جماران: آنچه که در پی می آید گزیده ای از خاطرات کیومرث صابری فومنی (گل آقا) در باره امام خمینی است که در هفدهمین مجموعه «یادها» توسط گروه تاریخ معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی تنظیم و منتشر شده است. گفتنی است این مجموعه خاطرات مدتی پس از رحلت امام خمینی ثبت و ضبط شده و اکنون سال ها از تنظیم آن می گذرد.
پایگاه اطلاع رسانی جماران در تعطیلات نوروزی بخش های دیگری از این کتاب را منتشر خواهد کرد. پایگاه اطلاع رسانی جماران در تعطیلات نوروزی بخشهای دیگری از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
یکی از صحبتهای امام این بود که می گفت فقه، فقه جعفری، بعد می آمد راجع به ماهی اوزونبرون و شطرنج حرف میزد، تا آنجا که یکی از شاگردان خوبش در قم در می آید که آقا امام جعفر صادق آن جوری گفتند شما این جوری می گویید و امام گفت از اصل شما داستان فقه را نفهمیدی. این دیگر جواهری نیست این دیگه جز جواهری است، آن جواهری تفسیر امام است و الا آقایون می خواهند ما را همان 700 سال قبل نگه داشته باشند. در مورد زمین شهری این نکته را من از امام دارم، از آقای مهندس گنابادی، وزیر مسکن هم این را می توانید بپرسید که هر چی من می گفتم این مشکلت را برو با امام حل کن، می گفت امام دلش خوش است که من وزیر مسکنش هستم باید برایش کار بکنم. من بروم این مرد را خسته کنم برای چی. بالاخره یک روز رفت، اشاره کرده بود به یکی از آقایونی که از یک بیت محترمی آمده و گفته بود به خدا آقا، من مشکل اینها را دارم بروید یک کاری بکنید دیگر. مشکل داشت بنده خدا، و الا چه بسا همه هم می گویند که اگر امام زنده بود و کمی متحجرین به او اجازه می دادند، خیلی چیزها را که خدا بر ما حرام نکرده و آقایون به ما حرام کرده اند امام آن را بر ما حرام نمی کرد یا حداقل...، ما خیلی مشکلات در این زمینه داریم که چون امام رفت، حالا خدا آقای خامنه ای را زنده نگه دارد انشاءالله ایشان این راه را ادامه خواهند داد.
***
یادم است یک زمانی امام شطرنج را آزاد کرده بودند روزنامه ها نوشتند که حضرت امام فتواشان راجع به شطرنج و موسیقی... آمد. من دو کلمه حرف حساب را با فاکس می فرستادم اطلاعات. آن زمان یک چیزی نوشتم که فقط هم به بیت رفت و فقط هم پیش سید احمد رفت زیر دست امام آمد و آن این بود که حضرت امام که قبلا ماهی اوزونبرون را آزاد کرده بودند و بعدا شطرنج را آزاد کرده بودند و راجع به موسیقی هم این را گفتند و خدا ایشان را زنده نگه داشته باشد همان اصطلاحی که خود مردم گفتند که خدا ایشان را طول عمر همراه با عزت عنایت بفرماید که به تدریج کمکم بقیه چیزها را هم آزاد بکنند تا ما در آخر عمری یک کیفی کرده باشیم، «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار».
آقا سید احمد به آقای دعایی گفته بودند که آقا این فاکس ما خراب شده، ایشان فرستاده بودند که آن دستگاه فاکس را درست کنند گفته بود فاکس درست شد، حالا شما یک متنی فاکس کنید که دعایی این دو کلمه حرف حساب را فاکس کرده بود. سید احمد هم بلافاصله خدمت حضرت امام برده بود که امام خندیده بودند. منتها همان یک نسخه بود و ما جز به محارم، دیگر به کسی نگفتیم.