفه گی ها، بی اخلاقی ها، تهمت ها و ناجوانمردی هایی که از سوی برخی افراد و جریان ها به اسم مخالفت سیاسی و فکری مواجه بود، چگونه شکیبایی شگفتی ورزید که شخصاً آن را از سنخ "کرامت" که بندگان خاص از آن بهره مندند می دانم. او پیچیدگی های سیاست را که این روزها بیش از هر زمان دیگری به انواع کژی ها و ناراستی ها آلوده شده است، وفادار به آرمان، متعهد به حقوق و منافع عامه و سخت ملتزم به اخلاق و عواطف انسانی به انجام رساند و با پرونده ای که انبوه انسان ها صمیمانه در مجموع بر قبولی آن شهادت می دهند، به پیشگاه محاسبه پروردگار وارد شد. پروردگاری که بیش و پیش از علم خود، همین داوری های صمیمانه وصادقانه انسان ها نسبت به یکدیگر را مبنای قضاوت و داوری خود قرار می دهد . گرچه این فقدان، ضایعه و خسرانی جبران ناپذیراست ولی یقین دارم که در استمرار لطفی که خداوند به آن بزرگوار و نیز این ملت دارد و نشانه های آن را بارها مشاهده کرده ایم ،رحلت این بزرگوار هم در آمیزه ای از تدبیر خاص پروردگار رخ داده است ، و امید دارم تا برکتهایی را در تحکیم انسجام اجتماعی و ایجاد تنبه و بیداری برای جبران گذشته و از دست ندادن فرصت ها به دنبال داشته باشد.
خاطرات گوناگونی از آن بزرگوار چه در جلسات و ملاقاتهای خصوصی با ایشان و چه در جلساتی که در شورای مرکزی جامعه روحانیت در محضر شریف و بی آلایش ایشان داشتیم و همچنین تلاشی که مرحوم آیت الله مهدوی کنی در اواخر عمر شریفشان در رابطه با تغییر در وضعیت جامعه روحانیت و تلاش برای بازگشت برخی بزرگان و از جمله آیت الله هاشمی داشتند در یاد دارم که الان حال و مجال بیان آنها نیست و ان شاء الله در وقت مناسب بیان خواهم کرد . اما اجمالاً بر این گواهی می دهم که بر خلاف پاره ای از تصورات بارها چه در زمانی که آیت الله هاشمی در سمت ریاست جمهوری در اوج قدرت سیاسی قرار داشت و چه پس از آن، و با وجود فاصله بسیاری که از جهات مختلف از شخصیتی مثل ایشان داشتم ، با بزرگواری هایی که از ایشان می دیدم بارها و بارها مجال می یافتم نقدهای صریح و بی پرده ای را در محضر ایشان مطرح کنم و بزرگوارانه و با سعه صدر کامل می شنیدند و پاسخ می دادند و در بسیاری از موارد بزرگوارانه آن را پذیرا می شدند .»